این داستان تقدیم به شما

سلام دوستان این خاطره که میخوام براتون تعریف کنم از حدود دو سه سال پیش شروع شد ی شب خونه عموم بودم که همزمان یکی از فامیل بازنو بچش اومده بودن که همینجوری در حال صحبت بودم یهو چشمم به زن سعید افتاد همون فامیلمون که به من نگاه میکرد بدون اینکه پلک بزنه اسمش یاس هست منم که زیاد مهم ندونستم بی خیال شدم ولی این حرکات یاس ادامه داشت منم که جدی گرفته بودم از فکر یاس خارج نمیشدم واینم بگم که تا اون موقع هیچ تجربه سکس نداشتم منم که زیاد اهل شوخی و صحبت بودم اونم از این فرصت استفاده میکرد که زیاد با من شوخی کنه همون موقع اونا اومدن خونه عموم ساکن شدن خونه عموم خیلی بزرگ بود وتوی گوشه ی سویت داشت همونجا نشستن شوهر یاس هم وضع مالی خوبی نداشت و از اخلاق بسیار زشتی برخوردار بود که همیشه زنش از این اخلاق سعید صحبت میکرد ی شب که خونه عموم بودم خواستم امتحانش کنم که توی این فکر بودم یهو چشمم به پسرش افتاد داشت میرفت مغازه از در پشت خونه عموم داشت میرفت خونه عموم از دو سمت به دو خیابون راه داشت اما در پشت که کمی تاریک بود یاس مجبور شد که تا اون قسمت تاریک مسیر رو با پسرش بره همین که رفت منم پشت سرش رفتم چون مسیر خونمون از همون جاست پسرش رفت و خودش منتظر مونده بود حالا منو یاس تنها بودیم الان باید حساب کار بیاد دستم وقتی که چند قدم ازش رد شدم برگشتم سمتش و گفتم که چرا بهم نگفتی شارژ میخوام تو همون لحظه ی کارت شارژ از جیبم در آوردم به بهونه امتحان بهش دادم اول گفت نمیخوام اما زیاد تعارف کردم که ازم گرفت همین که کارت رو بهش دادم دسشو گرفتم تو دستم و فشار دادم اول گفت نکن اما با ناز و خیلی آروم گفتم چرا اونم گفت هیچی همراه با ی نیش خند حالا فهمیدم که یاس کیر میخواد

 
 
از اون به بعد زیاد میرفتم خونه عموم که اونا هم اونجا بودن تا ی روز صبح قبل از این که بچهاش برن مدرسه رفتم خونشون هیچکس هم شک نمیکرد چون خونه عموم بود همه میدونستن من همیشه اونجا میرم به بهونه کفترا یاس خانم 28سالس و قد 175با پوست سفید وی کون قلمبه قشنگ منم تقریبا هم سن یاس هستم پوست سبزه روشن با ی کیر 18سانتی البته ببخشید که دیر مشخصات رو گفتم.خلاصه رفتم اونجا دیدم که بچه‌ها آماده شدن برن مدرسه وخودش مونده بود تنها با بچه‌ها کمی شوخی کردم ورفتن مدرسه یاس که انتظار نداشت برم پیشش ازش ی خودکار خواستم بهم داد ی چیزی نوشتم و خودکار رو بهش دادم اون توی اتاق بود حدود ی متر با در فاصله داشت من هم از این فرصت استفاده کردم و رفتم توی اتاق همزمان خودکار رو بهش دادم ودر هم بستم و قفل کردم مطمئن بودم که کسی تا ظهر نمیاد بهش نگاه کردم و گفتم بیا پیشم که گفت نه میترسم کسی بفهمه اما میدونستم که علکی میگه گفتم نه نترس اونم چیزی نگفت لباس خواب رو زد بالا هیچی زیرش نپوشیده بود وای چی میدیدم ی کس وکون قلمبه داشتم سکته میکردم چون اولین بار اینجوری میدیدمش البته قبلش هم ندیده بودم رفتم بغلش کردم و حسابی ازش لب گرفتم ولی اون کیر میخواست برگشت سمت دیوار و قمبل کرد به صورت ایستاده منم بی معطلی کیرمو گذاشتم دم کسشو هل دادم که تا ته رفت تو کس یاس جون ی آه از شدت لذت کشید که موی تنم سیخ شد و باشدت تلمبه زدم بعد از چند دقیقه روی کمر خوابید و منم رفتم روش وبا سرعت هر چه تمام تلمبه زدم و پنج دقیقه بعد ابمو با فشار تو کسش خالی کردم چون خودش ازم خواست بی حال روش خوابیدم و ی نیم ساعت بعد رفتم خونه چون نخواستم کسی ببینه بعد از اون چهار بار دیگه یاس جون رو کردم الان هم میخوام بکنمش تا چند روز دیگه دوباره براتون تعریف میکنم ممنون از همه

داستان سکسی

اگر از داستان لذت بردید برای ما نظر ارسال کنید


دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *