این داستان تقدیم به شما

خیلی وقت بود که توی برنامه دیوار آگهی های ماساژ رو دنبال میکردم . خیلی دوست داشتم ماساژ رو تجربه کنم واسه ی همین دلمو زدم به دریا و تصمیم گرفتم به چند نفرشون پیام بدم و شرایط و هزینه ها رو سوال کنم . راستشو بخوایین من فیلم های پورن که راجع به  ماساژ و سکس هست رو زیاد نگاه میکنم و خیلی هم دوس داشتم که این رو تجربه کنم اما موضوعی که این وسط هست اینه که اعتماد کردن توی اینجور مواقع یکم سخته و چون اون طرف میتونه هر بلایی خواست سرت بیاره و توام نمیتونی هیچکاری بکنی . واسه ی همین خیلی دو دل بودم . اما ازونجایی که خیلی حشری و شهوتیم نتونستم بیشتر از این مقاومت کنم و دلمو به دریا زدمو شروع کردم به پیام دادن به ماسورها . حدودا با 5 نفر حرف زدمو راجب قیمت و انواع ماساژ پرسیدم و از یکیشون خیلی خوشم اومد …

دلیل اینکه ازش خوشم اومد این بود که عکسای خودشو گذاشته بود تو پروفایلش و هیکلش دقیقا همونجوری بود که من دوست داشتم . توی داستان قبلی راجب هیکلم گفته بودم که دوباره اینجا هم تکرار میکنم . قدم 155 سانتی متره و باسن متوسطی دارم و سایز سینه هامم 80 هستش .به خاطر کوتاه بودن قدم مردای قد بلند برام جذابیت زیادی دارن و اون ماسوری هم که تصمیم گرفتم برم پیشش قدش اونجوری که خودش گفت و توی عکساش معلوم بود 180 سانتی متری میشد . قدش 180 بود و یه قیافه ی معمولی و پوستی سفید داشت و اسمش هم مهدی بود . خلاصه چند روزی باهم صحبت کردیم تا باهم بیشتر آشنا بشیم و منم راحت تر بتونم اعتماد کنم ( البته اینا همه بهونه بود آخه مگه یه آدمو میشه تو چند روز شناخت و بهش اعتماد کرد ؟) حس کردم میخواد ببینه مزه ی دهنم چیه و چه جور دختریم . البته منم همینو میخواستم بفهمم .

اولین روزی که بهش پیام دادم 1شنبه بود و ما تا 3شنبه شب باهم چت میکردیمو و راجب موضوعات تکراری حرف میزدیم . تا اینکه 4شنبه شب شد و داشتیم مثه شبای قبلی باهام صحبت میکردیم که یه دفه یه گیف سکسی واسم فرستاد که دختره داشت به پسره کون میداد . به چند ثانیه نکشید که گفت ای وای سارا جون ببخشید حواسم نبود و دستم خورد و ازین دروغا! منم گفتم اشکالی نداره پیش میاد عزیزم . منم از خدا خواسته گفتم بهترین فرصته که از نقشش دربیارم . منم یه گیف سکسی فرستادم که دختره داشت تند تند کیر پسره رو ساک میزد . بعد از فرستادن گیف سریع پیام دادم که ای وای ببخشید حواسم نبود و دستم خورد و ازین حرفا . اونم فهمیده بود که من عمدا اینکارو کردم از خداخواسته بحثو کشوند سمت سکس و ماساژ و اینجور چیزا . خلاصه اون شب تا نزدیکای ساعت 3 صبح باهام چت کردیم و حشری شدیم اما من جلوی خودمو گرفتم که خودارضایی نکنم آخه میخواستم واسه روز موعود بترکونم ! خلاصه قرار بر این شد که عصر 5شنبه اول باهم بریم کافی شاپ یا فست فودی و شامی چیزی بخوریم و بعد هم بریم خونه ی مهدی و تمام اون فانتزی هامونو عملی کنیم . 5شنبه ی رویایی ما از راه رسید …

خیلی خوشحال بودم و خیلی هم استرس داشتم . نمیدونستم چه اتفاقی قراره بیافته و فقط دوس داشتم از انتخابی که کرده بود پشیمون نشم . رفتم حموم و حسابی به خودم رسیدم . از شامپو بدن و نرم کننده ی مو و هرچی که میدونستم خوشگل و خوشبو و لطیفم میکنه استفاده کردم (قبلش رفته بودم اپیلاسیون و همه جای بدنمو صاف و بدون مو کرده بودم) از حموم اومدم بیرون یه شرت و سوتین سکسیه صورتی رنگ تنم کردم . اون روز میخواستم یه ساپورت تنگ و مانتوی کوتاه و اندامی بپوشم که حسابی سینه هامو بندازم تو چشم (توی داستان قبلی گفته بودم ازینکه مردا براندازم کنن لذت میبرم ) بعد از اینکه آماده شدم یه لباس خواب سکسی هم برداشتم و به مامان بابام گفتم که شب میرم خونه ی عمه ام و از خونه زدم بیرون (من یه عمه دارم که مجرده و سنش بالای و فوق العاده پاست و بهش گفته بودم که شب میرم پیش دوست پسرم و حواسش باشه و سوتی نده ، اونم قبول کرده بود آخه خودشم دوس پسر داره و چون از نظر سنی به من نزدیک تره منو بیشتر درک میکنه و واسه ی همین اینجور وقتا فقط از عمه جونم مایه میذارم ) اون روز یه مانتوی چسب مشکی با یه شلوار ساپورت مانند پوشیدم و موهامم دم اسبی بستم و راهی فست فودی مورد نظرمون شدم . با اولین نگاهم شناختمش . دقیقا مثل عکساش بود . یه هیکل ورزشکاری با قد 180 و پوستی سفید .

خیلی ازش خوشم اومده بود و اونم فک کنم این موضوعو سریع متوجه شد . خلاصه شروع کردیم به خرف زدنو احوالی پرسی و اینجور چیزا .تمام مدت زیر نظرش داشتم و سنگینی نگاهشو روی سینه هام حس میکنم . تا فرصتی گیرش میومد شروع میکرد به دید زدن سینه هام . البته منم 2 .3 باری چشم رفت روی کیرش و خیلی خوشم اومد . حس کردم ازون کیر بلنداست که از تو حلق آدم میزنه بیرون ^___^

خلاصه شامو خوردیمو باهم رفتیم سمت خونه ی مهدی. مهدی یه آپارتمان 2 خوابه ی نقلی داست که خیلی با سلیقه چیده بودتش . یکی از اتاقارو که کوچیک تر از اون یکی بود رو گذاشته بود برای ماساژ و تخت و وسایل ماساژش رو قرار داده بود و اتاق بزرگتره هم که اتاق خواب خوش بود . مهدی گفت دوس داری اول یکم مشروب بخوریم و بعد ماساژ دادنت رو شروع کنم ؟ منم که بدم نمیومد پیشنهادشو قبول کردمو شروع کردیم به مشروب خوردن . بعد از چند پیک حس کردم سرم گرم شده و مست شدم . البته وقتایی که مست میشم چام جوری خمار میشن که دیگه نیازی نیست مستیم رو اعلام کنم چون خود طرف میفهمه . مهدی هم که دید من مست و خمار شدم گفت سارا جون بلند شو که وقته ماساژته .باهم رفتیم توی اتاق و مهدی ازم خواست که لباسامو به جز شورت و سوتینمو در بیارم . منم شروع کردم به کندن لباس هامو و کم کم لخت شدم و به مشت خوابیدم روی تخت . اون شروع کرد به ماساژ دادنم . مرحله ی اولش ماساژ بدون روغن بود که حسابی ماساژم داد و همه جای بدنم رو مالوند .
 
 
اونقدر لذت بخش بود که حس میکردم کسم مدام داره خیس تر و خیس تر میشه . بعد از تموم شدن این قسمت مهدی ازم خواست که لباس زیرمو هم دربیارم که بتونه با روغن ماساژم بده . منم سریع از تخت پایین اومدم و شدرت و سوتینمو درآوررمو دوباره خوابیدم . اونم شروع کرد با روغن همه ی جای بدنمو ماساژ داد . از گردنم شروع کرد و به نپانگشتای پاهام رسید . من روی گردن و سینه هام خیلی حساسم . وقتی داست گردن و سینه هامو ماساژ میداد حس میکردم روی ابرام و خیلی خیلی لذت میبردم. دستای نرم و قویی داشت . وقتی سینه هامو ماساژ میداد خیلی کیف میکردم . بعد از سینه هام شروع کرد به ماساژ دادن شیکم و پهلوهام و همینجور که شکمم رو ماساژ میداد با یه دستش هم شروع کرد به مالیدن کسم . خیلی وارد بود و میدونست چه جوری کسم رو بماله که دردم نیاد و فقط لذت ببرم . اینقدر خوب کسمو میمالید که دوست نداشتم مالیدنش تموم بشه . در همون حالی که داشت کسمو میمالید انگشت اون یکی دستش رو آروم آروم کرد توی کسم و شروع کرد به عقب و جلو کردن . خیلی لذت بخش بود . حس میکردم رو ابرهام . کم کم 2 تا انگشتش رو جا داد توی کسم و آروم آروم انگشتاشو جلو عقب میکرد .
 
 
منم آروم و راحت با جشمای بسته روی تخت خوابیده بودم و فقط لذت میبردم . تو همین حال و هوا بودم که حس کردم یه چیز گوشتی داره میخوره به دستم. چشامو که باز کردم که دیدم کیره مهدیه . تازه یادم اومده بود که ای وای کیر شق شده ی مهدی رو فراموش کرده بودم . مهدی فهمید واسه چی چشامو باز کردم . اونم از خدا خواسته دستشو از تو کسم درآورد و شلوارشو داد پایینو یکم روغن ریخت روی کیرش و کیرش رو داد دستم . منم با دستم واسش جق میزدم و اونم آه و ناله میکرد . تصمیم گرفتم کیرشو بکنم تو دهنم که خودش نذاشت و گفت کیرش روغنیه و مزه خوبی نداره و بذارم برای بعدا . منم به بازی کردن با کیرش ادامه دادم . اینقدر با کیرش بازی کرده بودم که مثه سنگ شده بود . اونم کس منو حسابی به آب اننداخته بود و داشتم دیوونه میشدم و فقط منتظر این بودم که بلند شه و بیاد روم و بکنه تو کوسم . تو همین فکر ک خیالا بودم که گفت سارا جون بلند شو به شکم بخواب و کونتو قمبل کن سمت من .

 
منم که فکر کردم میخواد داگ استایل منو بکنه سریع بلند شدم و کونمو دادم سمتش و منتظر بودم که کیرش بره تو کوسم . اما نگو اقا مهدی چشمش دنبال کونم بود و میخواست بکنه تو کونم . البته من کون بزرگی ندارم و کونم معمولیه اما انگاری جذب کونم شده بود . خلاصه منم شروع کردم به ناله و زاری که کونم تنگه و من کون ندادم و خوشم نمیاد و ازین حرفا . اما اون گوشش بدهکار نبود . بعدا فهمیدم کلا عاشق کون کردنه و زیاد به کس علاقه ای نداره . خلاصه بهم گفت که قول میده آروم کونمو بکنه و کاری میکنه که دردم نیاد و ازم خواست که فقط خودمو شل بگیرم و با کسم بازی کنم . منم سعی کردم خودمو حسابی شل کنم و دستمو هم گذاشتم روی کسم و شروع کردم به مالیدن . اونم کم کم با انگشتش سعی میکرد کونمو باز کنه . اول با یه انگشت . بعد با دو تا و بعدشم با سه تا . سه تا امگشتش رو که کرد تو کونم خیلی سوخت و درد داشتم اما چیزی نگفتم . اونم بعد از د دقیقه انگشتاشو از کونم در آورد و شروع کرد به روغن زدن به کونم و کیرش . ..

 
دوباره انگشتاشو بکی یکی کرد تو کونم و با انگشتاش کمی کونمو باز کرد . بعد از چند دقیقه بهم گفت سارا جون حسابی خودتو شل کن که میخوام کیرمو بفرستم تو کونت . منم خودمو شل کردمو چشامو بستم و آروم آروم کسم رو میمالیدم . مهدی هم آروم آروم کیرش رو میفرستاد توی کونم . از همون اولی که رفت تو سوزش و درد رو حس کردم و حتی میخواستم کیرشو دربیارم که کمرمو سفت گرفت و نذاشت که فرار کنم . منم فقط خودمو شل میکردم و کسمو میمالیدم . یه چند دقیقه که گذشت اروم تر شدمو کم کم حس کردم که دارم لذت میبرم . مهدی هم که لذت بردن من رو متوجه شد تلمبه زدنش رو سریع تر کرد . حس عجیبی بود . اما خیلی خوب بود . اینکه هم کسم رو میمالیدم و هم مهدی توی کونم تلمبه میزد خیلی جالب بود . حدود 15 دقیقه ای این وضعیت ادامه داشت تا اینکه بدنم شروع به لرزیدن کرد و ارضا شدم . مهدی هم با دیدن ارضا شدن من سرعتش رو بیشتر کرد و بعد از 5 دقیقه اونم ارضا شد و تمام آبش رو توی کونم خالی کرد .
 
بعد از خالی کردن آبش احساس سوزش ناجوری داشتم اما لذت بخش هم بود. آبش خیلی گرم و داغ بود . بعد از جند دقیقه که از ارضا شدنمون گذشت به پیشنهاد مهدی باهم رفتیم حموم و من توی حموم براش یه ساک جانانه زدم و اونم این بار منو از کس و زیر دوش کردتم . خیلی رمانتیک و باحال بود . بعد از بیرون اومدن از حموم کنار هم تا صبح خوابیدیم و فردا هم بعد از بیدار شدنمون مهدی من رو رسوند خونمون و رابطه ی سکسی ماساژی ما تا 6 ماه ادامه پیدا کرد و هنوز هم ادامه داره . اینم بگم که مهدی اول قرار بود در ازای ماساژ از من پول بگیره اما بعدا چون باهام دوست شدیم دیگه ازم پولی نگرفت و اینجوری شد که بهترین سکس ها و تجربه های ماساژی من با مهدی اتفاق افتاد

 
نوشته: سارا

داستان سکسی

اگر از داستان لذت بردید برای ما نظر ارسال کنید


دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *