این داستان تقدیم به شما
سلام
اسم من میناست و قدم ۱.۶۸ و وزنم ۶۵ کیلو با پوست سفید و اسم عشقم حمید ما تو دو تا شهر با فاصله زیاد زندگی میکنیم دیدارامون دو سه ماه یک باره البته اونم دلایل خودشو داره یه روز که من رفتم پیش عشقم بعد از کلی استرس و دوری و درموندگی واسه پیدا کردن یه تیکه جای دنج واسه بودن کنارعشقم بلاخره موفق شدیم یه خونه رو اجاره کنیم و تصمیم داشتیم اون روز حتما هر طوری شده با هم باشم از قبل کلی باهم حرفهای سکسی زده بودیم و جفتمون حشری بودیم البته هم من عاشق سکس سه نفره ام هم عشقم عاشق اینه من از تنم لذت ببرم و جلوی اون کس بدم که قبلا هم این اتفاق افتاده برامون بلاخره با هزار مصیبت خونه جور شد و من از یک شهر دیگه به سمت عشقم پرواز کردم دل تو دلم نبود که امروز قراره بعد کلی وقت با عشقم باشم همین که قدم به اون خونه گذاشتیم دیگه نتونستیم تحمل کنیم و همو بغل کردیم و میخواستیم بی قراریا و دلتنگیامونو با بغل سفت و بوسه رفع کنیم نفس کممیاوردیم ولی نمیتونستیم دل بکنیم تمام حسای زنونم بیدار شده بود همه سلولای بدنم خواستنشو فریاد میزد دلممیخواست تو وجودمحسش کنم و با اون یکی شم اونم بی قرار تر از من بود دیگه طاقت نیاوردیم باهم پا به اتاقی گذاستیم که قرار بود یکی شیم لباسای همو دراوردیم به جون بدن هم افتادیم به شدت تمام تنمو میخورد و لیس میزد منم از شدت شهوت فقط فریادای خفه میزدم من عاشق کص لیسیاشم عاشق سکس کردن عشقم هیچوقت پیش نیومده که ارضا نشمبا اون بعد حالت 69 شدیم من اونو میخوردم اون منو انقدری منو لیس زد و با انگشتش با کسم و چوچولم بازی میکرد که بار اول همونجا ارضا شدم دیگه طاقت نیاوردیم که وسط پام کیرشو با کسم تنظیم کرد و فشارش داد توم حدودا دو سه ساعت باهم سکس کردیم از عقب و جلو بعدش برا اینکه حالمون جا بیاد یه خورده کنار هم دراز کشیدیم که عشقم گفت اعتراف کن چیکار کردی که بهم نگفتی (البته موقع سکس از پشت بهم گفت کیر کی رفته تو کونت انگار گشاد شده که من اول قسمش دادم ناراحت نشه که براش تعریف کنم چی شده ) منم شروع کردم تعریف که یه بار تو دعوامون که من خیلی نیاز داشتم و گفتم بیا سکس چت و اون زد تو ذوقم و یه دعوا راه انداخت منم از شدت خواستن و لج با یه نفر که قبلا تو نت باهم اشنا شده بودیم و یه بارم سکس داشتیم تماس گرفتم قرار شد خانومش که رفت شهرستان باهام هماهنگ کنه چند روز بعدش خبر داد که خانومش نیست میتونیم ساعت ۵ همدیگرو ببینیم که تا یه مسیری اومد سراغم .
منم که از شدت شهوت زیاد دل تو دلم نبود اونم که یه پسره سبزه قد بلند خوش قیافه با وزن حدودا ۹۵ کیلو بود به سمت خونشون حرکت کردیم و با استرس وارد اپادتمانشون شدیم ولی این سری بر خلاف سری اول استرسش کمتر بود همون دم در منو بغل کرد و شروع کردیم به بوسیدن و لب گرفتن و باهم به سمت پذیرایی رفتیم من مانتو و شالمو دراوردم و اون برای پذیرایی کردن به اشپزخونه رفت و با شیرینی و نوشیدنی برگشت کنارمنشست و منو کشید تو بغلش بوسه هاش از سر و صورتم شروع شد منم بدجوری تو کف بودم البته همش به این فکر میکردم اگه عشقم بفهمه من تو بغل یکی دیگه ام الان چی میگه ناراحت میشه یا دوست داره یا خیانت کردم ولی همه این حوادثو از چشم خودش میدیدم که حاضر نشد حتی در حد یه سکس چت باهام باشه واسه همین اینبار بر خلاف سری قبل لب گرفتم ازش دلممیخواست حالا که هستم کامل باشم و با تمام وجود بدم بعد دستمو گرفت منو با خودش به اتاق خواب برد همون حین رفتن تیشرتمو دراورد بعد من رو تخت نشستم اونم دراز کشید کنارم و منو کشید تو بغلش مالیدنا و بوسیدنا و لیس زدنامون شروع شد خودشو انداخت روم و گردنمو لیس میزد، سینه هامو چنگ میزد و لیس میزد گازای ریز ریز از نوک سینه هاممیگرفت رفت سمت شکمم شلوار و شورتمو دراورد رفت بین پاهام و شروع به لیسیدن کسم کرد و با یه دستش با چوچولم بازی میکرد و با زبونش منو بیشتر تحریک میکرد زبونش داخل کسم میکرد و باهاش تلمبه میزد من از شدت شهوت زیاد سرشو بیشتر به خودمفشار میدادم دلم میخواست جای زبونش الان کیرش اون تو باشه که گفتش نوبت توعه منم هولش دادم رو تخت ونشستم رو شکمش شروع به بوسیدن لباش کردم و گردنشو گوشاشو لیسیدم بعد سینه هاشو که قد یه دختر نوجون بودو چنگ میزدم و اومدم پایین رو شکمشو یه لیس زدم رفتم سر اصل مطلب کیر شق شده اش که چشم افتاد به کیرش که پشماشو نزده بود دیدمش دلم نمیخواست بخورمش ولی فقط در حد چند تا لیس اونم جاهای رو که مو نداشت بعد سوراخ سر کیرشو با زبون به بازی گرفتم دور کلاهکشو لیس میزدم دیگه تحمل نداشتم کیرشو میخواستم گفت 69 شیم گفتم اره رفت سمت کسم کاراشو دوباره تکرار کرد ولی این سری دیونه ترممیکرد انگشتشو تو کسم بود و با زبون چوچولمو میخورد و لیس میزد اهههههه و اووووفم در اومده بود دیگه نمیتونستم تحمل کنم دلممیخواست کیرشو تو کسم حس کنم همونجا بود که بار اول ارضا شدم بهش گفته بودم یه چیزی بگیره که زود ارضا نشه اونم کاندوم تاخیری گرفته بود بلند شد کاندوم زد رو کیرش بعد اومد روم خیمه زد بی صبرانه منتظر بودم کیرشو وارد کسم کنه دراز کشیدمپاهامو گذاشت رو شونه اش و کیرشو کرد تو کسم اوووووف تو کف کیر بودم شروع کرد به تلمبه زدن و تعریف کردن از کس تنگم که شوهرت تورو نمیکنه که اونقدر تنگی کوفتش بشه چرا مال من نیستی هر روز جرت بدم تو جنده ی منی عزیزم اونم که کیرش نه بزرگ بود نه کوچیک متوسط بود منم زیر کیرش ازش میخواستمجرم بده پارم کنه تلمبه هاشو بیشتر میکرد و محکمتر میزد تا باهم ارضا شدیم اومد کنارم دراز کشید خسته شده بودیم یکمکه حالش جا اومد رفت نوشیدنی اورد خوردیم گفت امروز میخوام جرت بدم که نگی من زود میاممیخوام پارت کنم که سیر شی از دادن رفت توالت خودشو تمیز کرد اومد گفت یکم زبون میزنی شق شم دوباره بکنمت یه کم سر کیرشو لیسیدم یکم همدیگرو بوسیدیم که شق شد و کاندومو زد و گفت میخوام کستو پاره کنم بعد گفت حالت داگی شو کونتو قمبل کن کیرشو دوباره کرد تو کسم منم سیر مونی ندارماز دادن باز میخواستم و منم خودم اون زیر چوچولمو میمالیدم اونمبا شدت تلمبه میزد تو کسم تا باهمارضاع شدیم خسته و بی جون کنار هم دراز کشیدیم از زندگیش میگفت از مشکلات جامعه از اینکه دلش میخواد از ایران بزاره بره
بعد کلی حرف زدن گفت ولش منو کشید تو بغلش لپمو بوسید
بدنمو نوازش میکرد و دست میکشید سینه هامو فشار میداد و لیس میزد دستشو برد بین پاهام که من دوباره داغ کردم ودلم میخواست باز حسش کنم تو وجودم منم دستمو رو بدنش نوازشوار میکشیدم لباشو میبوسیدم گردنشو لیس میزدم نشستم براش کیرشو مالیدم لیسش میزدم به امید اینکه شق شه بتونه کونمو فتح کنه تا دوباره کیرش شق کرد این سری گفت میخوام از کون بکنم من رو لبه تخت داگی موندم اون رفت پایین تخت کونمو اول با انگشت بازش کرد منم عاشق کون دادن بعدش که اومد کیرشو بکنه تو کونم که هر کاری کرد نمیرفت گفتم چربش کن وازلینو برداشت رو کیرشو چرب کرد یدفعه زد تو اولش درد داشتم خیلی وقت بود از عقب سکس نداشتم ولی بعد اینکه راهشو باز کرد اتوبان کونم دوطرفه شد درد ولذتشو باهم دوست داشتم به قول عشقم کون که میدم چشامخمار میشن پر از نیاز وخواستن بعد ده دیقه ابش اومد و گفت کجا بریزم وگفتم همون تو اونم خودشو خالی کرد.بعدش همون مدلی روم ولو شد منم دراز کشیده زیرش جون تکون خوردن نداشتیم بعدش چند دقیقه استراحت و خودمو شستم و دوباره ازم پذیرایی کرد و بعد منو تا خونه رسوند اینو که واسه عشقم تعریف میکردم حشری شده بودم دلممیخواست عشقممنو جر بده که یه زن جندی حشری داره اگه هزار بارم بدم قانع نمیشم
یه ناهار مختصر دوباره باز رفتیم سر اصل مطلب ولی این سری بحثمون کشیده شد به یه مرد دیگه اینی رو که میگم مستاجر خونه یکی از دوستام بود که تونستم شمارشو از دوستم بگیرم و باهاش حرف بزنم .البته اقامون در جریان بود .وقتی سکس میکردیم میگفت دلت میخواد بری پیشش منو بیشتر حشری میکرد و خواستنمو دو برابر دیگه نمیتونستم پنهان کنم واقعا میخواستم اقامونم که میگفت چشات میگن میخواییش خانومم باهاش هماهنگ کن هماهنگ کن میخوام امروز بدم خانوممو عروس کنه .خانوممو جر بده گوشیمو دستم داد و گفت هماهنگ کن منم که حشری بودم با وجود اینکه کیر عشقم تو کسم بود بازم میخواستم انگار حریص بودم و تمام کیرای عالمو میخواستم بهش اس دادم و هماهنگ کردم که برم خونش البته واسه قلیون کشیدن مثلا خخخخ عشقم منو بلند کرد گفت پاشو خانومم پاشو بریم حموم میخوام عروست کنم امروز با هم رفتیم حموم منو شست تمیز کرد اومدیم بیرون با کمکش اماده شدم یه تاپ زرد حریررو با یه شلوار جین زغالی زیرشم یه ست مشکی پوشیدم.موهامم فقط بورس کشیدم و باز گذاشتم .همون مدلی عشقمتند تند میگفت رفتی راحت باشی رفتی از عقبم بدی بهم میگفت چیکار کنم چیکار نکنم و تند تند سیگار میکشید میدونستم حشریه وگرنه عمرا اجازه بده من همچین کاری رو کنم به میلاد زنگ زدم بیاد سراغم و با بوسه از عشقم جدا شدم بین راه و همش بهش اس دادم میلاد میگفت دوستته گفتم بعله تو مسیر قلیون دوستشو گرفت و رفتیم خونه ، مشغول اماده کردن قلیون شد و نسکافه اماده کردمن قلیونم میکشیدم و به عشقم اس میدادم که میلاد گفت دیدی شیطون گولمون نزد دلت میخواد گولمون بزنه مونده بودم اونجا که رفتم یه حس استرسی بهم دست داده بود پاهام به شدت به لرزش افتاده بودن منم حرفی واسه گفتن نداشتم قلیونو که کشیدیم اومد کنارم نشست با خجالت گفت دلم میخواد لپتو ببوسم از میلاد بگم پسر بلند قد و چهار شونه با چشمای سبز رنگ
بعد دستشو کشید پشتم و منو بغل کرد و انگشتشو کشید رو سینه ی راستم
یواش یواش دستش اومد رو دکمه های تاپم اولی رو باز کرد سینه ام رو که دید اب دهنشو قورت داد و گفت واااای دومی رو باز کرد گفت خیلی سفیدی و به قول خودش تو اینستام همچین چیزی رو ندیدم بعد دکمه ها که کامل باز شدن سرشو رو سینم گذاشت اولین چیزی که گفت دردت بجونممیخوامت بعد تند تند بغلممیکرد و خواستنشو ابراز میکرد تو اون حس و حال که سرشار از استرس با شهوت بودم والبته خجالت، بار اول بود با میلاد بودم سخت بود راحت ارتباط برقرار کردن و این حس دو طرفه بود چون میدیدم اونم پر از خواستن بود ولی خجالت مانع میشد راحت باشه .منو به سمت دیگه ای دراز کرد و شلوارمو در اورد و بی وقفه شورتمم در اورد شروع کرد دست کشیدن رو کسم و بینشو نگاه میکرد ?عین پسر بچه ای که تا حالا کس ندیده و خجالت میکشه بعد لباس خودشو در اورد البته از شدت خجالت رفت یه طرف دیگه شلوار و شورتشو دراورد اومد پیشم به کیره شق شده و کلفتش نگاه کردم با خودم گفتم یعنی قراره اینو تو خودم حس کنم یه کیر با قطر تقریبا هفت سانت و درازی شونزده تا هفده سانت که اینقد کلفت بود درازیش به چش نمی اومد که عزیز دلم زنگ زد گفت خانومم بهش کونم بدیا گفتم چشم گفت شروع کردین گفتم اره خداحافطی کرد،بعد منو دراز کرد شروع کرد بوسیدن صورتو گردن و ممه هام که حین یه بوسه و بهتر بگممکیدن اثاری رو برام جا گذاشت بعد پایینتر رفت بدون هیچ خوردنی یدفعه رفت سر اصل مطلب کیرش از بس کلفت بود داخل نمیرفت میگفت چرا قفلش کردی هر چی زور میزد تو نمیرفت اخه کس من تا حالا همچین کیری نخورده بود خیلی کلفت بود که اخر رفت روغن اورد یکممالید سر کیرش و وارد کسم کرد همین که کیرش رفت تو حالت درد و لذت غیر قابل وصف داشت برام تا غروب عشقت بکنتت و بعدشم یه کیر کلفت چه شود میلاد که تلمبه میزد توکسم میگفت امروز نمیتونم جلو خودمو بگیرم دارم میمیرم برات و سعی میکرد که با طول دادنش منو ارضا کنه .ولی اون نمیدونست که از بس امروز کیر عشقمو خوردم کسم جر خورده بود در همین حین گوشیم زنگ خورد مجبور بودم جواب بدم واسه صحبت کردن به اتاق دیگه ای رفتم وقتی برگشتم دیدم طاق باز خوابیده و اشاره کرد که بیا بشین رو کیرم منم رفتم کیرشو با کسم تنظیم کردم نشستم روش گاهی اون تلمبه میزد گاهی من ولی حس هار بازیش قشنگ بود برام که عشقم میدونست زیر یکی دیگه دارم جر میخورم واین باعث شهوت بیشترم میشد بعد اینکه کلی تلمبه زد گفت داگی شو قمبل کن ،اون مدلی که خواست شدم کسم دیگه جا باز کرده بود و راحت کیرشو قورت میداد بعد کلی تلمبه زدن ابشو ریخت رو کمرم بعد با دستمال پاکش کرد و منم رفتم سمت حموم که خودش اومد آبو واسم ولرم کرد که بتونم کمرمو بشورم که چشم به اینه خورد همین که گردنمو تو آیینه دیدم تمام کرک و پرم ریخت عصبی بودم رفتم بیرون اس دوستمو رو گوشیش دیدم گفتم اس داشتی گفت اره فلانی،بهم دروغ گفت که باعث شد بیشتر عصبی شم که فکر کنم به دوستم امارمو داده بعد همون مدلی با اعصبانیت اماده شدم ازش خواستممنو برسونه .هر کاری کرد که از دلم دراره نتونست منم زنگ زدم به عشق نازنینم که بیا بریم بیرون هم بساط شامو بگیریم هم قرص بگیرم کار دست خودمون ندیم اقامون که اومد گردنمو نشونش دادم واقعا بغض کرده بودم خریدارو انجام دادیم رفتیم خونه شوشوم که انگار از حشریت داشت میترکید تا رفتیم خونه مانتو مو دراورد و شلوارمو کشید پایین و از پشت با حشریت تمام کیرشو کرد تو کسم و نیم ساعت تو کسم با مدلای مختلف تلمبه زد بعد یکمبوسیدن و دوش گرفتن و خخخ تمیز کردنمتوسط عشقم و قرص خوردن .
دوباره رفتیمرو کار عزیز دلمشهوتی بود کلی باهاش حال کردم و جرم داد و ازش خواستمامشبو ابشو بریزه تو کسمم قربونش برم اونمریخت و بعد رفتیمسر وقت شامساعت ۱۲ بعد اونم یه دوش گرفتیم من دراز کشیدم و خوابم گرفت عسلم گوشیشو گذاشته بود رو ساعت ۲ ونیم ۳ بیدار شدیم این سری از عقب رفتیم جفتمون عاشق سکس نصف شب اونمبا شهوت فراون .اول از جلو وارد کرد ولی دردم زیاد بود از عقب زد منم عاشق کون دادن بعد کلی تلمبه زدن ابشو خالی کرد تو کونم ارضا شدیم با همجفتمون تو بغلعشقم خوابم برد صبح بیدار شدیم بعد اینکه دست وصورتمونو یه اب زدیم و دسشویی رفتم کنار هم که هستیم نمیشه کاری نکرد بوسیدنو لب گرفتنمون که شروع شد نیاز خواستنمون باز سر باز کرد هوس سکس دوباره نیاز و خواستن شدید تا نصفه که رفتیم شازده رو که زد تو کسم دوباره مست و حشری بودم .عاشق دادنم به عشقم دلمنمیخواد واسه یه لحظه از کسم کیرشو دراره ولی صاحب خونه عین خروس بی محل تماس گرفت عشقم مجبور شد از خونه بره بیرون تند تند لباس پوشید و منم اماده شدم صبحونه خوردیم مرتب کردیم که بریم تحویل بدیم کلیدو .وسایلو تو ماشین گذاشت عسلم اومد خونه بعد راجع به روز قبل با هم صحبت میکردیم که اون نشست منم طبق عادت رفتم نشستم رو پاهاش لبای همو میخوردیم با ولع انگار نه انگار از روز قبل ثانیه به ثانیه باهم بودیم بعد که بی قرار تر شدیم گفت پاشو شلوارتو درار منم فقط مانتو شلوارمو دراوردم نشستم رو کیرش بعد تلنبه زدن اون مدلی درازم کرد و رومخیمه زد اونجوری تلمبه میزد تو کوسسسسممممم بعد اینکه من ارضا شدم اونمارضا شد وتو کسم خالی کرد خودشو .اینبار رفتم خودمو شستم دیگه فرصت دوش گرفتن نبود اماده شدیم و از خونه اجاره ای زدیم بیرون این سری به عشقم قول دادم دیگه نزارم کس و کونم تو کف کیر بمونن و به هر کی و هروقت دوست داشتم بدم البته قراره بعد ازدواج خیلی کارا انجام بدیم به امید اون روزا
نوشته: مینا
داستان سکسی
اگر از داستان لذت بردید برای ما نظر ارسال کنید
دیدگاهتان را بنویسید