این داستان تقدیم به شما
اسمم آرشه و 17 سالمه و یه دوستی دارم به نام امیر که از بچگی تو کف مامان من بوده. یه جورایی حسش برای منم لذت داشت.یادمه هروقت میومدن خونمون و شب میموندن امیر توی رخت خواب شق میکرد ی جور ک مامان من ببینه . یا چون فوت فتیش داره و مامان منم همیشه جورابای مچی پاش میکنه میرفت آبشو میریخت توی جورابای مامانم . خلاصه من ی روز قرار بود برم جایی و دور بودم از خونه . مامانمم منو پیدا نکرده بود ( مامانم چهل سالشه) .برای همین رفته بود سر راه خونه ی امیر . مامان امیر هم رفته بوده باشگاه و امیر تنها بوده. بقیه داستانو از زبون امیر میگم طوری ک خودش گفته…
مامانت زنگ ایفون زد در رو باز کردم وقتی اومد جلوی در هنگ کردم یه شلوار تنگ مشکی . با جورای مچی مشکی . مانتوی جلو باز . طبق معمول هم شالش افتاده بود . همش سفیدیه پاهای مامانت جلو چشمم بود . اوردمش داخل رفت نشست منم رفتم ی چیزی بیارم ک پذیرایی کنم ولی مامانت گفت نه نیاز نیست . گفتم پس خاله بیا بریم تو اتاق من اینجا خیلی به هم ریختس . اونم اومدرفت روی زمین نشست پاهاشو دراز کرد تکیه داد ب تخت . من رفتم اشپز خونه ی نگاه ب کیرم انداختم . میخاستم ی کار کنم بخابه چون شق کرده بودم . رفتم نشستم بغل دستش .گفتم خاله خیر باشه خشگل کردی ندزدنت تو خیابون؟ خندید گفت نه بابا کی منو میدزده . گفتم یه خانوم ب خشگلیه شما به این خوش هیکلیه شما . اونم خجالت میکشید ولی خوشش میومد . بعد بحث زن گرفتن و اینا شد چون دیشبش توی مهمونی من کلی بحث کرده بودم . اینجا ادامه دادیم . گفتم خاله مگه من حرف بدی زدم دیشب؟ گفت نه زن خوبه و … منم گفتم اره قبول اگه من یکیو پیدا کنم مثل شما باشه هیکلش که حرفی ندارم .خندید گفت مگه زندگی فقط هیکله؟ گفتم خب منم ی سری لذت ها میخام دیگه . یکم خجالت کشید چیزی نگفت . بعد گفتم خاله یکیو عین خودت برای من پیدا کن ک دست از سرم برداره مامانم . گفت توی خیابون پره ادمای مثل من . گفتم خاله مگه تو دختر خیابونی هستی؟خندید با خجالت . همش میخاستم حرفای مثبت هجده بزنم . یکم ساکت شدیم . گفتم خاله اگه من زمان شما ب دنیا میومدم صددرصد تورو میگرفتم .
یکم سرخ شد . بعد گفتم خاله ی چیزو رک بپرسم عیب نداره؟ راستشو میگی؟گفت اره عزیزم . گفتم خاله مردم ب چشم اینکه شما مطلقه هستی تا حالا بهتون حرف بدی زدن؟ یکم ساکت شد . گفت خب اره همه ب ادمای مطلقه مثل ی زن بدکاره نگاه میکنن.بعد بحث دوست دختر و … شد . گفتم خاله میخای رلمو نشونت بدم عکسشو ؟ گفت اره اره حتما . منم گالریمو اوردم گوشیو دادم دستش . میدونستم سه چهار تا عکسه بعدی عکسه کیرمه .برای همین رفتم بیرون اتاق یواشکی نگاه کردم ببینم واکنشش چیه . بعد که برگشتم داخل . یکم عجیب با خجالت نگام کرد بعد گوشیمو برداشتم دیدم روی همون عکس بوده و صفحه رو خاموش کرده . منم حسابی شق کرده بودم . گفتم خاله یادته بچه بودم منو بردی حموم ؟ خندید گفت اره خیلی بامزه بودی همیشه میبردمت . گفتم الانم ببر دیگه چی میشه مگه . خجالت کشید هیچی نگفت . منم دستاشو گرفتم شروع کردم ب مالیدن. گفتم خاله یادته میخاستم دسشویی کنم اونجامو با دوتا انگشتت گرفتی ؟ خندید . گفتم ولی الان بخوای بگیریش دستت باید دستتو مشت کنی دورش . یکم سرخ شد از خجالت ولی انگار داشت خیس میشد . دستشو گرفتم مشت کردم گفتم وقتی بگیریش دستت، سرش فلان اندازه میزنه بیرون . بعد اروم دستشو گزاشتم روی کیرم . اونم خیس شده بود . دستشو کردم داخل شرتم . دستش میخورد ب کیرم میرفتم توی یه دنیای دیگه . بعد شروع کردم لب گرفتن ازش . کیرمو در اوردم اونم میمالید . گفتم بزرگ شده؟ گفت خیلی .
بعد اروم سرشو بردم سمت کیرم . گفت نه ولی من کیرمو میمالیدم ب لباش . تا خودش دهنشو باز کرد . یکم سرشو خورد . گفت بسه . من سرشو نگه داشتم تو دهنش . کیرمو از دهنش در اورد . یکم مالید . گفتم بازم بخور خاله دهنت خیلی داغه . گفت فقط یکم اونم فقط سرش . یکم خورد بعد گفت حالا بسه. اصرار کردم گفت دیگه نه . منم خابیدم روش کیرمو مالیدم ب کسش . گفتم خاله بزار ببینم زیر شلوارت چی داری حداقل . ب زور راضیش کردم ک در بیاره . ی کون سفید شبیه پورن استارا داشت . کلی خواهش کردم ولی بهم نداد . فقط گفت میتونی بزاری لاش . منم میمالیدم ب سوراخش . اونم داگ استایل حال میکرد . یواشکی سر کیرمو فشار میدادم ب سوراخ کونش . اونم هی دعوام میکرد ک نکنم . یکم مالیدم گفتم خاله الان مامانم میاد حداقل بخورش برام . کلی اصرار کردم تا گفت باشه ولی یکم. بعد رفت کیرمو گرفت دستش سرشو کرد تو دهنش . آبم اومد داخل دهنش . از روی لباش میریخت روی دستاش . بعد هم کیرمو برام حسابی مالید و لباس پوشیدیم .بعدش بقیه اب کیر سر کیرمو با شالش پاک کردم . دم رفتن هی از پشت میچسبوندم بهش. بعد اون اتفاق هنوز موقعیت پیش نیومده ولی من ارزومه بتونم بکنمش….
داستان سکسی
اگر از داستان لذت بردید برای ما نظر ارسال کنید
دیدگاهتان را بنویسید