این داستان تقدیم به شما
سلام ساناز هستم 23 ساله از تهران .
یکی از بچه ها دانشگاه ک خیییلی عشق ماساژ بود یک روز برامون از یکی از جاهایی ک ماساژ میدادن تعریف میکرد
ميگفت ماساژورش ی پسر خوشگل خوشتیپیه…
منم عشق ماساژ بودم و همیشه ب هرکی ک میرسید رو مینداختم ک ی خورده ماساژم بده
خلاصه این شد ک من شماره این اقا رو از نفیسه دوستم گرفتم
و زنگ زدم ب اون اقا ک گف هزینه ماساژ از 50 تومن ب بالاس و ادرسو برام اس ام اس کرد
و گفت ک ساعت 9 شب اونجا باشی…
ساعت پنج بود منم اتقاقا ساعت 5:30 وقت اپلاسیون داشتم ک رفتم کل بدنمو شیو کردم و بد بذاون رفتم خونه سریع دوش گرفتم و همه ب خودم حسابی رسیدم ارایش کردم ی ست مشکی خوشگل پوشیدم اماده شدم و رفتم سمت ماساژور زنگ زدم ی خانوم نسبتا جوونی درو باز کرد ک با ی شرت ی نیم تنه بود و منو راهنمایی کرد داخل خونه وقی من رفتم تو ی اقایی رو مبل با ی حوله سفیدی ک دور کمرش پیچیده شده رو مبل نشسته بود تا منو دید بلند شد و ب سمت اتاق رف همون دختر خوشگله
اومد سمتم و گف ک هزینه ماساژ ب اون بدم منم دادم و منو راهنمایی کرد سمت اتاقی ک اون اقا خوشگله رف
منم رفتم دلم پرررر میکشید ک اون منو ماساژ بده
درفتم تو اتاق خانومه درو قفل کرد و پرده ها کشید اتاق نسبتا تاریک شده بود
ی نگاهی ب پسره ک بدها فهمیدم اسمش اشکان بود کردم قد بلند سیکس پک برنزه چشای حاکستری شبیه مانکنا بود و چشم ابرو مشکی و خشن
بهم گفت ک کل لباسامو درآرم و روی تخت روی شکم بخوابم
منم کل لباسامو در آوردم زیر زیرکی ی نگاهی ب اندامم کرد و گف بخواب تا بيام
روی تخت خوابیدم دیدم با ی ژل روغن اومد سمتم اول کل روغن روی بدنم خالی کرد و شرو کرد ب ماساژ دادن اول از گردنم شروع کرد بد اومد پایین پایین رسید ب کمرم اومد پایین رسید ب کونم حالم خیلی خراب شده بود کونمو ماساژ میداد لای کونمو باز میکرد و انگشت فاکششو تو سوراخ کونم میکرد منم تو حال خودم بودم و اعتراضی نکردم دید اعتراضی نمیکنم گف برگرد
وقی برگشتم گف ی نوع ماساژ هست ک تو کسم میشه ماساژ داد گف پرده داری؟
منم چون قبلا ی بار ازدواج کردم و طلاق گرفتم گفتم نه
اونم از خدا خواسته اومد روی تخت با انگشت کوچیکش با چوچولم بازی میکرد هی کسمو میمالوند منم چون خوشم اومده بود پاهامو باز باز کرده بودم ک گفتم چند نوع ماساژ برای کس دارين ک گف سه نوع یک نوع با انگشت نوع بدی و بدی هم برات انجام میدم ک زبونشو توی کسمو میچرخوند منم اهو اوه میکردم میلرزیدممممم
ک چشم ب حوله افتاد ک کیرش سیخ شده بود گفتم ماساژ با کیرم دارین گفت اره ماسآژ نوغ سوم ماساژ کیره ک حوله رو انداخت رو زمین کیر گندش افتاد بیرون من لحظه شماری میکردم ک بیاد تو کسم اومد روم سر کیرشو گذاشت رو کسم ی ذره میکرد تو در میاورد داشتم دیوونه میشدم تشنه کیرش بودم ک ناخواسته بلند شدم و کیرشو تا ته تو دهنم کردم و مث اسن فیلم سوپرا میخوردم ک کیرشو گذاشت دم کسم و ی دفعه فشار داد تو اه بلندی کشیدممممممممم و جیغ زدم اونم حشری شده بود تند تند تلنبه میزد حدود نیم ساعت تلمبه زد ک ابش اومد کیرشو کرد تو دهنم و منم براش میخوردم تا ابش اومد همش ریخت تو دهنم سرصورتم..
انقد حال کردم ک دوباره کیرشو کردم کسم ک داغی ابشو تو کسم حس کردم جووووووووون خیلی خوب بود
بد اون شاید هفته ای یکی دوبار ميرفتم پیشش و همین سکسو تجربه میکردیم البته دیگر پول ماساژشو ازم نمیگرف
نوشته: ساناز
داستان سکسی
اگر از داستان لذت بردید برای ما نظر ارسال کنید
دیدگاهتان را بنویسید