این داستان تقدیم به شما
مهدی ام ۱۷ سالمه از تهران. وقتی ۱۵ سالم بود اولین بار منو کردن و عاشق کون دادن شدم. بدن #سفید و بیمویی دارم. یه ذره ساق پاهام مو داره که اونارو هم شیو میکنم تا بدن و پاهام مثل خواهر جندم سفید باشه. ۱۶ سالم بود که پسرداییم به بهونه فیلم نشون دادن منو کرد و اون فیلم هم فیلم کون دادن و ساک زدن خواهرم واسه پسر داییم بود. بعد از دیدن این فیلم کلا #بیغیرت شدم و دوست داشتم گاییده شدن خواهرمو ببینم. پسرداییم دائم از کون خواهرم و حشری بودن خواهرم تعریف میکرد. وقتی حسابی تحریک میشدم خودم ازش میخواستم که منو بکنه ارزوم بود که یک بار هم که شده کنار خواهرم کون بدم. تا چند روز پیش که #پسرداییم کیرشو تا خایه کرده بود تو کون سفیدم بهم گفت خواهرم به یه فروشنده #بوتیک کون داده و حسابی کردنش. اولش فکر کردم داره الکی میگه ولی بعد از اینکه ابش اومد ازش پرسیدم و گفت که جدی میگه. ادرس بوتیک رو گرفتم و سمت پاساژ #نگین ظفر بود. اسم مغازش ب.ک بود که کامل نمینویسم.
رفتم توش و لباس های قشنگی داشت. یه ست سوییشرت و اسلش بود دقیقا مشابه همونی که خواهرم خریده بود واسه باشگاهش. فهمیدم درست اومدم به فروشنده ش نگاه کردم تقریبا میشه گفت زیر بیست سال بود و عین خودم صورتش صاف و بی مو و دستاش هم پلمپ تتو بود. سکسی بود و صدای لطیفی هم داشت. مونده بودم این چجوری و کجا خواهرمو گاییده. منم یه شلوار ورداشتم رفتم تو پرو و لخت شدم از قصد یه شماره کوچیک ورداشتم و به بهونه #تعویض سایز لخت شدم و صداش کردم بیاد نمیدونست لختم همینکه درو باز کرد دید فقط یه #شورت کوتاه پامه و شلوار رو دادم بهش و شروع کردم درباره جنس لباسا پرسیدن. اونم توضیح میداد ولی زیر چشمی پاهای سفید و بی موی منو نگاه میکرد. فهمیدم خوشش اومده چون خیلی مهربون تر باهام صحبت میکرد. یکم که بیشتر صحبت کردیم گفت اگه خواستی میتونی بیرون هم باهم دوست باشیم منم گفتم مثلا چی کار کنیم که خندید…
دو سه روز بادش دم ظهر رفتم مغازه و بوتیکشو بست باهم رفتیم خونشون که نزدیک همونجا سمت مترو #شریعتی بود. نیم ساعتی باهم کل کل کردیم ولی هردومون میدونستیم واسه چی اومدیم. یک ساعتی طول کشید که واسه اولین بار ازهمدیگه لب گرفتیم و وارد کار شدیم. کیر بزرگی نداشت و اذیت هم نشدم ولی خیلی دیر ارضا بود. ازش پرسیدم اینجا دختر هممیاری که گفت اره هفته پیش یه دختر ۱۹ ساله رو حسابی اینجا از کس و کون کرده. گفتم اوپن بود گفت اره #کسشو هم حسابی گاییدم. پسرداییم پرده خواهر جندمو زده بود و خبر نداشتم. انقد حشری بودم که کونمو تا جایی که میتونستم #بیشتر میدادم عقب تا کیری که تو کس خواهرم بوده بره تو کونم…
نوشته: مهدی کون گلابی
داستان سکسی
اگر از داستان لذت بردید برای ما نظر ارسال کنید
دیدگاهتان را بنویسید