داستان سکسی تقدیم به شما

دنيا يك دختر ۱۷ ساله بود و تو كلاس سوم دبيرستان درس ميخوند.پدر مادرش هر دو شاغل بودن و شب از سر كار برميگشتن خونه.از دوسال پيش كه مادربزرگ دنيا فوت كرده بود دنيا تنها شده بود و وقتي كه از مدرسه ميومد تا وقتي كه پدر و مادرش از سر كار برميگشتن توي خونه تنها بود.خيلي وقتهاكه از زور بيكاري با خودش ور ميرفت.هميشه با انگشتش خودشو ارضا ميكرد.خيلي دوست داشت با يك پسر دوست بشه.هم براي در آوردن خودش از تنهائي و هم براي ارضاي جنسي خودش كه به لحاظ تنها بودنش بيشتر از هم سنهاي خودش به سكس احتياج داشت.اما به خاطر مذهبي بودن خانواده اش دوستي با يك پسر رو ننگ و فساد يه دختر ميدونست.روزگار ميگذشت و تو سال تحصيلي جديد دختري به اسم مژگان به مدرسه اشون اومده بود كه با همه فرق داشت.مژگان از همون روز اول با دنيا دوست صميمي شده بود و اين صميميت باعث شده بود كه مژگان از دوست پسراش و سكس با اونها براي دنيا بگه و وقتي كه دنيا توي خونه تنها بود حرفاي مژگان رو به ياد مياورد و بيشتر از قبل حسرت ميخورد.همه جور روش ارضا شدن رو تنهائي رو خودش اجرا كرده بود اما همه روشها تكراري بودن و كاملا ارضاش نميكردن.دنيا كيرررررر ميخواست.عاشق اين بود كه يك روزي پسري پيدا شه و بي مقدمه كيرش رو تا اونجائي كه جا داره تو كوسش فرو كنه و اينقدر تلمبه بزنه كه جيغش سقف ۷ آسمون رو بشكافه.اما حيف كه همش فكر و خيال بود.خيلي وقتها تو راه برگشت به خونه دوست داشت سوار ماشينهائي كه جلوش ترمز ميكنن و يا براش بوق ميزنن بشه يا دوست داشت يه راست بره تو بغل پسري كه بش متلك انداخته; اما حس غرورش اجازه هيچكدوم از اينكارا رو بهش نميداد.يك روز توي مدرسه مژگان يك فيلم به دنيا داد و گفت بعد از مدرسه ميخوام برم جائي و نميتونم اينو همرام ببرم.فردا ازت ميگيرمش.ظهر كه طبق معمول دنيا به خونه رسيد.بعد از ناهار خوردن و دوش گرفتن! ياد فيلم افتاد و اونو توي ويدئو گذاشت تا ببينه چه فيلمي هست.دنيا كه تو عمرش صحنه سكسي نديده بود.داشت فيلم سوپر ميديد;;;چشاش با ديدن صحنه هاي فيلم از حدقه در اومده بود.با دقت صحنه ها و حركات توي فيلم رو دنبال ميكرد.ديگه نميتونست خودشو نگه داره.خودشو به كاناپه رسوند و بدنشو روي اون ولو كرد و طاقباز روي اون خوابيد.دامنشو داد بالا و از بغل شورتش چهار تا انگشتش رو به زور توي كوسش فرو كرد.با هر صحنه فيلم كه كيري عقب و جلو ميشد اونم انگشتاشو توي كووووووسش عقب و جلو ميكرد.يك بار با همين حركات ارضا شد اما هنوزم شهوت داشت و حشري بود.احساس ميكرد الان ۲۰ مرد هم همزمان تو تموم سوراخهاي بدنش كير فرو كرده بودن هم بازم شهوتش خوابيده نميشد.اينبار سه تا از انگشتاش توي سوراخ كونش بود و با اون يكي دستش كوسش رو نوازش ميكرد.تا اينكه نگاهش به سبد ميوه روي ميز افتاد.چهار دست و پا خودشو به سبد رسوند و خياري رو كه از همه خياراي ديگه گنده تر بود رو ورداشت.اول مثله هنر پيشه زن فيلم شروع كرد خيار رو ساك زدن  و بعدش تا اونجائي كه جا داشت خيار رو توي كوسش فررررررررروووووووووو كرد و شروع كرد عقب و جلو كردن خيار و اون يكي دستش هم چهار تا انگشتش تو سوراخاي كونش بودن.اينبار بيشتر از دفعات قبل احساس ارضا شدن ميكرد دوست داشت همه عمرش رو تو اين حالت باشه.ديگه حتي موقع تو رفتن خيار انگشتاش هم همراه اون تو كوسش فرو ميرفت.همراه عقب و جلوشدن خيار جيغ نرمي هم ميكشيد.حركات عقب جلو شدن خيار رو هي سريع تر ميكرد.تو همين حال احساس كرد كه سر خيار تو كوسش خرد شد.با عقب و جلو كردن نصفه خيار و عقب تر رفتن نصفه شكسته شده خيار تو كوسش بيشتر احساس ارضا شدن ميكرد.اينقدر اين حركت رو انجام داد كه براي اولين بار كاملا ارضا شده بود.كل بدنش خيس عرق شده بود.يه مدت بيحركت نشست و بعدش بلند شد و مقداري از خيار رو كه تو كوسش مونده بود رو در اوردو و يكم سرو وضع اتاق رو مرتب كرد.اما هنوز احساس ميكرد چيزي توي كوسش هست.هر چي سعي ميكرد نميتونست درش بياره.شب كه پدر مادرش اومدن خونه ديدن دنيا مثله مار به خودش ميپيچه.نميدونستن چشه خودشم به خاطر حيائي كه داشت نميتونست چيزي بگه.با آمبولانس اونو به بيمارستان رسوندن اما دكترها هم نتونستن تشخيص بدهند.بخش مراقبتهاي ويژه هم كار ساز نبود و دنيا به همين سادگي مرد…….بعد از چند روز جواب پزشكي قانوني اومد.;;; يك كيسه فريز كه توش يك نصفه خيار بود;;;.پزشك ميگفت توی رحمش پيدا شده و علت مرگشه.پایان

نوشته های مرتبط:
ارضا شدن با لباس زیر زن برادر زنم
ارضا شدن با پای دختر خاله
اولین تجربه ارضا شدن
سخت ارضا شدن من و سرد مزاجی شوهرم
ارضا شدن جلوی خاله و دختر خاله
اولین ارضا شدن مریم
ارضا شدن تو ماشین
عاقبت مفعول شدن در بهبهان
یه کونی که ارضا نشد!
خاله جنده اش نذاشت ارضا شم
زیر کیرش دوبار ارضا شدم!
دیدن سکس زنم و بهترین ارضا شدنم
شاه کس جنده خونه زیرم ارضا شد
اولین باری که کون دادم و ارضا شدم …
تو دهنش ارضا شدم (۲)
تو دهنش ارضا شدم
ارضا شدنم زیر کیر پسرخاله
اولین کیری که بهم خورد ارضا شدم
با لاپایی ارضا شدیم
مالیدن و ارضا تو ماشین
توی دهنش ارضا شدم
ارضا کردن دوست دختر روز تولدش
ارضا نشدنی
واسش ساک میزدم خودم ارضا شدم
لحظه ارضا شدنم شوهرش رسید
وقتی زنمو 3 بار ارضا کرد
اولین ارضا شدنم
کس تنگم بالاخره ارضا شد
تحریک تمام نشدنی بدون ارضا
روزی که سه بار ارضا شدم
بهترین سکس و اولین ارضا
ارضا شدنم با انگشت کردنش
خیانت بدون ارضا
برای اولین بار ارضا شدم
تو بغل شوهرم به یادش ارضا میشم
هنوز به یاد امین ارضا می شم
با هم ارضا شدیم
ارضا شدنم در ماشین پیرمرد مایه دار
مفعول شدن در کودکی و در ادامه بیغ شدن
کونی شدن و عاشق این کار شدن
از دستمالی شدن در اتوبوس تا گاییده شدن
فلک شدن و تنبیه شدن توسط ارباب سینا
عاقبت زل زدن به کیر یه نفر چی میشه؟
عاقبت بخیر
عاقبت جلق
عاقبت لجبازی خواهرم
عاقبت تلخ کون دادن (۴)
عاقبت تلخ کون دادن (۳)
عاقبت تلخ کون دادن (۲)
عاقبت تلخ کون دادن (۱)
عاقبت سکس با زنداداش
عاقبت سکس با زن شوهردار فامیل (۲)
دوران راهنمایی و عاقبت شیطنت
عاقبت سکس …
عاقبت ندادن
عاقبت خیانت
عاقبت چشم چرونی و جنده بازی
عاقبت سکس با زن شوهردار فامیل
عاقبت دزدی از بوفه ی مدرسه
غافلگیریم با ۲ تا کیر و عاقبت کارم با ۴ تا کیر
عاقبت عاشقی
عاقبت مامان خوشکل من
عاقبت کونی بازی تو مترو
عاقبت کون مجازی
عاقبت شماره گرفتن اشتباهی
یه سکس جالب و عاقبت جالب تر
عاقبت الناز
عاقبت ماساژ خاله
عاقبت افراط در کردن
عاقبت غیرتی بازی
عاقبت عشق عفت
عاقبت لج بازی
عاقبت کل کل کردن
عاقبت یه دختر خوب
آخر و عاقبت لوطی گری
عاقبت اسید پاشی اسی اسید (طنز)
عاقبت شک بی دلیل
عاقبت گاز گرفتن ممه
عاقبت نکردن کون
عاقبت سکس گناه آلود من
عاقبت موتورسواری با دختر خاله
عاقبت گول زدن خواهرزن
عاقبت لذت بخش ترین سکس ما
عاقبت تلخ شوهر گرم و زن سرد
عاقبت آدم هیز..(۲)
عاقبت آدم هیز.. (۱)
عاقبت سکس با زنهای شوهردار
عاقبت خوش عشق
عاقبت شوهر خسیس
عاقبت زن حشری و داشتن شوهر سرد
عاقبت قول دادن امیر
عاقبت اذیت کردن
عاقبت داشتن شوهر خسيس1
عاقبت داشتن شوهر خسيس2
عاقبت داشتن شوهر خسيس4
عاقبت شوهر دلسوز 4 (قسمت آخر )
عاقبت سكس با مامانم
عاقبت داشتن شوهر خسيس3
عاقبت شوهر دلسوز 3
عاقبت شوهر دلسوز 1
عاقبت شوهر دلسوز 2
عاقبت دستمالی کردن مامانم
باز شدن راه کونم در نانوایی
سیسی بودن و بی شدن با هم اتفاق افتاد
داستان جقی شدن من
گاییدن زن علی و روشن شدن شمع بی غیرتی (۱)
اول سکسم خفت شدن بود
لذت رها شدن (۴)
داستان کونی شدن من
یکی شدن
لخت شدن در اتاق با دختر عموم
خراب شدن باورهای من
خالی شدن در خاله
کونی شدن امین
گاییده شدن وحشتناک دهانم
باردار شدن همسرم از یک شیمیل
پسردایی هام بزرگ شدن و حسابی منو کردن
پاره شدن بکارتم 😔😔
ترسناک ترین خاطره ی برده شدن من
تبدیل شدن من به یک جنده ی مطلق
گاییده شدن زنم جلوی چشمم
کونی شدن پسر خوشگل مدرسه
لذت غافلگیر شدن
لذت لیسیده شدن کسم (۱)
از ابتدایی تا دبیرستان و… شیمیل شدن
هوایی شدن زنم (۲ و پایانی)
دستمالی شدن خانومم تو اتاق پرو بوتیک
گاییده شدن من در حمام عمومی
تنها شدن
ختنه شدن من در ده سالگی
صیغه شدن مامانم با کامران
ماجرای پاره شدن کون من
سرکار گذاشته شدن باحال
گاییده شدن زنم مریم
قضیه کونی شدن رضا
ماجرای کونی شدن مهدی
انگشت شدن مامان تو بازار
داستان کونی شدن آدیناژ
ترس از سرد شدن از عشقم
دیدن گاییده شدن مامانم
کمک به خواهرزنم برای حامله شدن
داستان کونی شدن من بدبخت
گی شدن به خاطر هیجان
گی شدن حسين
حشری شدن تو استخر
از ماساژ تا برآورده شدن آرزو
کونی شدن من بیچاره!
محشور شدن با لیلا
پاره شدن بكارتم
به شرط داماد شدن

اگر خوشتون اومد نظر یادتون نره


دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *