این داستان تقدیم به شما

سلام
مائده هستم 31سال سن دارم و 5ساله ازدواج کردم شوهرم احسان سرد مزاج با کیر حدودا14سانت و خودم بسیار هات.سال اول شوهرم داغ بود ولی کم کم سرد شد و همین موضوع باعث شد من کمی عصبی و افسرده بشم راستش من اوایل نمازم ترک نمیشد ولی کم کم شروع کردم به خود ارضایی اصلا فکر اینکه بتونم با کسی سکس کنم دیونم میکرد ولی بعدش فهمیدم که واقعا ارزششو داره. چند سالی گذشت و شوهرم احسان اصلا خوب نشد حتی در ماه بیشتر از دو بار سکس نداشتیم راستش خیلی تشنه سکس بودم ولی جرات نمیکردم به کسی دیگه فکر کنم
پارسال بود که با شوهرم فیلم سکسی نگاه میکردیم و کمی باعث شده بود تحریک بشه اونم بعد از یک مدت براش لذت نداشت کم کم داستان سکسی خوندیم و باعث میشد شب ها حسابی تحریک بشه کم کم شب ها حرف از نفر دوم میزدم که خیلی خوشم میومد و خیلی لذت میبردم ولی برام سخت بود که با کسی غیر از احسان سکس کنم …
.کم کم رومون از هم بازشده بود یه شب گفتم کاش مهراب ( سوپر مارکت داره و خیلی با زنهای محله سکس داشته) الان اینجا بود و ترتیبمو میداد تا اینو گفتم شوهرم گفت دیونه اون کوستو پاره میکنه منم گفتم بزار یادبگیری چه عیبی داره شوهرم هم که حسابی تحریک شد بود و دوست داشت یکی منو بکنه میگفت فکر کن من مهراب هستم و دارم میکنمت واااای جه حالی میداد شوهرم رو جای مهراب تجسم میکردم و هوسم زیاد میشد یه مدت گذشت و شوهرم گفت باید مخ مهراب رو بزنی و باهاش سکس کنی گفتم نه اصلا حرفشو نزن گفت چرا عزیزم دوست دارم کیرش کوستو جر بده گفتم اخه عزیزم سخته گفت نه جفتمون از این رابطه لذت میبریم گفتم تو چرا گفت اخه کردن تو بزام لذت بخشه خلاصه چند مدتی شب ها موقع سکس حرف ازمهراب میزدیم و کم کم کیر مهراب وسوسم میکرد و بابت شوهرم خیالم راحت بود که اون راضیه و مشکلی پیش نمیاره.دیگه شوهرم ازم میخواست ازش خرید کنم و میگفت با لباس بازبرو و تحریکش کن منم همین کارو کردم هر روز میرفتم و یه تیپ سکسی میزدم و باهاش لاس میزدم کم کم شمارشو گرفتم البته با هماهنگی شوهرم و هر روز به یه بهانه بهش زنگ میزدم شوهرم خیلی تحریک میشد ولی دلیلشو نمیدونم چرا.خلاصه من دلمو زدم به دریا و بیشتر بهش زنگ میزدم و بعد از یک هفته بحث سکس رو کشیدیم وسط مهراب عاشق باسنم شده بود و همیشه کونمو دید میزد خلاصه یه شب شوهرم گفت امشب باهاش حال کن و دعوتش کن بیاد خونه دل تو دلم نبود تا به حال کسی کوس و کونمو نکرده بود غیر شوهرم وهمین باعث شد استرس زیادی داشته باشم
 
مهراب حدودا 12 شب بود اومد خونمون ولی قبلش بهش گفتم بود شوهرم شب خونه نیست و اونم گفت بعد سکس میره خونشون منم قبول کردم شوهرم یه کمد رختخواب داشتیم رفت داخل اون و منم یه لباس سکسی پوشیدم و اماده سکس شدم
هم شهوتم زیاد شده بود و هم استرس.اونای که برای بار اول با یه غریبه سکس میکنن میدونن و درکم میکنن
مهراب وقتی اومد خونه نیم ساعتی حرف زدیم کم کم داشتبم تحریک میشدیم و شروع کردیم به حال کردن شهوتم وحشتناک رفته بود بالا و مهراب هم حسابی سیخ کرده بود خیلی حال میداد و کوسم خیس اب شده بود تا حالا احسان اینجوری بهم حال نداده بود
کم کم لختم کرد و شروع کرد به خوردن کل بدنم خیلی وارد بود و من حشری شده بودم بعد از نیم ساعت حال کردن ازم خواست کیرشو بکنه تو کوسم ووااااای چقدر کلفت بود 20سانت میشد وقتی کیرشو دیدم باورم نمیشد تا این حد کلفت و دراز باشه

سرشو اروم کرد تو کوسم واقعا کوسم داشت جر میخورد با اینکه همش کلشو کرده بود تو ولی احساس میکردم کوسم ازهم باز شده اروم میکرد تو کوسم و همشو برد ااااخخخ چه حالی میداد تو عمرم این اندازه لذت نبرده بودم بعد از چند بار تلمبه با اینکه مهراب ارضا نشده بود برای اولین بار تو عمرم ارضا شدم چه لذت بخش بود مهراب داشت منو میکرد و من و شوهرم لذت میبردیم حدودا نیم ساعت برام تلمبه زد و اون شب سه بار ارضا شدم بعد ازاینکه مهراب رفت شوهرم با کیر سیخ شدش اومد بیرون و گفت لذت بردی عزیزم پریدم تو بغلش گفتم احسان خیلی حال کردم ممنونم ازت گفت عزیزم خوشحالم لذت بردی اونم که تحریک شده بود شروع کرد به کردن من ولی کیرش کوچیک بود و نتونست ارضام کنه و از اون شب به بعد هروقت کوسم کیر میخواست به مهراب زنگ میزدم و اون میومد و منو میکرد
شوهرم اکثرا خونه رو خالی میکرد ومن با مهراب سکس میکردم و همیشه ازشوهرم تشکر میکنم که اجازه داده من این تجربه رو داشته باشم و الان روحیم به نسبت قبل خیلی بهتر شده و شوهرم به نسبت قبل رفتارش خیلی خوب شده و زندگی جدیدی رو شروع کردیم و با اینکه اوایل عذاب وجدان داشتم و میترسیدم ولی بعد از تجربه سکس با مهراب نظرم عوض شد و شاد و قبراق شدم
کاش همه شوهرا مثل شوهرم احسان منطقی باشن و این حق  رو به زناشون بدن که حس ارضا شدن رو تجربه کنن…

داستان سکسی

اگر از داستان لذت بردید برای ما نظر ارسال کنید


دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *