این داستان تقدیم به شما

سلام دوستان اسم من فاطمه هست که همه دوستام و خانواده منو فاطی صدا میکنند من یه دختر ۲۱ساله حشری ام سایز سینه هام ۷۵ هستش سفید پوستم و باسن خوشم فرم با رون هایی پر و گوشتی دارم و یه خانواده چهار نفره هستیم که پدر و مادر شغل آزاد دارن و همش پی کار و بارن و یه داداش هم دارم به اسم علیرضا که علی صداش میکنیم چهار سال از من کوچیکتره و چون خواهر و برادر دیگه ای نداریم خیلی با هم صمیمی هستیم و از بچگی تو یه اتاق میخوابیدیم از علی بخوام بگم براتون یه پسر قد بلند ورزشکار و خوشکل که دوس دختر های زیادی داره درسته منو و علی خیلی با هم صمیمی هستیم ولی در مورد سکس و اینجور چیزا با هم حرف نزدیم تا حالا خلاصه همون طور که گفتم من خیلی حشریم ولی تا حالا سکس کاملی نداشتم با دوس پسرهام تو خونه هم معمولا آزاد میگردم یه روز که مامان بابام خونه نبودن علی از مدرسه اومد منم سفره رو اماده کردم که نهار بخوریم اومد و نشست سر میز غذا خوردیم و منم یه تاپ و شروالک یاسی تنم بود تو خونه هم عادت ندارم لباس زیر بپدشم و به خاطر همین کصم و سینه هام حسابی زده بود بیرون و چند بار متوجه شدم علی ذل زده و کصو و کون منو برنداز میکنه
 
منم خودمو زدم به بیخیالی تا شب شد مامان بابام زنگ زدند گفتند بار اومده واسه مغازه و ما میخوام اجناس جدید رو بچینیم (یه لوکس فروشی داریم)و شب دیر میایم شما بخوابین همون طور که گفتم منو و علی تو یه اتاق میخوابیم رفتیم هر کدوم رو تخت خودمون خوابیدیم اصلا خوابم نمیبرد و داشتم فکر میکردم به سکس و اینجور چیزا که دست زدم به کصم دیدم خیس شده و خوابم نمیبرد گه یه دفعه احساس کردم یکی بالا سرم نفس نفس میزنه چدت هوا گرم بود پتو نزده بود رو خودم و طبق عادت دمر خوابیده بودم و یه پام رو خم کردع بودم متوجه شدم که علی شلوارشو دراورده و داره به من نگاه میکنه و جق میزنه فک میکرد که من خوابم منم گفتم بزار یه حالی با این بچه بکنم یه دفعه برکشتم بیچاره علی رید به خودش منم با حالت عصبانی گفتم داری چه گوهی میخوری احمق به پته پته افتاد و گفت هیچی آبجی منم کیرشو که از ترس خوابیده بود گرفتم دستم وااای چه کیر خوشکل و نانازی داشت کلفت بود کیرش فیلم زیاد دیده بودم کیرش و خایع هاشو میمالیدم و اونم با تعجب نگاه میکرد
 
گفتم میخوای نگاه کنی داداشی گفت نه ابجی کیرش بلند شده بود و دلم قنج میرفت براش شروع کردیم به لب گرفتن سینه هامو چنگ میزد و با کص و کونم ور میرفت خیلی وارد بود کثافت لبامو گاز میگرفت و گردن و لاله گوشمو لیس میزد به نفس نفس افتاده بودهم و اونم هی قربون صدقه ام میرفت تیشرتش هم دراورد و لخت لخت بود تاپ منم از تنم دراورد و مثل گشنه ها افتاد به جون سینه ها رو تخت ولو شده بود و اه و ناله میکردم علی میکفت جووون چه سینه هااایی چه خوشمزس داشتم دیونه میشدم بلند شدم انداختمش رو تخت و کیرشو مالش میدادم سرشو گذاشنم دهنم اونم میگفت جوووونم بخورش آبجی منم گذاشتم دهنم و تا جایی گه جا داشت میکردم تو دهنم خیلی کلفت بود کیرش لامصب جز خورد دهنم اونم هی ناله میکرد کیرشو از دهنم دراوردم انداختم رو تخت و اومد روم شلوارک کوتاهمو دراورد چشمش خورد یه کصم که دیگع حسابی اب انداخته بود خیس خیس شده بود شرو کرد به لیس زدن کصم و چوچولمو گاز میگرفت اه و ناله ام خونه رو پر کرده بود موهاشو چنگ میزدم و میگفنم جووووون بخور کصمو آییییییی داداشی کص خواهرتو لیس بزن ااااییییی یهو نفسم بند اومد صدام بالا نمیومد پاهام شروع کرد به لرزیدن نک ممه هام سفت شده بود مثل سنگ یه دفعه آبم با تمام فشااار خالی شد تو دهن علی یه ااااه از ته دل کشیدم اونم به دهنش که پر اب کصم بود اومد بالا و گفت جووون فدات شم آبجی جنده خودم و از هم لب گرفتیم دوباره شروع کرد به دسمالی کردنم دویاره حشرم زد بالا و به شکم خوابوند منو و تف زد در سوراخ کونم نداده بودم تا حالد ترسیدم گفت علی یوااش تو رو خدا گفت نترس خوشگلم هیچی نمیشه یه بالشت گذاشت زیر شکمم کون اومد بالا کثافت یه دفعه با تمام قدرت کرد توم یه جیغ یلند کشیدم طوری که فک کنم همسایه شنیدن اونم محکم شرو کرد تلمبه زدن دردم میومد فوشش میدادم میکفتم یواش جر خوردم عوضی اونم همش میگفت جووون آبجی جنده مو جرش دادم

 
کم کم درد جاشو به لذت داد داشنم دیونه میشدم گفتم بکن تلمبه بزن داداشییییی اااههههههه واااااییییی بکن منو جرم بده اونم مثل وحشی ها تلمبه میزد به معنای واقعی جر خورده بودم ولی لذت دااااشت اه میکشیدم واااااییییی دادااشییی جرم بده قربون اون کیر کلفتت بشم اونم جند تا تلمبه زد و آبشو محکم خالی کرد تو کوووونم آتیش گرفته بودم خیلی دااااغ بود آبش کیرشو دراورد و اومد چند تا لب از هم گرفتیم و لخت پیش هم تا صبح خوابیدیم تو بغل هم صبح بیدار شد علی دفت مدرسه و مامان بابا هم خواب بودن شانس اوردیم که بهمون سر نزده بودن اونطوری ببینن مارو از اون موقع تا الان باهم سکس داریم بهش از جلو هم دادم و پردمو زده میخوام بگم اگه حشری هستین و مثل من یه برادر دارین به اون بدید چون هیچ لذت و عشقی مثل #رابطه با #برادر #نیست و #خیلی #حال #میده
 
دوستتون دارم ممنون که وقت گذاشتید و داستانمو خوندید

داستان سکسی

اگر از داستان لذت بردید برای ما نظر ارسال کنید


دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *