این داستان تقدیم به شما

من در دوره دانشجوییم با استاد راهنمایم که زن زیبایی بود سکس داشتم و سکس ما از اونجا آغاز شد که یکی از بچه ها در کلاس سربسرش گذاشت خیلی عصبانی شد دستشو انگاری که یکی را میخاد بزنه اورد پایین ناخنش خورد به گوشه میز شکست منو صدا کرد گفت شهرااااام ناخوووونم منم دستشو گرفتم ناخنش کاملا بلند شده بود طوری که یه ذره به انگشتش وصل بود سریع تا بفهمه کندمش یه اخخخخی گفت و چیزی حس نکرد رفتیم خانه بهداشت دانشکده تازه اونجا فهمید ناخنش افتاده یعنی من کشیدمش بغلم کرد منو بوسید که چه کار خوبی کردی وگرنه باید زجر میکشیدم
همان بوس استارتی شد که بعد فهمیدم چقدر حسرت هم آغوشی با من را میکشیده و بعدها اعتراف کرد که بوسه را از روی هوس و شهوتم بتو زدم
عیادت از ناخنش بهانه ای بود که پنجشنبه رفتم خونشون که خودش در داخل خونه حیاط دار یک سوئیت داشت مجزا از پدر و مادر و سایرین
شب تا دیروقت موندم پیشش شامم پیشش بودم خواهرش که سوم راهنمایی بود شاممون را اورد یکبارم میوه و چای اورد
وقت خداحافظی بغلش کردم میخواستم صورتشو ببوسم که چرخید لبشو بوسیدم و دقایقی لب همدیگرو خوردیم تمام که شد گفت شهرام چه مزه ای داد چه شیرینی تو پسر یکی زد رو باسنم منم یکی یواشکی زدم رو باسن ش که یه شلوار تو خونه بسیار ظریف از جنس آنقوره تنش بود چقدرم و نرم بود
تا دم دروازه بدرقه ام کرد خونشون دالان داشت شاید ده دقیقه طول کشید تا از هم جدا بشیم چون نور کم بود به بهانه خدا حافظی دوباره بغلش کردم لبابون تو هم رفت زبان همو میخوردیم دستم رو باسنش بود یه پاشو بلند کرده بود انداخته بود پشت رون من کیر منم از زیر شلوار ورزشی کوهم حسابی سفت شده بود و فشار می اوردم لای پاش اگه خواهرش ندا صدامون نمیکرد تصمیم به رهایی نداشتیم
بعدا گفت مامانش ندا را فرستاده بود ببینه چرا شهلا نمیاد بالا اونم نفهمید تو آغوش همیم بی هوا اومد مارا دید که داریم همدیگرو ملچ مولوچ میخوریم…
دیگه فاصله استاد و شاگردی رفت کنار در ملاقات شنبه شب تو اتاقش سکس کردیم من فکر میکردم دختره وقتی لخت شدیم و مال همدیگرو میخوردیم 69 من ابم اومد ریخت تو دهنشو و صورتشو سینهاش مگه تموم میشد خیس خیس شده بود و چقدرم خوشش می اومد شهلا ارضا نشده بود پرید حمام منم پشتش یه دوش سریع گرفتیم اومدیم روتخت که کیرم سفت تر از قبل شد خوابید زیرم داشتم رو شکاف کسش لای میزدم دستشو اورد گذاشت تو کسش منم بی اختیار تا ته کردم توش یه اخخخخ شهوانی و زیبایی کرد گفت منو زیرت لهم کن شهرام جووون دوس دارم زیر دانشجویم حسابی گاییده شم منو جررررم بده حسابی با ولع میکوبیدم تو کسش صدای چرق چرق میداد کیرم درست کسشو پر میکرد و در می اومد کشش میداد پاهاشو قفل کرده بود دور کمرم هی میگفت جررررم بده شهرااااام جوووون شهلا داره بهت کس میده ای کاش ناخنم زودتر میفتاد داشتم از دوری تو و خیال تو میمردم جررررم بده که ناخن هاشو فرو کرد پشتم منم چون رو شهوت و حس سکس بود خوشم می اومد حتی گوشتم بکنه گردنو سینه هاشو گاز میگرفتمو حسابی میخوردم که گفت جووووون عززییییرم من شدم واااای من شدم منم تا این حرفا را زد دیدم ابم داره میاد گفتم شهلا دارم میاااام گفت بریزز تو کسم برییییز که تشنمه بررررررییییز که کسشو پر کردم اب تمام که شد گفتم شهلا ابستن نشی ؟! گفت نه دو روز دیگه پریود میشم تا دو روز هر چه اب داری جمع کن بریز تو کسم تخمک گذاریم تمام شده امکان ابستنیم صفره نترس اگرم شدم فدای کیرت میندازمش نترس البته با شوخی گفت چون منم میدونستم در روزهای اخر مانده به پریود ابستنی غیر ممکنه …
 
شب را تا صبح پیشش موندم نمی دونم چند بار گاییدمش اکثرا هم شهلا دوست داشت زیرم باشه میگفت دوس دارم حس کنم مال تو ام دوس دارم وزنتو روم حس کنم تا جاییکه اخرین سکسمون که تموم شد نزاشت کیرمو از تو کسش دربیارم گفت بخواب رو من تا خوابم ببره نمیدونم من زودتر خوابم برد یا شهلا ولی صبح که بیدار شدم هنوز شهلا زیرم بود ولی کیرم از کسش در اومده بود
تا تن زیبا گیسوان انبوه و جای سرخ شدگی زیر گلو و روی سینه هاشو دیدم کیرم بلند شد شهلا تو خواب و بیداری با انگشت پانسمان شده منو بغل کرده بود گفت شهرام کیییرتو میخام منو بکن سیر نشدم منم از خدا خواسته صبوحی را هم زدم بیشتر از نیم ساعت شهلای عزیزمو گاییدم گفتم میخام بذارم کونت گفت الان نه بذار برای فردا شب
برش گردوندم دستاشو برد رو کیش باسن درشت و زیباشو بیشتر داد بالا گفت از عقب بکن تو کسم منم کیرم اندازش خوبه هم کلفته هم بلندیشم عالیه از عقب گذاشتم تو کسش وایی چه لذتی داشت کس تنگ تنگترم شده بود هر بار که پر میشد تو کسش از کیرم یه جیغ از روی شهوت میزد تا میکشیدم یه جوونی پشتش هی میگفت پارم نکنی مرد نیستی میگم تمام واحداتو بندازن بی شرف پارم کن نامرد جرررم بده مگه مرد نیستی واااای منو بگو تا اینارو گفت دیووونه شدم انگار شهلا حق ارثمو بالا کشیده به قصد جر دادن کسش کیرمو میکردم تو کسش موجی میفتاد به باسن زیباش که انگار دریا طوفان نوح افتاده موج پست موج میزد که با چنگ زدن به بازوهام و لرزش جانانه زیرم ارضا شد منم چند دقیقه بعد که دیگه شدت گاییدنم به حد اعلا رسیده بود با نعره ارضا شدم و هرچه اب جمع شده بود ریختم تو کسش کیرمو نگه داشتم نوازشش کردم بوسیدم قربون صدقش رفتم تا کیرم جمع شد ولی هنوز تو کسش بود تا کشیدم بیرون درست مثل پورن ها باسنشو اورد بالا سگی شد کلی از ابم از کسش ریخت بیرون بنظرم اب خودشم بود کسش باز و بسته میشد دهنمو گذاشتم تا ثابت کنم که چقدر عاشقشم هرچه اب اومد مال خودمو خودشو لیس زدمو قورتش دادم
فردا شبم مثل شب قبل سکس داشتیم ولی راضی نشد از کون بکنمش اون شبم تا صبح پیشس بودم مامانش اطمینان داشت دامادش میشم ولی خود شهلا میگفت دوس داشتی داماد مامانم شو اصلا تو این فکرا نباش اینجوری به هر دومون بیشتر لذت میده زن و شوهر که باشیم عادی میشیم شهلا 4 سال از من بزرگتر بود ولی هر که میدید شهلا را 19 سال بیشتر حدس نمیزد
شهلا در زمان دانشجوییش توسط یکی از دوستاش که با هم لز میکردن پردشو با انگشت دوستش زده بود
دوشنبه هم با هم از دانشگاه رفتیم شامو بیرون خوردیم مثل شب قبل تا صبح سکس داشتیم باز نذاشت از کون بکنم چون میگفت درد داره واقعا هم کونش خیلی سفت و وحشی بود حتی در زمان گاییدن کسشم انگشتم نمیرفت تو شل نمیکرد میگفت خوشم نمیاد و میترسم بواسیرم اسیب ببینه کیرت کلفته امادگی ندارم
صبح با هم رفتیم دانشگاه شهلا دو ساعت بیشتر تدریس نداشت اس داد من رفتم خونه حالم خوب نیست دل درد دارم احتمالا دارم پریود میشم بیا پیشم
منم اون روز سه تا کلاس پست سر هم داشتم که سر کلاس نقشه برداری بودیم اس داد مژده بده پریود شدم …
عصر یه نیم ست زیبای ایتالیایی طلا سفید شیک قوجی گرفتم یه کیکم براش گرفتم اخه روز تولدشم بود فکر میکرد من نمیدونم تا در خونشونو زدم ندا جواب داد گفت اقا شهرام بیا سمت ساختمان ما ابجیم اینجاس

رفتم دیدم ندا حسابی پذیرایی را تزئین کرده بزرگ با تزئینات نوشته شهلا جون تولدت مبارک شهلا هم لباس عروس تنشه انگار منتظر داماده دختر عموهاش و چندتا هم مهمون دور برش هستن منتظر بودن تا من برسم کیکو ببره دیدن تو دستم هم کیک تولده و هم کادو وااای شهلا باور کن میخواست از شادی سکته کنه زبونش بند اومده بود پرسید از کجا میدونستی روز تولدمه ؟!!
 
 
دید کیکی که گرفته بودم هم بزرگتر و هم زیباتر و پر مایع تر از کیک خودش بود
کیک خودشو دستور داد بذارن فریزر مال منو گذاشت جاش کیک را برید قبل از پدر و مادرش مال منو اورد بذاره تو دهنم گفتم نه اول مامان بعد پدر بعد هر کی را که دوس داری ..
همه کف زدن گفت روچشام شادوماااااد خخخخخخ شلیک خنده همه …
نوبت کادو ها شد تا خواستن کادوی منو باز کنند گفتم بزارید بعد اخه من با عجله خریدم خجالت میکشم باید یه چیزی که با شخصیت شهلا جوون خانم دکتر گرامی باشه میخریدم مال منو یا باز نکنید همینجوری قبول کنید یا اخر همه باز کنید …
کادوها باز شد از عروسک گرفته تا پلاک طلا و زنجیر طلا پول نقد توشون بود تو این میان شهلا یک ریز میگفت عزیزم شهرام خان دوماد مامان وجود تو با ارزش ترین کادوس دو تا از پسر عموهاشم هی تیکه مینداختن که یکیش ساعت زنانه کامپیوتری اورده بود یکیشم یه تاپ خوشگل … هی پز میدادن
اخرین کادو مال من بود میدونستم همه چشمشون به کادوی منه وااااای وقتی جعبه بزرگ را باز کردن فکر میکردن یه تیکه لباسه
یه جعبه دیگه در اومد بازم یه جعبه کوچکتر و هی جعبه در می اومد میخندیدن هوووو میکشیدن شهلا هم میپرسید چیه کادوت میگفتم سه نکن یه گوش ماهیه برای مزه این کارو کردم باورش نمیشد!!
اخرین جعبه را که باز کردن دیدن به گوش ماهی که تو دکور های مثل طلافروشی و یا جاهای دیگه میزارن وااای اون دو پسر عموش نمیدونید چه شادی هایی میکردن
گفتم اون جعبه بزرگه را یک بار دیگه خوب نگاه کنید اونجا هم یه کادو بود
سکوت حکمفرما شد همه گوشها تیز باور کن صدای قلب شهلا را من واضح در یک متریش میشنیدم
اخه خیط شده بود !!
ندا تا مقوای دوجداره را باز کرد گفت خداااااای من شهرام خاااان…سروییییییس طلای بی نظیر..
نشان همه داد گفت شادوماد باید خودش زحمت نصبشم بکشه که نصاب خوبیه نیشخند معنی داری زد همه خندیدند …
من نیم ست گردنی زنجیر گوشواره و دستبند را گرفتم همه ساکت بودند گفتم النکاح و سنتی که بمب خنده سالونو گرفت.
گردنی انداختم گوشواره هارا رد کردم و دستبندشم بستم رقص اغاز شد …
 
ساعت 11 مهمونا رفتن منو شهلا رفتیم سویتش تا من نگفته لخت شد و منم لخت کرد گفت بیا عشقم اول بگو چطور دونستی تولدمه تا سوال بعدی گفتم تو طرحم که استاد راهنما بودی کارت شناساییتو دیده بودم تولدت یادم بود ماچم کرد و
گفت زود باش کونم پاره کن که دیگه طاقت ندارم گفتم نه بعد از پایان پریود گفت نکنی داد میزنم باید بکنی گوشم نده بزن پاره ام کن خیلی دلم میخا فکرم نکن بخاطر کادو بوده من امشب میخاستم از کون بهت بدم کرم زدم ارام ارام با حوصله میلیمتری کیرمو فرو کردم ده دقیقه ای طول کشید تا کامل رفت تو درد داشت ولی طاقت اورد گاییدن شروع شد هی لذتش زیادتر و منم ابمو کامل ریختم تو کونش صلواتی دادیم تمام شد اونشب فقط یکبار از کون کردم صبح برام ساک زد پا شدیم رفتیم دانشگاه …
ما 6 سال دوس دختر و دوس پسر بودیم شهلا رفته اتریش چند ماهیه ولی تصمیم گرفتم اومد ازدواج کنیم چون هیچ کی مثل شهلا برام لذت نداره

داستان سکسی

اگر از داستان لذت بردید برای ما نظر ارسال کنید


دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *