این داستان تقدیم به شما

سلام سیاوش 40 ساله هستم و زنم فرزانه 34 سالشه که از نظر اندام هیچی کم نداره و باسنش همیشه باعث دردسر و زجر منه.یکسالی بود که یکی از دوستانم بنام علی سفری به بلغارستان رفته بود با خانومش که مطلبی تعریف کرداز شهر صوفیا که بلاخره منو ترغیب به رفتن کرد.آدرس رو همون روزی که تعریف کرد ازش گرفته بودم . درست بعد 9 ماه که همیشه بفکرش بودم قسمت شد با زنم به شهر صوفیا تو بلغارستان بریم.دومین روزی که اونجا بودیم به زنم گفتم ی جای خوبی میشناسم برای ماساژ. البته به این هوا قبول کرد که خانوم باشه ماساژور خلاصه از هتل زدیم بیرون با تاکسی 20 دقیقه ایی تو راه بودیم قرار شد تاکسی همونجا بمونه تا ما برگردیم .وارد یi ساختمون شدیم فکر کنم ده دوازده طبقه بودظبقه پنجمش وارد ی سالن خیلی تر تمیز شدیم که بعد اینکه اسممونو پرسیدن راهنمایی کردن تو ی اتاق انتظار10 دقیقه ایی هم اونجا معطل شدیم که بلاخره ی خانومی اومد ما رو به ی اتاق خیلی شیک راهنمایی کرد که بعد وارد شدن خب تخت ماساژوسط اتاق بود ی مبل سه نفره کنارش بود خانومه پرسید کدومتون ماساژمیخواید که با دست اشاره به خانومم کردم منو به بیرون راهنمایی کرد زنم با دلواپسی پرسید ی موقع مرد نباشه منم با خنده گفتم مرد یا زن کلی پول بابتش دادیم برو خودتو آماده کن.که همون موقع خانومه دست زنمو گرفت بطرف تخت مخصوص رفتن من دیگه بیرون از اتاق بودم .حالا اصل داستان اینه که بدونه اینکه زنم بفهمه وارد اتاق بغلی شدم که ی اینه تمام قد دو تا اتاق رو جدا میکرد از طرف من بخوبی داخل اتاقی که همون موقع داشتن لباسای زنم رو در میاوردن دیده میشد از طرف زنم هم که مثل آینه بود یعنی اصلا منو نمیدید!
 
بغل کاناپه که روبروی شیشه بود ی تلویزیون هم بود که از جاهای مختلف تختی که حالا دیگه زنم روش دراز کشیده بود و ی حوله رو باسن خوش فرمش انداخته بودن توسط دوربین ها فیلم برداری میکرد که میتونستی آخر سر بخری فیلمو که اگه نه همونجا جلوت پاکش میکردن.جلوی مبل سه تا دکمه که چسبیده بود به همون شیشه روبرو که کارش این بود بعد اینکه ماساژور کارشو شروع کرد داخل اتاقش سه تا چراغ بود که همون اول قرمزه روشن بود اگه منیکه دارم از پشت شیشه ماساژدادن زنمو میبینم دوست داشته باشم دکمه زرد رو فشار بدم ماساژور یخورده حرکات تحریکی شروع میکنه اگه دکمه سبز رو فشار میدادم یعنی ماساژور آزاده هر کاری بکنه البته بستگی به زنم هم داشت واقعا میدیدم خیلی ناراحت میشد همون قرمز رو فشار میدادم بستگی به اون لحظه داشت
خیلی استرس داشتم نمیتونستم تشخیص بدم رنم خودشو میخواد وا بده یا نه
خیلی زود فهمید که ماساژور ی جوون تقریبا 23-24 ساله خوش چهره با بدن ورزشکاری قد بلند
منم که بی صبرانه تو اتاق بغلی نشستم قلبم داره از جا کنده میشه تقریبا 10 دقیقه ایی بود که ماساژور داشت ماساژ میدادکه متوجه شدم زنم باسنشو بالا پایین میکنه ازمن هم خیالش تخت بود که نمیتونم وارد اتاق بشم همین که دیدم صدای زنم داره در میاد دکمه سبز رو زدم که اتاق نورش سبز شد زنم توجه نکرد که رنگ اتاق عوص شد فکر کرد سیستمش اوجوری بودهمین که ماساژور دید رنگ سبز نشون دادم درجا دستاشو برد لای باسنو کوس زنم که یک ثانیه نشد که زنم کاملا باسنشو برد به طرف بالا کیر یارو از بغل شورتش زده بود بیرون من همینجا آبم اومد زنم در عین تعجب من که حتی فکرشم نمیکردم دستشو انداخت تو شورت کیر یارو رو در اورد بلافاصله انداخت تو دهنش جونم همین الانم کیرم راست شد.ساک میزد ماساژور هم دستشو کرده بود تو کوس زنم تند تند بالا پایین میکرد که یهو زنم برگشت یا رو رو کشید روش. کیر خیلی بزرگی و خوش دستی داشت .تا آخرش کرد تو کوس زنم که من برای دومین بار با دیدن این صحنه ارصا شدم بعد ده دقیقه تلمبه زدن جفتشون باهم آبشون اومد که تا صورت زنم پاچید .وای چقدر لدت داشت…هنوزم زنم نمیدونه شاهد کل ماجراشون بودم .فقط همیشه میگه اصلا رو دست مرد ماساژور نیست چقدر خوب ماساژم داد.

کل ماجرا همین بود
 
 
نوشته: سیاوش
 
549980154658

داستان سکسی

اگر از داستان لذت بردید برای ما نظر ارسال کنید


دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *