سلام من شاهین هستم 20 سالمه لاغرم قدم 180در کل صورت قشنگی دارم
این داستان برام تازه اتفاق افتاده که براتون مینویسم اگه غلط املایی داشتم به بزرگیتون ببخشین
داستان ازونجایی شروع شد که دو سه سال پیش دختر خاله ام که اسمش مریمه قدش کوتاست سفید و کمی تپله با خالم اینا اومدن خونمون چون عید بود من تیپ زده بودمو خیلی چشمه دختر خالمو گرفته بودم اون روز گذشتو چند روز بعد بهم اس داد که خیلی دوسم داره و این حرفا خالم اینا بیرون از شهرستان بودنو واسه تعطیلات میومدن پیشمون از دفعه بعد دیگه نگاهم نسبت به مریم عوض شده بود چون خیلی سکسی بود خودش اصن در مورد سکس حرف نمیزدیم وقتایی که میومدن شهرستان قرار میزاشتیم میرفتیم بیرون ی روز رفتیم دریا که برای اولین بار لباشو خوردم وای که چقد شیرینو گرم بود منو نگام کردو اونجاکه خیلی خلوت بود دوباره لباشو چسبوند به لبام منم دسمو گذاشتم رو رونش یکم بردم بالاتر که گفت ول کن شاهین اینجا شلوغه گفتم شلوغ نباشه مگه میزاری؟ گفت قبلا به سکس باهات فکر کردم داشتم بال در میاوردم گفتم زودتر میگفتی دیگه دیوونه بعدم دیگه گفتیمو خندیدیم اون روز گذشت تا ما که همش خونه مامانبزرگم جمع میشدیم جمع شدیم همه برنامه میچیدن برای بیرونو بازار منم با پسردایی هامو دختر دایی هامو دختر خالم تو اتاق دیگه بودیم میگفتیمو میخندیدیم که ی دفعه گفتن یکی بره بستنی بخره و نوشابه و اینا برای شام منو مجبور کردن برم چون تو پسرا از همه کوچکتر بودم گفتم حداقل یکی بیاد باهام دختر خالم گفت من میام بریم گفتم باشد رفتیم تو ماشین راه افتادیم دختر خالم گفت یادته دریا بهم چی گفتی؟ گفتم مگه میشه یادم بره گفت یه جای خلوت پیدا کن بریم من دیگه طاقت ندارم گفتم باشه چون خونمون به خونه ی مامانبزرگم نزدیک بود بردمش اونجا تا رفتیم تو اتاق کیرمو از رو شلوار گرفت لب گرفت ازمو کیرمو میمالید منم که داشتم میترکیدم بهش گفتم وقت نداریم زودتر گفت چششششم رفت سراغ کیرم از نه من حرفه ای بودم نه اون ولی برام ساک میزد با اینکه دندوناش داشت داغونم میکرد ولی خوب بود منم بلندش کردم لباساشو دراوردم خیلی سفیدو نرم بود در حدی که وقتی دست میزدی جاییشو جاش میموند کسشو براش لیس زدم چقد خوب بود اونم آه میکشید اینقد براش خوردم که کسش خیس شد کاملا سینشم خیلی نرم بود و ی نوک ریز داشت بلند شدیم چون زیاد بلد نبودم برش گردوندمو روش خوابیدم چون پرده داشت کونشو میخواستم بکنم میگفت شاهین میترسم آروم بکنیا منم که داغ کرده بودم چیزی نگفتم خیلی تنگ بود خیلی ولی هر جور بود با روغنو توف و اینا کردم تو تا نصفه بیشتر نرفت آخرم یکم کردم دیدم فایده نداره بلند شد و مثه آخر فیلما جلوم زانو زدو شروع کرد به ساک زدنو جق زدن برام که آبم داشت میومد گفتم کجا بریزم گفت تو دهنم یکم که ریختم تو دهنش یه عوق زدو رفت سمت روشویی بقیشم همش ریخت رو فرش زود لباساشو براش پوشیدم چند تا لب گرفتیم رفتیم اونجا تازه یادمون اومد که واسه چی رفته بودیم بعدم که رفتیم خونه کلی دعوا بود که کجا بودیمو اینا که بخیر گذشت تا الآنم باهم رابطه داریم ولی دیگه فرصت سکس نداشتیم هر چند که سکسم نبود اون ولی به هر حال …
🌐بزرگترین کانال داستان سکسی
✔️ داستان سکسی
دیدگاهتان را بنویسید