داستان سکسی تقدیم به شما
این داستان کاملا تخیلی و کسشر می‌باشد:))
Saeed:
بعد چند وقت که دنبال کار میگشتم بالاخره توی یکی از شرکت های بخش خصوصی به یکی از ارگان ها وصل بود تونستم استخدام بشم با بدبختی و شروع به کار کردم … من اصلا آدم مذهبی ای نیستم ولی این شرکت همه مذهبی بودن و واقعا سر و کله زدن باهاشون سخت بود ولی مجبور بودم و کارمو ادامه میدادم. من اسمم اشکانه و صد و هفتاد و پنج قدمه، از بچگی احساس بی بودن داشتم و خیلی از اوقات دوست پسر داشتم ولی رابطه دوطرفه.
یه سالی هم هست با دختر عمم نسترن ازدواج کردم. توی شرکت یه راننده داشتیم که تقریبا چهل ساله بود، قد و هیکل درشتی داشت و چهره ی کاملا مردونه و چهارشونه با یکم ریش. کم کم فهمیدم مجید با بقیه فرق داره و اصلا هم مذهبی و نیست و آدم باحالیه و باهاش رفیق شدم و کم کم فهمیدم اهل عرق و اینا هم هست چند بار رفتم خونشون عرق خوری و یکی دوبار پای بساط تریاکش نشستم.
مجید بچه آبادان بود و زن و بچه هم نداشت و تنها زندگی کرد. تقریبا صد و نود قدش بود و بالای صد کیلو وزن داشت و آدم مشتی ای بود. یه شب خونشون بودم داشتیم مشروب میخوردیم و کسشر می‌گفتیم پشت بقیه و مسخره کردن این مذهبی ها … جفتمون مست شده بودیم و من رفتم دستشویی و اشتباهی آب به همه جام پاشید و خیس خیس شدم با اون اومدم بیرون که مجید من و دید خندید و گفت چه گندی زدی به خودت کثیف کردی خودتو که همینجوری که نشسته بود داشت عرقشو میخورد گفت برو حموم خودتو بشور برات لباس بیارم
منم رفتم حموم خودمو شستم و لباسامو عوض کردم مستیم تقریبا پریده بود
مجید رو صدا زدم که حوله بیاره برام اونم مست مست اومد اومد داخل با حوله منم لخت بودم کامل منو دید واستاد یکم نگام کرد گفتم چیه مجید؟؟؟ گفت جون چه سفید و تمیزی ( من کلا بدنم مو نداره پامم کم مو داره موی کونمم همیشه میزنم) خندیدم گفتم حوله رو بده یخ زدم که اومد داخل چنگ انداختم رو کونم گفتم چته چی کار می‌کنی که دوباره کونمو محکم تو دستش چلوند دستاش اینقدر بزرگ بود که کونم توش جا میشد
گفت جوننننننن بیا اینجا ببینم مجید مست مست بود منم ترسیده بودم خواستم خودمو ازش جدا کنم که دیدم زورم اصلا بهش نمیرسه دیدم داره لخت میشه گفتم مجید کسخل چکار می‌کنی لباساشو کامل درآورد کیرش خوابیده هم قد کیر من بود و کلفت تر دوباره گفت جون و انگشتشو فرو کرد تو کونم منم چون سکس از کون داشتم انگشتش تقریبا راحت رفت تو تو همون حالت مستی گفت جونننننن بیا اینجا خوشگله و هولم داد پایین اصلا نمیتونستم مقاومت کنم زورش خیلی زیاد بود کیرش جلو صورتم بود و هنوز خوابیده بود سرمو هل داد سمت کیرش مقاومت کردم و نمی‌خواستم این کار رو کنم اون هنوز مست بود ولی برا من پریده بود منم پسرای هم سن و سال خودم و خوشگل رو دوست داشتم نه یه نره غول چهل ساله که مثل گوریل بود … سرمو نگه داشتم که زد زیر گوشم … اینقدر محکم زد چشام سیاهی رفت بدنم شل شد کیرش که حالا تقریبا راست شده بود رو کرد تو دهنم
به زور سرمو عقب آوردم گفتم کسکش چکار می‌کنی که این دفعه با اون دستای بزرگش زد تو سرم از درد گریم گرفت … فهمیدم این که مسته هیچی نمی‌فهمه منم زورم به این غول بیابونی نمیرسه باید حرف گوش کنم و شروع کردم خوردن کیرش … تقریبا بیست و دو سه سانت میشد کیرش قطرش دو برابر کیر من اینقدر بزرگ بود که سنگینیش رو تو دهنم حس میکردم تا جایی که میشد میکرد تو دهنم آب دهنم می‌پاشید داشتم بالا میاوردم سرمم درد میکرد و گریه هام در اومده بود هرکار میکردم زورم نمی‌رسید بکشمش عقب هراز گاهی کیرش رو درمی‌آورد میکوبید تو صورتم کیر سیاه و بزرگش به اندازه دستاش درد داشت دوباره میکرد تو دهنم تند تند تلمبه میزد
یکم که گذشت درآورد کیرش نفسم بند اومده بود بلندم کرد چسبوند منو به دیوار کیرشو گذاشت دم کونم گفتم تورو خداااااا نکننننن ولم کن مجید فقط خندید و شروع کرد فشار دادن داشتم جر میخوردم ولی تو نمی‌رفت کیرش از بس بزرگ بود محکم میزد در کونم که یهو داد کشیدم گفتم مجید جون مادرت بسه اونم تا می‌تونست فشار داد فقط سرش رفت داشتم مثل بچه‌ها از درد گریه و التماس میکردم که یهو بلندم کرد برد منو تو اتاق
بدنم مثل پر بود تو دستش اینکارو که کرد قلبم تند تند زد یه حسی بهم دست داد و منم پرت کرد رو تخت تلو تلو خوران رفت یه کرم آورد شروع کرد انگشت کردنم منم هرکار میکردم نمیتونستم از زیر دستش در برم انگشتاش کلفت و دراز بودن شروع کرد دو تا تو کردن که کم کم آه و نالم در اومد اونم گفت جوننننن اینقدر مست بود حرف نمی تونست بزنه یکم کونمو دادم بالا کیرم راست شده بود بالاخره یکم داشت حال میداد هرچند زیر همچین مردی بودن هیچوقت برام خوشایند نبود یکم که انگشتم کرد دوباره کیرشو کرد تو کونم آخخخخخخخخ مجید نمیره تو رو خدااااا ولم کننننننن که کل بدنشو انداخت روم احساس کردم پاره شدم کونم سختتتتتتت فقط داشتم داد میزدم اونم تا می‌تونست فشار میداد مطمئن بودم هنوز سر کیرش نرفته تو کونم گفتم تو رو خدا چربش کننننن توروخدا ولم کننننن اونم میگفت جوننننن چه نازی داره بچه کونی
داشتم جر میخوردم داشتم از هوش میرفتم اونم فقط کیرشو فشار میداد انگار فهمیدم نمیره تو دوباره کیرشو کرد تو دهنم وحشیانه تلمبه میزد به زور کیرشو درآوردم گفتم مجید جون مادرت بذار خودم بخورم جرم دادی که یکم آروم شد نشست منم نشستم شروع کردم خوردن کیرش
اینقدر میترسیدم دوباره بیاد روم که شروع کردم از بالا تا پایین کیرشو لیس زدن کسکش شیو هم نکرده بود کیرش اینقدر بزرگ و کلفت بود که رگاشو تو دهنم حس میکردم همشو لیس میزدم و همزمان جق میزدم براش بیست دقیقه براش ساک زدم تا آبش اومد و اینقدر زیاد بود که همه صورتم خیس شد
اون که افتاد خوابید و منم با بدبختی و لباسای کثیف و خیس جمع کردم رفتم خونمون
فرداش مجید از من معذرت خواهی کرد و حسابی شرمنده بود ببخشید مست بودم نفهمیدم عذرمیخوام چند وقت کلا کاری به کار هم نداشتیم و هربار منو میدید عذرخواهی میکرد و رابطمون عادی شد یکم بعدش قرار شد یه مأموریت خارج از شهر برم مجید هم راننده بود باهم رفتیم توی ماشین سعی کردیم عادی باشیم و شوخی خنده کنیم شب توی هتل موندیم توی اتاق بودیم من رفتم روی تخت بخوابم که مجید اومد کنارم گفت ببخشید اون شب مست بودم و عذرمیخوام و اینا منم گفتم اوکیه تموم شد دیگه دیدم نشسته پیشم گفت دستشو گذاشت رو رون پام آروم نوازش داد و گفت ببین من اون شب مست بودم اذیتت کردم ولی قول میدم یکاری کنم حال کنی من گفتم مجید بسه دیگه این همه معذرت خواهی کردی ول کن گفت اشکان تو خیلی خوشگلی خیلی کونت بزرگ و خوبه من هرکیو کردم خودش برگشته پیشم و دستشو برد سمت کونم گفتم مجید ول کن زشته دستشو آورد گذاشت رو صورتم گفت چقدر تو خوشگلی پسرجون میدونم کون میدی ناز نکن گفتم مجید تو خیلی بزرگی پارم کردی نمیتونم گفت جوننن داره ناز می‌کنه بابا مست بودم یه جوری میکنم عاشق کیرم بشی و دستشو گذاشت رو کونم کم کم ضربان قلبم رفت بالا گفتم مجید ول دیگه که منو کشید سمت خودش یه لب محکم گرفت گفت چه لبایی داری جونننننن
همزمان شروع کرد کونمو انگشت کردن دیگه شل شده بودم دستمو گذاشت رو کیرش و لباسمو درآورد شروع کرد سینمو خوردن که آه کشیدم گفت جونننن شروع کردم همزمان کیرشو مالیدن از رو شلوار کیرشو درآوردم هنوز باورم نمیشد بزرگتر از قبل بود انگار رگاش زده بود بیرون کامل شیو کرده بود شبیه کیر سیاهپوستا تو پورن بود شروع کردم خوردنش سرشو لیس میزدم رو رگاش زبون می‌کشیدم رفتم پایین خایه هاشو کردم تو دهنم اندازه مشتم بود خایه هاش دوباره رفتم سمت کیرش به زور سر کیرش تو دهنم جا میشد سفت و کلفت و خوشمزه ولی هنوز میترسیدم با این منو بکنه بلندم کرد و شصت و نه شد کیرشو کرد تو دهنم خودش رفت سوراخ کونمو خورد که آههههههههه کشیدم گفتم جوننننننن اونم خندید و گفت گفته بودم عاشقش میشی کهههه منم تند تند کیرشو میخوردم اونم زبونش تو کونم بود چنگ میزد بلندم کرد سگی نشستم چند تا محکم زد رو کونم که قرمز شدم گفتم اوفففف آروم تر مجیدددد گفت جونننننن چه دخترییییی یه انگشتشو کرد تو دهنم کونمم چرب کرد شروع کرد انگشت کردنم انگشتش زبر و گنده بود داشتم انگشتش رو ساک میزدم و دوتا کرده بود تو کونم داشتم انگشتشو درآورد از دهنم سه تا کرد تو کونم که شروع کردم اه اه کردن قشنگ عقب جلو میکرد تو کونم منم میگفتم جوننننن انگشتم کن انشگتم کون اونم می‌خندید می‌گفت آره خوشگل من حال می‌کنی نه؟؟ ارههههههه حال میکنم
اومد پشتم کیرشو چرب کرد شروع کرد داخل کردن گفتم مجید اون نه بخدا نمیره گفت ساکت خوشگل من عاشقش میشی تحمل کن و شروع کرد کردن کیرش تو کونم باز درد تمام وجودم گرفت داغ شدم واقعا نمیتونستم کیرش هیولا بود آروم آروم سرشو کرد تو احساس کردم ریدم گشاد شدم یکم نگه داشت درآورد که یه گوززز دادم گفت جونننن و محکم زد رو کونم گفتم مجید نمیشه بخدا خیلی کلفته اونم گفت من بلدن اشکان جون تحمل کن و شروع کرد سینه هامو نوازش کردن و کیرشو توم کردن کم کم احساس کردم دارم عادت میکنم ولی خیلی درد داشتتتتت که یهو بدنمو سفت گرفت و فشار داد تو پاره شدم مجیدددددددد و داشت اشکم درمیومد از دفعه قبل که بهم تجاوز کرده بود عملا بهتر بود ولی بازم نمیتونستم تحمل کن همونجا نگه داشت و شروع کرد قربون صدقم رفتن می‌گفت تحمل کن عزیزم برا منی تو عاشق کیرم میشی خوشگله ها؟؟؟ کیر منو نمیخوای؟؟ چه کون خوشگلی داری از دخترا بهتری کهههه سفیدددد گوشتتتت جونننن منم کیرش توم بود و جندش بودم پس باید لذت می‌بردم از این حرفا کم کم شروع کرد تلمبه زدن درد و لذت قاطی بودن و هم از درد هم از لذت اه اه میکردم احساس میکردم کونم دیگه حس نداره
دیگه تمرکز کرده بود رو تلمبه زدن و حرف نمی‌زد منم فقط آه و ناله میکردم دردم کمتر شده بود ولی هنوز درد داشتم گفتم مجید کی میای پاره شدم بخدااااا دو تا محکم زد رو کونم گفت خفه شو دیگه کونی کسکش و محکم تر تلمبه میزد یه جورایی لذتم بیشتر شد منم خفه شدم خودشو انداخت روم داشتم زیرش خفه میشد پشمای بدنش رو بدن کم موی من و بوی عرقش حس جدیدی بود برام ولی واقعا کونم جر خورده بود ده دقیقه روم تلمبه زد تا کونم داغ شد و همه آبشو ریخت رو کونم
از روم بلند شد من داشتم میمردم گفت خوبی؟؟ حتی نمیتونستم جواب بدم کونمو یه بوس کرد و شروع کرد مالیدنش بلند شدم دیدم ارضا شدم گفت جونننن گفتم عاشقش میشی که بعدم رفتم حموم که پشتم اومد یه جورایی مثل دخترا باهام رفتار میکرد می‌بوسید نوازشم میکرد منم حال میکردم داشتیم دوش می‌گرفتیم که خودم دستمو گذاشتم رو کیرش شروع کردم مالیدن گفت دختر خوشگل من کیر میخواد ؟؟؟ حشری میشدم اینجوری باهام حرف میزد هم مهربون بود هم یکم تحقیرآمیز با اون بدن گنده و مردونه در برابر من حس باحالی بود گفتم آره و نشستم شروع کردم خوردن کیرش تو دهنم داشت بزرگ میشد خیلی حال میداد تا میشد خوردم از حموم اومدم بیرون نشست رو تخت گفت بیا بغلم خوشگله منم رفتم بغلش نشستم رو پاش گفت بیا بشین رو کیرم گفتم مجید نمیره بخدا درد دارم خندید گفت باشه و منو برگردوند شروع کرد خوردن کونم کونمو جوری میخورد که فقط آه می‌کشیدم میخورد و انگشت میکرد گفتم بکننننن بکنننن گفت چی ؟؟ گفتم کیر میخوامممم گفت جوننننن و شروع کرد کردن اینقدر تلمبه زد تا آبش اومد منم دو سه باری زیرش ارضا شده بودم
بعد از اون سکسامون شروع شد و من بیشتر از زنم با مجید سکس داشتم و رابطم با نسترن هم سردتر از قبل شد … واقعا عاشق کیرش شده بودم اونم خیلی مهربون باهام رفتار میکرد و اصلا تحقیر یا بدگویی نمی‌کرد مگر توی سکس اونم حدشو رعایت میکرد… به مرور نسترن غر میزد و سکس می خواست و منم حسی برای کردن نداشتم با اینکه نسترن واقعا توی دخترا خیلی خیلی سکسی بود … یبار داشت غر میزد تو اصلا مرد نیستی و اینا من دیگه نمیتونم تحمل کنم منم گفتم برو هر کار میخوای بکن و رفتم شب پیش مجید
نشستیم عرق خوردن و بعدش نشستم روی پاش و شروع کردم به مالیدن کیرش داشتم از دعوام با نسترن میگفتم اینکه گفته طلاق میخواد و اینا همزمان که کیرش داشت بزرگ میشد گفت راستی ببینم این نسترن خانم رو قایمش می‌کنی چرا؟؟ منم عصبانی بودم گفتم این جنده چیه قایمش کنم بیا و شروع کردم بهش عکساشو نشون دادم احساس کردم کیرش سنگ شد و گفت چقدر خوشگله زنت منم عکسای سکسی نسترن رو نشون دادم که دیدم زوم کرده رو عکسا فقط یه عکس ازش آوردم که یه بیکینی سیاه تنشه روی پوست سفید و کون و سینه ها گندش بی‌نظیر بود اونم سرمو کشید سمت کیرش و تا ته فرو کرد تو فهمیدم حسابی حشری شده از عکسای نسترن بعدشم شروع کرد کونمو کردن و یکم فرق کرده بود اخلاقش می‌گفت کونی من کیه؟؟ جنده ی من کیه ؟؟ دوست داری کیرمو؟؟ پارت میکنم منم داشتم حال میکردم می‌گفت توی کونی چجوری زن داری ؟؟؟ هاااا؟؟؟ میزد محکم رو کونم و همه بدنم می‌لرزید کیر بیست و پنج سانتی کلفتش داشت جرم میداد و منو میزد و فحش میداد چه زنی تو داری کونیییی حیف اون زننن منم گفتم آرهههههه من فقط باید بدم حیف زنمممم گفت جوننننن آرههههه زن گوشتت کیر باید بره توش نه دودول توی کونیییی منم ارهههه من کونیم خودم زنتممممممم که کل آبشو تو کونم خالی کرد اینقدر حال داد سریع کیرشو گرفتم که بوی کونم و آبشو میداد خوردم و پاک کردم تمیزش که کردم مجید گفت حال کردیااا بعدم ولو شدیم
به مجید گفتم از زنم خوشت اومد نه؟؟ گفت آره چه چیزیه گفتم میخوای بکنیش؟ گفت معلومه گل پسر همچین کسی رو کی نمی‌خواد بکنه ؟ دیدم بهترین فرصته من حس خاصی به نسترن نداشتم از اونور همش غر میزد و تهدید به طلاق می کرد با این کار میتونستم هم دهنشو ببندم هم دست بالارو داشته باشم گفتم اوکی کنم میتونی مخشو بزنی؟ گفت معلومه گفتم حله
شیر حموم چند روز بود خراب شده بود با مجید هماهنگ کردم به بهونه ی اون بیاد خونمون از اونورم میدونستم نسترن تشنه ی کیره و احتمالا راه میده یه روز تعطیل قرار شد مجید بیاد برا تعمیر شیر به نسترن گفتم تعمیرکاره و مجید اومد مثلا همو نمی‌شناختم شروع کرد ور رفتن تو حموم و منم مشغول کارام بودم نسترن هم یه شلوار جذب و تیشرت گشاد پوشیده بود ولی برجستگی سینه و کونش معلوم بود مجید هم سعی میکرد با نسترن یکم صحبت کنه و لاس بزنه و کارشو طول میداد منم هی میرفتم اینور اونور مجید کارشو کنه یهو دیدم نمیشه اینطوری به نسترن گفتم برام کار پیش اومده باید برم چند ساعت دیگه میام تو باش پیش اوستا نسترن هم اوکی داد و مثلا درو بستم ولی بیرون نرفتم و توی یکی از اتاقا که به حموم دید داشت قائم شدم و داشتم دید میزدم و مراقب بودم یهو نسترن نیاد تو اتاق نسترن برا مجید چای آورد و مجید هم گفت بهتون نمیاد همچین شوهری داشته باشید نسترن گفت چرا؟ مجید گفت آخه شما خیلی سرتری با خنده بعدشم شروع کردن لاس زدن و کسشر گفتن نسترن هم داشت لاس میزد و یکم که گذشت مجید رفت سمت نسترن (من بهش گفته بودم هرکار دوست داری باهاش بکن) زد رو کونش نسترن گفت چه کار می‌کنی اقا؟؟؟ مجید گفت هیچی عزیزم چه کونی داری نسترن شروع کرد به بد و بیرا گفتن و فحش دادن مجید شلوارشو کشید پایین و کیرش که راست شده بود افتاد بیرون نسترن دهنش وا موند مجید گفت چیه دوست داری؟؟ نسترنم گفت آقا لطفا برو بیرون تا نگفتم شوهرم بیاد مجید گفت جونننن بگو شوهر کونیت بیاد زنگ بزن دیگه بدو نسترن هم همینجوری به کیر مجید نگاه میکرد مجید رفت طرفش کون نسترن رو چنگ زد و کشیدش سمت خودش گفت ببین بگی شوهرت بیاد جفتتون رو باهم میکنم دست نسترن رو گرفت گذاشت رو کیرش نسترن تشنه ی کیر شروع کرد مالوندن و می‌گفت آقا تورو خدا زشته من متاهلم مجید و شروع کرد مالوندن نسترن و آه نسترن بلند شد خیلی وقت بود من به نسترن دست نزده بودم نسترن رو نشوند جلوش و نسترن شروع کرد خوردن کیر مجید تا جایی که میشد میکرد تو دهنش تا تهههههه مجید هم سر نسترن رو گرفته بود فشار میداد رو کیرش هی اوق میزد خایه هاشو میکرد تو دهنش لیس میزد کله کیرشو میخورد مجید نسترن رو بلند کرد لباساشو درآورد افتاد به جون کسش نسترن می‌لرزید و جیغ میکشید مجید قربون صدقش می‌رفت همزمان انگشتش میکرد بعدش سینه هاشو میخورد بعد کیرشو درآورد کرد لای سینه های بزرگ نسترن بعد کرد تو کسش که نسترن فقط جیغ میکشید پیام دادم به مجید که ببره نسترن رو تو اتاق تا من برم بیرون مجید نسترن رو بغل کرد و برد تو اتاق درو بست صدای شلپ شلپ تلمبه زدن تو کسش و جیغ نسترن خونه رو گرفته بود من اومدم بیرون پشت در که شنیدم نسترن میگه نه کونم نه گفتم بدبخت نمیدونی چه کون کنیه این که خلاصه یکم طولش دادم و از تو اتاق صدای جیغ و ناله نسترن میومد بیرون در اتاق رو باز کردم دیدم نسترن رو هواست کیر مجید تو کونش من و دید چشاش چهارتا شد خواست حرف بزنه ولی از درد کیر مجید صداش در نمیومد که مجید تو کونش ارضا شد و سریع جمع کرد رفت
نوشته: اشکان

نوشته های مرتبط:
ماجرای مجید و زن شوهردار
منِ‌ حشری
منِ سزاوار (۳ و پایانی)
منِ سزاوار (۲)
منِ سزاوار (۱)
ممــنوعـه ی مَن
دكتر كار بَلد و منِ عشق سن بالا
گی با مجید
مجید و مهین (۱)
مجید و نسیم زن همسایه
مجید و زن شوهردار
زندگی جدید مجید (۱)
اولین سکس با مجید همکلاسیم
گی با مجید و مهدی
ماجراهای مجید (۲ و پایانی)
ماجراهای مجید (۱)
مجید و زندایی شقایق تو پارک
من و مجید و خاله ای که از کون نداده بود
سکس گروهی مجید با محمد و الهام
قصه های سکسی مجید
سکس مریم و مجید
اردوی راهیان کون مجید
مجید و مادرزن
سکس با دوستم مجید
با مجید جون در حمام نمره
زندایی مجید قسمت اول
زندایی مجید قسمت دوم
ماجرای باجناق حروم زاده و زنم
ماجرای زندگی من و زنم الناز و سعید و زنش (۴)
ماجرای زنم و دوست کیر کلفتم
ماجرای زندگی من و زنم الناز و سعید و زنش (۳)
ماجرای زندگی من و زنم الناز و سعید و زنش (۲)
ماجرای من و زنم الناز و سعید و زنش
خاله زنم و خیانت زنم
زنم زیر بکنش، من زیر زنم (۴)
زنم زیر بکنش، من زیر زنم (۳)
زنم زیر بکنش، من زیر زنم (۲)
زنم زیر کیر بکنش، من زیر زنم (۱)
گایش کس و کون زنم توسط برادر زنم
هم زنم هم خواهر زنم
سکس با زنم و خواهر زنم
نمی خوام پدر زنم , زنم باشه 3 (قسمت آخر)
نمی خوام پدر زنم ,زنم باشه 2
نمی خوام پدر زنم , زنم باشه 1
ماجرای من و دوستم مریم
ماجرای ماساژ مامان
ماجرای بهنام
ماجرای سکس همسرم و رئیسم (۳)
ماجرای ضربدری منصور
ماجرای جنده شدنم (۱)
ماجرای ماساژ و اعتیاد به انگشت شدن
ماجرای مالیدن دخترم
سحر و ماجرای روز پنجشنبه در شرکت
ماجرای میسترس شدنِ من😈 (۱)
تصادف پر ماجرای من (۴ و پایانی)
من و رفیقم و ماجرای زنامون
تصادف پر ماجرای من (۳)
ماجرای کُره خری که گُه اضافه نخورد!
تصادف پر ماجرای من (۲)
ماجرای اولین کون دادنم
ماجرای سکس همسرم و رئیسم (1)
ماجرای اوبی شدنم
ماجرای من و بهزاد خوشگله
ماجرای مهرداد و آقا عنایت (۵ و پایانی)
ماجرای مهرداد و آقا عنایت (۴)
ماجرای جنسی زندگی من
ماجرای مهرداد و آقا عنایت (۲)
ماجرای مهرداد و آقا عنایت (۱)
ماجرای من و فرید (۱)
ماجرای نرگس و باغ بی بی
ماجرای باورنکردنی با خواهرزن محجبه
ماجرای قطار
ماجرای زندان رفتنم بخاطر عشقم
ماجرای سکسی من و آرزو
ماجرای من و مهدیس
از بشکن تا نفوذ در مقعد (ماجرای انگشت من)
ماجرای قلیون کشیدن مامانم با شوهر خالم
ماجرای من با بتول خانم و بزش
ماجرای دختر دایی بخت برگشته
ماجرای من و فاطی (۲)
ازدواج پر ماجرای من و ساناز
ماجرای ممه‌های درشت ملکه
ماجرای کون دادنهام به پسر داییم غفور
ماجرای کون کردن ما
ماجرای مسافرت سه زوج به ماسال (۱)
ماجرای رها (۳ و پایانی)
ماجرای دختر مدرسه ای و ماشین رفیقم
ماجرای من و سوگول در آنتالیا
ماجرای گی من پسر ورزشکار برنزه
ماجرای همسایه شیطون
ماجرای اولین خیانتم (۱)
ماجرای من و سارا
ماجرای کونی شدن من
ماجرای من و معشوق را پایان نیست
ماجرای من و ماریا
ماجرای من و ترانه
ماجرای من و ندا
ماجرای شاهین، نقی و استاد قرائت قرآن معروف
ماجرای زن شدن سیما
ماجرای کون دادن من در مدرسه
ماجرای پسری که جنگید
ماجرای جزوه
ماجرای ازدواج من با سحر زنپوش (ترنس)
ماجرای استخر و پسر ناز
ماجرای زندگی من (۲)
ماجرای زندگی من (1)
ماجرای زن شدن من
ماجرای سکسی نگین و سارا
ماجرای من و رعنا
ماجرای شب عروسی و شب زفاف خواهرم ساناز
ماجرای کس کردن و بدبخت شدنم
ماجرای من و داییم با عاطفه
ماجرای سکس سه نفره
ماجرای جنده کردن ما
ماجرای من و دختردایی
ماجرای تلخ كه باعث تغيير من شد
ماجرای من با زندایی
ماجرای یک دختر حشری
ماجرای سکس غیرمنتظره
ماجرای مرموز من و زن داداشم
ماجرای جنده خونه
ماجرای طولانی من و فاطی عشقم
یک ماجرای گی
ماجرای سکس تو پارک طالقانی تهران
ماجرای من و دختردایی جیگر
ماجرای گائیدن شاگردم شیدا جووون
ماجرای گی من با امید
ماجرای من و دخترخاله
هفتاد ماجرای سکسی حامد(1)
ماجرای من و خاله
آغاز ماجرای من با زن عمو
ایمان و ماجرای الهام
ماجرای خانه ی استاد
ماجرای شریکم
ماجرای گی من و پسر دائيم
ماجرای اولین سکس با نامزدم
استخر و ماجرای کون دادن من (۱)
ماجرای آیدین کونی (۳)
ماجرای آیدین کونی (۲)
ماجرای آیدین کونی (۱)
ماجرای من با دختردایی
ماجرای من و دختر کره ای
ماجرای جلق زدن های شوهرم
ماجرای طلاق گرفتنم -۲
ماجرای طلاق گرفتنم قسمت اول
ماجرای طلاق گرفتنم قسمت آخر
ماجرای کوس دادنم به داداشم
ماجرای کیر خوردن اشرف
ماجرای ایذ گرفتن احسان
ماجرای ختنه ی رضا

اگر خوشتون اومد نظر یادتون نره


دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *