این داستان تقدیم به شما
یه روز رفتم حموم نمره. گفتم دلاک بیاد منو بشوره. لای در رو باز گذاشتم و داشتم پشمامو میزدم که اومد، حدود ۵۰ ساله. کیرم هم شق بود و دید.. گفتم برو آبمیوه بگیر که بخوریم، رفت و بعد ۱۰ دقیقه اومد. گفتم من لنگ ندارم، گفت راحت باش …. خیلی حشری بودم و باید حال میکردم. دراز کشیدم و شروع کرد به کیسه کشیدن، منم چشامو بسته بودمو از اینکه میبینه و منو میماله اذت میبردم.
گفت برگرد، منو برگشتم و کونمو گذاشتم جلوی چشاش… شروع کرد به ماساژ…. لمبرامو فشار میداد و از هم باز میکرد… گفتم پشم سوراخمو بزن… قمبل کردم و برام تراشید… گفتم داری حال میکنی ها!!! گفتم آره. من عاشق ساک زدن هستم… گفتم خوب بزن…. شروع کرد به مکیدن…. منم آخ و اوخ…. گفت یواش صدات میره بیرون. گفتم صاحب حموم حال نمیکنه. گفت نه. دست بردم زیر لنگش، کیرشو که شق شق بود گرفتم تو دست…. لنگشو باز کرد، کیر سفید و نسبت به سنش تمیز و سفید. با صابون شست و میمالیدم… هوس ساک زدن کردم… شروع کردم به مکیدن….
گفتم کون هم میدی، گفتم آره…. دمرو بودم که با زبون رفت لای چاک کونم…، قمبلمو باز کردم… باز زبون کرد تو کونم…. داشتم دیوونه میشدم…. سر کیرشو گذاشت دم سوراخم…. منم قمبلمو دادم بالا و گفتم بکن توش…. چون زیاد کیرش کلفت نبود راحت رفت توش…. گفتم آروم…. چند بار تلمبه زد آبش اومد… کیرش شل شد و کشید بیرون.. منو شست و گفت هفته ی بعد بازم بیا پولم از نگرفت…
داستان سکسی
اگر از داستان لذت بردید برای ما نظر ارسال کنید
دیدگاهتان را بنویسید