این داستان تقدیم به شما
سلام.
من سارا هستم، 21 سالمه. قدم 176 و وزنمم 67. در کل هیکل خوبی دارم .
اهل پسر نیستم و تا الان فقط یه بار دوست پسر داشتم اما با این وجود نظرم راجبه سکس همیشه مثبت بوده و دلم میخواسته امتحانش کنم اما بخاطر شرایط خانوادم که فوق مذهبین هیچوقت فرصتش پیش نمیومد تا همین پارسال مهر 95….
***
من یه خاله دارم به اسم زهرا که سال 90 ازدواج کرد . شوهرش امیره چهره ی جالبی نداره اما قد و هیکلش خیلی عالیه . قدش تقریبا 190 میشه و 36 سالشه. رابطه من با امیر همیشه خیلی صمیمی بود، جوری که من همیشه جولوش راحت میگشتم و خانوادمم با این که مذهبین اما هیچوقت راجبه این قضیه مشکلی نداشتن. منو زهرا باهم خیلی خوبیم و بخاطر همین من خیلی وقتا میرم خونشونو میمونم شبارو. زهرا و امیر بخاطر اینکه جفتشونم کارمندن و سرکار میرن شرایط بچه دار شدن نداشتن تا همین پارسال که خالم حامله شد.من که عاشق جفتشون بودم این خبر خیلی خوشحالم کرد و مدام میرفتم و به زهرا میرسیدم تا مهر ماه که وقت زایمانش شد.
با امیر و زهرا بیرون بودیم و داشتیم ناهار میخوردیم اون روز امیر مدام دور من میچرخید و از هر فرصتی استفاده میکرد بقلم کنه و دستشو بذاره رو باسنم. یذره به کاراش شک کرده بودم اما اصلا فکر بد نمیکردم راجبش.. داشتیم ناهار میخوردیم که یهو زهرا دردش گرفت مام هول کردیم و سریع بردیمش بیمارستان اونجا بستری شد. دکتر گفت الان زوده و باید فردا صبح سزارین بشه. بعدش قرار شد من با امیر برم خونه و ساک بچرو ببریم بیمارستان.
وقتی رسیدیم خونه به امیر گفتم بذار من یه دوش بگیرم بعد بریم . رفتم حموم بعد اینکه دوش گرفتم فهمیدم لباسام جا مونده رو تخت خلاصه حولرو پیچیدم به خودم و یه نگاه به بیرون انداختم و دیدم امیر نیست . سریع رفتم تو اتاق که لباسامو بردارم تا درو باز کردم دیدم امیر نشسته رو تخت و زل زده به لباس زیر من. از دیدنش شکه شدم نمیدونستم اون لحظه چیکار کنم اومدم برگردم و برم بیرون که صدام کرد . پشتم بهش بود وایسادم و گفتم: وای امیر ببخشید فک کردم بیرونی.
امیر اومد نزدیکم صداش دقیقا از پشت سرم میومد. حولرو محکم تر گرفتم که نیفته یوقت. بهم گفنت: میدونی سارا از کیه منتظر این لحظه ام؟
مخم هنگ کرد داشت چی میگفت؟ حتی جرئت نداشتم برگردم و نگاش کنم یهو لباشو گذاشت رو شونه های لختم و بوس کرد . لپام قرمز شده بود از خجالت اما نمیدونستم چیکار کنم. دستشو پیچید دور کمرمو در گوشم گفت: امروز واسه من باش..
خودمو از بقلش کشیدم بیرونو تو صورتش نگاه کردم و گفتم : امیر مگه دیوونه شدی معلومه داری چیکار میکنی؟
یهو لباشو رو لبام حس کردم….داغ و گرم بود. حولرو ول کردم حالا من جلوش لخت لخت بودم…
لبامو میمکید زبونشو میکشید رو دندونام منم دیگه داشتم همراهیش میکردم زبونشو میمکیدم واای خیلی حس خوبی بود. سرشو بلند کرد و تو چشام نگاه کرد بعد سر تا پام و برنداز کرد و گفت: وای که چقدر منتظر این لحظه بودم و دوباره حشری تر از قبل به جون لبام افتاد
دستامو دور گردنش حلقه کرده بودم اونم با یه دستش سینه هامو گرفته بودو با دست دیگش رو شکمم و ناز میکرد تا که دستش رسید به کسم. نا خواسته اه کشیدم و اونم میگفت جووونم چه کسی . حرفش حشری ترم میکرد با انگشتش چوچولمو زد کنار و از پایین تا بالای کسمو میمالید . دستش رو کسم بودو سینه هامو میخورد منم اه میکشیدم و لذت میبردم. شکممو لیس زد و بعد نشست رو زانوهاشو بالای کسم و زبون کشید .دست گذاشتم رو سرشو هول میدادم به سمت کسم. چوچولمو با زبونش میمکید و پایین کسمو انگشت میکرد. با دستاش چوچولمو باز میکردو زبونشو میکرد تو کسمو در میاوارد . دیگه جیغام دست خودم نبود خیلی لذت داشت رو ابرا بودم. انقدر برام خوردو با زبون تلمبه زد که همزمان با کشیدنه موهاش ارضا شدم. بازم داشت میخورد اما اروم تر. اومد بالا و لبامو خورد باز بقلم کرد و برد سمت تخت.
نشستم رو تخت و دست کشیدم رو شرتش. معلوم بود حسابی سیخ کرده. تا حالا از نزدیک یه کیر ندیده بودم نمیدونستم چه حسی میده بهم اما تو فیلما دیده بودم چجوری ساک میزنن. اول از رو شرتش دست کشیدم و بوس کردم کیرشو بعد شورتشو دراواردم که کیرش سریع افتاد بیرون. خیلییییییییی کلفت و دراز بود اولش حسابی ترسیدم. تا صورتمو دید گفت : خالتم با همین کردم نترس پاره نمیشی.
چشام و دوختم به چشاش و اروم سر کیرشو لیس زدم و بقلاشو مالیدم. اروم کردمش تو دهنم . اونقدام که فکر میکردم بد نبود . اروم میکردم دهنمو در میاواردم . بقلاشو تف انداختم و لیس زدم باز کردم دهنم . خایه هاشو با دستم میمالیدم و کیرش و تو دهنم عقب جولو میکردم. اه و نالش در اومده بود موهامو ناز میکرد و گاهیم میکشید یهو سرمو گرفتو محکم فشار داد و کیرش تا ته ته حلقم رفت داشتم بالا میاواردم به دست و پا زدنام اهمیت نمیداد. یهو ول کرد و منم یه نفسی تازه کردم و تخماشو تا تونستم لیس زدم و خوردم. کیرش مثل سنگ سفت شده بود .
پرتم کرد رو تختو به پهلو خوابوندتم. خودشم به پهلو خوابید پشتم و کیرشو از پشت میمالید به کسم. خیلی حس خوبی داشتم ولی مترسیدم. به امیر گفتم من پرده دارم که گفت نگران نباش بعدا اونم حل میکنیم.
سینه هامو میمالید و لبامو میخورد .اروم سرشو کرد تو. خیلی لذت داشت یکم بیشتر کرد تو دردم گرفت و جیغ زدم اروم اروم عقب جولو کرد که یهو حس کردم زیر دلم خالی شد. نگاه کردم دیدم داره خون میاد. بعد که کامل زد پردمو با دستمال کسم و با کیرشو پاک کرد و اینبار خوابید و بهم گفت بشین رو کیرم .منم نشستم. تا نصفه رفت تو کسم و من حسابی دردم میگرفت اما به لذتش می ارزید انقدر بالا پایین رفتم که تا اخر رفت تو . هی میپریدم رو کیرش و دادو بیداد میکردم و سینه هام جلوی چشمش باالا و پاییین میرفت امیر مدام میگفت جووووونم دارم میگامت . دارم با کیرم کس قشنگتو میگام منم که حالم دست خودم نبود میگفتم ارررره جرررم بده من جندت شدم منو بگا.
با حرفام حشری میشدو همش میگفت جووون . سینه هامو که تو هوا بالا و پایین میپریدو میمالید یهو حس کردم دارم ارضا میشم حرکتامو تند تر کردم و محکم میپریدم رو کیرش که یهو با یه جیغ بلند ارضا شدم و چند ثانیه بعد امیرم ارضا شد. افتادم روش و اروم کمرم و ماساژ میداد. بهم گفت بهترین سکسم بود تا الان و بهم قول داد اگه فقط با اون رابطه دااشته باشم قبل از ازدواجم عملم میکنه و پردم و میدوزه. واقعا خیلی حال خوبی داشتم و الانم یه ساله که باهمیم و همیشه ام تنوع داریم تو سکسمون و خداروشکر خالمم اصلا چیزی نفهمیده.
امید وارم خوشتون اومده باشه.
داستان سکسی
اگر از داستان لذت بردید برای ما نظر ارسال کنید
دیدگاهتان را بنویسید