این داستان تقدیم به شما
با سلام به همه دوستان
میخوام اینجا قسمت دوم خاطرمو بگم تو خاطره اول نوشتم که سعیده خواهر زنم اومد خونمون و شد اونچه باید میشد…
بعد سکس اون روزمون خانومم اومد و با سعیده رفتن خرید بعد اون روز تقریبا یه دو هفته ایی سعیده رو ندیدم که یه شب که خونه داشتیم شام میخوردیم که تلفن زنگ خورد سعیده بود یه خورده با خانومم صحبت کرد خانومم هی میگفت باشه باشه حتما میایم و از این حرفا بعد که تموم شد حرفاش گفتم چی میگفت که گفت فردا قراره اساس کشی کنن گفت اگه میتونید بیاید کمک منم الکی یخورده غر زدم که ای بابا یه جمعه میخواستم بخوابمو این حرفا ولی تو کونم عروسی بود….
صبح راه افتادیم اونجا وقتی رسیدیم مادرزنم و سعیده و باجناق کیریم اونجا بودن دخترشونم فرستاده بودن خونه مادرزنم که تو دست و پا نباشه بعد سلام و علیک قرار گذاشتن که من و سعیده و باجناقم بمونیم بقیه برن واسه یخورده تمیز کاری ما هم بمونیم واسه یخورده جا به جایی وسایل مادر زنم با خانومم که رفتن ما هم اماده شدیم که کار کنیم سعیده ام که هر وقت فرصت پیدا میکرد هی عشوه میومد و کیره منو بلند میکرد که تو یه فرصت مناسب جوری که اون اوسکل نفهمه اروم بهش گفتم اینطوری نکن لامسب کیرم بلند میشه تابلو میشیم…
یه چهل پنجاه دقیقه ایی میشد که رفته بودن که زنگ زدن کلید در ورودی خونه تو قفل شکسته و باز نمیشه خداییشم موقع رفتن سعیده گفته بود مراقب باشید کلید یخورده شکستگی داره وقت نشده بدیم بسازن از روش…
خلاصه بعد حرف زدن سعیده به رضا (باجناقم) گفت برو یه کلید ساز ببر درستش کنه درو و شروع کرد غر زدن که چند بار گفتم درستش کن بعد یهو این رضای جاکش گفت مسعود تو میتونی بری اونجا منکه جا خورده بودم گفتم که من که بلد نیستم که یهو سعیده گفت تو چقد کون گشادی خودت برو این بنده خدا لطف کرده اومده کمک تو سو استفاده میکنی منم واسه اینکه تابلو نشه گفتم که مشکلی نیست و از این حرف ولی سعیده پاشو کرد تو یه کفش که خوده رضا باید بره منم که میدونستم این همه اصرارش واسه چیه دیگه حرفی نزدم و رضا رفت…
بعد اینکه رضا ماشین و از پارکینگ در اورد و رفت (سعیده از پنجره امارشو میگرفت ) اومد درو از پشت قفل کرد کلیدم گذاشت روش موند گفتم چیکار میکنی یه موقع بر میگرده تابلو میشیم اش نخورده و دهن سوخته میشه ها که گفت کی گفته اش نخوری بخور عشقم زیادم بخور فدای اون کیرت بشم کلی دلمو صابون زده بودم واسه تنها شدنمون منو میگی کیرم زارت راست شد که سعیده اومد جلو از رو شلوار کیرمو گرفت یه لب اساسی داد و رفت سمت اتاق از تو اتاق داد میزد شوهرم عشقم یه چایی واسه خودت بریز منم الان میام منم رفتم تو اتاق که دیدم داره تو کیسه لباساش دنبال یه چی میگرده گفتم عزیزه من الان وقتش نیست رضا شک کنه برگرده بیچاره میشیم که گفت اون گوه خورده میدونه اگه بخواد الکی برگرده بیچارش میکنم منم که دیگه طاقت نداشتم رفتم کنارش نشستم و شروع کردم مالیدنش که گفت فدات بشم که همیشه شهوتی هستی یه کوچولو صبر کنی در اختیارتم برو یه چایی بخور تا منم بیام منم یه بوسش کردم و گفتم فدای این کس طلا بشم که میدونه شوهرش شهوتیه و یه بوسش کردم و اومدم تو اشپزخونه از کتری برقی یه چایی ریختم و رفتم رو مبل نشستم که دیدم صدای شر شر اب میاد فهمیدم خااانوم رفته حموم بعد چند دقیقه صدا قطع شد صداش کردم که چیکار میکنی رفتی حموم تو این گیرو دار که داد زد الان میام کیر طلا واااای که چقد این سعیده شهوتیه گفتم بابا داد نزن همه فهمیدن که گفت به کوووووونم بزار بفهمن میخوام کسسسسسس بدم …..
وااااای دیگه کیرم داشت مشکست اینقدر فشار اورده بود به شلوارم ….
چایی رو داشتم میخوردم که یهو دیدم از اتاق اومد بیرووووووون
وااااویلا یه شرت و سوتین ست صورتی تنش بود اومد جلو در اتاق وایستاد یه عشوه خرکی اومد و گفت میپسندی …..
سر تا پاش و یه نگاه انداختم و گفتم تو که منو کشتی با این بدنت عشششششقه من من کی باشم که بپسندم
یواش یواش اومد جلوم زانو زد رو زمین و گفت تو عشق منی شوهره منی همه کسمی اگه خواهرم نبود طلاق میگرفتم که همیشه بهت کس و کون بدم تو کیر طلای سعیده هستی فدات شم ….
تو حرفاش دستاشو از رو شلوار گذاشت رو کیرمو شروع کرد مالوندن منم یخورده خودمو دادم جلو تر که راحت بماله واسم یه خورده که مالید شروع کرد کمربندمو باز کردن کمکش کردم تا اینکه شلوارم و دراورد و شروع کرد از رو شرت بوسیدن کیرم که گفتم سعیده وقت نیست بجمب فدات شم شرتمو سریع در و سر کیرمو کرد تو دهنش وااااای اتیش بود تو دهنش منم سریع تیشرتمو در اوردم و لخت شدم دیگه سعیده ام کل کیرمو میخوردش منم موهاشو جمع کردم تو دستمو شروع کردم تو دهنش اروم اروم تلمبه زدن وای که چه حالی داشتم سعیده ام فقط نفس نفس میزد بعد یکی دو دقیقه گفتم عشقم نیخوای منو از اون کس و کونت بی بهره بذاری بسه دیگه که سرشو اورد بالا و گفت اخه سیر نمیشم که کیرت خوشمزه ترین کیییییییییره دنیاست منم گفتم مال خودته عشقم ولی الان وقت نداریم فدات شم.
از رو مبل بلند شدم هدایتش کردم رو مبل نشست خودمم نشستم جلوش پاهاشو گذاشتم رو شونه هامو شروع کردم روناشو لیسیدن اوووووف کسشو شیو کرده بود مثل یه تیکه هلو شده بود همینطور که روناشو میخوردم یه خورده خودشو داد جلو با دستش سرمو فشار میداد سمت کسش که سرمو کشیدن عقب گفتم من دیگه دوس ندارم کستو بخورم سعیده حالم بد میشه خیلی جدی گفتم بهش……
یه لحظه دیدم هنگ کرد یخورده مِن مِن کرد و خیلی اروم و ناراحت گفت باشه هر جور دوسداری که از روناش گرفتم و کشیدمش سمت خودم حمله کردم سمت کُسش و شروع کردم مثل وحشیا خوردن همینطور که میخوردم با دستام سینه هاشو شروع کردم مالیدن که دیگه از آه آه کردن شروع کرده بود به جیغ زدن…..
آاااااااااخ بخورش
واااااای میخوااااااام آااااخ بخور کُسمو واااااای مسعود کییییییر میخوام وااااای کسم کیییییرتو میخواد
سریع پاهاشو از رو شونه هام برداشتمو خوابیدم رو یه تیکه قالیچه جلوی مبل خودش فهمید که باید بیاد بشینه رو کیرم
من که خوابیدم از رو مبل بلند شد اومد وایستاد جلوم بعد چرخید و کونشو کرد سمتم و خم شد وااااااای که چه صحنه ایی بود سرپا خم شده بود و کُس و کونشو نشونم میداد منم کیرم و میمالیدم بعد همونطور عقب عقب اومد و اروم نشست رو کیرم …..
جووووون کونش سمت من بود و رو کیرم تلمبه میزد و داد وفریاد میکرد
یه خورده که تلمبه زد کونش با دستام بالا نگه داشتم جوری خودم بتونم تلمبه بزنم و شروع کردم مثل فنر تلمبه زدن توش
دیگه صدای تلمبه هام با صدای جیغ زدنای سعیده قاطی شده بود
جوووووون بززززن ببببززززن کُسمو پارش کن جون بُکن منو واااااای مسعود کیرتو میخوام بکن ببببببککککککن
که یهو یه جیغ زد و ارضا شد و کامل نشست رو کیرم بد جوری ارضا شده بود دیگه نا نداشت بشینه اروم کمکش کردم خوابید کنارمو شروع کردم لباشو خوردن که یخورده حال بیاد
بعد که یخورده حالش اومد سره جاش گفتم خوبی فدات شم گفت از این بهتر نمیشه مررررسی کیر طلای من بد جور کف کرده بودم حالا نوبته توء ارضا شی ولی باید بریزی تو کُسم گفتم اخه گفت اخه نداریم چون دوس داری از کون بُکنیم از کون میکنی ولی میریزی تو کسم منو میگی کف کردم گفتم از کجا میدونی الان کونتو میخوام بکنم گفت ای بابا جندتو دسته کم گرفتی….
من دیگه شاخ دراورده بودم….جندم….
فهمید جا خوردم که بلند شد و گفت اره من جنده توام میخوام همه بفهمن من جنده مسعودم که گفتم اروم یواشتر همه همسایه ها فهمیدن که گفت پس پاشو خودش زودتر رفت سمت اشپزخونه دستاشو گذاشت رو اُپن و قمبل کرد سمت من
زود باش دیگه سوراخ کونم میخواره کیییییر میخواد میفهمی کییییییر
بلند شدمو سریع رفتم پشتش گفتم چشم جنده خانوم الان کووووونتم میگائم جررررت میدم جنده جووووون
اروم سره کیرمو گذاشتم دم سوراخشو هل دادم توش
تا سره کیرم رفت تو کونش گفت آااااااخیش کیر تو کونمه جوووووون بکنش مسعود بکن این کونه منو واااااااای ارررررره من جنده ام بکن لعنتی بکککککککن
منم از دو تا کَپَلاش گرفتم و مثل چی تلمبه میزدم جوری تلمبه میزدم که هر دفع سی سانت عقب جلو میشد
تاااااااااپ تاااااااپ فقط فکرم تو کردن کونش بود هر چند تا تلمبه ام یه چَک میزدم رو کونش قرمزه قرمز شده بود
سعیده ام که فقط التماس میکرد ببببکن مسعود بکن توروخدا پاااااارم کن جوووووون دارم به عشششششقم کوووووون میدم واااااای بکن مسعود بکن للللللللعععععععننننتتتی بکن منو بکککککن جندتو بکن مسعود واااای دیگه ابم داشت میومد کسکش خوب میدونست چیکار کنه که شهوتم صد برابر بشه دیگه نزدیکای اومدنم بود که از کونش در آوردم و کردم تو کسش تا کردم تو گفت اااااااخ جووووون فددددااااای این کیر بششششم آاااااخ جووووون جای کیرت همینجاست بکن فدای این کیر بشم من جوووون بکنش منم یه چند تا وحشیانه تلمبه زدمو کل ابمو خالی کردم توش
اوووووف سوختم مسعوووود جووووون چه داغه وااااای میخوام باز کیر میییییخوام بلندش کردم و چدخوندمش سمت خودم و لباشو خوردم بعد که لباشو خوردم گفتم عشقم برو لباساتو بپوش دیگه الاناس که ماشین و کارگرا بیان…..
اونم گفت چشم عشقم فدای اووووون
کییییییییییرت
داستان سکسی
اگر از داستان لذت بردید برای ما نظر ارسال کنید
دیدگاهتان را بنویسید