این داستان تقدیم به شما

سلام
من امير حسين هستم كه همه امير منو صدا ميزنن ولي تو شناسنامه معين اسمم خيليم كيريه كه به معين بگي اميرحسين ولي از بچگي اين جوري بوده من الان ١٨ سال دارم و تقريبا ١ ماه ديگر ميشه ١٩ قدم متوسطه و يكمي شكم دارم و پوستم هم خيلي كم سبزه اگر بخوام از كيرم بگم تقريبا ١٨ سانته و قطرشم زياد هستش و كلا كير گنده اي دارم و اينم يجورايي ارثيه من همين يدونه پسرم و براي همين تو خونه اكثرا تنها وضعيت زندگي ما خيلي توپه و براي شغل پدر و مادر درآمد بالايي داريم و منم هر چيزي خواستم در اختيارم بوده ولي من كسخل از اين وضع استفاده نكردم و سينگل بودم و زيدي نداشتم و براي همين جق شد رفيق شفيقم من از همون اولم ميلف پسند بودم و پورن هايي كه ميديدم محال بود سن بالا يا ميلف ا نباشه و كلا جا افتاده رو خيلي دوست داشتم و مسلما از سبك هاي پرطرفدار سن بالا استپ مام و تابو هست براي همين منم با گذر زمان بيشتر به نزديكام مخصوصا مادرم و يكي از خاله هام نظر پيدا ميكردم ولي اين موضوع بيشتر براي مامانم بود اونم به دلايل زياد اولش اينكه مامانم ٥١ سالشه ولي ٤٢ ٤٣ بهش ميخوره و يكدونه موشم سفيد نشده و پوستش خيلي خوب مونده و اگرم آرايش كنه كه حسابي جذاب و جوون ميشه و كنار اين هيكلشم واقعا توپه و هميشه باشگاهشو ميره و بدنش رو فرمه اما نه اينكه سيكس پك داشته باشه دومين دليل كونشه واييي نميدونيد چه كوني داره واقعا هر رونش اندازه يه قابلامه است منتها تو بيرون هميشه شلواراش بلند و گشادن برا همين تو چشم مردم نيست ولي تو خونه كه شلوارك داره خيلي تو چشمه سوميش هم سينه هاشه واي خيلي درشتن و تقريبا هم سايز سينه هاي پورن استار ا هستش و كافي بود يبار خط سينشو يا نوك ممه هاشو ببيني تا رواني بشي و من بارها ديده بودم از جمله موقعي كه شب جمعه بود و با بابام عمليات داشتن و نصفه شب ميرفت آشپز خونه يا زماني كه جلو من لباس عوض ميكرد يا تو وان ميرفت و من كنارش دوش ميگرفتم و …
 
بابام يه مرد بي خياله و اكثرا خوابه يا اينكه سر كارشه ميره ولي خوب اهل خيانت يا اينا نبود و نه رو حرف مامان حرف ميزد و نه اينكه اگر چيزي ميخواستم بم نده پدرم هم چاق بود ولي به گفته مامانم كه بعد از سكسمون به من گفت كيرش هم كلفته و هم دراز و مشكلش كمبود مني و زود انزاليش بود برا همين تو اتاق مامان و بابام انواع قرص ها و ژل ها بود خلاصه اين ماجرا ها ادامه داشت و منم روز به روز حشري تر جوري كه صبح ها كه راست ميكردم بدون خجالت جلو مامانم راه ميرفتم با مامانم تو لپ تاپ سريال هاي صحنه دار يا فيلم نگاه ميكردم ولي اون اين موضوع رو عادي ميدونست يا اينكه سوال جنسيم داشتم ازش ميپرسيدم و بارها شده بود به بهانه هاي مختلف خايه هام يا كيرمو. بش نشون بدم تا معاينه كنه پس فهميدين كه دكتره من يه مدتي مخفيانه قرص هاي تقويت جنسي بابامو ميخردم و بعد يك ماه به معنا واقعي سگ حشر شده بودم و كلي آب كيرم ازم بيرون ميومد ماجراهايي پيش اومد كه من خيلي به مادرم نزديك شدم تا جايي كه حتي اجازه دست زدن به كونشو داشتم ولي خيلي طولانيه كه اگر بخواين بعدا ميگم خلاصه منم نامردي نميكردم و مدام به كونش دست ميزدم تا اينكه نقشه كشيدم بتونم بيشتر حال كنم منم منتظر زمان مناسب شدم تا اينكه بابام به اتفاق با جناغاش زدن سفر و از استان ما كه همدان بود رفتن گرگانو و بعدشم مشهد و قرار بود ١٢ روزي نباشن و از طرفي هم عروسي دختر همكار مامانم نزديك بودمامانم از بابام خواست نره ولي بابا با هزار كسليسي مخ مامانمو زد و رفت مادر منم براي دراوردن چشم زناي مجلس عروسي رفت آرايشگاه و حسابي تر و تازه شد منم گفتم بهترين زمانه براي عشق كردن منم يه سوپر معركه گرفتم تو لپ تاپ تا با مامانم ببينم سبكشم استپ مام بود و يه پسر جوون يه سن بالارو ميكرد با استرس مامانمو آوردم كنارم رو تخت تا باهم ببينيم چه بوي خوبي ميداد و چقدر خوشگل شده بود مامانم هم گفت سريع ببينيم كه ميخواست بره عروسي منم رفتمو و فيلمو گذاشتم اوايلش خبري نبود ولي زرنگي كردم زدم جلو زنه كير پسره گرفته بود دستش و خايه هاشو ميخورد مامانم هم يه جيغ زد و بدش سريع لپ تاپو بست منم بلند شدم و شرتمو كشيدم پايين كيرم حالت شل داشت و خميري بود شروع كردم با هاش ور رفتم و تكونش دادم مامانم هم خنديد گفت چيكار ميكني بهش گفتم ماماني باور كن من از بابا بهتر ارضات ميكنم فقط كافيه كه كيرمو بخوري تا بشم بهترين پسر دنيا و …..

 
اونم شروع كرد از بدي زنا تا ..صحبت منم زدم زير گريه و التماس خيلي خواهش كردم و به دستو پاش افتادم تا اينكه يه شرط گذاشت و ازم خواست برم باهاش عروسي و منم اوكي دادم رفتيم با هم عروسي تا اينكه شد ١٢ شب كه برنامه باغ داشتن و رقص مادرم اهل اينا نبود و برگشتيم خونه چه تيپي داشت و چقدرم زيبا شده بود سر راه مامانم دم داروخونه نگه داشت و بم گفت برم سه تا پماد ليدوكايين اچ و يه وازلين بگيرم منم خريدم و رفتيم خونه همش منتظر بودم تا سكس كنيم اولاش يكم طول كشيد تا يخمون وا شد و بالاخره مامانم اجازه داد باهاش برم تو رخته خواب يه لباس توري صورتي به همرا جوراب سفيد فيشنت پاش بود و گفت امشب مثل بابات نشي كه زود ارضا شي و من ارضا نشم كه بهش گفتم خيالت تخت اول يكم باهاش ور رفتم سينه هاشو گاز ميزدم و نوك ممه هاشو با ناخونام فشار ميدادم كم كم جيغ ميزد و هي ميخنديد تا اينكه شرتمو بردم جلو صورتش و كشيدم پايين كيرم مثل فنر زد بيرون كه مامانم ترسون گفت اميييير اين چيه تا حالا شق شق نديده بودم خيلي كلفته كجام جا بدم كه شروع كرد ليس زدن كيرم تا ته تو حلقش ميكرد و برميگردوند صدا ملچ ملوچش كل اتاقو گرفته بود منم كه چشمام بسه بود و ناله ميكردم خاييه هامم حسابي ميك زد و تفي كرد كه گفت يكم كس مامانيتو بخور منم رفتم تو كار ليسيدن كسش معركه بود و هنوز حالتشو حفظ كرده بود منتها كبود بود و اونم براي سنش و همچنين ٢٦ سال كير رفتن به داخلش بود ولي با اين وجود خيس و داغ بود و هر زبوني كه ميكشيدم دهنمو لزج ميكرد ولي آبش لعنتي باورم نميشد بتونم با ليسيدن ارضاش كنم هرچقدرم خواست مقاومت كنه نتونست و آبش زد بيرون خيلي خوشمزه بود و منم تا تهشو خوردم حتي يه مقداريم كه ريخت رو تختو ليس زدم مامانم هم ميخنديد و بعد اههههه وايييي اوووففف ميكرد مامانم گفت بكن توش كه گفتم كاندم چي؟ اونم گفت من دوسال هست يائسگيم شروع شده راحت باش منم كيمو انداختم تو كسش جيغغغيييي زد كه كر شدم داست ميمورد التماس ميكرد كه بيارم بيرون ولي بازم ادامه دادم با قدرت تلمبه ميزدم و اونم جيغ ميزد صداي تلمبم كله خونرو گرفته بود تا اينكه بعد ٥ دقيقه دوباره آب مامانم اومد اين دفعه بيشتر از قبل خواستم دوباره از كس كنم كه ديگ نزاشت و گفت از كون بكنمش پماد ليدوكايينو اوردم و يدونه كاملشو ريختم تو مقعدش و بعد با انگشت جا وا كردم و زدم تو چه حالي ميداد اون كون گندش با هر تلمبه من به هم ميخوردم و ناله هاي مامانم بيشتر ميشد ٧ دقيقه قمبل كرده كونش گذاشتك كه ديدم نا نداره صحبت كنه و داشت از درد اشك ميريخت و منم وحشيانه تند تند به كونش چك ميزدم و موهاشو ميكشيدم و ١٠ دقيقه كامل تو غاري زدم و بعد كيرو كشيدم بيرون اندازه يه تونل براش وا كرده بودم داشت از مقعد جر خوردش مايعات زردي ميريخت بيرون و هي اسفنكترشو تنگ گشاد ميكرد و نفس نفس ميزد ايييي ميگفت منم دوست داشتم وحشي بكنمش سريع بر گردوندمش و گفتم لنگ هاشو بده بالا كه التماسم كرد مقعدي نكنم منم زدم تو دهنش گفتم خفشو جنده سگ و كيرو دوباره زدم تو غارش داشت ميمرد و قطره قطره اشك ميريخت منم انقدر به سينه هلش چك زدم كه سرخ شد و هر مدتي تو صورتش ميزدم و يا دهنشو وا ميكردم و تف ميكردم تو صورتش ديگ داشتم ارضا ميشدم كه كيرو كشيدم بيرون و كردم تو كسش چندتايي تلمبه زدم كه آبم اومد و ريختم توش واييي كسش پر آب بود و شر شر آب كير ميزد بيرون و مامانم گريه ميكرد و ميگفت سوختم اهههه اههههه و با يدستش اروم مقعدشو ميمالوند و منم ولو شدم رو تخت يه يه ربعي كه گذشت مامانم بلند شد و از شدت درد مقعد لنگ لنگ و يوري رفت حموم و منم پشت سرش رفتم تا از دلش دربيارم تا شروع كردم عذر خواهي اونم گفت كلي كيف كردم خيلي درد داشت ولي عالي بودي و اين اولين سكس من با مامانم بود و مقدمه اي براي سكسامون كه الان به عدد ١٧ رسيده ممنون كه خونديد اگرم باور نميكنيد حاضرم يه تاپيك باز كنم به نام عكساي مامانم و هرچي عكس از كس و كونش و سكس با اون دارم بفرستم

 
مخلص همه

داستان سکسی

اگر از داستان لذت بردید برای ما نظر ارسال کنید


دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *