داستان سکسی شب خاص

این داستان تقدیم به شما

بوی الکل رو دوس نداشتم.از دهن داییم همیشه  بو گند الکل میومد.
دانشگاه که قبول شدم منو منصرف کرد از درس خوندن..افتادم تو فاز مستقل شدن‌.کار رو با پارتی همین دایی الکلی راحت پیدا کردم.خوره ی #کامپیوتر بودم.همه چی تو محیط کارم خوب بود الا این گیرای بنی اسرائیلی یکی از زنای پفیوز که هی گیر میداد که تو حجاب نداری…بعدا فهمیدم اون زن کونی می ترسه دوس پسرشو بقاپم.راحت بهش گفتم آخه کی میاد دوس پسر #دراز و لاغر تو رو بدزده‌.کارمون یه استارت آپ اینترنتی تو یه دفتر کوچیک با ۱۲نفر بود. یه روز یه پسری با عنوان سرپرست اومد که آب از دهن هر۵تا دختر اونجا راه افتاد..بدتر از همه خودم.
مهرداد خییلی جذاب بود.چشاش سگ داشت و پوستش برنزه بود و خودش قد بلند.با هممون احوال پرسی کرد‌.گرم رفتار می کرد و این همه ی ما دخترا رو حشری تر میکرد.پونه که رسما ازش آویزون میشد.خانم جنده هم دوس پسر درازشو یادش رفته بود.منم اون وسطا یه چیزایی می پروندم اما مث بقیه زوور نمی زدم…گذشت و من یه جای بهتر کار پیدا کردم.دایی دائم الخمر هم رفت ترکیه و من موندم و خودم…یه روز مهرداد ناغافل بهم زنگ زد.تعجب کردم و خوشحال شدم.گله کرد از رفتنم.منم خوب باهاش حرف زدم.این شد شروع یه رابطه ی دوستی..زود سر حرفو به سکس کشوند منم اصلا مقاومت نکردم.تو اولین قرارمون لبم رو بوسید و باز چیزی نگفتم.به خیال خودم میگفتم دو روز دیگه یه نفر دیگه رو پیدا میکنه منو یادش میره کاریم با من نداره. داییم اونور تشکیل #خانواده داد و کلا منو یادش رفت منم ناراضی نبودم‌.روزا کار میکردم شبا با مهرداد میرفتیم بیرون،پارتی،رستوران و….
اون شب یکم #خاص بود.۲ماه از رابطمون گذشته بود.تازه خونه مجردی خریده بود.دعوتم کرد.فکر میکردم آخرش به یه لب و یکم دستمالی ختم میشه..یه دسته گل و شیرینی خریدم و با ماشینم خودمو رسوندم خونش.خونه مجردیش حسابی قشنگ بود و لی جای خوبی نبود..همه دورش خالی بود.بیشتر واحدام خالی خالی بودن.تو ۱ آپارتمان ۲۴واحدی فقط ۵ تا خانواده بود.مرتب بود.برام یه قهوه آورد.یه تاپ گیپور سفید زیر مانتوم تنم بود‌.مانتو رو راحت در آوردم.بعد قهوه مستقیم نشست کنارم و بی #مقدمه لبم رو بوسید.بدنش داغ داغ بود.مقاومت نکردم که هیچ همراهیش هم کردم.جدا که شد یه لبخند بهم زد و رفت سمت گردنم‌.اولش آروم میک میزد.منم دس میکشیدم رو موهاش.یهو دستشو کشید دور گردنم و یه گاز محکم گرفت.درجا جیغ زدم و هولش دادم.دویدم سمت آینه بهش گفتم وحشی..بدگاز گرفته بود. انگار که میخواسته گردنمو پاره کنه.رفتم سمت وسایلم.گف ببخشید.گفتم خیلی درد داشت.باز جملشو تکرار کرد منم فقط یه لبخند تحویلش دادم.باز اومد سمت لبم.کمی که بوسید یهو هولم داد‌‌.متعجب نگاش کردم.خواستم چیزی بگم که باز هولم داد.کوبیده شدم به در خونش.گفتم چت شده تو؟جای جواب دادن مث دیوونه ها دستاشو حلقه کرد دو طرف گلوم.واقعا خفم میکرد.خودش چسبید بهم و چونمو گاز گرفت.دست و پا میزدم.رهام کرد.ترسیده بودم واقعا.اشک تو چشمم جمع شد.دستپاچه هم بودم. گفت میخاستی نیای این وقت شب.الان که اومدی بفهم با کی طرفی. اولش درک نکردم منطورش چیه اما یهو برای بار هزارم هولم داد.کف خونه ولو شدم.اومد سمتم موهام رو گرفت.جیغ زدم.چه فایده؟خونش عایق صدا بود انگار.اگر نبود هم به کیرش حساب نمیکرد. شلوارشو کشید پایین و وادارم کرد ساک برنم.اولین ممانعت جوابش یه چک بود.موهای سیاهمو جمع کرد توی دستش و فکمو با اون یکی دستش به زور باز کرد.گفت نخوری تا صب میزنمت. دهنمو باز کردم و یه کیر دراز رفت توش. خیلی بد بود.بی تجربه بودم و اولین دندون زدم رو با چک جواب داد.دیگه داشتم گریه میکردم.بلندم کرد.از موهام!دو دستی دستاشو گرفتم تا دردم کمتر بشه اما نمیشد.گفتم چته مهرداد؟
گفت هیچی جنده گیرم اومده.منم خشن دوس دارم.
این حرفش بهم برخورد.داد زدم کثافت .جنده مادرته.
 
یه دونه زد تو دهنم و پرتم کرد رو یه مبل قهوه ای #تیره.خواستم بلند شم اومد سمتم.لگد پرونی کردم.پاهامو گرفت.دستمو بلند کردم و با فنجون روی میز کوبیدم تو صورتش.داد عصبی زد و پاهامو ول کرد.بلند شدم و قبل از اینکه یه قدم برم کمرمو گرفت و کوبیدم رو زمین.درد تو کمرم خیلی بد بود.پامو گرفت و شلوارمو درآورد.تاپمو راحت پاره کرد.هم جیغ میزدم هم گریه میکردم هم فحش و التماس…
اون که گوشش بدهکار نبود.باز بلندم کرد و انداختم رو همون مبل.۱ پامو داد بالا و خودش با تمام وزنش اومد روم.نفسم هم بالا نمیومد‌.ی جوری لب میگرفت ک کل لبم درد میکرد.اومد سمت سینه هام.گفت جنده اینا چقد سفید و بزرگن.به چن نفر تاحالا دادی تو؟
به جای جواب گریه کردم و کمک خواستم‌. شب پنج شنبه همه کر شده بودن. مهرداد یکی از سینه هامو چلوند که درد هم داشت و شروع کرد به خوردن اون یکی‌.یه جوری میخورد که یه دفه ناخوداگاه اه کشیدم.گفت تو که داری لذت میبری کسده..
و اومد روم و کیرشو گذاشت لای سینه هام.گفت چفتشون کن
اولش متوجه نشدم.با یه کشیده متوجهم کرد.عین سگ ترسیده بودم.سینه هامو با دست چفت کردم‌لای سینه هام کیر دراز و برنزشو عقب جلو میکرد و با فحش ازم تعریف میکرد.چند دقیقه همینجوری لاشون تلمبه زد.ول کرد و رفت سمت پایین.پامو با ضرب باز کرد.گفت چند بار تاحالا دادی کس غار؟
گفتم بیشرف ولم کن به قران من باکرم.
گفت به بابات دروغ بگو مادرجنده

 
و چند تا چک به لپای کونم زد.پاهامو داد بالا و سرشو برد بین پاهام.یه جوری لیس زد که جیغ زدم.خجالت میکشیدم.ادامه داد.فهمیدم که خیس شدم‌خیلی ماهر بود.زبونشو همه جا میکشید.از کسم لب میگرفت.گفت تنگی ولی پرده رو نمیدونم داری یا نه‌
گفتم به روح مامانم دارم.بذار برم‌
گفت اع؟؟باش پس اگه میخای بری بدون کس دادن باید کون بدی
یه لحظه مات موندم.گفت نع؟پس همون کس.
و مچ پاهامو گرفت.گفتم باشه..از پشت.
منتظر همین جمله بود.درجا دمرم کرد. خواستم داگی #استایل شم.کمرمو فشار داد و گفت دراز بکش کونی میخام دردشو خووب حس کنی.
چن تا چک بهم زو و پهلوهامو گرفت. کیر سیخشو همینجوری تنظیم کرد و فشار وارد کرد.از ترس چشامو میبستم و متتظر سوزش بودم.عصبی داد زد تنگ خراب..نمیره توش
و نگام کرد.روم خیمه زد و فکمو گرفت و سرمو برگردوند سمت خودش گفت آرایشت پخش شده کونی.و لبمو لیس زد.باز رفت سرجاش.تف زد به کیرش و با دست تنظیم کرد.فشار که داد رفتم عقب.داد زد و موهامو کشید.از درد ناله کردم.باز تف زد.اینبار مالید به صورتم دست تفیشو.حالم داش بهم میخورد.گف فهمیدم و رفت سمت تنها اتاق تو #خونه. با یه کرم برگشت.نفهمیدم چی بود اما خوب کیرشو چرب کرد و باز تنظیم کرد.گف من حتما باید این کونو بکنم.
 
و فشار وارد کرد.یهو یه جوری سوختم که ی جیغ بلند زدم.تکون که خوردم پهلوهامو به مبل فشار داد.با گریه و التماس گفتم توروخدا..بیارش بیرون‌
چک زد و با یه شهوت زیاد کفت جووون چه تنگه.
اصلا قابل تحمل نبود.لذت کجا بود؟تلمبه رو که زد بدتر هم شد.عملا جیغ میزدم.با یکی از دستاش دهنمو گرفت و ادامه داد‌.دستامو گذاشتم رو دستش و فقط ناله کردم‌.چقدر درد داشتم‌.یکم که جا باز کرد تلمبه ها رو عمیق تر کرد‌.میدونستم نمیتونه تا ته بزنه‌.یه بار درش اورد.یه نفس راحت کشیدم.دوباره کرد توش و تند تر ادامه داد.بهش لذت زیادی میداد. نمیدونم چقد گذشته بود که درش آورد. از درد نمیتونستم تکون بخورم.یه لحظه گذشت یهو برم گردوند و اومد بین پاهام. کیرشو رو کسم تنظیم کرد.دس گذاشتم رو کسم کفتم نه مهرداد.تو گفتی.. پرید بین حرفم و گفت اون مال قبل کون کردنت بود.الان حشرم زده بالا .
و دستمو برداشت.تقلا کردم و جیغای بلند زدم.زد تو دهنم.روی کس تقریبا خیسم تنظیم کرد.از کونم راحت تر رفت داخل اما همونقد تقریبا درد داشت.یه حیغ خفه #کشیدم.دستامو قفل کرد تو ۱ دستش و تلمبه زدنو شروع کرد.محکم میزد تا زود جا باز کنه و به حایی رسید که دستامو بالای سرم جمع کرد و تند تند تلمبه زد. صدای برخورداش و نفس زدنا و حرف زدناش با صدای نالم خونه رو برداشته بود.کمرمو گرفت و محکمترش کرد..سینه هامو کشید و خورد و گاز گرفت.رو تنم خیمه زد و لبمو گاز گرفت.در همون حالت میکرد و #تلمبه میزد.یهو تند ترش کرد و بعد درجا کشید بیرون و باز کرد تو کونم.عین کون ندیده ها تلمبه زد و با یه داد ارضاشد.عین جنازه افتاد کنارم. نا نداشتم بلند شم.نیم ساعت افتاد کنارم و بعد بلند شد. کمکم کرد برم رو تخت.مدام قربون صدقه کس و کون و سینم میرفت.راه که میرفتم از کسم خون میومد و از کونم آبش میومد.مجبورم کرد شب پیشش بمونم.نیمه های شب با مسکن خوابم برده بود که بیدارم کرد و یه دور دیگه کس و کونمو گایید.اینبار مجبورم کرد ارضا شم.صبح خودش رسوندم خونه.
باهاش قطع ارتباط کردم اما اومد در خونم و دیوونه بازی درآورد.بعد یه مدت فهمیدم این خصوصیتشه.عاشق سکس خشنه.‌پونه رو با رضایت خودش کرده بود ولی ظاهرا پونه گشاد بوده.هنوز با همیم و منو میکنه و هنوزم خشنه.خشونتی که الان خودمم باهاش #حال میکنم
 
 
نوشته: جندا

داستان سکسی

اگر از داستان لذت بردید برای ما نظر ارسال کنید


دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *