این داستان تقدیم به شما
سلام.
اسم من پری هست و یک دوست خیلی صمیمی به نام مریم دارم و هر دو مون 23 سالمون هست.اینو بگم که ( بگذارید باهاتون راحت باشم) من ممه ی بزرگی دارم ولی مریم کون بزرگی دارم و همیشه بعنوان دوست برای هم ماساژ میدیم تا بزرگتر شن.دوستی بین من و مریم بر میگرده به مدرسه . من و مریم خیلی صمیمی هستیم بطوریکه با هم میریم حموم لباس همدیگه رو می پوشیم ولی با این حال لز نیستیم . من ومریم دو تا دوست پسر داریم که از قضا اون دو تا هم با هم دوستن. یه روز که خونه مریم خالی شد تصمیم گرفتیم چهار نفری بریم اونجا. منم که دوستش بودم از شب قبلش رفتم اونجا برای کمک صبح ساعت 8 بیدار شدیم و طبق معمول با هم رفتیم .
مو های بدنمون رو با کرم موبر زدیم و هر دومون کاملا سفید بودیم . بعد از حموم آرایش غلیظی کردیم بعدش هم رفتیم لباس پوشیدیم . من لباس مشکی تنگ پوشیدم که تا قبل زانوم میرسید بدون سوتین و شورت و مریم هم مثل این لباس ولی اون شورت هم پوشید . من چون ممه هام بزرگ بودن یه ذره از ممه ام و نوک سینه ام از زیر لباس معلم بود و منتطر شدیم که پارسا و رامین بیان . اون روز اون دوتا هم خیلی خوشگل شده بودن . بعد ار ناهار رفتیم تو استخر پارسا و رامین لباساسونو در اوردن . واااااای چه بدن سکسی . من و مریم سریع یه سوتین و شورت پوشیدم رفتیم تو آب . همینطور که تو اب وایساده بودم دیدم پارسا از پشت سینه هامو میماله بعدشم شورتمو در اورد . دقت که کردم دیدیم رامین هم داره این کاره میکنه.
منو پارسا از اب اومدیم بیرون تا من براش ساک بزنم . چه کیر هاتی داشت خیلی حال میداد به هردو مون . بعدش کیرشو کردم تو کسم . سریع هم پوزیشن ها رو عوض میکرد. اخرش که رسید ازم پرسید که ابمو کجات بریزم منم از خدا خواسته گفتم تو صورت و ممه هام . آبش هم خیلیی شیرین بود و هم گرم .اصلا نفهمیدم مریم داره چیکار داره مبکنه .بعد که ازش پرسیدم گفتش که رامین منو از کون کرد . بعدش رفتیم با هم دوش گرفتیم و رفتیم خوابیدیم…
امیدوارم لذت برده باشید
داستان سکسی
اگر از داستان لذت بردید برای ما نظر ارسال کنید
دیدگاهتان را بنویسید