این داستان تقدیم به شما
سلام. اسمم اشكان هستش 33 سالمه و اين خاطره كه ميخوام براتون تعريف كنم مربوط ميشه به آخراي سال 91…
تابستون 91 بود كه رفتم اردبيل تو آب درماني داييم كار كنم و يه آب و هوايي هم عوض كنم. اونجا من تو بليت فروشي بودم و كم كم رفتم رو مخ ماساژور اونجا و كلي خايه ماليشو كردم تا ماساژو يادم داد و روشهاي تحريك زنا تو ماساژ رو هم بهم گفت. خلاصه اينكه ماساژو گذاشتم واسه روز مبادا و مطمئن بودم يه جا به دردم ميخوره.
سرتونو درد نيارم پاييز 91 بود كه با مژگان تو چت آشنا شدم.كلا به دختراي چتي خيلي علاقه نشون نميدادم ولي چون تازه با دوس دخترم كات كرده بودم و تنها بودم رفتم سراغ چت و با مژگان آشنا شدم.اونم تازه با دوس پسرش كات كرده بود.خلاصه كلي لاس زديمو قرار شد چند روز بعدش همديگرو ببينيم.شمارمو دادمو گفت بهت زنگ ميزنم ميگم كي ببينيم همو.سه روز بعد ديدم اس داد كه عصر ساعت 7 آريا شهر منتظرتم.منم تيپ زدمو رفتم سر قرار.ديدم اومد سوار شد و دست داد و يه شاخه گل خريده بود داد بهم.خوشگل بود.چشاش بزرگ بود و لباي خوشگل و بزرگي داشت.كلا از اون قيافه هايي بود كه آدم تو خيابون ببينه ميگه چه كسيه.بخصوص اينكه هيكلش زنونه بود و سينه هاش خيلي بزرگ بود و كون خيلي خيلي خوشگلي داشت.
در كل داشتم حال ميكردم از اينكه همچين كسي رو تور كرده بودم.اون شب كلي گفتيمو خنديديم و شوخي كرديم.بعدشم كه رفتيم خونه بهم اس داد كه دوس داره بيشتر آشنا شيم.خلاصه اينكه يه چند وقتي گذشت و هر چي پيش ميرفت من بيشتر خوشم ميومد ازش و صميمي تر ميشديم.معمولا هفته اي يه بار ميرفتيم بيرون ولي خبري از سكس نبود.موقع خداحافظي ميبوسيدم لباشو ولي دهنشو باز نميكرد كه لباشو بخورم.بعضي وقتا مايوس ميشدم و ميگفتم يه سال هم بگذره اين به ما كس بده نيست ولي بعدش تصميم ميگرفتم كه با تمام توانم تلاش كنم تا اون هيكل خوشگلشو جر وا جر كنم.يه شب بي مقدمه تو اس ام اس بازيامون بهم گفت تا حالا سكس كردي؟گفتم چرا اينقدر يهويي گفتي؟گفت كردي يا نه.گفتم آره با دوس دختر قبليم.گفت يعني كامل؟گفتم آره چطور مگه؟تو چي؟ گفت منم با دوس پسر قبليم شيطونيايي ميكردم ولي كامل نبود هيچوقت.از اين حرف چند روز گذشت تا اينكه يه شب كه بدجور حشري شده بودم و داشتم تو سايتاي پورن ميچرخيدم يه فيلم پورن ديدم خيلي خفن بود.زنه شبيه مژگان بود.چشماش،هيكلش و بزرگي كونش عين مژگان بود.تو فيلم يارو داشت با ژل مخصوص زنه رو ماساژ ميداد و بعد كه حسابي تحريكش كرد زنه رو به ده روش سامورايي گاييد.اين فيلمو كه ديدم خيلي شهوتي شدم.زنه كپي مژگان بود.
از اونجاييكه منم ماساژ بلد بودم با خودم گفتم ميخوام عين همين صحنه رو با مژگان تجربه كنم.كيرم شده بود مث آهن.گوشيو برداشتم بهش اس دادم كه بيداري؟شب ساعت 12 بود.گفت آره عزيزم.چطور؟گفتم يهو دلم هواتو كرد.كاش پيشم بودي بغلت ميكردم.گفت اي شيطون چه خبر شده نصف شبي؟گفتم بدجوري دلم هواتو كرده كاش الان تو بغلم بودي.گفت فك كن تو بغلتم.گفتم خب اگه بودي كه سر تا پاتو ميخوردم.گفت پس معلومه حسابي زده بالا.گفتم آره واقعا با اون خشگليت و خوش انداميت مياي سر قرار دل مارو خون ميكني بعدشم معلومه ميزنه بالا ديگه.گفت تو كه دلت اينقدر خونه چرا تا حالا اينحرفارو نزده بودي؟گفتم آخه نميدونستم چه عكس العملي نشون ميدي.خلاصه اون شب كلي حرفاي سكسي به هم زديمو رومون حسابي تو روي هم باز شد.خودمم باورم نميشد انقد پيش بريم.تو قرار بعدي اومدم ببوسم لباشو كه ديدم دهنشو باز كرد و منم امونش ندادم.حسابي لباشو ميك زدم و با دستمم ممه هاشو گرفتم تو دستمو ميماليدم.چشماشو بسته بود و تقريبا دو دقيقه داشتيم لباي همديگرو ميخورديم كه لباشو از لبام جدا كرد و گفت بسه ديگه تو ماشين تابلوعه.گفتم من تازه داشتم حال ميكردم.يه نگاهي به كير سيخ شدم انداخت و سريع نگاهشو دزديد.گفت بزار يه وقتي كه بيرون نباشيم.اون شب وقتي رسوندمش بهش گفتم آخر هفته مامانمينا مسافرتن.مياي خونه؟گفت خيلي پرويي به خدا.
بي جنبه يه لب داديما بهت؟گفتم يعني نمياي؟چند ثانيه مكث كرد و گفت ببينيم چي ميشه.فردا شبش اس داد كه ميخواي منو بكشوني خونتون چيكار؟گفتم تو نميدوني يعني؟گفت ميخوام از زبون خودت بشنوم.گفتم من ماساژور خوبي هستم.ميخوام ماساژت بدم خستگي از تنت دربياد.شكلك خنده فرستاد و گفت خدايي بلدي ماساژ؟گفتم آره،گفت من عاشق ماساژم.منم گفتم پس پنج شنبه ساعت 7 غروب منتظرتم.روز موعود كه فرا رسيد خونه رو كامل مرتب كردم و يه مشروب خوش خوراك گرفتم،ژل مخصوص ماساژ خريدم و از رفيقم قرص تاخيري گرفتم.خلاصه كلي خوشتيپ كردم و آماده بودم عين اون فيلم سوپرو روش پياده كنم.تمام مدت صحنه هاي اون فيلمه جلو چشمام بود.تا اينكه 7:15 بود ديدم اومد.واي اصلا باورم نميشد.موهاشو خوشگل شينيون كرده بود و يه آرايش سكسي كرده بود كه تا ديدمش از خودم بي خود شدم.رفته بود آرايشگاه.اومد داخل و مانتو و شالشو درآورد.موهاش خيلي ناز شده بود.براش ميوه آوردم و نشستم پيشش.يه ساپورت خوشگل و نازك تنش بود كه سفيدي روناي گوشتيش از زير ساپورت داشت روانيم ميكرد.يه پيرهن ناز هم پوشيده بود كه يقه اش حسابي باز بود و خط سينه هاي بزرگش كاملا مشخص بود.كلا تيپش خيلي محشر بود و يه عطر سكسي هم زده بود كه داشت ديوونم ميكرد.خط چشاش جوري بود كه وقتي نگاش ميكردم كيرم سيخ ميشد.گفت خانمه تو آرايشگاه بهم گفت عروسي كيه؟منم تو دلم گفتم فك كنم خودم عروس بشم امشب…
. بعدشم كلي خنديد.تا اين حرفو زد تو دلم گفتم مث اينكه بدتم نمياد كس بدي.يكم لاس زدم باهاش و چند تا پيك مشروب زديم.بعد گفت نميخواي ماساژتو شروع كني؟گفتم چرا.فكر همه جارو كرده بودم.تو انباري مون يه تخت از اين بيمارستانيا داشتيم كه ارتفاعش بلند بود و واسه ماساژ مناسب بود.اونو تميزش كرده بودم و گذاشته بودم گوشه پذيرايي.پاشدم آوردمش وسط پذيرايي و بهش گفتم تشريف بيار خانم خانما.ديدم با عشوه پا شد اومد و نگاه شيطنت آميزي هم بهم انداخت و گفت يزيد تخت از كجا گير آوردي؟بعدشم خنديد و اومد نزديكم و گفت بخوابم رو تخت؟گفتم آره ولي قبلش نميخواي لباساتو دربياري؟گفت آخه روم نميشه. گفتم خودتو لوس نكن ديگه ميخواي من درشون بيارم،ديدم سكوت كرد منم سريع دست انداختم پيرهنشو در آوردم. واييييييييي چه پستوناي خوشگل و بزرگي داشت.خداييش با اينكه خيلي گرد و بزرگ بودن ولي اصلا افتاده نبودن.نوكشونم صورتي خوش رنگ بود.خيلي خودمو كنترل كردم كه حمله ور نشدم رو ممه هاش.تيريپ اين ماساژور حرفه ايا رو درآوردم.از چونش گرفتمو سرشو آوردم بالا.گفتم چرا سرتو انداختي پايين؟چند لحظه سكوت كرد و گفت عاشقتم اشكان.گفتم منم عاشقتمو لبمو بردم جلو و بدنمو قفل كردم تو بدنشو به شدت لبامون تو هم كيپ شد.با تمام وجود لباي همديگرو ميمكيديم و من ممه هاي خوشگل و بزرگشو ميماليدم و انقد با نوكشون ور رفتم تا سيخ سيخ شدن.يهو ديدم دست انداخت از رو شلوارم كيرمو گرفت و داشت با دستاش ميماليدش.منم سرمو بردم پايينو ممه هاي بزرگ و خوشگلشو كردم تو دهنمو با تمام وجود شروع كردم به ميك زدن. اوممممممممم با تمام وجود ميخوردم …
اون داشت ناله ميكرد و منم داشتم نوك ممه هاشو ليس ميزدم و زبونمو روش بازي ميدادم.يكم تو همين حالت بوديم كه يهو خودشو كشيد عقب و گفت بريم سر وقت ماساژ. خوابوندمش رو تخت و داشتم بدن خوشگلشو نگاه ميكردم.گفت منتظر چي هستي؟گفتم ميشه ساپورتتو تو تنت جر بدم؟گفت نه ديوونه اونوقت چطوري برگردم خونمون؟شرت نازش از زير ساپورت كامل مشخص بود.داشتم ديوونه ميشدم.ساپورتشو از تنش در آوردم.يه شرت صورتي ناز پوشيده بود كه فقط روي كسشو پوشونده بود.پشتش كلا هيچي نداشت.فقط يه بند نازك داشت.شرتشم سريع در آوردم،وايييييييي يه كس خيلي خوشگل و سفيد داشت كه من ديگه كيرم داشت شلوارمو پاره ميكرد.ژل ماساژو آروم ريختم رو بدنشو آروم آروم شروع كردم به ماساژ دادنو ماليدنش.بعد كه بدنش كامل شل شد رفتم سراغ ممه هاي ناز و بزرگش.با انگشتام انقد با نوك ممه هاش ور رفتم كه داشت پر پر ميشد.صداي آه و اوهش كل خونه رو برداشته بود.از زور عشق و حال كل كمرشو ميكشيد بالا و رو پنجه پاش بند ميشد.بعد رفتم سراغ كس داغ و خوشگلش.انصافا بدنش بيست بيست بود.واقعا حرف نداشت.با انگشت اشاره و مياني لباي كسشو گرفته بودم و انقد براش ماليدم كه داشت از حال ميرفت.بعد آروم با كليتوريسش ور رفتم كه ديگه رسما ديوونه شد و جيغ ميزد كه آخخخخخ عشقم ترو خدا بسه بيا بكن منو.برش گردوندمو رو شكم خوابوندمش و بالاي سرش وايساده بودم بطوريكه كيرم دقيقا جلوي دهنش بود.انگشتامو كرده بودم لاي پاهاش و داشتم با چوچولش ور ميرفتم كه ديدم دستشو گذاشت رو كيرم و گفت آييييييي چقد نازه.گفتم نديديش كه هنوز.گفت نميخواي نشونم بدي؟گفتم خودت ببينش ديگه.سريع شلوارمو كشيد پايين و يهو بلند گفت آه ه ه ه ه ه.چقدر بزرگههههههه
گفتم دوس داري؟گفت نامرد يه همچين كيري داشتيو نميدادي بهم؟اينو گفتو كيرمو كرد تو دهنش.لبو دهنش بزرگ بود و كيرم تا وسطا تو دهنش جا ميشد.سر مژگانو تو دستام گرفتم كيرمو تند تند عقب جلو كردم كه يهو عق زدو سرفه كرد.گفت چيكار ميكني؟گفتم همشو بكن تو دهنت.گفت نميره ميبيني كه.برش گردوندم رو كمر،سرشو آوردم كامل جلو كه از تخت زد بيرون و رو به پايين آويزون شد.گفت عزيزم كيرتو بكن تو دهنم.گفتم تا ته ميخوري؟گفت سعيمو ميكنم.كيرمو كردم تو دهنشو اونم دستاشو از پشت انداخت دور پاهامو حسابي داشت كيرمو ميخورد.حركت كيرمو داشتم رو گلوش ميديدم.وايييييي لذتش وصف نشدنيه.تخمام روي صورتش بود و خيلي حرفه اي ساك ميزد و اصلا دندوناش نميخورد به كيرم.منم خم شده بودم روشو داشتم با ممه ها و كسش ور ميرفتم.حسابي كه كيرمو خورد گفت دارم از حال ميرم بيا بكن منو.گفتم از پشت؟گفت نه از جلو.گفتم دختر نيستي مگه؟گفت چرا ولي پردم حلقويه(تو دلم گفتم حتما قبلا يكي افتتاحش كرده كه فهميده حلقويه ديگه،آخه قبلش بهم گفته بود با دوس پسرم سكس داشتم ولي كامل نبود).وقتي اومدم بكنمش هر كاري ميكردم كيرم نميرفت تو كسش.با اينكه حسابي حشري بود و آب كسش همينجور آويزون بود.از اونجاييكه شنيده بودم اونايي كه پردشون حلقويه كس تنگي دارن فهميدم راس ميگه كه پردش حلقويه.داشتم زور ميزدم كه كيرمو بكنم تو كسش كه گفت حالا مجبور بودي انقد كير كلفت باشي؟اينو كه گفت يهو كسخل شدم و انگار حشرم صد برابر شد،
يه فشار كيري آوردم كه يه جيغي كشيد كه فك كنم كل همسا يه ها شنيدن.سر كيرم به زور رفت داخلو ديگه امون ندادم انقد فشار دادم كه كيرم تا نصفه رفت توش.بعد هي تند تند تلمبه زدم كه گفت عوضي جرم دادي،ولم كننننننن.منم محكم بغلش كرده بودمو داشتم اساسي ميگاييدمش.يكم كه گذشت ديدم ناله هاش تبديل شد به آه و اوه يكم بعد گفت آخخخخخخ عشقم بكن منو.تا اينو گفت يه فشار كيري ديگه آوردم كه يه جيغي كشيد كه گوشمو كر كرد ولي ديگه اهميت ندادمو با تمام وجود فقط ميگاييدمش.جفتمونم چشمامونو بسته بوديم و تو آسمونا بوديم. پاهاشو حلقه كرده بود دور كمرمو داشت بدنمو ميبوسيد.منم ميبوسيدمشو داشتم عاشقانه كسشو ميگاييدم.يهو ديدم بدنش لرزيد و ناخوناي بلندشو كرد تو كمرمو يه آه بلند كشيد.بعدشم شل شد و با چشماي خمار گفت ارضا شدم.منم كم كم داشتم حس ميكردم آبم ميخواد بياد.يكم صبر كردم تا حالش سر جا بياد بعد بلندش كردم و دولاش كردم.سرشو گذاشت رو تخت و منم رو زانو بودم.رفتم پشتش.كيرمو آروم ماليدم به كونش.گفت تو كسم نميره انتظار داري تو كونم بره؟يكم تلاش كردم ولي بي فايده بود.كيرمو يهو كردم تو كسش كه محكم جيغ كشيد و گفت آخخخخخخخ خاك تو سر وحشيت كنن.تو اون حالت فرم كونش داشت ديوونم ميكرد.سكسي و گرد و بزرگ بود.كمرشم تقريبا باريك بود.دستمو انداخته بودم دو طرف كمرشو داشتم رو ابرا سير ميكردم.انقد با فشار ميكردمش كه خودشم داشت ديوونه ميشد.محكم و تند تند ميكردمشو محكم با كف دستم ميزدم رو كونش كه فقط جيغ ميزد و ميگفت ترو خدا ولم كنننننن. آخخخخخخخخ.
جاي انگشتامو كه رو كونش ميديدم حشري تر ميشدم.دست انداختم موهاشو گرفتم تو دستمو سرشو آوردم بالا.با اون يكي دستم ممه بزرگ و نازشو گرفتم تو دستمو چند بار اساسي كيرمو تا ته كوبيدم تو كسش كه ديدم آبم داره مياد.كيرمو سريع كشيدم بيرونو آبمو ريختم رو كمرشو كونش.بعدشم بي حس افتادم روش.يكي از بهترين سكساي عمرم بود.مژگان لباشو گذاشت رو لبامو گفت اشكان عاشقتم،اندازه تموم دنيا حال كردم فقط آخرش خيلي وحشي بازي در آوردي.گفتم حامله نشي؟گفت آبتو كه نريختي تو كسم ولي محض احتياط ازين قرص اضطراريا ميخورم.بعدش رفتيم حموم و قبل از اينكه بره ديدم هنوز كمرم خالي نشده.مجبورش كردم برام ساك بزنه.جلوم زانو زد و كيرمو كردم تو دهنش.انقد حرفه اي ساك زد كه هر چي اسپرم تو بدنم مونده بود با فشار زد بيرون.قصدا نگفتم آبم داره مياد كه آبمو بريزم تو دهنش. آبم كه اومد كلشو ريختم تو دهنش.اونم انگار اصلا بدش نيومد چون آبمو تا ته خورد و بعدشم كيرمو تخمامو محكم و حسابي ميك زد كه از هر چي اسپرم خالي بشه.نميدونم تجربه كرديد يا نه ولي واقعا خيلي لذت بخشه اينكه كسي كل آب آدمو بدون اينكه غر بزنه بخوره. انقد آب از بدنم بيرون اومده بود كه دستم به سر كيرم ميخورد درد ميگرفت!
خلاصه اينكه يه شب رويايي رو تجربه كرديم با هم.بعدشم بردم رسوندمش. بعد از اون چند باري با هم سكس كرديم ولي اون سكس اولمون واقعا يه چيز ديگه بود.شرمنده خيلي طولاني شد. اميدوارم خوشتون اومده باشه.
نوشته: اشكان
داستان سکسی
اگر از داستان لذت بردید برای ما نظر ارسال کنید
دیدگاهتان را بنویسید