داستان سکسی تقدیم به شما
خاطره ای رو که می خوام براتون بگم مال 10 سال پیشه من یک شرکت تبلیغاتی داشتم و مرجانم با اینکه اوایل همکار خودم بود واز اقوامم نیز می شد بعدها برای خودش یک شرکت زد و از من جدا شد درمورد مرجان بگم اون زمانی که 17 سال بیشتر نداشت ازدواج کرد و حاصل ازدواجمش یک پسر بود بعداز دو سال زندگی شوهرش در اثر تصادف فوت کرد و زمانی که مرجان پیش من بود 20 سالش بیشتر نبود و به خاطر مشکلات زندگیش مجبور بود کار کنه خوب تا اینجا پیش درآمد بود و اما اصل ماجرا از زمان همکاری ما بیش از 3 سال می گذشت دز این مدت خیلی به هم وابسته شده بودیم تا جایی که تصمیم به ازدواج با اونو گرفتم ولی به خاطر محالفت های خانواده هایمان نتوانستیم با هم ازدواج کنیم ولی از اونجایی که خیلی بهم علاقه داشتیم وعاشق همدیگه بودیم تصمیم گرفتیم بطور خصوصی صیغش کنم و با هم ارتباط داشته باشیم یکی از روزهای گرم تابستون بود داخل شرکت مشغول کارکردن بودیم که حوصله ام سر رفت و تقریبا وقت ناهار هم نزدیک بود به مرجان گفتم ناهار چی میخوری اونم بعد از کمی تعارف گفت کباب می خورم و من هم دو پرس کباب سفارش دادم تا ناهار رو بیارن یک نیم ساعتی گذشت توی این مدت داخل کامپیوتر عکس ها و فیلم های سکسی که داشتم رو نگاه می کردم که زنگ شرکت به صدا دراومد و من رفتم که ناهار را تحویل بگیرم و بیام مرجان هم همونجا روی مبل دراز کشیده بود زمانی که برگشتم دیدم که مرجان پای کامپبوتره و تمام حواسشم به اونه و اصلا متوجه اومدن من نشد بعد از دیدن من یهو از جا پرید وشروع به من ، من کرد فهمیدم داشت عکس ها و فیلم ها را نگاه می کرد به روش نیاوردم بهش گفتم بیا ناهار آماده است با دستپاچگی گفت الان میام بعد زمانی که مشغول خوردن بودیم گفت شاهین تو این عکس و فیلم ها را از کجا آوردی و چرا توی کامپیوتر شرکتند بهش گفتم داخل فایل خصوصی هستن وقفل داره و فقط خودم می تونم وارد اونها بشم از طرز حرف زدنش فهمیدم اونم بدش نیومده بعد از اینکه ناهار را خوردیم با هم پشت کامپیوتر نشستیم و فیلم ها و عکس ها را نگاه می کردیم بعد از یه مدت زمان که گذشت دیدم مرجان گفت شاهین جان من گرمم می تونم مانتوم رو دربیارم گفتم آره تا ساعت 4 شرکت تعطیله البته ناگفته نماند شرکت ما صبح و عصر کار می کرد مانتوشو همونجا درآورد و روسریش رو هم کند و دوباره اومد کنارم نشست مشغول دیدن یکی از فیلم ها شدیم اواسط فیلم بود که دیدم مرجان کمی وارفته و شل شده و کاملا خودشو روی من انداخته من هم توی این فاصله داشتم با موهاش ور می فتم که دیدم مرجان هم داره پاهای منو میمالونه توی این فاصله شروع کردیم از هم لب گرفتن حسابی دوتامون حشری شده بودیم بعد سینه هاشو از روی تاپش می مالوندم اونم از روی شلوار کیرمو می مالوند بعداز پای کامپیوتر بلندش کردم وروی مبل خوابوندمش و تاپ و سوتینش را درآوردم و سینه های خوشگل و کوچک سایز 70 رو می خوردم دیگه حسابی حشری شدم بودیم و نفس هایمان تند تند شده بود که شلوارشم از پایش درآوردم و از روی شرتش شروع به خوردن کس خیسش کردم اونقدر حالش خراب شده بود که دیدم داره موهامو چنگ میزنه و به کسش فشار میده و یه دفعه تک پوش مرا با تمام شدت درآورد و توی یه چشم بهم زدن تسمه کمربندم رو باز کرد و شلوارمم در آورد و از روی شرتم شروع به مالوندن کیرم کرد که دیگه طاقت نیاورد و شرتم رو درآورد و شروع به خوردن و ساک زدن شد حال منم بد جوری خراب شده بود بعد از چند دقیقه ای ساک زدن دیگه طاقت نیاوردم و روی مبل خوابوندمشو شورتش رو از پایش دراوردم و شروع به خوردن کسش که دیگه حسابی خیس شده بود کردم چون قبلا ازدواج کرده بود وهیچ محدودیتی نداشت من اولین سکسم بود با تمام ولع چوچولشو می خوردم و با انگشتام با کسش ور می رفتم که دیدم همش داره التماس می کنه بزار توش بزار توش دیگه طاقت ندارم ، دارم می میرم زود باش منم که دیدم حسابی حشری شدم کیرم رو روی چوچولوش می کشیدم تا حسابی دیوونش کنم (می دونستم بعداز چند سال دوباره سکس داشتن چقدر آمدم و ، تا مرز جنون می کشه ) بعد خودش کیرم و گرفت و اونو داخل کسش کرد ومن شروع به تلمبه زدن کردم بعد از چند لحظه پوزیشنمون رو عوض کردیم و اونو به حالت داگی نشوندم روی زمین و از عقب شروع به کردن کسش کردم اونقدر از خود بی خود شده بودیم که مرجان فقط جیغ می زد و می گفت بکن منو تو رو خدا بکن زود باش نمی دونم تا اون لحظه چند بار آبش اومد ولی همش التماس می گرد و می گفت بزن پارش کن ، جرم بده ، کسمو پاره کن ، زود باش ، اوه اوه می خوام کیرتو بده بیاد زمانی که داشتم تلمبه میزدم با انگشتانم با سوراخ کونش هم باز می کردم تا کاملا جا باز کردو کیرم و از توی کسش کشیدم بیرون و با کمی فشار و آرامش بالاخره وارد کونش شد که یک جیغی از ته سرش کشید گفت نامرد پارم کردی یه چند دقیقه ای صبر کردم تا کیرم توی کونش جا باز کنه و دوباره شروع به تلمبه زدن کردم و همزمان گهگاهی هم با سینه های کوچولوش ور میرفتم و هم با کسش دیگه داشت آبم می امد که سرعتمو زیاد کردم و بهش گفتم داره آبم میاد اونم گفت از منم داره میاد ، بهش گفتم آبمو کجات بریزم گفت : بریز تو کونم زود باش عزیزم بکن ،کونمو پاره کن ، جرم بده منم سرعتمو زیاد کردم و همزمان کسش رو هم می مالوندم دیدم داره پاهاش می لرزه منم انقدر سرعتم زیاد شده بود که با فشار آبم توی کونش پاشید دیدم مرجانم لرزش پاهاش بیشتر شد و جیغی زد و دوتایی روی زمین ولو شدیم بعداز یک نیم ساعتی که سرحال شدیم بلند شدم و از داخل یخچال آب میوه آوردم و دوتایی خوردیم و بعد از اون بود که من مرجان را صیغه کردم و با هم سکس های جالبی داشتیم که در قسمت های بعدی خدمت دوستان عزیزم می نویسم ببخشید کمی طولانی بود .
نوشته: شاهین
نوشته های مرتبط:
دُر گرانبها یادگار شبی لذیذ
مرجان عمه من
مرجان، منشی ایده آل
دردسر مرجان زبون دراز
خاله مرجان (۲)
کون دادن به مرجان
خاله مرجان (۱)
مرجان خانوم عجب حشری بود (۱)
تریسام مرجان با فریبرز و مرتضی
مرجان ، زن فوق حشری
مرجان آرزوی بچگی (۱)
خاله مرجان
از مرجان تا مارگریت
سکس در عالم مستی با مرجان
من و همسایمون مرجان
مرجان و پسر صاحب ویلا
سکس با دختر خالم مرجان
سكس با مرجان زندگيمو عوض كرد
مرجان دختر همسایه
مرجان و آقای رئیس
مرجان و عزیز دل
مرجان خواهرزنم
شهوت بالای مامان مرجان
اولین سکس من با ناهید و مرجان
مرجان فالگیر (1)
مرجان زن اسمال آقا
سوراخ تمیز مرجان
عشق من مرجان
سکس با دوست زنم مرجان
مرجان زن همسایه
جر دادن مرجان
انتقام از پدر مرجان
سکس با پدر مرجان و آقا رضا
اولین سکس من و مرجان
سكس با دوست دخترم مرجان
دستشویی شرکت
سحر و ماجرای روز پنجشنبه در شرکت
شرکت آفاق گران دگراندیش
خاطرات من در شرکت پورن آمریکایی (۲)
از اسنپ تا سکس با دختر رییس شرکت
خاطرات من در شرکت پورن آمریکایی (۱)
من و همکارم در شرکت
شرکت یا جنده خونه
گی بازی با رئیس شرکت
رئیس و مدارک فنی شرکت
کس خیس زنم تو شرکت
زن حسابدار شرکت (١)
مالوندن همکاردر سرویس شرکت
سکس با مشتری شرکت
دختر رییس شرکت
همکارم تو پاگرد پشت بوم شرکت برام ساک زد
سکس توی شرکت با دختری که آرزوم بود
کردن منشی شرکت
رابطه من و منشی شرکت
بهرام و منشی شرکت
سکس با منشی شرکت تو ماشین
سارا و مدیرعامل شرکت
سکس با پری تو انبار شرکت
اولین سکس با زهرا منشی شرکت
زهرا و رئیس شرکت
من و نازنین و منشی شرکت (طنز)
سکس با مدير شرکت
سکس با منشی پایه شرکت
سینا و منشی شرکت
کون دادنم به آبدارچی شرکت
منشی حشری شرکت بابا
منشی پستون گنده شرکت
سکس خفن تو شرکت بیمه
تجاوز به زنم در شرکت
رئیس شرکت
خاطرات من در شرکت
خاطره شرکت
منشی بانمک شرکت
رازی در شرکت
من و مدیر شرکت
سکس در شرکت
اگر خوشتون اومد نظر یادتون نره
دیدگاهتان را بنویسید