این داستان تقدیم به شما

سلام
داستان از اونجایی شروع میشه که همسایه جدید اومد چند ماه از حضورشون گذشته بود و تو این حال و هوا نبودم تا یه روز رفیقم که سربازه اومد کوچمون کارم داشت زن همسایمون که اسمش (زهرا) هستش داشت میومد از سر کوچه اینم بگم زهرا حدود چهل سالشه و دختر هم داره که حدود بیست سالشه و حدودا چاقه کون چاق و ردیف با سینه.های عالی داره. بگذریم . زهرا که از سر کوچه میومد از کنار ما رد شد و سلامی هم کردم زهرا حدودا پر ممه های هشتاد تا هشتاد و پنج داره و کون بزرگ همش مانتو میپوشه که کونش قشنگ معلومه. از کنار ما رد شد رفت خونه رفیقم سوال کرد که کیه و عجب هیکل و کون ردیفی داره منم.از همونجا افتادم تو کفش و شروع کردم به دید زدن اینم بگم یکی از پنجره های خونه ما رو به روی در خونشون باز میشه رفت و آمدش رو میتونم دید بزنم هر چند روز یه بار میاد حیاط و دم دروازه رو اب جارو میکنه این داستان برای تابستونه و زهرا خانوم برای اب و جارو بی حجاب و سکسی میاد دم در مثلا با تاپ.و شلوارک بدون روسری. چندین بار که سکسی اومده بود اب و جارو دید زدم و پشت بنجره.جق زدم تا یه روز بسیار سکسی اومد با تاپ بندی صورتی با.شلوارک ابی کوتاه که بند سوتین صورتیش معلوم بود سینه هاشم از جلو بیرون زده بود خم.میشد سینه هاش میزد بیرون وای خیلی سکسی بود خم که.میشد کون بزرگش داشت شلوارک.رو.پاره میکرد تو عمرم اینجور سکسی ندیده بودم. مخصوصا سینه ها و سوتینش ، که خانواده.اومدن و پنجره بستم رفتم یه.دست جق حسابی زدم، چندین بار به بهونه کمک تنه زدم بهش خودمو زدم به سینش یا به کونش چسبوندم و #سوژه #جق کردم…
 
گذشت و گذشت تا یه روز تو موبایل بودم در زدن مادرم درو باز کرد زهرا دم در بود میخواست وسایل خونه جا به جا کنه تنها بود نمیتونست مادرم منو صدا کرد برم کمک منم از خدا خواسته رفتم خونشون کمک با تاپ و شلوارک بود چادر داشت منم راست کرده.بودم چنتا وسیله سنگین جا به جا کردیم که در حین کمک تنه.زدن و چسبوندن خودم بهش یکم حال کردم رفت دوتا چایی زد و ریخت اورد نشست منم به بهونه گرفتن چایی نزدیک شدم بهش کمی خوردیم و خندیدیم قند رو از قصد انداختم لای پاش با معذرت خواهی دست کردم لای پاش قند رو گرفتم با کمی پرویی دست گذاشتم روی پاش و کمی مالش دادم.خیلی،حال میداد. کمی جدی تر شد ولی تو شوک.بود حرفی نزد دست گذاشتم رو شونش ماساژش دادم و اروم.اروم دستم اوردم طرف سینش از رو چادر مالیدمش لبام بردم.طرفش که ممانت میکرد خیلی بدون اجبار زوری لبام گذاشتم رو لبش اروم بوسش کردم و شروع کردم.به.خوردن لباش خودمم باورم نمیشد دارم با زهرا جون این کار رو میکنم لباشو شروع به.میک زدن کردم وای عالی بود یواش چادر دادم کنار دستم گذاشتم رو تاپش و سینه هاشو میمالیدم اووف کمی لب گرفتم تا حشری،بشه خوب تحریک شد دست کردم روی تاپش و درش اوردم وااای یه سوتین نااز با سینه عالی میدیم خیلی حشری،کننده بود، شروع کردم ب مالیدن سینه روی سوتین و خوردن سینه از روی سوتین اینم بگم عاشق این کارم حسابی روی سوتین خوردم و کمی سیر شدم دوباره.لب گرفتم و گفتم بریم رو تخت رفتیم شلوارش رو در اوردم کسش رو از روی شورتش که صورتی بود لیس زدم شورتشم در اوردم واای چه کسی بود واای بهشت بود مثل کس ندیده ها شروع به خوردن و لیس زدن کردم تف زدم و چوچولشو خوردم زبون زدم زهرا چشماش.بسته بود و تو ابرا بود منم از ترس که.کسی نیاد تن تن کار رو میخواستم انجام بدم اخه شوهرش هیکل ورزشکاری و بزرگی داشت.. حسابی کسشو خوردم کسش هم خیس شده بود شلوارم در اوردم و گفتم ساک بزن شورتمو در اورد کیرمو دید شوکه شد اخه کیرم نسبت به سنم خیلییی کلفته.

 
فکرشم نمیکرد اینقد باشه شروع کرد به تف زدن و گذاشت دهنش اولین بار بود سکس میکردم فقط تا حالا سکسچت داستان و فیلم دیده بودم اینارم اونجا یاد گرفته بودم وقتی ساک میزدم تو ابرا بودم دلم میخواست داد بزنم خیلی هم کار،کشته و بلد بود زهرا کیرمو حسابی،خورد و شق کرد یکمم ابمم اومده بود اهمیت ندادم درازش کردم رفتم سراغ کسش کیرمو تف زدم گذاشتم دم کسش هرچند زهرا حسلبی تف مالی و خیس کرده بود، با کسش تنظیم کردم یواش سرشو فرو کردم تو کسش اولین بار بود کس میکردم خیلی شهوتی بود حالم یواش یواش کیرم فشار،دادم تو کسش که دردش نیاد سکسو خراب نکنه تا ته بردم تو و هلش دادم.جلو تر چسبیدم.به پاّهاش شروع کردم به تلمبه زدن اه و ناله زهرا هم در اومده بود سینه هاشم در حال تلمبه زدن میمالیدم و میخوردم و دراز میکردم خودشو روش لب میگرفتم از حال کنه حسابی تلمبه،زدم یه ربع شده بود بلند شدم به پشتش کردم، از کون بکنم نمیخواست بده ولی راضیش کردم که بکنم، اینقد به شوهرش داده بود کونش دست کمی از الکسیس نداشت، اینم بگم ارثیه هیکل سکسیشون خواهرشم هیکل سکسیه سکسی تر از زهرا رفتم رو کونش تف زدم به کیرم گذاشتم دم کونش اینبار با سر کیرم گذاشتم تو کونش تا ته یهو فرو کردم یه اخ نرمی هم.گفت شروع به تلمبه زدن کردم همون حالا لب هم میگرفتم تن تن تلمبه میزدم اخ که چه حالی،میداد یکمم سینشو میمالیدم فشار میدادم نوکشو میکشیدم ده دقیقه ای تلمبه زدم کونش هم خیلیییی ردیف بود کونش برامده بود برامدگی کونشو ناز میکردم لیس میزدم دیدم کم.کم داره ابم میاد شروع کردم تند تر تلمبه زدن بهش نگفتن داره ابم میاد اونم اخ و اوخ و اه ناله میکرد کمی تلمبه زدم و ابمو تو سوراخ کونش خالی کرد روش دراز کشیدم یکم دوتا تلمبه زدم باز کیرمو در اوردم لباسمو پوشیدم اونم لباسشو داشت میپوشید یکم سوتینشو لمس کردم کیرمو مالیدم دوتا بوس کردم رو لپش کمک کردم خونه.رو ردیف کردیم کاراشو رسیدیم دوتا شربت انگور اوردم خوردیم یکم لب گرفتم ازش خدافظی کردم ازش اومدم خونه به مادرمم گفتم پدرمو در اورد کلی غر زدم و به سکسمون کلی فکر کردم اخر شب هم یه دست جق زدم از اونجا رابطه ی ما باز شد. ..

 
نوشته: علی کون بلبلی

داستان سکسی

اگر از داستان لذت بردید برای ما نظر ارسال کنید


دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *