این داستان تقدیم به شما
دانشگاه قبول شدم یجورایی بزرگ هم شده بودم وهمچنان روزی چند مرتبه خدا رو شکر میکنم دیگه وقتی از در دانشگاه میخواستی بری تو مثل دوران مدرسه نبود که چند تا دست پشت سرهم کونم انگلول ونوازش کنه اینجا دیگه همه تو فکر تور کردن دخترا بودن هرچند کسایی هم بودن که با دیدنم همه بدنم و با اون چشای هیزشون برانداز میکردن ولی جرات کاری رو نداشتن راستش و بخواید گی هستم ولی تک پرم و از 10سالگی فقط به یکی از همسایه هامون که 8 سال از خودم بزرگتره دادم اسمش علی با اینکه 8 ساله داره منو میکنه ولی عاشقونه دوسش دارم اون هم همینطور یجوارایی عاشق همیم…
***
اولین بار تو راه پله دیدمش خوش قیافه با یه بدن معمولی بهش سلام کردم و اونم با خوش رویی جوابم و داد و اسم وفامیلم وپرسید و گفت کلاس چندی و از این حرفا بعدها بیشتر شناختمش از بچه های خلاف محله بود با همه لات ولوتا رفیق بود و احترامش و داشتن ماری جوانا هم میکشید چند بار که لاتای محل خفتم کردن منو از دست اونا نجات داد آخه تو محل بازار کردن کون بچه خوشکلا داغ بود اون خودش و فامیل ما معرفی کرده بود واسه همین دیگه کمتر بهم گیر میدادن البته از دست انگلوک کردنها و بوسه ها و حرفهای عاشقانه زدن خلاصی پیدا نکرده بودم.
بخاطر طرفداری ازم بد جور به دلم نشسته بود دیگه باهم رفیق شده بودیم باهاش بیرون میرفتم تفریح میرفتم ولی اون مواظب بود که کسی ما رو با هم نبینه.
واحد ما و اونا طبقه آخر یه ساختمون 4 طبقه بود رفتیم رو پشت بوم کنار هم نشسته بودیم و برای اولین بار بعد از اینکه لپای سفیدم و بوس کرد خیره شد توی چشمام که برق عجیبی تو چشاش دیدم یهو با یه صدای لرزون گفت پویا جون عاشقتم از خجالت سرخ شدم نمیدونستم چی بگم دوباره بوسم کرد و گفت تو منو دوست نداری ایندفعه با اته پته گفتم تو تنها دوست منی من آرزوم که دوستیمون ادامه داشته باشه ولی علی جون میدونی که هر کی میخواد باهم دوست بشه بخاطر خودم نیست و میخواد با من… که علی حرفم و برید و گفت درست میگی ولی اگه با من باشی نمیذارم چنین اتفاقی برات بیفته (راست میگفت چون اون 3بار منو از محلکه نجات داده بود ) آخه میدونی تو خوشکلی واسه همین خیلیا دوست دارن باهات سکس کنن ولی خودت میدونی اگه این اتفاق بیفته واسه اینکه جلوی بچه های محل پز بدن تمام ماجرا رو لو میدن اون وقت میشی کونی محله!وقتی داشت این حرفا رو میزد سرخ شده بودم با خجالت بهش گفتم تو چی؟ یه نگاه بهم کرد و گفت منم دوست دارم ولی اگه خودتم بخای و دوست داشته باشی و بین خودمون بمونه کاری میکنم که از کردت پشیمون نشی خودت میدونی تا حالا چند بار باهات تنها بودم و میتونستم هر بلایی سرت بیارم با تهدید وادارت کنم که واسه من باشی درسته؟
با سر جوابش و دادم وگفتم تو که میگی دوسم داری بازم میخوای منو بکنی؟ یه دست روی سرم کشید وگفت تو هنوز بچه ای ودرست نمیفهمی وقتی دوست داشتن زیاد باشه آخرش به سکس میکشه من همجوره هوای تو رو دارم تو هم با زیباییات به من حال میدی خلاصه اون روز با این جور حرفها اینقدر رفت رو مخم تا تونست راضیم کنه
همین که رفتیم تو اتاقش از پشت بهم چسبید و زانوش و خم کرد تا کیرش روی کونم قرار بگیره با لباش گردنم و میبوسید و بزرگ شدن کیرش رو روی کونم حس میکردم یه حس جالب پیدا کرده بودم برمگردوند با لبخند بهم گفت مشکلی که نیست گفتم راستش و بخوای ازاین میترسم که به کسی بگی خوابید رو تخت و منو رو خودش کشید گفت ببین پویا جون تو بد جور تو دل من جا گرفتی مطمئن باش اگه تو به کسی نگی من که اصلا واسه اینکه حالا حالا میخوامت وشروع کرد لب پایینیم و خورن بوسه های عمیق از لبم گرفتن بعد چند دقیقه منو از رو خودش بلند کرد تیشرتم درآورد بعد از دیدن بدن یه جون بلند گفت وای پسر تو چه بدنی داری سر سینه هات چه سرخه چه پوست نرم وسفیدی داری دوباره شوروع به لب گرفتن کرد ویواش یواش با بوسه های نرم پایینتر میومد وقتی دستاش ولبش بدنم و نوازش میکرد…
کم کم منم خوشم میومد که بدنم یه نفرو اینطوری حشری کرده تو همین فکرا بودم که دیدم داره شلوار گرمکنم و شرتم و با هم پایین میکشه کامل بیرونشون آورد حالا دیگه لخت لخت بودم وقتی نگام کرد سرخ سرخ شده بودم که اون گفت حالا نوبت توئه منو لخت کنی با کمک خودش این کار وکردم یه بدنی که تازه مو درآورده بود ویه کیر بزرگ که برای اولین بار میدیدم این بار منو خوابوند رو تخت و کیر کوچیک منو با دستش میمالید و یهو شروع کرد برام ساک زدن تعجب کرده بودم اما بیشتر از اون داشتم حال میکردم که انگشتشو روی قاچ کونم کشید وقتی روی سوراخم رسید کمی فشار داد حالم چندبرابر شد آه واوهم در اومد علی هم وقتی دید حال کردم چند دقیقه همینجور ادامه داد و بعد بلند شد و با جون جون گفتن بوسیدم و گفت حالا نوبت توئه ساک بزنی با ناز گفتم آخه من که بلد نیستم که دستش رو روی سرم گذاشت و فشار داد سمت کیرش و کفت اول چندتا لیس بزن تا بهت یاد بدم کیرش وبا دستم گرفتم داغ بود بزرگ سرش لیس زدم چند تا لیس دیگه از پایین به بالا زدم مزه خاصی نداشت فقط کمی گرم بود با راهنمایی علی سرش رو یواش داخل دهنم کردم یه ده مین براش ساک زدم که از نفساش و جون جون کردن و قربون صدقه هاش معلوم بود که خوشش اومده کیرش از دهنم بیرون کشید گفت کافی حالا رو شکم بخواب تا شروع کنیم
قبلا در مورد کون کردن یه چیزایی شنیده بودم و میدونستم دادن درد زیادی داره وقتی داشتم رو شکم میخوابیدم بهش گفتم اگه اینو بکنی تو جر میخورم علی با خنده گفت مگه قرار نشد تا آخر با من باشی گفتم آره گفت پس نگران نباش این کیر هنوز واسه سوراخت زوده اگه بچه خوبی باشی یواش یواش داخلت میکنم فعلا باید در مالیت کنم تا سوراخت جا باز کنه صورتش و نزدیک کونم کرد بعد از یه قربون صدقه حسابی و تعریف و تمجید نفسش به کونم خورد و لپای کونم بوس کرد و مثل اینکه نقطه ضعفم رو فهمیده با سر انگشتش دور سوراخم و نوازش کرد که آخ منم در اومد همه بدنم مور مور میشد کیرم شق شق شده بود که یدفعه سوراخم گرم ولیز شد داشتم دیوونه میشدم برگشتم دیدم علی داره سوراخم و میلیسه واقعا از این کارش لذت بردم و صدای آه واوه من اتاق و گرفته بود بعد بلند شد و روم دراز کشید گرمی کیرش رو لای پام احساس کردم بوسم میکرد میگفت خوشت اومد خوشکله با سر علامت مثبت دادم دوباره رفت سراغ کونم لای کونم را از هم باز کرد و دو تا تف غلیظ روی سوراخم انداخت کیرش را هم تف مالی کرد من هم درای این بین سرم را برگردانده بودم تا ببینم میخواهد چه کند که بهم گفت نترس برگرد
کیرش را چند بار بین قاچم بالا و پایین کرد گرمی کیرش را بخوبی حس میکردم بعد از چند بار تف مالی کیرش را روی سوراخم میکشید کمی فشار میداد این کارش دوباره لذت فراوانی به من داد وصدای آه و اوه من با جون جون گفتن او فضا را پر کرده بود بعد از 20مین بهم گفت پاهایت را جفت کن لای پایم و کیرش را تفی کرد و بعد از چند مین نفسهایش در گوشم تند تر شد و لای پام گرم وخیس شد آبش را با دستمال کاغذی پاک کرد و به من که برای اولین بار میدیدم نشان داد این اولین بار بود که علی منو کرد و تا الان که به دانشگاه میروم ادامه داره دیگه سوراخی بهش میدم از گی بودنم راضیم آخه علی معشوقه خوبی تو این 8 سال به هم خیانت نکردیم چیزای زیادی از علی یاد گرفتم اگه با اون آشنا نمیشدم یه کونی هرجایی میشدم مثل خیلی از بچه خوشکلهای محله که میبینم چه زندگی سختی دارن و همه میخوان ازشون سو استفاده بکنن..
بعد از سکس اول با علی اون چند بار دیگه باهام سکس کرد و همیشه موقع سکس من و راهنمایی میکرد که چطور اطرافیام و حشری کنم و تا لبه چشمه ببرمشون و تشنه برشونگردونم و چطور ازشون پول تلکه کنم که داستانای قشنگی داره اگه دوس داشته باشید براتون مینویسم
سلامتی بچه خوشکلای ایران که به خاطر فقر فرهنگی شدن قربانی
نوشته: آزارگاتا
داستان سکسی
اگر از داستان لذت بردید برای ما نظر ارسال کنید
دیدگاهتان را بنویسید