این داستان تقدیم به شما
من زهرا هستم، بله ماجرا از اینجا شروع شد که من تصميم گرفتم که داستان هایی که واسم پیش اومده رو همه بخونن اونا رو توی سایت شهوتناک بذارم و چند روز پیش که داستان زهرا هستم نرس، را واسه ادمین فرستادم ادمین این داستانم رو تو سایت نمیگذاشت توی دیدگاه ها پیام دادم بازم نگذاشت تا اینکه شماره م رو توی دیدگاه واسش فرستادم و گفتم که باهام تماس بگیر ادمین همون رو باهام تماس گرفت با هم صحبت کردیم خیلی آدم باوقاری بود خیلی دوست داشتم بهش بدم صداش خیلی مردونه بود خیلی به دلم نشست بهم گفت که اهل کجاست و قرار شد که بیاد شهرستان و منو ببینه خیلی استرس داشتم بهم زنگ زد آدرس خونمون رو بهش دادم قبلش یه قرار مهمونی گذاشتم که واسه نهار بریم خونه پدر شوهرم، و شوهرم هم قرار شد از سرکار بره اونجا. بچه ها رو هم فرستادم برن و خودمم مثلا رفتم سرکار، ولی اون روز بیمارستان نرفتم و مرخصی گرفتم دل تو دلم نبود. ساعت های 9 صبح بود گوشیم زنگ خورد جواب دادم خودش بود سر کوچه بود یه شرت و سوتین پوشیده بودم فوری یه چادر رو سرم دادم و در خونه رو باز کردم و بهش اشاره کردم که بیاد داخل یه پسر قد بلند و خوش هیکل میخاستم توی کوچه جلوی همه بهش بدم و داد بزنم همه بدونن. اومد داخل خونه یه قلاده با خودش آورده بود قلاده رو با افتخار به گردنم انداختم چهار دست و پا شدم و کونمو قمبل کردم و ازش خاستم در کونی بهم بزنه محکم میزد جانم محکمتر زهرا هستم جنده خودت بزن بزن
فوری شلوارشو پایین کشیدم و شروع به خوردن کیرش کردم مثل وحشی ها تو حلقم میکردم میخاستم خودمو با کیرش دار بزنم حالا داگی شدم با دو دستم لای کونمو باز کردم بکن توی کونم زوووود باش فوری کیرشو تا ته توی کونم کرد نرس نرس نرس نرس نرس نرس بکنم من نرسم پرستارم یه جنده بکن بکن بکن کونمو تلمبه میزد زیر شکمم درد گرفته بود میخاستم جر بخورم یه دیلو لامپی هم آورده بود کردش توی کسم خیلی درد داشت گریه میکردم واااای جر خوردم وااااای کسمو پاره شد با خشونت تمام میکردش توی کسم و بیرون میکشیدش دیلو رو توی کسم جا کرد اومد جلوم و کیرشو توی دهنم گذاشت تند تند میمکیدمش اینقدر توی حلقم فشارس دادم که یه لحظه چشام سیاهی رفت و به صورت به زمین خوردم بهم گفتم خوبی با همون حالا با دستام لای کونمو باز کردم گفتم بکنم رفت پشتم و کیرشو توی کونم کرد خیلی کونم تنگ شده بود چون دیلو توی کسم بود واااااای که چه جری خوردم تند تند تلمبه میزد و کونم داشت جر میخورد داشت آبش میومد فورا برگشتم و کیرشو توی دهنم کردم و تا ته آبشو خوردم دیلو رو از کسم در آورد شروع به مالیدن کوسم کرد چوچولمو میمالید و ازم لب میگرفت اووووووف واااااااای میخام زیرت جون بدم آااااااای جرم بده ااااااااخ و آقاکیکی رو بکن جرم بده واااااای آاااااااااای و ارضا شدم بلند شدم و بغلش کردم و ازش لب گرفتم وقت رفتن بهم گفت خم بشو خم شدم و شرتمو پایین کشید یه دیلدو کوچیک توی کونم کرد و من با خودم عهد بستم تا دیدار بعدی از کونم درش نیارم. و روز بعد داستانم توی سایت بارگذاری شد. کاش هر چه زودتر میومدی و دوباره میگاییدی منو
ادمین: شوخی شوخی با ادمینم شوخی؟ ولی چون کوستان خوبی بود گذاشتم تو سایت همه بخندن D:
داستان سکسی
اگر از داستان لذت بردید برای ما نظر ارسال کنید
دیدگاهتان را بنویسید