این داستان تقدیم به شما
سلام. من امین هستم 22 ساله و داستانی که میخوام براتون بنویسم مربوط به 2 سال پیش میشه…
***
من از موقعی که بالغ شدم عاشق زنای چادری شدم. تازه اونم نه هر زن چادری ای. بلکه اوناییکه قیافه مذهبی و بدون آرایش و مثبت دارن و البته زیبا هم هستن. جوری شده بود که هر جا چنین زنی رو میدیدم کیرم میخواست منفجر شه. همیشه خودمو در حال خوردن لب یا گاییدن کسشون تصور میکردم. دیگه خیلی کمتر با قیافه های آرایش دار تحریک میشدم. البته با قیافه های غیر چادری خوشگل بدون آرایشم حال میکنم.
خلاصه، همیشه دوست داشتم یکی از اینا رو بکنم تا اینکه یه روز که داشتم از دانشگاه بر میگشتم یه زن چادری با همون شرایط مورد نظر من سوار عقب تاکسی شد و منم رفتم داخل و بعدشم نفر سوم که خیلی چاق بود نشست جوری که من دیگه چاره ای جز چسبیدن به زنه نداشتم.
ماشین حرکت کرد و بعد یک دقیقه دیدم زنه داره زیر لب میخنده. از تو آینه ماشین نگاش کردم دیدم لبخند رو لبشه. سرمو چرخوندم طرفش اونم همینکارو کرد بعدش اول لبخند زد بعد یه ماچ بی صدا واسم فرستاد. دیگه مطمئن شدم طرف حشری شده و میخواد. خودمو بیشتر بهش چسبوندم و بعد دستمو که پشت کیفم بود یواش یواش بهش نزدیک کردم و دست سفیدشو گرفتم تو دستم. بعد چند لحظه تو همون لحظات زنه رسید به مقصدش و پیاده شد. منم دو سه قدم جلوتر پیاده شدم و رفتم دنبالش. وقتی که رسیدیم دم در خونشون برگشت آروم بهم گفت خونمون کسی نیست. میای منو بکنی؟ منم از خدا خواسته قبول کردم و رفتیم تو خونه. خونشون آسانسور داشت. وقتی رفتیم تو آسانسور بالاسرمو چک کردم دوربین نباشه. وقتی خیالم راحت شد یهو لبامو گذاشتم رو لباش و حالا نخور کی بخور. اونم با اشتیاق تمام داشت لبامو میمکید و میخورد. واقعا خیلی حال میده همونطور که چادر سرش هست ازش لب بگیری و همونجوریم بغلش کنی چون چادر یخورده حس لختی میده و خیلی بهتر از مانتو و اینا برجستگیای بدنو به نمایش میذاره. تازه برجستگیا تو این حالت بهترم لمس میشه اما مانتو کلفت تره. در ضمن تا یادم نرفته اسم طرف زهرا بود…
خلاصه، رفتیم تو خونشون و بدون معطلی لباسا رو از تن هم کندیم و بعد دوباره افتادیم به جون لبای همدیگه. یه پنج شیش دقیقه که لب گرفتیم، من رفتم سر وقت لاله گوش و گردنش و شروع کردم به بوسیدن و لیس زدنشون. همزمان پوست بدنشم نوازش میکردم به خصوص گردن. اینم که پنج شیش دقیقه گذشت رفتم سمت پستوناش و با ولع تمام شروع کردم به خوردن و مالیدنشون. اونم مدام آه و ناله میکرد. اینم که انجام شد زهرا نشست و کیر 18 سانتیمو گرفت دستش و شروع کرد به ساک زدن همراه با جق. اینم پنج دقیقه ای طول کشید. بعد نوبت من بود. سرمو گذاشتم لای پاهاش و شروع کردم به خوردن کسش و چوچولش. آب بود که میچکید. مدام قربون صدقم میرفت و میگفت جوووون امین بخور مال خودته همشو بخور. اینم یه پنج دقیقه ای انجام شد. بعد بهش گفتم خب دیگه بریم سر اصل مطلب منتها اول کونتو میکنم بعد کستو. اونم چون خیلی حشر بود قبول کرد. بغلش کردم و خوابوندمش رو زمین زیرشم دو سه تا بالش گذاشتم و بعد کیرمو با یه تف روانه سوراخ تنگ کونش کردم. اولش خیلی دردش اومد و مدام جیغای بنفش میکشید. منم که سکسم عجیب وحشیه فکر کنم ثانیه ای چهار تا تلمبه میزدم! با هر کدوم از تلمبه هامم پاهام به روناش میخورد و اون صدای خاصی که میشناسید رو تولید میکرد.
ده دقیقه که کونشو گاییدم، بهش گفتم میذاری قبل از گاییدن کس با کیر، چند تا کار که تو فیلم سوپر دیدم رو کست انجام بدم؟ اونم قبول کرد. منم سریع دستمو مشت کردم و فرو کردم تو کسش و تا یخورده بالا تر از مچ بردم تو. اونم که اولین بار بود اینو تجربه میکنه خیلی هیجانی شده بود و به شدت آه آه میکرد. بعد از این کار تکنیک دابل پنتریشن رو روش انجام دادم. یعنی کونشو کردم و همزمان انگشتامم تو کسشم عقب جلو کردم. اینکارا که تموم شد دیگه نوبت به مرحله نهایی رسید.
به پشت خوابوندمشو لنگاشو دادم بالا. بعد خوابیدم روش و کیرمو به سوراخ کسش نزدیک کردم. خداییش هر کار که با کس بکنی هیچکدوم گاییدن با کیر نمیشه
بعد کیرمو تا دسته کردم تو کسش و به شدت عقب و جلو کردم. انقدر اینکارو کردم و اونم آه و اوه کرد که بالاخره زهرا جونم ارضا شد و لرزش زیادی تو پاهاش به وجود اومد.
بعد که خیالم از بابت اون راحت شد به سرعتم اضافه کردم تا وقتی که احساس کردم داره آبم میاد. بهش گفتم. اونم گفت خالی کن تو صورتم. منم با اشتیاق کامل هر چی آب داشتم تو صورت خوشگلش خالی کردم. صورتش پر شد از آب کیرم. اونایی که دور دهنش بود رو با زبون برد تو دهنش و خورد…
بعد رفتیم حموم و همدیگه رو شستیم و کار تموم شد و بعد لباسامو پوشیدم و رفتم سمت خونه خودمون.
البته هنوزم با هم یه ارتباطاتی داریم…
نوشته: امین حضور
داستان سکسی
اگر از داستان لذت بردید برای ما نظر ارسال کنید
دیدگاهتان را بنویسید