این داستان تقدیم به شما

هوا واقعا زيبا و لطيف بود. روزاي اخر ماه فروردين سال ٩٥ …

وقتى از تو بالكن اتاق خوابم بيرون رو نگاه ميكردم مست از زيبايي بهار ميشدم. درختا تازه داشتن شكوفه ميدادن و براى من زيباترين خاطرات رو دوباره ميكردن يك لحظه احساس لبهاى گرم ارش رو گونه هام من و به دنياي واقعى برگردوند .باصداى خيلى زيباش گفت شيرين جان تو فكر بودى. بدون اينكه جواب بدم برگشتم و لباش رو بوسيدم نگاه كردن به ارش براى من بزرگترين عبادت بود واقعا از ته دل ميپرستيدمش .ارش با نگاه زيباش داشت به من ميفهموند كه ديگه وقت حاضر شدنه. لب باز كردم وبهش گفتم:ارش هيچ راهى نداره مطمئنى كه پشيمون نميشى.ارش لبخندى پر از زيبايى زد و گفت چندين ساله منتظر امشبم بنظر تو كسى كه چند سال در حسرت يك شب بوده ميتونه پشيمون بشه.خندم گرفت واقعا حق داشت چندين سالى كه از زندگى ما ميگذشت هر شب فانتزى ارش تو سكس سه نفر سكس كردن بود و اوائل چندشم ميشد ولى بعدها بخاطر ارش تو فانتزى باهاش همراهى ميكردم كه بزرگترين اشتباه رو كردم وسبب شدم اين فكر روز به روز تو وجودش تقويت بشه.پس ديگه هيچ سودى در بگو مگو نبود.

به اتاق خوابم برگشتم ديگه نزديك غروب بود و همين الان بود كه فرشيد دوست ارش كه دوست دوران كودكى من هم بود و تا اون شب از بهترين دوستاى ما بود برسه.فرشيد واقعا مرد خوب و فهميده اى بود ولى اون كارى كه قرار بود اون شب تو خونه ما اتفاق بيوفته امكان داشت سبب از بين رفتن دوستى ما و يا حتى پايان زندگى مشترك من و ارش بشه. تو اتاق كاملا لخت شدم و يك لباس قرمز رنگ كه فرشيد به ارش داده بود كه من امشب بپوشم رو بتن كردم. واقعا ميشه گفت لخت بودم. يعنى اگه لخت بودم شايد خيلى بهتر از اينجور لباس پوشيدن بود ولى چه كنم كه دوست داشتن بيش از حد ارش من رو در برابر خاسته هاش مانند برده اى حلقه به گوش كرده بود. ارايش بسيار ساده با لباسهاى پورنو منو واقعا جذاب كرده بود. تو آيينه داشتم به خودم نگاه ميكردم و فكرعميقى منو از خود بيخود كرده بود كه ايندفعه زنگ در منو دوباره به اين دنيا برگردوند. فرشيد بود و ارش رفت و در رو باز كرد و فرشيد و ارش به داخل خونه اومدن من هم كم كم از اتاق خواب رفتم بيرون و با دخول من به هال هر دو از جا پاشدن و فرشيد بسيار مودب اومد با من دست داد و وقتى دستم تو دستش بود دلم مثل گنجشك در حال تپش بود سلام كردم و كنار ارش نشستم.

سكوت براى دقايقى عذابم ميداد كه ارش سكوت رو شكست و گفت بهتره يك موزيك بزارم و بطرف ويديو رفت و زيباترين موزيك رو گذاشت يك موزيك زيباى اسپانيايى كه واقعا باهاش پرواز ميكنم .ارش رفت و شام رو هم سفارش داد تا بتونيم راحتتر بشينيم و با ارامش حرف بزنيم. موزيك كه شروع شد سروپا گوش شدم و تقريبا نيم ساعت چشمام بسته بود و از موزيك لذت ميبردم وقتى موزيك تمام شد ديگه اروم شده بودم و از حالى كه داشتم لذت ميبردم بطرف يخچال رفتم و بطرى ودكاابسولت رو اوردم ميدونستم بهترين ارام كننده است براى من و شايد حتى براى فرشيد و ارش.با پيمانه اول و دوم و سوم بدنم گرم شد و احساس شادى تو بدنم طنين انداخت يك احساس شاد كاذب. ديگه حواسم به خودم نبود يك اهنگ شاد گذاشتم و شروع به رقص كردم و انچنان مست بودم كه از نگاههاى فرشيد و ارش رو بدنم لذت ميبردم و به خودم افتخار ميكردم. ديگه واقعا حواسم به خودم نبود گيج شدم و خودم رو انداختم رو مبل .دنيا ديگه داشت دور سرم ميچرخيد و احساس ميكردم كه دارن بدنم رو ماساژ ميدن.

ديگه كار از كار گذشته بود و در اون لحظه من تشنه شهوت بودم ديگه هيچى برام مهم نبود.سعى كردم دقت كنم و بفهمم دور و برم چه خبره.ارش داشت لبام رو ميبوسيدو من هم باهاش همراه شدم و به چشماى پر از مهربانى ارش نگاه ميكردم احساس كردم كه كسى شرتم رو از پام در اورد و همون لحظه كه من و ارش در حال لب گرفتن از هم بوديم احساس كردم يه زبون روى چوچولم كشيده شد ميدونستم زبون كيه و ميخاستم عكس العملى داشته باشم ولى ديگه واقعا دير شده بود من مست مشروب و مست شهوت شده بودم .واقعا فرشيد تو كس خوردن استاد بود ديگه ارش لبام رو ول كرد و در حال نوازش موهاى سياهم بود و داشت با من حرفاى عاشقانه ميزد و كوسم زير شلاقهاى نرم زبون فرشيد در حال لذا بردن بود .من و ارش همش قوربون صدقه هم ميرفتيم و فرشيد در حال خوردن كوسم بود ديگه طاقتم تموم شده بود داد زدم ارش كير ميخام .ارش لبخندى زدوگفت الان بايد از فرشيد بخاى. لبخندى زدم و ديگه ساكت شدم و فقط اه و ناله ميكردم فرشيد ديگه كوسم رو ول كرد و اومد جلوى صورتم وايساد و من با دست خودم شرتش رو كشيدم پائين واى كيرش چند سانتى بزرگتر از كير ارش بود و تا حدى كلفتر. گفتم فرشيد اينجات خيلى بزرگه سايز من نيست. خنديد يك خنده پر از شيطنت و گفت تا يك ساعت ديگه هم سايز ميشن. وكيرش رو بزور فرو كرد تو دهنم خدائيش منم واسه ساك زدن كير يك استادم شروع به خوردن كير فرشيد كردم و ارش داشت تو كوسم تلمبه ميزد. چقدر پر از لذت بودم تخماى فرشيد رو ميكردم تو دهنم سرم رو ميبردم زير تخماش و با زبونم پروستاتش رو ماساژ ميدادم و به سوراخ كون فرشيد ليس ميزدم و فرشيد ديگه داشت داد ميزد و ميگفت شيرين جان تو رو خدا بسه و منم دهنم رو بردم به طرف سينهاش و در حالى كه اون داشت پستونام رو ميخورد و ارش داشت تو كوسم تلمبه ميزد شروع كردم به خوردن سينه پر موى فرشيد.واقعا سينه مردانه اى داشت. ارش ديگه داشت تلمبه هاى اخر رو ميزد و بعد از چند ضربه ابش رو تو كوسم خالى كرد و ديگه مثل ادماى بيهوش افتاد كنار من و فرشيد.فرشيد هم مثل من به اوج رسيده بود وقتى ديد ارش تموم شده رفت وسط پاهام نشست و كير كلفتش رو تو كوسم فرو كرد…

من يه اه كشيدم و گفتم ارش جان فرشيد اونجاش خيلى بزرگه جرر خوردم. فرشيد چند تا تلمبه اروم زد تا كوسم جا باز كنه و بعد پاهام رو گذاشت رو شونه هاش و شروع كرد به كوبيدن ضربه هاى محكم كير فرشيد واقعا بد جور پف كرده بود و آبى كه ارش ريخته بود تو كوسم و ترشحات كوسم تا حدى كمك ميكرد كه اين كير بزرگ راحت بتونه تو كوسم حركت بكنه. ارش در كنار من بود و همش به من حرفاى عاشقانه ميزد و سعى ميكرد كه كمكم كنه تا بيشتر حشرى بشم و كوسم نرمتر. بعد از پنج دقيقه كه با سرعت زياد فرشيد تو كوس بدبخت من كوبيد فرشيد هم يك له بلند كشيد و هرچى اب داشت تو كوس من خالى كرد اوفففف ديگه نا نداشتم از جام پاشم فرشيد از وسط پاهام پاشد و رو زمين نصف جون دراز كشيد ديگه هيچ كدوممون ناى حركت نداشتيم سرم رو گذاشتم رو سينه ارش بااحساسى پر از لذت و پشيمانى وچشمام روبستم و احساس ميكردم كه كم كم اب منى داره از كوسم سرازير ميشه ،آب منيى كه اينبار براى اولين بار مخلوطى از وجود ارش و فرشيد بود.

نوشته: شيرين

داستان سکسی

اگر از داستان لذت بردید برای ما نظر ارسال کنید


دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *