این داستان تقدیم به شما
سلام
من ۲۸سالمه تو یکی از شهرهای حومه تهران زندگی میکنیم.این داستان حدودا ۷سال پیش اتفاق افتاد.تو یاهو مسنجر با یکی تو شهر خودمون آشنا شدم به اسم محمد که ۱۷سالش بود و مفعول بود.ما باهم دوست شدیم و کم کم کلی صمیمی شدیم جوری که هروز یا اون پیش من بود یا من پیش اون.حدودا ۲سال مفعول من بود هروز باهم سکس میکردیم جوری که اگه یه روز نمیدیدیم همو بی قرار میشدیم.خیلی وابسته هم بودیم هر جاییم که فکر کنید باهم سکس میکردیم بیشتر تو بالا پشتبون یا گاهی کوه باغ و ماشین همیشه بدون کاندوم میکردمش و آبمم میریختم تو سولاخش بعضی وقتها آبمو میخورد.این چندسال گذشت تا یه روز که ر
فته بودیم شمال مسافرت کلا ورق برگشت.چندروزی شمال بودیم که یه شب که خیلی هات بودیم داشتیم سافت میکردیم که خیلی ساک زد و در حین ساک زدن زبونشو کرد تو سولاخم داشتم دیونه میشدم که نمیدونم چجوری شد که بهم گفت میشه منم بکنم منم یهو قبول کردم که کاش اینکارو نمیکردم!شاید باورتون نشه اونشب ۱۲بار تا صبح منو کرد و آبشو ریخت توم.این محمد با اینکه مفعول بود و سنش کم ولی کیرش خیلی بزرگ بود حدودا ۲۰سانت و کلفت.باورم نمیشد که تو یه شب تا صبح ۱۲بار بتونه ارضا بشه.اینم بگم منم خیلی حال میکردم که یکی که چندسال ازم کوچیکتر اینجوری داره باهام حال میکنه.خلاصه سرتون درد نیارم
این شمال رفتن ما همانا و مزه دادن به آقا محمد همانا دیگه دست از سرم بر نمیداشت انگار همه چی عوض شده بود منم شدیدا به این پسره حس داشتم و شدیدا باهاش ارضا میشدم.خلاصه محمد بعد اینکه از شمال اومدیم کاملا رفتارش باهام عوض شده بود و انگار یه حس سلطه نسبت بهم داشت یه جورایی زور میگفت و فهمیده بود من خوشم اومده و حسم بهش بیشتر شده.تقریبا از شمال که اومدیم یه روز در میون منو میکرد هر جا که میشد منو میکرد و آبشو میریخت توم.انقد اینکارو کرد که من اصلا یادم رفته بود فاعل بودم یه زمانی.جوری بهم حال میداد که هر وقت منو میکرد قبل اینکه آب محمد بیاد آب من زیرش میومد.
محمد تا وقتی که بره سربازی منو حسابی میکرد.و بعد اینکه سربازیشم تموم شد باز دست برنداشت و اومد سراغم و بازم منو میبرد شبا تو ماشینش میکرد و آبشو میریخت توم.ولی کم کم حسش کم شد و من هر چی بهش میگفتم نمیومد تا اینکه باید چندبار خایه مالیشو میکردم که بیاد بکنتم.ولی اون همش تحقیرم میکرد و منت میزاشت.الانم کلا دیگه تلمو جواب نمیده و کلا بیخیال شده ولی هنوز من اون حس بهش دارم ولی اون دیگه نمیخواد.ببخشید طولانی شد.
بای
نوشته: سهیل
داستان سکسی
اگر از داستان لذت بردید برای ما نظر ارسال کنید
دیدگاهتان را بنویسید