این داستان تقدیم به شما

سلام داستانی که میخوام براتون تعریف کنم بر میگرده به دوم راهنمایی که تازه شهوت این چیزا رو داشتیم من ۱۴ سالم بود و لاغر یکم سیاه و خیلی کون بچه هارو انگشت میکردم یک پسری بود به اسم مسعود بچه ی کلفت همسایه مون بود البته کلفت همسایه مون هم خودش ۳۹ سال داشت و خیلی جنده بود چند بار کونشو ناز کردم مسعود پسری سفید با پوستی شفاف و صاف بدون یه لک و بدون مو چشمای مشکی فکر کنم نرم بود آخه زیاد نمیزاشت صورتشو دست بزنم ولی من عاشق صورتش بودم و پاهاش که وقتی جوراب پاش نبود و کفش هاشو ببرون میکرد پاهاش رو باید میبوسیدی اوههه حالا وحید از من مسعود جان ۱ سال کوچک تر بود کونی مدرسه بود خوشگل و خوشتیپ گشاد بود پوست سفید با لبای صورتی لاغر بود دست های زنونه داشت همیشه تمیز بود اون پسر صاحب کار مادر مسعود بود البته من وحید رو انگشت و حتی بهش فکر بد نداشتم و همیشه ازش طرف داری میکردم آخه برادر شیری هم بودیم و من اونو مثل برادرم دوست داشتم ولی تا اون روز جمعه بود و باید مادر مسعود میرفت و خونه ی وحید اینا رو تمیز میکرد ولی مریض بود برای همین مسعود اومد و به مادر وحید خبر داد و سمیه خانم مادر وحید با مادرم با هم رفتن عیادتش ولی مسعود موند تا کارای مامانشو انجام بده و از من خواست اگه میشه بهش کمک کنم چون سوسول بود نمیتونست کاری رو درست انجام بده منم از خدا خواسته قبول کردم با خودم گفتم بد نیست یه کونی امروز بکنیم رفیتم تو خونه در رو قبلا ماور وحید باز کرده بود رفتیم داخل وحید رو مبل جلوی تلوزیون خواب بود بودش ما هم شروع کردیم به پاک کردن وسایلا منم رفتم میز رو که وحید کنارش خوابیده بود رو دستمال کشیدم که دستم خورد به کون مسعود یعنی کل ذهنیتم بهش عوض شد و خواستم بکنمش و رفتم پشتش خوابیدم

 
مسعود که این صحنه رو دید اومد به من گفت اگه بزارم پشتم بخوابی میزاری وحید رو دست مالی کنم گفتم آره و مسعود لخت شد گفتم کل شلوارتو در نیار تا نیمه درش بیار و لباستو هم کلا در نیار سلیقه من همینه دیگه کیرمو که شق نکرده بود تکون دادم تا بلند شد آخه زیاد به وحید چیز نداشتم و برا همین شق نشده بود ولی رفتم کیرمو کردم کون مسعود جونم کس کش عجب چیزی بود یواش یواش سریع تر شدم تا مث سگ کردمش در حین کار صورتشو بوس میکردم بالا تر از زانو شو اسمشو نمیدونم از پشت گرفته بودم بهش ضربه میزدم که وحید اومد شکه شدیم ولی مسعود گفت ادامه بده ادامه دادم وحید اومدم از جلو کیر رو تو کونش کرد و گفت من از اول بیدار بودم و از تو انتظار نداشتم که بزاری مسعود منو بکنه ولی من بهش میدم حالا من مسعود میکردم مسعود وحید رو مسعود گفت بسه دیگه کونم داره میسوزه گفتم نه عشقم تازه شروع کردم و لپ های صورتشو ناز کردم کیرمو در آورد و کیرشو هم از وحید جون با من لب گرفت و دوباره کیرمو توکونش کرد و به وحید گفت تو هم کیرتو داخل کونم کن دو کیر تو کونش بود با من لب میگرفت و من بوسش میکردم لپ هامو نو بهم میچسبوندیم و میکردمش عجب کیفی داشت مسعود داشت بی هوش میشد و شد ولی هنوز ما اونو میکردیم قبلش من قرص خورده بودم ولی وحید رو نمیدونم مسعور عین یه دختر شده بود و ما اونو بیهوش شده میکردیم عجب حالی میدهد وحید ترسید ولش کرد ولی کیر مسعود رو گرفت تو کونش کرد و خودش تلمبه میزد منم مسعود بد بختو رو بوس میکردم کلا از حال رفته بود و من گفتم بس کنم ولیروقتی پاهاشو دیدم خنوز بد تر ادامه دادم و بهش فش میدادم و .. مسعود به هوش اومد و وحید رو کرد منم هنوز اونو کونم سرخ بود و مسعود داشت گریه میکرد که بسته غلط کردم ولی من اونو میکردم تا ارضا بشم و عقب جلو میکردم تا مسعود گفت اگه الان ولم کنی هر روز بهت میدم و منم ارضا شدم و بس کردم از این به بعد هر روز کون میداد

داستان سکسی

اگر از داستان لذت بردید برای ما نظر ارسال کنید


دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *