این داستان تقدیم به شما

سلام 

این خاطره داغ داغه برا همین یه هفته پیشه
من نوید هستم ۲۴ سالمه و خاهرم نسیم ۲۲
من از شونزده سالگی کون میدم کلا دوس دارم کون بدم بخاطر کون تخم مرغیم همش میمالوننم
البته این کون تخم مرغی ارثی بابام ایناس
خواهرم نسیم هم بی بهره نبوده و اگه از نیمرخ نگامون کنی مثل d هستیم.
ما چند ماهی میشد اومدیم این محله تازه
یه ساختمون پنج طبقه که کنارش یه سوپرمارکت بود
یه پسر خوشتیپ و باحال به اسم سامان…
 
یروز که من کونم میخارید رفتم مغازه سامان و یخورده مادرقحبه بازی درآوردم سامان کیرش راست شده بود اما میترسید منم یه فیلم سوپر از گوشیم نشونش دادم و گفتم نیگا این مرده چ کیری داره و وسط فیلم خودمو چسبوندم بهش اونم روش باز شد و منو مالوند
از اون روز تقریبا هرروز میرفتم مغازش و یا ساک میزدم یا کون میدادم
تا هفته پیش..
بهشگفتم اون بیاد خونه ما کسی نیست اما نمیدونستم نسیم خونس
رفتیم بالا و کلید انداختیم و رفتیم تو دیدیم نسیم با ی دامن کوتاه رکابی داشت میرقصید مام شوکه شدیم رفتیم تو اتاق سریع
بعد گفتم لباستو در بیار و شروع کردیم بوسه و کیر سامان رو مالوندن داشتم کیر کلفتشو میخوردم که نسیم در زد و اومد تو با چایی
یه جوراب شلواری نازک و تنگ پاش بود با همون رکابیه
دید لختیم گفت چرا لختین گفتم گرممونه گفت زمستونه ها گفتم بتو چه
چایی رو تعارف من کرد سامان نیم رخشو دید کیرش شق شد بعد تعارف سامان کرد سامان فقط سینه هاشو دید میزد بعد چند ثانیه چایی رو برداشت که دیدم نسیم چشمش به کیر بزرگ سامان افتاد با اینکه سامان لباسشو گذاشته بود روش
بعد رفت سامان گفت خونوادگی کونتون خوش فرمه ها
 
منم گفتم آره بجز مامانم که گفت اونم دیدم سینه هاش عالیه باباتم کونی بوده ها
گفتم به اونا چیکار داری گفت خفه شو حرومزاده همتون کونی و جنده هستین
گفتم درست حرف بزن که زد تو گوشم گفت خارکسده کیرمو بخور فردا خاهرتو میگام پس فردا مامانتو من شروع کردم ساک زدن که یهو نسیم برگشت تو گفت من با کامپیوتر کار دارم خرابه آقا سامان بلدی درستش کنی؟
اونم گفت آره فقط نوید برو فلش منو بیار پیش شریکمه منم گفتم من برم ک اخم کرد و گفت پس چی منم گفتم باشه و رفتم اما گفتم بذار گوشیمو بزنم شارژ و گذاشتمش رو فیلمبرداری و رفتم
بعد رفتن من سامان گفت چشه خانوم خوشگله نسیم گفت داشتین چیکار میکردین با نوید اونم گفت راستشو بگم گفت آره
یهو کونشو فشار داد و گفت داشتم کونشو میگاییدم که نسیم چشاشو بست و گفت منم میخام
گفت کون دادی تا حالا گفت اندازه موهات
بعد شروع کرد ساک زدن مث جنده های حرفه ای میخورد گفت بکن دیگه طاقت ندارم اونم گفت چشم جنده کوچولو مادرتو میگام نسیم گفت اون خودش صاحاب داره منو بگا
سامان گفت بابای کونی تو صاحابشه؟ نسیم گفت نخیر دوست بابام صاحابشه.
بعد سامان کونشو گرفت و کیرشو کرد تو و گفت جوووون عجب کونی اما نوید تنگ تره

 
نسیم گفت در عوض اندام من قشنگ تره
اصلا درد نداشت معلوم بود که داره فقط لذت میبره
همش میگفت جوووووون بکن بکن جرم بده این کون دیگه برا سامانه بکن اوووووه
سامانم میگفت جنده خودمی همتونو میکنم اووووف وااااه
نوید کجایی که ببینی خاهرتو دارم میکنم بابات کو ببینه دخترش مث جنده ها داره کون میده
چند دقیقه تلمبه زد و آبشو خالی کرد تو کونش.
بعد چندتا لب گرفتو تو بغل هم بودن
چند دقیقه همینطوری صحبت کردن سامان فحش ناموسی میداد و نسیم هم دلبری
بعد من اومدم گفتم بیا فلش که نسیم گفت الان من کار دارم فردا میاد درستش میکنه
سامانم گفت آره بعد در گوشم گفت فردا نوبت مامانته ها
بعد رفت.
منم از نسیم پرسیدم این چ تیپی بود زدی اونم گفت خفه شو بتو چه مگه بابایی
اگه دوس داشتین بگید تا ماجرای فرداشم بگم
 
 
نوشته: نوید قمبل

داستان سکسی

اگر از داستان لذت بردید برای ما نظر ارسال کنید


دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *