داستان سکسی تقدیم به شما
–
گفتم: سودی جان حالا برگرد وزانو بزن, نوبت منه کوس وکونتو لیس بزنم.آروم دستامودور کمرش گرفتم واونوبرگردوندم وزانوزد وای…! چه کوس وکونی وای…کون سفید قمبول کرده و کوس کوچیکش که ازبین روناش قلمبه زده بود بیرون بالبهای سفیدوبرجسته باشکاف بهم چسبیده که وسط اون یک لبه کوتاه صورتی روشن دلربائی میکرد, سوراخ کون تنگ وصورتی مایل به قهوه ای روشن که دور اون چین خوردمکمی برجسته..! یک دست وآک….آک…… به نظر میرسید تا آن زمان حتی انگشتی هم به آن نرسیده بود کما اینکه وقتی سودابه زانو زد وکونش را قمبول کرد اززیبائی وبرجستگی کوس و کونش از حیرت سوتی زدم وگفتم:سودی جان چقدر کوس وکونت قشنگ وسفیده واقعا”معرکست خوش به حاله اونیکه تورا داره و ازاین کوس وکون استفاده میکنه براهمین گفتم به سعید حسودیم میشه…..آخه حیف این کون…..سودابه در حالیکه زانوشو بیشتر جمع میکردتا گردی کونش بزرگترنشون داده بشه پریدتوحرفمو گفت :سعیداز این کارارو نمی کنه اون یه آدم دست وپا چلفتیه شاید ندونی ولی مادرم مخصوصا” منو به خاطراینکه بعدازگرفتن دیپلم, ادامه تحصیل ندم وچون سعید پسر خالمم بود به زورمنو به اودادن, تازه اون موقعه منم که سنی نداشتم و حالیم نبود ضمنا” تااون موقع هم به خاطر محدویت شدید باکسی دوست یا رفت واومدی نداشتم, سعید هم حالیش نیست ماهی یکی دو بار اونم خیلی سریع با اون کیر کوچیکش که حالا بادیدن این کیرفهمیدم کیرش چقدر کوچیکه شبی ازشبهاکوسم بزاره اونم نه اینجوری که تو میکنی… وای.. من نمیدونم چم شده…اوه.. خداجون چه حرفائی دارم میزنم…..امير..تورو خدا..کسی نفهمه…خوبدیگه به دنباله حرفای سودابه گوش نکردم وسرمو سریع بردم طرف سوراخ کونش وبازبونم شروع کردم به لیسیدن سوراخ کونش سعی میکردم هرطور شده زبونمو به کنم تواون سوراخ تنگ وداغ… که یکدفعه ماهیچه های اطراف سوراخ کونش شروع کردن به بازی کردن وسوراخ کونش باز وبسته شدن…منم نوک زبونم گذاشتم در سوراخ کونش وازاینکه کونش بازبونم بازی میکردوگاها” زبونمو گاز میگرفت چه لذتی میبردم تمام وجودم درنوک زبونم جمع شده بود وحالا دیگه زبونمو راحت درسوراخ کونش که کمی باز شده بود میچرخوندم ولبام به خوبی ماهیچه های اطراف سوراخ کونشو لمس میکرد….. بادستامم پستونای سفت شده شو فشارمیدادم و…سودابه هم جیغ میکشید…..کمی بعدسرموپائین تربه طرف کوس برجستش بردم وشروع به لیسیدن اون کوس نرم وخیس کردم…ضمن اینکه زبونموتوشکاف تنگ کوسش می چرخوندم آب گوارای کوسش راهم قورت میدادم دراین حالت هم من وهم سودابه که جیغ میکشید به اوج شهوت رسیده بودیم….چندلحظه ای بعدآروم سرم رابلندکردم وچون تنگی کوس سودابه راحس کرده بودم ابتدا بازبانم خوب شکاف کوسش راخیس کردم ومقداری از تفم راکه با آب کوسش قاطی شده بود به کیرم مالیدم وآهسته سرکیرم را درشکاف کسش گذاشتم.. چه لذتی داشت… اوف.. بماند….. درهمین حال که سرکیرمو به شکاف کوسش میمالوندم چشمم به سوراخ کونش که در حال بازوبسته شدن بود افتاد شایدهم خود سودابه دستی اینکارومیکردتامنومتوجه اون کنه وبیشتربااون بازی کنم..! یابیشتر لذت ببرم… نمیدونم, مردد موندم که اول کونش بزارم یا کوسشوبکنم; یکی از یکی بهتر منم بادیدن بازی کونش فورا” سرکیرم را که خیس بودگذاشتم در سوراخ کون تنگش کمی درش مالیدم وآهسته سرکیرمو فشاردادم تو خیلی تنگ بودکمی بیشتر فشار دادم که ناله سودابه تبدیل به جیغ شدوگفت: وای..امیر..مردم.. دارم پاره میشم….. چکار..میکنی…مگه میشه کیرتو بکنی تو کونم…میشه..; تراخداهمون بازبونت بمالش بیشتر خوشم میاد…. آخه کیرت خیلی کلفته….سوختم…. مامان جون…..مامان جونم….امیرمیترسم کاردستم بدی..!!……… توجه ای به حرفاش نکردم و دوطرف فرورفتگی شکمش را سفت گرفتم وکمی تف به سوراخ کونش وسرکیرم مالیدمودوباره سرکیرمو گذاشتم در سوراخ کونش که حالا هم تندتربازوبسته میشدوهم قرمزتر شده بود کمی بداخل فشاردادم سودابه خودشو جمع کرد گفتم: نترس سودی جان اولش کمی درد داره ولی زود خوب میشه یه ذره تحمل کنی همه چی روبراه میشه..!! وحال میکنیم.!!… صدای گریه اش میاومد…تو اون لحظه دیگه چیزی حالیم نبود…کیرمو فشاردادم تو خیلی تنگ بود از انتخاب خودم که اول کون را برای گائیدن انتخاب کرده بودم خیلی راضی بودم… کمی کیرمو جابجا کردم وباز فشاردادم… درحالیکه سودابه جیغ میکشید ومتکا را گاز میگرفت سرکیرم رفت تو وجاگرفت, اونوهمونجا نگرش داشتم تا ماهیچه کون تنگش شل بشه….. سوراخ کیرم ازفشاری که آورده بودم داشت جر میخورد وچه کارخوبی کرده بودم واونوبا اسپری بی حس کرده بودم…درحالیکه هردومون عرق کرده بودیم فشار دیگه ای بکیرم آوردموتقریبا” سه سانت ازکیرم رفت تو…تنگی کونش داشت از لذت وشهوت بی حالم میکرد….واقعا” چه دنبه ای وچه کونی…..دیگه به جیغ وناله وفریاد سودابه که پیچ وتاب هم میخورد ومن سفت گرفتش بودم اعتنا نمیکردم ومیخواستم هر چه زودترکیرموتا خایه بکنم توکونش و جرش بدم….. کمی مکث کردم…..درحالیکه کیرم دل میزد یه فشاردیگه بش دادم ونصف بیشتر کیرمو کردم توکونش…آه و ناله خودمم بلند شد….سرمو بالا گرفته بودم وبا دستام سفت کمروآبگاه نرموباریک سودابه راگرفته بودم واجازه نمیدادم تکون بخوره….. هرچنداز درد وشاید همراه بالذت بی حال شده بود وتکون نمیخورد ولی بر من گرفتن کمرموقع گائیدن کون یه دنیا لذت بهمراه داره… نگاهی به کیرم وسوراخ بازشده کون سودابه که حالا دیگه کیرم تا خایه توش رفته بود انداختم ولذت بردم….خدایا این منم که سودابه خوشگل راازکون میکنم……احساس کردم جداره کونش به کیرم چسبیده…روش خم شدم وحلقه دستمو دورکمرش سفتر کردموسگی بهش چسبیدم..دیگه ازکیرم چیزی بیرون نمانده بود سودابه هم یواش ناله میکردولی تکون نمیخورد….نمیدونم چی شد یه هو یاد سگهائی افتادم که قفل کردنودارن همومیکنن..!! شاید به خاطر این بودکه کونش کیرمو سفت وسخت گرفته بودوقفل کرده بود…… نمیدونم…شاید.!!.. کمرشو ول کردم و پستوناشو گرفتم.. اوناهم سفت شده بودن…! کمی تکون خوردم به بینم میتونم کیرمو آزادکنم…دیدم خیر خیلی خیلی سفت کیرم توکونش گیر کرده و کونش از داخل سفت کیرمو چسبیده و دل میزنه بخوبی طپش اونو حس میکردم.. همین طورکه روش خم شده بودم واز اینکه کیرم توکون گرم وداغش بودولمبرای گوشتی نرمش حسابی لای پاموپرکرده بودحسابی لذت میبردم ازاین نوع کون کردن کیف میکردم….وهمزمان گردن وموهاشوبومیکردم ومیبوسیدم چندلحظه ای همنجوری موندموبعدآروم کمی کیرمو کشیدم بیرون ماهیچه های کونش تقریبا” شل شده بودن کمی بیشترکشیدم بیرون…… کیف میکردم….دوباره بایه فشارکیرمو دادم تو….که صدای کونش از بغل کیرم زد بیرون…..کونش چه ناله ای کرد…..وچه حالی بمن دست داد از شوق ولذت لرزیدم!!.. باشنیدن صدای کونش…. شروع به تلمبه زدن کردم.. برا هربارکه کیرمو میکشیدم بیرون سفت تر میزدم بره تو… حالا دیگه باهرفشاری که میزدم کونش یه صدا میکرد…. حسابی باصدای کونش حال میکردم…. حالا دیگه تنگی ونرمی سوراخ کونشو بخوبی حس میکردم چراکه با هربار تلمبه زدن غشاء داخل کونش سفت کیرمو بغل میکرد و مالش میدادو ناله میکرد..!!…سودابه هم کمی سرحال اومده بودویه سره آخ..و.. اوخ… میکرد وباهرحرکت من اونم خودشوجلوعقب میبردوسعی میکردباسن ولمبرای گوشتی کونشوبیشترومحکمتربمن بچسبونه و..هوم….هوم.. ناله میکرد…. حسابی داشتیم باهم حال میکردیم…. او کون میداد ومنم میکردم.. اونم چه کونی…!!!..از همه باحالترآه وناله سودابه از بالا وپائین چنان حالی بم داده بود که نگو ونپرس…..
نوشته های مرتبط:
صبحانه سكس نهار سكس شام سكس
داستان سكس من و خواهر زنم
سكس با خواهر زنم سودابه4
ماجراي سكس با خواهر زنم سودابه1
ماجراي سكس با خواهر زنم سودابه2
هم زنم هم خواهر زنم
سکس با زنم و خواهر زنم
سكس با خواهر زن ترسو
سكس من با2تا خواهر قسمت دوم
سكس با خواهر مستاجرمون1
سكس با خواهر مدير عامل
آموزش سكس به خواهر زن
سكس با خواهر مستاجرمون2
سكس چت با زنم
داستان سكس من و زنم و دوستم سه تايى
نقشه سكس دوستم با زنم
سكس زنم با دوست پولدارم
سكس با فریبا وقتی زنم حامله بود
سكس زنم با لوله كش
سكس با خاله زنم
سكس زنم با حسن
سكس من با مادر زنم
سكس با مادر زنم مهسا
همسرم و خواهر زنم
سکس با خواهر زنم مریم
سکس در شب عروسی با خواهر زنم شهناز بانو
گاییدن خواهر زنم الی
سکس با خواهر زنم کلثوم
سکس با مونا خواهر زنم
سکس با خواهر زنم فهیمه
سکس خواهر و زنم
منو خواهر زاده ۱۵ ساله زنم
سکس با خواهر زنم عسل (۱)
سکس با خواهر زن داداش زنم
مستی و سکس با خواهر زنم مهسا
سکس با خواهر زنم میترا
خواهر زاده زنم
خواهر زنم آزیتا
خواهر زنم فرانک
خواهر زنم به سیم آخر زده بود
سکس با خواهر زنم و دخترش (۱)
سکس با خواهر زنم مهناز
گاییدن زهرا خواهر زنم (۲)
آرزوی محالی که خواهر زنم بود
خواهر زنم مقصر بود
خواهر زنم بهم دق میده
خواهر زنم مینا خانم
سکس با خواهر زنم پگاه
داستان شیدا خانم خواهر زنم
خواهر زنم منیژه
خواهر زنم (۱)
سکس با خواهر زنم شیما
از انگشت کردن اشتباهی تا کردن خواهر زنم
مالوندن خواهر زنم
سکس من و خواهر زنم فرزانه
سکس با دو تا خواهر زن و حسرت خوردن زنم
خواهر زنم سارا (۲)
خواهر زنم سارا (۱)
گاییدن کون خشگل خواهر زنم
حال با خواهر زنم سیمین در خواب
وصال خواهر زنم بعد از سالها
من و مهتاب خواهر زنم
گاییدن خواهر زنم بهاره
عاشق خواهر زنم شدم
خواهر زنم را میپرستم
سکس با خواهر زنم فیروزه
اتفاق خوشایند با خواهر زنم
خواهر زنم زهرا و دوستش راحله خانم
سکس با خواهر زنم زهرا
سکس با خواهر های زنم
خوابی که حس منو به خواهر زنم عوض کرد
روزی که با اصرار خواهر زنم را کردم
سکس با خواهر کوچیک زنم
ورود خواهر زنم به حریم
ماجرا با خواهر زنم مونا
نسترن خواهر زنم
سکس با خواهر زنم طناز
دید زدن خواهر زنم آیدا
12 ساله تو کف خواهر زنم هستم
زهره خواهر زنم
شقايق خواهر زنم
کردن کون خواهر زنم زهرا
خوابي كه حس منو به خواهر زنم عوض كرد
رابطه با خواهر زنم
خواهر زنم رو کردم
بالاخره خواهر زنم رو کردم
کردن خواهر زنم از کون
سکس با مریم به یاد خواهر زاده زنم
فاطی جون خواهر زنم
سکس با سارا دختر خواهر زنم
خواهر زنم خودش خواست
شرط بندی من و خواهر زنم
خواهر زنم هما
خاله زنم و خیانت زنم
زنم زیر بکنش، من زیر زنم (۴)
زنم زیر بکنش، من زیر زنم (۳)
زنم زیر بکنش، من زیر زنم (۲)
زنم زیر کیر بکنش، من زیر زنم (۱)
گایش کس و کون زنم توسط برادر زنم
نمی خوام پدر زنم , زنم باشه 3 (قسمت آخر)
نمی خوام پدر زنم ,زنم باشه 2
نمی خوام پدر زنم , زنم باشه 1
اولين سكس من با دكتر
سكس با پیشخدمت چینی
سكس با همسرم تو قطار
سكس داغ شهريور ٩٦
اولين سكس با دوست دختر
شاهد يه سكس واقعی از سوراخِ كليدِ در
سكس با بهترين همكلاسی دوران دانشجويي
سكس با ليلا خانوم حشري
سكس با پسر عموی شوهرم براي تلافی
اولين سكس من و خاله الهام
اولين سكس با زنی مسن تر از خودم
سكس من و عشقم پوريا (2)
ﺳﻜﺲ ﺑﺎ ﻫﻤﻜﻼﺳﻲ ﺧﻮﺷﮕﻞ
سكس هات تو حمام
سكس با پسری كه نميشناختم تو كوچه
سكس همسرم از فانتزي تا واقعيت (1)
سكس با خواهرم مهتاب
سكس با دخترخاله ام راحله جوون
سكس ضربدري باجناقها
سكس در نامزدي
اولين سكس من و سجاد
سكس در سفر دبي
دبی و سكس پولی
سكس من و خاله شيما
سكس با خواهرهام
سكس من و استاد
سكس با دختر عمه مليكا1
سكس من با دوتا خواهر3
سكس با دكتر زنان
آموزش سكس به دخترهام6
سكس با زن برادر خانم
سكس با مامانم7
آموزش سكس به دخترهام8
داستان سكس سفر دبي
سكس با عمه سوسن
داستان سكس امير و مامان آيدا2
سكس ضربدري امير و خواهرزن قسمت اول
داستان سكس برداشتن بكارت
سكس با دختر فاميل
سكس با زن همسايمون
سكس با زن همسايه روبرو
سكس ضربدري2
سكس ضربدري4
سكس من با دختر عمو جونم
خاطرات يك دوست (سكس با سارا قسمت اول)
سكس با خواهرم سارا
داستان سكس مينا
سكس ندا
اگر خوشتون اومد نظر یادتون نره
دیدگاهتان را بنویسید