این داستان تقدیم به شما

سلام به فاعل ها و مفعول ها .
تومحلمون دوتافاعل بودبه اسم حسین وعلی بقیه ام یامفعول بودند یامثل من دوطرفه.من چون کونم قلمبه بوداین دونفردنبالم بودندالبته حسین بیشترجلوی بچه ها قربون صدقه کونم میشدو انگولم میکرد علی هم طالبم بود.
یه شب داشتیم قایم موشک بازی میکردیم که بالام شق کرده بود از پشت بهم چسبید و فشارداد لای کونم میخواست شلوارمو بکشه پایین من نذاشتم کونمو لخت کنه از روی شلوار آبش اومدریخت روی زمین.
یه روزم داشتم میرفتم چیزی بگیرم تابستون بود دیدم حسین با یه هندونه بزرگ داشت میومد سمت من باباش میوه فروشی داشت گفت کجا میری گفتم سر میلان گفت بیا بریم هندونه بخوریم گفتم باشه بعدگفت ناز نکن میری بعدش قبول کردم رفتم خونشون کسی نبود هندونه رو برش زد شروع کردیم خوردن هی انگولم میکرد بهش گفتم نکن گفت یه حالی بده گفتم نه گفت حیفه این کون گرده که من نکنمش منم پانمیدادم گفت لااقل بذار ازجلو بهت لاپایی بزنم با اصرارزیادراضیم کرد من خوابیدم اومد شرت وشلوارمو کامل دراورد خودشم لخت شد کیرشو گذاشت لای پام خوابید روم ازم لب گرفت گفت چه داغ لای پات بهش گفتم تفیش کون تلمبه بزن گفت باشه ازروم بلندشد مچ پاهام گرفت که پاهاموبده بالا گفتم چکارمیکنی گفت بزار سوراختو ببینم پاهام که رفت بالا چاکم باز شد سوراخم نمایون شد حسینم سریع پاهامو گذاشت سر شانه هاش کلاهکش اومد دم سوراخم گفتم حسین توش نکنی یه فشار کوچک داد شروع کردم التماس کردن گفت ابم زود میاد خیلی حشریم گفتم پس باروغن لیزش کن گفت برم روغن بیارم تو در میری گفتم نمیرم قول میدم پاهامو گذاشت پایین رفت روغن بیاره وقتی اومد گفت پاهاتوبده بالا دادم بالا
شروع کرد سوراخمو چرب کردن انگشتشو فروکرد توش بعدکریشو تابیخ خایه روغنی کرد من کیرشو گرفتم که سرنخوره بره پایین باسوراخم کیرومیزون کردم اونم فشارداد سرش جاشد یکم سوخت اونم فشار داد تا نصفه رفت شروع کرد تلمبه زدن کیرم داشت شق میشد گفت اب علی رو اوردی گفتم ازروشلوار تابیخ جاکرد گفتم ای یواش کوسکش کیرمو گرفت کیرمو روغنی کرد گرفت تودستش شروع کرد جلق زدن برام چشم توچشم بودیم بهش گفتم بالاخره کونمو کردی خندید گفت حال میکنی گفتم اره یهو دیدم شل شد گفتم امد گفت اره یکم بعدش من تو دستش ارضا شدم از کونم در اورد من به پهلو خوابیدم دستمال اورد من خودمو تمیز کردم لباس پوشیدم رفتم شب دوباره موقع بازی دیدمش گفت کونت درچه حاله گفتم واسه کیرت له له میزنه.علی اومد سمت ما گفت خلوت کردین حسین دستشو گذاشت روکونم گفت ما که این کونو کردیم علی به من گفت نامرد مال ما خار داره گفتم جاداری بریم علی گفت اره خونمون خالی حسین گفت منم میام رفتیم خونه علی من لخت شدم دمر خوابیدم علی شلوارشو دراورد اومد بالام چاکمو باز کرد حسین تف کردتو سوراخم علی هم تف کرد

سرشو گذاشت فرو کرد چندتا تلمبه زد در اورد به حسین گفت گشادش کردی دوباره جاکردتلمبه هاش محکم بود تا ابش اومد ریخت تو کونم از اون به بعد کونم دراختیار این دونفربود و زیرشون ارضا میشدم البته بابعضی ازبچه هاهم دوطرفه میشدم اونم خیلی کم چون زیر کیرارضا شدن لذت بیشتری داشت.
 
 
نوشته: کون چاق

داستان سکسی

اگر از داستان لذت بردید برای ما نظر ارسال کنید


دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *