این داستان تقدیم به شما

من فاطمه ۲۰ سالمه قدم ۱۷۰ وزنم ۷۰ تعریف از خود نباشه اندامم واقعا سکسی ایه سینه های درشت و ۸۵ دارم کونمم فرمه خیلی رنگ پوستم سفید نیست اما روشنو خوبه موهام بلندو فره صورت گردو خیلی نمکی دارم چشمای خمار مشکی من از دوران دبیرستان تقریبا دل هر پسریو ک میخاسم میبردم اما هیچوقت ب سکسو این چیزا فک نمیکردم چون میترسیدم همیشه تا پارسال ک دانشگا رفتم با ی دوس پسرم امید اشنا شدم خیلی پسر خوبی بود همه جوره هوامو داشت و خلاصه بدجور دل بستش شدم اونم مث من اندام رو فرم و صورت حالت دار و چشم و ابرو مشکی با پوست سفید داشت کلا ی بوسم ک میکرد حالم ی جوری میشد اما اون ب رو خودش نمیاورد اما من ک کم طاقت بودم باید ی جوری شروع میکردم ۱ ماه ک گذشت این
خاطره ای ک میخام تعریف کنم اولین سکسم با هاشه ک مامان و باباش رفتع بودن کیش امیدم خونه تنها بود منم رو شوخی گفتم بیاپ پیشت اول گف نه و اینا زشته بعد گفتم کاری نمیکنیم ک با هم میشینیم میحرفیم اصلا انقد ک جوری رفتار میکرد ک بی میله ب کردن من هی رغبتمو زیاد میکرد توله سگ منم ی تاپ سفید تنگ تا بالا تنه پوشیدمو با ی شلوار لی آبی تنگ کونم توش در افتارع بود رسیدم اونجا اول بغلم کرد روبوسی و اومدم نشستم تو اشپزخونه ک رفت منم لباسمو در اوردم با تاپ نشستم ی شورت سفید پاچه دارم سر تاپم داشتم اوردم پوشیدم و اومدم جلوش ک سیخ شد گف وای من بمیرم واسه اون بدنت …
اومد بغلم کردو چرخوندم منم خوشحالووخندان رفتیم رو تخت افتاد رو سینه هام سفتی کیرش رو پام بدنمو میلرزوند با تمام وجود میخاسمش اصلا برام مهم نبود ک حتی اگ پردمم بزنه سینه هامو تو دستش گرفته بود و مالش میداد منم خیس خیس بودم گردنمو میک زدو اومد پایین رو سینه هام ب سینه هام ک رسید تاپمو با یه حرکت در اورد سوتینم در اورد لخت لختم کرد تو یه آن محکم فشارم داد تو بغلش و فقط قربون صدقم میرف با دستش کص خیسمو مالش داد وای ک چقد لذت بخش بود همه سلولای بدنم اسم کیرو فریاد میزدن هیجوقت فکر نمیکردم ب این وضع بیفتم با اون همه غرورو هیبت خلاصه منم خودمو دادم دسش با کصم بازی میکردو بوسم میکرد تا ک رسید پایین با زبونش محکم لا کصمو باز کرد ی نفس عمیق کشیدو محکم همرو تو دهنش کرد جیغم در اومد با زبونش دور چوچولمو لیس میزدو میخورد دستش بالا کصم بود حدود ی ربع میخورد واقعا حال کرده بودم ک اومد بالا نوبت من بود ی حالی بش بدم بدنمو جلوش کش و قوس دادم تا متوجه کون قلمبم بشه سینه هامو انداختم رو شکمش کشیدمش پایین کیرشو انداختم لا ممه هام ی آخی گف فمیدم حسابی خوشش اومد بالا پایین میکردم ممه هامو کیر خوشگلشم لا ممه هام بود سرمو پایین میکردم سرشو زبون میزدم و خیس میکردم اب شهوتش در اومده بود میخاسم حسابی حال کنه با زبون رو کیرش بازی کردم سرشو با دهنم گرفتم دور کیرشو حسابی خوردم اخر سرم کردم تو دهنم تا ته ی ساک خوب زدم براش ابش تا اومد دستمال کنار تختشو اورد خالی کرد توش اما اصلا انگار ن انگار کیرش هنوز شق بو منم هنو ارضا نشده بودم درست نگاهم بهش جوری بود ک یالا ی کاری بکن واسم ک کصمو محکم تو دستش گرف محکم با دستش چوچولو تکون داد یه آن انگار ی چیزی توم گیر کرده همین ک چوچولم داشت مث قلب میزد رون پام میلرزید

یهو قفلم باز شدو همه چی ریخت خالی شدم ی جیغ از سر خوشی زدم تو دلش ولو شدم امید انقددحال کرده بودم با بدنم ک اصلا اصلا کیرش نخابیده بود گف من کون میخام از پشت خوابیدم قمبل کردم واسش نشست رو کونم گف اخ ک دلم نمیاد این کون تپلو بکنم من بمیرم برا کونت کلی تف و اینا ریخت استرس داشتم عجیب کونمو اوردم بالا امید اروم سر کیرشوکرد تو وکونم افتاد روم سینه هامو گرف سرمو کج کرد لبامووخورد دیگ نقمیدم انقد برام لذت داشت دردی نداشت اصلا اروم بالا پایین میکردو صدای آه جفتمون در اومد تا اینکه چند تا محکم تا ته کردو مکث کرد کونم داغ داغ بود همرو خالی کرد تو کونم کشید بیرونو بغلم خوابید
من تا حالا هیچ خاطره سکسی ننوشته بودم اما این خاطره اولینش دوسداشتم ثبتش کنم الان ۱ ساله با امیدم هیچ وقتم ازش سیر نمیشم خودم هر چقد حشری بودم اونم حشریه خلاصه همش در حال سکسیم چ خونه چ ماشین گاهی تو راه سرکار دست میکنه تووشلوارم ارضام میکنه پر از خاطره سکسی داریم کلا تو چادر وسط کویر هم سکس داشتیم ایشالا ی شب دیگ میگم امیدوارم خوشتون اومده باشع این اولینش بود سعی میکنم قوی تر بگم

همیشه به سکس

داستان سکسی

اگر از داستان لذت بردید برای ما نظر ارسال کنید


دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *