این داستان تقدیم به شما

من زیاد تو سایتهای سکسی می چرخم زن خیلی خوشگلی دارم تو فامیلها یک عمویی دارم خیلی خوش تیپه تا میاد خونه ما خانمم معصوم حال به حالی می شه خیلی هم شوخی لفظی می کنند دیروز عمو زنگ زد خونه اید معصوم گفت اره بیا عموجون
گفت تا 9 میام خونتون شبم می مونم شامو خوردیم عمو قبل شام دوشی گرفت و به #معصوم گفت بیا #سشوار برام بکش خیلی طولش دادن سری به اتاق زدم دیدم دست عمو لای پای زنمه معصومم الکی صدای سشوارو در میاره و مثل اینکه فهمیدن من درو باز کردم جدی شد و پنج دقیقه نشد اومدن شامو خوردیم
عمو رفت اتاق مهمان و منو معصوم تو اتاقمون و نگار هم تو اتاق خودش
به معصوم گفتم خوب داشتی با عمو حال می کردی گفت چشمت کور
گفتم دیدم بوست می کرد دعوامون شد ولی من کوتاه اومدم من بارها تو عالم سکسم با معصوم فانتزی داشتم حتی فانتزی #عمو با معصوم
گفتم معصوم عمو طفلی بدجوری تو کف #کصته میری پیشش بکنتت؟ منم می‌خوام ببینم زیر کیر چطوری دست و پا میزنی البته از یه زاویه دیگه
 
دعوا کرد ولی تو رفتارش دیدم از خداشه با شوخی گفتم کاش بمن قرص خواب می دادی تا صبح با عمو و اون کیر گندش حال می کردی. خندید گفت خفه شو بگیر بکپ
تو فکرم گاییدن معصوم با کیر عمو بودم خوابم نمی برد معصوم یواشکی بلند شد ببینه خوابم خودمو زدم خواب تا خاطر جمع شد پاشد در اتاقم قفل کرد رفت هال بعد دقایقی پاشدم هر چه کردم درو نتونستم باز کنم یادم افتاد تمام کلیدهای یدکی را گذاشتم کمد بالای رختخوابها درو باز کردم و رفتم از شیشه بالای در صندلی گذاشتم دیدم معصومه را لخت کرده سگی خوابونده کیرش که دو برابر کیر منه کرده کصش بکوب داره می کنه که ابش اومد ریخت تو کصش همدیگرو بغل کردن لب گیری و خوردن سینه و عشقبازی با هم باز کیر عمو سفت شد اینبار معصومه زیرش بود معلوم نبود کیر و کص ولی خیلی با لذت داشت زنمو جلو چشام جررررش میداد تا چرخوند لب تخت پاهاشو داد بالا حالا #دقیقا تو راست دیدم بود کیر عمو وقتی می کشیدش بیرون کص زنم کش می اومد نزدیک یکساعت زنمو تو پوزیشن های مختلف گایید تا آبش اومد میخواست بریزه رو سینه هاش معصوم نذاشت دهنشو باز کرد دستشو دو دستی حلقه کرد دور کیر عموم اونقدر زد تا ابش ریخت تو دهنش با چه مزه مزه ای قورتش داد
کارشون تمام که شد صندلی را ورداشتم رفتم خوابیدم باز خبری نشد تا نزدیکی های صبح بود معصوم اومد تا اومد #یواشکی رفت زیر پتو گفتم کجا بودی گفت دستشویی دستمو کردم تو #شورتش کصشو مالیدم گفتم خوب گاییده هاا گفت چشمت کور بی خود حرف نزن دستشویی بودم
 
گفتم چرا درو قفل کردی گفت خواب دیدی خوش باشه چراغو زدم گفتم همه چیو دیدم نوش جونتون کاش همیشه #اونجوری بکنتت کصشو نگاه کردم پر آب منی عموم بود
گفت خوب کردم دوسم نداری طلاقمو بده عموت منتمو می کشه
گفتم نه بخدا دوس دارم عموم چنان بکنتت تا جررر بخوری
گفتم بهش بگو فردا را هم بمونه تا صبح برو پیشش ولی چراغ را روشن بذارید منم ببینم
امشبم قرار عموم بیاد خونه ما معصومه رفته کسشو صاف کرده به خودش خیلی #رسیده منتظر عمومه تو تلفن کلی حال کردیم رو #آیفون گذاشته بود تازه فهمیدم اولین بارشون نبوده مدتهاس با هم سکس دارن از تولد نگار حدود 9 ساله …

 
 
بین جاریهاش و تمام عروسهای فامیل معصومه #زیباترین و حشری ترین و البته جنده‌ترین زنه و منم خوش شانس‌ترین و خوشبخت‌ترین مرد دنیام
 
#داوود هیجده چرخ – تهران

داستان سکسی

اگر از داستان لذت بردید برای ما نظر ارسال کنید


دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *