این داستان تقدیم به شما
سلام اسم من محمده و ۲۰ سالمه ، هیکلم رو فرمه و کیرمم تقریبا بزرگه.
این داستان بر میگرده ب تابستون پارسال ک دختر عمو های مامانم ک همشون ب خاطر هیکل توپشون شوهراشون پول دار بودن اومده بودن ایران ، ب غیر از یکیشون ک طلاق گرفته ک اسمش زهرا بود ، اون دوتای دیگه ها اسماشون مینا و سارا بود ک همشون از من بزرگ تر بودن.
این داستان مربوط ب سکسم با ساراست ک تقریبا چون خونشون از قدیم نزدیک خونه ما بوده و تقرییا با هم بزرگ شدیم تو کفش بودم ، میدوسنتم هیچ وقت بش نمیرسم ولی ب یادش جق میزدم ، از اون جایی ک باهاشون بزرک شدم با هم راحتیم ، ن خیلی ولی یا هم راحتیم در حد این ک جلوم چیزی رو سرشون نباشه و دست بدنو اینا
خلاصه رو روز کیری تو تابسون منم کلاسای دانشگام تموم شده بود و چند هفته بیکار بودم ، مامان و بابام و خواهرم رفته بودن مسافرت منم حالشو نداشتم پیچوندم
خلاصه داشتم تو خونه میچرخیدم ک یهو تلفن خونه زنگ خورد و برداشتم دیدم ساراست ، بعد سلام و احوال پرسی گفت ک تلوزیونشون وصل نمیشه و بیا درست کن منم از خدا خواسته سریع رفتم اماده شدم ک برم ، خونشون تو ی اپارتمانی نزدیک خونه مامانش اینا بود ، ک نزدیک بودن و پیداده ۵ دقیقه راه بود .
رفتم درو ک باز کرد شق کردم بد جور ، ی تیشرت پوشیده بود ک سوتینش زیرش معلوم بود با ی شلوارک ن چندان تنگ ، وای ساق پاش سفید بود مثه برف ، پاهاشم ک لاک صورتی زده بود با دستاش ، از اخرین باری ک دیده بودمش لاغر ترو سکسی تر شده بود . رو فرم اومده بود خلاصه ، بعد سلامو اینا گفت چند ساعته ک رسیده ایران و شوهرش برا ی قرار دادی پاشده رفته اسپانیا و چند ماهی نمیاد منم گفتم این تو این چند ماه نمیتونه دووم بیاره اخرش میده ، خلاصه رفتم تلوزیون رو درست کردم داشتم میرفتم ک دیدم ی قابلمه غذا داد گفت ببر گشنت میشه تنهایی منم گرفتم و تشکر کردمو یکم لیسیدم و رفتم خونه تا رسیدم شلوارمو در واردم کیرم پرید بیرون خلاصه ی جقی زدیمو و غذا رو خوردیمو دوباره ب زندگی کیریمون پرداختیم
چند شب بعدش تو تلگرام بم گفت ک ی مهمونی میخواد بگیره و براش عرق و علف و اینا جور کنم ، اینم بگم جنده نیست ولی تو عروسی ها و مهمونی ها جنده بازی زیاد در میاره مخصوصا وقتی مست میشه ، چون چند بار کونشو مالیده بودم تو عروسی ها.
خلاصه براش جور کردم هر چی میخواستو یکم ب سرو وعضم رسیدم و ساعت ۶ اینا بود ک رفتم پیشش ، دوباره تا درو باز کرد شق کردم یدونه از این تاپ دامنا پوشیده بود تا روی زانو بعد شم از این جوراب طوری بلندا ، موهاشم شرابی کرده بود با رژش ست کرده بود
هنوز هچکی نیومده بود من رفته بودم ک کمک کنم مثلا ، خلاصه عرقا رو گذاشتیمو علفا رو رول کردیمو ، ساعت ۹ اینا بود ک یکی یکی اومدن ، کلا ۴ تا پسر بودیم با ۵ تا دختر ، ما ک نشسته بودیم ی گوشه حکم میزدیم تا یکم گرم شه جمع ، اونا هم حرف میزدن ، ساعتای ۱۱ اینا بود ک شرو کردن رقصیدن ما فعلا نگا میکریدم یا کلمون تو گوشیمون بود ، بعد شرو کردیم مثه داورا رای دادن اابته بین خودمون ن این ک اعلام کنیم کلا مسخره بازی در میاوردیم ، ادمای باحالی بودن کلا !
بعدشم ک دیگه مست کردیمو اینا و ساعتای ۲ بود ک همه رفتن ب غیر از من ، میدونستم سارا مسته و الان وقتشه کنه واسه همین یکم جمعو جور کردمو و دیدم نشسته داره با لیوانش بازی میکنه گفتم یا الان یا هیچ وقت ، رفتم از پشت بغلش کردمو مارو موهاشو بو کردم و شرو کردم خوردن کرندش ، وای چ قدر خوش مزه بود ، بعد لیوانو از دستش گرفتمو گذاشتم کنار و دستمو اروم گذاشتم رو ممه هاش و میمالیدم دیدم عکس العملی نشون نمیده گفتم حله و برش گردوندم و ازش لب گرفتم بعدش تو چشای سیزش خیره شدمو گفتم مال خودمی و دوباره ازش لب گرفتم و همین جوری لب تو لب بلندش کردم بردمش تو اتاق خواب ، ارون گذاشتمش رو تخت و بند لباسشو انداهتم رو شونه هاشو اروم کشیدم پایید تا زیر ممه هاش وای چ خوش فرم و خوش مزه بود ، ممه هاش۸۰ بود نوک صورتی ی ۱۰ دقیقه باهاشون بازی کردمو خوردمشون ک دیدم صدا نفساش میاد ، دیدم حشری شده اروم اروم لباسشو میکشیدم پایین و همین جوری میخوردم تا رسیدم ی شرتش اونم در اوردم و ی کس صورتی بدون مو جلوم بود دیگه تاقت نیاوردم و شرو کردم ب خوردن ، کوسش خیلی خیس بود ، دیگه داشت صداش بلند میشد ک گفت کیرتو میخوام و منم سریع لباسامو در اوردمو کیرمو دادم دستش سریع کرد تو دهنش خیلی خوب میخورد…
ی ۱۰ دقیقه خورد و بعدش لنگاشو داد هوا و کردم تو کسش ، اروم ، اروم یهو تا تهش کردم توش ی اهی کشید و اروم اروم تلمبه میزدم ، بعد ۵ دقیقه دیدم داره ابم میاد در اوردم کردم دهش دوباره چند دقیقه ساک زدو بعدش داگ استایل کردمشو سریع کردم تو کسش این بار محکم تلمبه میزدمو و بعد ۵ دقیقه دیدم ارضا شد ولی من هنو مونده بودم همون جوری ادامه دادم تا این ک دیدم داره مال منم میاد و در اوردم کردم دهنش همشو خورد ، بعدم بی جون افتادیم رو هم ، بعد چند دقیقه بلند شدم ازش ی لب گرفتم خواستم برم ک دوباره با دیدن اون هیکل تو اون جوراب دوباره شق کردمو ی بار دیگه کردمش ، بعدم همون جا خوابیدم
فرداش دیدم زود تر از من بلند شده ی شرت و ی تاپ پوشیده بود رفته بود صبحونه درست کرده بود داشت ناهارو اماده میکرد از پشت رفتم بغلش کردمو گردنشو بوسیدم و گفتم راجب دیشب ک حرفمو قطع کرد و گفت ۲ ماهه سکس نداشته و دیشب براش مثه رویا بوده ، بعدش با هم حرف زدیم ک فهمیدم شوهرش همش ب فکر کارو پولو ایناست و اصن اهمیت نمیده ب زنش ، بعدشم بش گفتم خوب دوس پسر برا همین موقه هاست دیگه و خندید و گفت عاشقتم
منم تا مامانم اینا برگشتن همش خونه ساراجون بودم ، بعد اینی هم ک برگشتن بازم ب بهانه ی خونه دوستام میرفتم پیشش ، تازه برا وقتایی ک ایران نیست زهرا رو برام جور کرده ک اون خودش ی داستان مفصله ، اون یکی خواهرشم از اون جایی شوهرش با شوهر این ی جا کار میکردن تقریبا مثه همینه وعضش ولی با اون زیاد سکس نکردم تا حالا ولی دهن سرویس صداش خیلی سکسیه و تو سکس خیلی بهت حال میده .
اگه خواستین اونا رو هم براتون مینویسم
نوشته: گالیور
داستان سکسی
اگر از داستان لذت بردید برای ما نظر ارسال کنید
دیدگاهتان را بنویسید