این داستان تقدیم به شما

سارا هستم 23 ساله حدود سه سال پیش بود که دنبال یه دوست پسر خوب بودم که ساپورت مالیم کنه برای همین تو یکی از چت روم ها پیام گذاشتم سارا 20 یه دختر معمولی هستم دنبال یه دوست پسر که ساپورتم کنه فقط پیام بفرستید خواستم خودم میزنگم…
***
چن وقتی گذشت اس ام اسامو چک کردم پیشنهادای مختلفی بود یکی پیشنهاد پول واسه سکس هفتگی یکی پول نداشت و میخواست با عشق خرم کنه و میگفت با همون پیام از من خوشش اومده و…تو اون همه پیام مال یکی نظرمو جلب کرد یکی که نوشته بود من عارف هستم 26 ساله از الهیه پدرم کارخونه داره بدون هیچ درخواست سکسی ماهی 1 میلیون بهت میدم خوشم اومد و واسم جالب بود نوشتم یعنی هیچ درخواستی نداری نوشت چرا اما یکم عجیبه به هرکی هم گفتم مسخرم کرده گفتم خب چیه اولش ناز میکردو نمیگفت با کلی اصرار گفت راستش (من دوست دارم برده و سگت بشم یه نوع خود آزاری دارم دوست دارم تحقیرم کنی کتکم بزنی و من کف پاهاتو لیس بزنم) نوشتم یعنی چی چرا باید اینکارارو بکنی نوشت (باور کن من اینجوری خوشم میاد دوستدارم منو بزنی زیر بغلتو لیس بزنم بشاشی تو دهنم کونتو لیس بزنم تف کنی تو دهنم و…) داشت حالم بهم میخورد گفتم چطور ممکنه یه آدم همچین درخواستی کنه بهش گفتم تو میخوای منو سرکار بذاری و بکشونی سرقرار این حرفات چرته نه پول داری نه این حسو نوشت( نه به خدا عکسامو میفرستم ببینی پولدارم این که من دوست دارم تحقیر بشم خیلی ها تو دنیا مثله منن و دوست دارن برده خانم ها باشن و توسط خانم ها تحقیر شن) گفتم میتونی ثابت کنی گفت( بله تو اینترنت سرچ کن (برده و میسترس) بعد ببین چی میاد)

 
رفتمو سرچ کردم و رفتم تو تصاویر دقیقا عکس کارهایی که میخواست باهاش بکنم بود یه زن با پا رو صورت یه پسر وایساده بود یه زن دیگه داشت میشاشید تو دهنه یه پسره یه زنه هم پاشو کرده بود تو دهن پسره رفتم تو سایت دیدم هزاران پسر التماس میکنن که برده زن ها باشن و پیشنهادات مختلف میدن فهمیدم که راست میگه ازش پرسیدمو گفت این خانم ها تو دنیا معروفن به میسترس خانم هایی که پول میگیرن تا ارباب باشن واسه مردایه زیادی که دوست دارن تحقیر شن توسط زن درآمدشونم خیلی خیلی زیاده گفت حتی تو ایران هم هستن مردایی که بابت این رابطه پول میدن و زنان میسترسی که میلیاردر میشن مدتی گذشت عکس ها و فیلم های برده داری و برام میفرستاد دیگه کاملا قانع شدم قرار گذاشتیم همو ببینیم اومد سمت خونه ما قرارمون میدان بریانک سمت محل ما بود با یه تویوتا اریون اومد رفتمو آشنا شدیم تو راه دوباره چیزهایی که تلفنی برام گفته بودو یادآوری کرد قبل از رفتن داخل آپارتمان هم 200 تومن بهم داد که خیالم راحت باشه رفتیم تو یه آپارتمان 80 متری شیک تو میدون ونک خونه مجردیش بود پذیرایی کردو نشستیم گفت شروع کنیم گفتم شروع کن

 
شاید خیلیا باورشون نشه اما به مرگ همه عزیزام راست میگم جلوم زانو زد و پامو بلند کردو کف پامو بوسید تند تند میبوسید پاهامم برنزه بودن با لاک قرمز بعد شروع کرد به لیس زدن کف پام کفه پامو عینه بستی لیس میزد و به به و چه چه میکرد تک تک انگشتایه پامو میک زد ولیسید بعد گفت تو دهنم تف کن منم تفامو جمع کردمو انداختم تو دهنش با لذت تفمو میخورد بعد گفت تف کن تو صورتم تف میکردم تو صورتش صورتش پره تف های من شده بعد به درخواست خودش رفتیم تو حموم و قشنگ شاشیدم تو دهنش به همه کسم قسم راسته راسته اونم شاشمو میخورد بعدم شروع کردم به زدنش میزدم در کونش تو گوشش و اون لذت میبرد راستیتش به منم حال میداد من سرورش بودم و اون سگ بی ارزشم انگار برده و نوکر منه بعد از اینکه حسابی اذیتش کردم 200 دیگه بهم داد یه ماه گذشت و من یه میسترس حرفه ای شده بودم و این کارارو به سلیقه خودم باهاش میکردم1- پالیسی میکرد برام،کون لیسی،شاش خوری،میگوزیدم تو دهنش،پس گردنش میزدم،حتی انگشتش میکردم،خرم میشدو سوارش میشدم و دور اتاق میچرخید و من حسابی باهاش بازی میکردم تو این یه ماه 2 میلیون بهم داد
 
بعد توسط اون با افراد دیگری که مثه خودش برده بودن و خوب پول میدادن آشنا شم وحید 34 ساله از شهرزیبا کارواش داشت میثم 27 ساله باباش تولیدی داشت شهرام که هربار700 تومن میداد آخه باباش تو کار صادرات فرش بود و خودش پورشه داشت و خونشون زعفرانیه بود خلاصه 20 تا برده ثابت داشتم که هر کدوم مبالغ مختلفی از ماهی پونصد هزار تا دو میلیون میدادن که فقط بشاشم دهنشون و پامو بلیسنو بزنمشون حدودا ماهی 20 تا 30 میلیون درآمد داشتم که ماهی 5 میلیونشو خرج میکردمو شاهانه زندگی میکردمو بقیشو پس انداز حدودا دو سال گذشت همین پارسال حسابو که چک کردم پونصد میلیون داشتم بانک ماهی 8 میلیون بهم سود میداد برده هامو گلچین کردم چهارتا از اون خیلی پولدارا که هر کدوم ماهی 2 میلیون میدادن ماهی 18 میلیون درآمد داشتم از پارسال تا الان با چهارتا برده الان یه آپارتمان 50 متری تو عباس آباد با یه هیوندای جنسیس خریدم این واقعیت که 30 درصد مردا حسه بردگی دارن و فقط اینجوری ارضا میشن منو از بریانک به اینجا رسوند خیلی از این برده ها بهم پیشنهاد ازدواج میدن چون میسترس تو ایران خیلی کمه الان دنبال این هستم با یه خوشکل پولدارشون ازدواج کنم و دیگه فقط میسترس شوهرم باشم…

 
نوشته: سارا

داستان سکسی

اگر از داستان لذت بردید برای ما نظر ارسال کنید


دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *