این داستان تقدیم به شما

سلام. اسمم سعیده الان که دارم براتون مینویسم 37 سالمه خب از همین اول تم داستان رو بگم که هرکی دوست داره بخونه هرکی هم دوست نداره وقتشو تلف نکنه خب من از قبل ازدواجم به سایتهای سکسی زیادی سر میزدم و کلی عکس و فیلم خارجی میدیدم و با سایت اویزون اشنا شدم که توش همه چیز بود حتما دوستان هم بهش سری زدن .وقتی داستانهای سایت رو دیدم راستش اولش خیلی شوکه شدم و پیش خودم میگفتم اخه کدوم مردی حاضره که یکی زنشو جلوش بکنه اونم لذت ببره!
 
اون موقع تازه سی سالم بود و اوج هیجان و لذت ، دروغ چرا سکس هم داشتم بعضی وقتا البته خودم دنبال زن نمیرفتم و دوستام جور میکردن منم بهره میبردم . شاید همین سکس کردنام با زنهای مختلف کم کم باعث شد دیدگاهم تغیر کنه و وقتی داستانهای سایت رو میخوندم کم کم باروم میشد . زندگیم همینطور ادامه داشت تا اینکه یه دختری سر راهم سبز شد و ازش خوشم اومد رابطه مو باهاش برقرار کردم و خلاصه بساط ازدواج رو جچیدیم و زنم شد . بخام ازش بگم میگید این حرفها تکراریه ولی حقیقتا زنم که اسمش لیلا هست عیت حوریه بهشتی میمونه قدش 170 و سینه هاش نسبتا بزرگه ولی اویزون و افتاده نیست پاهای فوق العاده ای داره از همه زیباتر کس و کون بینهایت زیباشه که منو که هیچ هر مردی چه تو خیابون چه تو مهمونیها بهش خیره میشه و چشم ازش بر نمیداره لیلا خیلی هم محجبه نبود و بعد ازدواج هم کلا بی حجاب شد و دیگه خودنمائی میکرد بیرون که میرفتیم تیپ میزد منم خوشم میومد مردا رو دیونه میکنه . خودم وقتی داشت جلوم راه میرفت تو خیابون از پشت که کون نازشو میدیدم براش شق کردم چه برسه مردهای دیگه . از وقتی با لیلا سکس میکردم شهوتم هزار برابر شده بود و با هم فیلمهی پورن میدیدم اونم دختر سکسی و داغیه و از کس دادن سیر نمیشه اینم بگم که کیر من تقریبا 17-19 سانت میشه البته وقتی خیلی وحشی میشم به 19 میرسه بعد از یک سالی که منو همسرم زیر یه سقف زندگی میکردیم کم کم وقتی میگائیدمش یاده اون داستانهای سکس میافتادم که مرده زنشو داده یکی دیگه تا حسابی بکندش و یهوئی حشذیتر میشدم و بدجور میگائیدمش و نصور میکردم الان مثلا یه کیر کلفته دیگه داره زنمو میکنه ولی نمیتونستم این تصورمو به زنم بگم با ای فانتزی زنمو میکردم و حسابی حال میکردم لیلا هم که سیر نمیشد گاهی میشد سه بار پشت سر هم میکردمش دیگه ازش میخاستم از کون هم بکنمش که اولش مخالف بود ولی راضیش کردم و دیگه از کون دادن هم لذت میبره و دیگه از سال دوم زندگیمون یه فیلم سوپر میزاشتیم و جلو تی وی سکس میکردیم
 
هر روشی که یارو تو فیلم میگائید رو لیلا انجام میدادم دیگه لیلا یه زنه فوق سکسی شده بود و منم از مردهای کیر کلفت تو فیلم میگفتم و براش تصویر سازی میکردم که فکر کن الان یارو میاد بعد از اون زنه تورو میکنه و دیگه نوبته توه که بهش کس بدی اونم زیرم چنان شهوتی ناله میکرد که معلوم بود از این تصورات لذت میبره و هی بهم میگفت سعید محکمتر بزن جرم بده پاره ام کن منم میگفتم الان میگم مرده بیاد جرت بده کست بزاره کونت بزاره هردو مثل وحشیها سکس میکردیم وقتی میکردمش انگار میخام یه فاحشه رو جر بدم اونم تو سکس دست کمی از یه جنده نداشت ولی بعدش که هردو ارضا میشدیم اروم میگرفتیم . این فانتزیهامون خیلی تو فانتزی نموند و بلاخره به لیلا پیشنهاد دادم که دوست دارم سکستو با یه مرد دیگه ببینم راستش یکم تو ذوقش خورد ولی وقتی دید من مصمم هستم گفت سعید واقعا میخاهی من چنین کاری کنم ؟گفتم اره عشقم یه کشیده زد زیر گوشم گفت دیونه شدی سعید دستشو گرفتم بوسیدم گفتم اره عشقم من خیلی وقته دیونه شدم دیونه تو شدم گفت سعید پرت و پلا چیه میگی حالیت هست چی بهم میگی گفتم اره عشقم وقتی توی سکس بهت میگم و میبینم حالت خرابتر میشه میدونم که تو هم دلت میخاد ولی شاید روت نمیشه بهم بگی با اخم بهم گفت اون تو سکسه گفتم خب منم برای سکس میگم نه چیز دیگه هیچی نمیگفت میخاست بلند بشه بره اشپزخونه تا باهام چشم تو چشم نباشه دستشو گرفتم نزاشتم بره گفتم من عاشقتم لیلا ی من ، تو همه چیزمی من بدون تو میمیرم گفت پس این حرفی که میزنی یعنی چی ؟گفتم دلم میخاد باهم بیشتر لذت ببریم من خیلی وقته این حس رو دارم ولی دیگه نمیتونستم ازت مخفی کنم توهم که تو سکس وقتی از کیر مردای دیگه میگم خیلی خوشت میومد پس بیا ما هم تجربه اش کنیم گفت نمیشه سعید حتی اگر به فرض منم بخام نمیشه گفتم چرا نمیشه ؟لیلا گفت من تورو دوست دارم عاشقتم با تو خوشبختم خدای نکرده اگر با یه مرد دیگه ای بخوابم میترسم تو ازم متنفر بشی ، منم لیلا رو بغلش کردم محکم به خودم فشارش دادم و گفتم نتزس عشقم من هیچ وقت ازت متنفر نمیشم تو همه عشق منی یه لب ازش گرفتم چشماش خمار شده بود هیچی نمیگفت ولی از حالش معلوم بود دلش میخاد گفتم پس اوکی؟ سرشو انداخت پائین و ساکت موند اروم با انگشتام از زیر چونه اش گرفتم صورتشو اوردم بالا یه لب دیگه ازش گرفتم حال خودمم خیلی خراب بود زنم بهم اوکی داده بود و که به یکی دیگه کس بده انگار یه چیزی از زیر پوستم میخاست بزنه بیرون انگار به ارزوم رسیده بودم دستمو بردم سمت کس نازش وای چقدر داغ بود لای پاش . دستمو کردم تو شورتش و کسشو گرفتم تو دستم ناله لیلا درامود و فهمیدم کسش خیس خیسه بیشتر ازش لب گرفتم و با دوتا انگشتم داشتم به کسش حال میدادم لیلا اخ و اوخ میکرد کیر منم حسابی سیخ شده بود و سریع لختش کردم و افتادم به خوردن و لیسیدن کس داغ و خیسش لیلا اینقدر شهوتی شده بود که دو سه تا لیسیدم کسشو ارضا شد و به خودش میپیچید و ناله میکرد منم بیشتر از قبل دیونه اش شده بودم منم سریع لخت شدم لیلا از جاش پرید سریع کیرمو کرد دهنش و شروع کرد ساک زدن وای عجب کیفی میداد نگاهش میکردم حس میکردم با همه وجودش تو حسه اینه که داره کیر یکی دیگه رو میخوره خلاصه یه سکس خیلی باحالی باهم کردیم که لیلا بیش از ده بار ارضا شده بود و منم دوبار ابم اومده بود ولی هنوز لیلا انگار سیر نشده بود…

 
هی میگفت یالا منو بکن منو بکن من کیر میخام اتیشش خیلی تند شده بود بلاخره با خوردن کس و کونش عطششو خاموش کردم و هردو بی حس و حال کنار هم خوابیدیم . از اون روز به بعد تو سکسهامون همش بهش میگفتم فلانی داره کستو میگاد داره کونت میزاره اونم هی میگفت دارم به همه کس میدم این فانتزیها خیلی عالی بود ولی هرچی دنبال مرد مناسبی میگشتم کمتر پیدا میکردم اخه لیلا دلش کیر بزرگ و کلفت میخاست چون کیر خودم 17 سانت بود منم دلم میخاست کیری که میخاد کس زنمو فتح کنه از مال خودم بزرگتر باشه تا عشقم زیرش بینهایت لذت ببره چند ماهی از قبول کردن لیلا برای سکس گذشته بود نزدیک عید بودیم که بهش پیشنهاد دادم بریم جنوب برای عید اونم خوشحال شد و رفتیم جنوب . خونه مادر بزرگم بندر عباسه اول رفتیم بوشهر و چند روزی بودیم و گفتم حالا که تا اینجا اومدیم یه سری هم به اونا بزنیم به لیلا گفتم اونم خوشحال شد و رفتیم خونه مادر بزرگم اونام از دیدن ما خیلی خوشحال شدن . شب بود که یه مهمون برای مادر بزرگ اومد البته قبلا هم دیده بودمش برادر زن دائیم بود یه مرد درشت اندام و تیره پوست با قیافه ای با جذبه . برای یه کاری اومده بود بعدا فهمیدم که باغ قدیمی پدر بزرگم دست اینه ، اسمش عماد بود حدودا 50 ساله بود . لیلا توی حموم بود که عماد اومده بود و گرم صحبت بودیم که لیلا با یه حوله که دور سینه هاش و تا وسط رونش بود اومد بیرون و چون درب حموم نزدیک پذیرائی بود دیدم که عماد چشم از لیلا برنداشت و لیلا هم که دید مهمون اومده سریع یه سلامی کرد و رفت توی اتاق . من یه نگاهی به عماد کردم دیدم هنوز داره به لیلا که داشت میرفت تو نگاه میکرد یه نگاه به کیرش کردم دیدم کنار شلوارش راست شده برای اینکه راحت باشه بلند شدم رفتم توی اتاقی که داشتیم . تا رفتم تو لیلا رو بغلش کردم و شروع کردم خوردن سینه هاش و انداختمش رو تخت لیلا اروم میگفت چکار میکنی عزیزم بزار اخر شب ولی من دیگه طاقت داشتم و کسشو براش میخوردم دم گوشش گفتم این مرده رو دیدی گفت اره کیه؟گفتم برادر زن دائیمه گفتم کیرش برات بلند شده بود گفت وای خجالت کشیدم اونطوری منو دید کسشو براش میمالیدم اه و اوخش دراومده بود گفتم دلم میخاد این بکندت کیرش حسابی بزرگه لیلا هم دیونه تر شده بود وسط ارضا شدنش رهاش کردم تا توی کف بمونه بلند شدم اومدم بیرون و رفتم دستشوئی خودمو ارضا کردم ابم اومد رفتم پیش عماد چند دقیقه بعد لیلا اومد پیشمون وقتی خودم زنمو دیدم کیرم راست شد چه برسه به عماد . پدر بزرگم هم داشت با عماد حرف میزد ولی حواص عماد بیشتر به لیلا بود. لیلا هم سنگ تموم گذاشته بود یه دامن کوتاه پاش کرده بود که اگر مینشست راحت شورتش پیدا میشد یه تاپ هم تنش کرده بود که کامل نصف سینه های ناز خوردنیش بیرون بود واقعا منم براش شق کرده بودم ، لیلا رفت اشپزخونه پیش مادر بزرگ و با یه سینی چائی اومد و تعارف کرد وقتی جلوی عماد خم شد بیچاره دستاش داشت میلرزید از هیجان دیدن سینه های خوشگل زنم همین موقع هم پدر بزرگم رفت دستشوئی فکر کنم پدر بزرگمم حشری شده بود و رفت جق بزنه خخخخخ وقتی جلوی عماد دولا شد تازه دیدم که به به لیلا خانم زده به سیم اخر چون شورت هم پاش نکرده بود کون خوشگلش وقتی خم میشد کامل نمایان بود و اومد جلوی منم خم شد و کونشو طرف عماد کرد تا بتونه کونشو ببینه حسابی حال عماد رو دگرگون کرد جلوم خم شد اروم بهم گفت کونمو دیدی گفتم اره عشقم قربون کونت بشم کونتو بخورم بعد لیلا نشست پیشم روبروی عماد منم با عماد حرف میزدم که متوجه شدم عماد سمت نگاهش به لای پای لیلاست منم خودمو زدم به اون راه و لیلا هم داشت براش دلبری میکرد بیچاره تخماش چسیبده بود زیر گلوش
خخخ پدر بزرگم اومد اونم نشست روبروی ما و دیدم اونم داره لای پای لیلارو دید میزنه تو دلم بهشون میخندیدم از اینکه هردو دارن رونهای خوشفرم زنمو دید میزنند بعد لیلا بلند شد رفت پیش مادر بزرگ که داشت غذا درست میکرد بحث سر باغ پدر بزرگم بود که لیلا حرفهای مارو میشنید و گفت خیلی دوست دارم باغو ببینم و ازم خواست ببرمش باغ رو بهش نشون بدم منم به عماد گفتم میشه منو لیلا فردا بیائیم باغ اونم که از خوشحالی داشت بال درمیاورد گفت حتما حتما . از باغ پدر بزرگم بگم که خیلی بزرگه چند هکتاری میشه وقتی کوچیکتر بودم یکی دوباری با فامیل رفته بودم ولی خیلی وقت بود نرفته بودم . موقع شام شد و چون روی زمین یفره پهن شد مادر بزرگم به لیلا گفت بره یه چیز دیگه بپوشه چون با اون دامن کوتاه وقتی مینشست دیگه کسش قشنگ پیدا بود لیلا هم موقع پهن کردن سفره دوباره یه نمایشی برای عماد و پدربزرگ اجرا کرد و رفت توی اتاق و یه ساپورت چسبون مشکی پاش کرد که بازم بدون شورت بود وقتی ساپورته کش میومد قشنگ میشد پوست سفیدشو دید نشست جلوی عماد بدبخت عماد داشت هلاک میشد شاید صدبار کیرشو جابجا کرد منم خودمو زده بودم به بی خیالی ولی زیر چشمی دیدشون میزدم تو دل منم عروسی بود که فردا چه اتفاقی میافته عماد جرات داره زنمو لختش کنه و ترتیبشو بده یا نه؟ عماد تا ساعت 11 خونه ما بود و رفت ما هم ساعت 12 بود رفتیم تو اتاق و با لیلا کلی در مورد کارهاش حرف زدیم و خندیدیم و لیلا هم معلوم بود خیلی حشریه ازم سکس میخاست ولی بهش گفتم امشبو تحمل کن فردا یه کیر گنده و کلفت منتظرته وای کسش خیس اب بود براش حسابی کسشو خوردم و ارضاش کردم ولی کیرمو تو کسش نکردم . صبح لیلا رفت حموم تا حسابی تر تمیز کنه البته تمیز بود . ساعت نزدیکای ده بود عماد اومد دنبالمون و باهاش رفتیم باغ . خیلی تغیر کرده بود یه ساختمون تازه ساز داشت و که جلوش یه استخر بود و بعد باغ بود تمام مسیر تا باغ همش هواسم به عماد بود که از اینه به لیلا نگاه میکرد لیلا هم یه مانتوی جلو باز تنش بود و یه تاپ و یه ساپورت از همون صبح بهش گفته بودم شورت و سوتین نپوش اونم که انگار حشریه حشری بود و منتظر کیر عماد بود . شب موقع خواب ازش پرسیدم حست به عماد چیه میپسندیش ؟فکر میکنی باهاش راحتی یا نه لیلا هم گفت قیافه اش بد نیست معمولیه ولی انگار بدنش خیلی رو فرمه گفتم خب چون خیلی کار میکنند گفت اره به نظر خیلی قوی میاد گفتم خب دوست داری باهاش بخوابی یا نه اگر دوست نداری بیخیالش میشیم . لیلا یکمی فکر کرد گفت تو چی میگی ؟گفتم منم بدم نیومده ولی نظر تو مهمه لیلا هم گفت دوست دارم تجربه اش کنم لبشو بوسیدم گفتم باشه عزیزم . دیگه توی باغ بودیم با عماد . باغ یه نگهبان داشت یه پسر جونی بود که ندیده بودمش اسمش فرشید بود اونم معلوم بود محلی اونجاست قد بلند و لاغر بود راستش بدم نمیومد اونم با عماد جفتی لیلارو بگان ههههه ولی عماد اونو فرستاد بره تا با ما تنها باشه نمیدونستم چکار کنم تا عماد زنمو بکنه ؟حقیقتش هم ترس داشتم هم خیلی دوست داشتم کیرشو تو کس زنم ببینم حس خیلی عجیبی داشتم دستام عرق کرده بود عماد بهمون گفت اینم باغ برید هرجارو دوست درید بگردین کسی مزاحمتون نمیشه گفتم اب استخر تمیزه گفت اره تازه پرش کردیم یه فکری به ذهنم رسید رو به لیلا گفتم کاش یه اب تنی بکنیم لیلا گفت من مایو ندارم گفتم خب من میرم برات میخرم اینطوری میشد لیلارو با عماد تنها بزارم نقشه ام این بود برم بیرون و بعدش یواشکی از دیوار باغ بیام تو تا ببینم عماد و لیلا چکار میکنند از عماد پرسیدم اینطرفها کجا مایو میفروشند اونم ادرس داد گفتم پس من میرم لیلا جون از عماد هم خواستم به لیلا همه جارو نشون بده اونم یه لبخندی رو لبش بود و گفت چشم من از باغ اومدم بیرون و یک ربع بعد از دیوار پریدم تو از لای درختا دنبال لیلا و عماد میگشتم که دیدمشون یه جایی بین چندتا درخت بودن و عماد لیلا رو محکم بغلش کرده بود و دستش لای کون زنم بود اون دستش لای رونهاش بودو داشت میمالیدشون از لیلا لب میگرفت لیلا هم با دستش کیر گنده عماد رو میمالید کیرم سریع بلند شد یه گوشه خوب مخفی شدم و بعد لیلارو نشوند جلو کیرشو لیلا هم کیرشو کرد دهنش وای کیرش هم سیاه بود هم خیلی بزرگ شاید میشه گفت راحت 25 سانت رو داشت لیلا دو دستی کیر عماد رو گرفته بود هم ساک میزد براش هم جق میزد هنوز لباس تنشون بود عماد پیرهنشو دراورد لیلا شلوار عماد رو کامل دراورد و عماد لخت لخت بود عجب بدنی داشت عجب کیری داشت اگر امریکا بود یه مرد پورن استار میشد
 
 
لیلا مثل کیر ندیده ها محکم کیر عماد رو میخورد و هی سرشو درمیاورد میبوسید قربون صدقه کیر عماد میرفت نزدیک یه ربع بیست دقیقه کیرشو خورد عماد بلندش کرد شروع کرد لخت کردن لیلا هی بهش میگفت جون قربونت برم جنده خانم دیشب میخاستم جلوی شوهر کسکشت جرت بدم لیلا هم میگفت خب جرم میدادی همه تنو بدن لیلا رو میبوسید و قربونش میرفت با انگشتش لای کسشو میمالید و لیلا اخ و ناله میکرد یه زیر انداز انداخته بود زمین و لیلارو خوابوند و شروع کرد خوردن کس و کون لیلا حسابی به لیلا حال داد لیلا دیگه التماسش میکرد تا بکندش بعد عماد نشست جلوی کس زنم و کیرشو که از شقی داشت میترکید میزد رو کسش و در مالی میکرد لای کسش لیلا هی التماسش میکرد میگفت تورو خدا بکنش تو کسم منو جر بده عماد میگفت بگو من جندتم لیلا هم میگفت من جندتم اونم میگفت جون بیشتر بگو لیلا داشت میمرد برای گائیده شدن با این کیر بزرگ و سیاه دیگه لیلا شروع کرد به جیغ و داد و فحش میداد میگفت من جندم منو جرم بده شوهرم کسکشه جاکشه بی غیرته میخاد من کس بدم عماد هم تو همین بین کیرشو فشار داد تو کس خوشگل زنم که همیشه تنگه چنان نعره ای لیلا زد که من ترسیدم گفتم حتما کسش جر خورد عماد پاای لیلا رو از هم باز کرده بود و با اون هیکلش افتاده بود رو بدن سفید زنم و کیرشو تا بیخ داده بود توش ازش لب میگرفت برای چند دقیقه لبهای لیلا تو لب عماد بود هی سرشو تکون تکون میداد معلوم بود هم درد داره هم نمیتونه نفس بکشه راستشو بخواهین هم ترسیده بودم بلائی سرش نیاد هم از حرکت و فشار عماد کیف میکردم چون من خیلی کم پیش میومد وحشیانه با عشقم سکس کنم خلاصه لبهاشو ول کرد و شروع کرد تلمبه زدن و اه و ناله های لیلا رو میشنیدم چه تلمبه های عمیق و محکمی هم میزد حسابی بی رحمی میکرد لیلا زیرش یا جیغ میکشید یا داد میزد و اه میکشید ولی معلوم بود از روی لذته نزدیک بیست دقیقه بکوب تلمبه زد تا داشت ابش میومد و عربده میکشید و تندترش کرده بود تلمبه هاشو و یهوئی کشید بیرون ابش پاچید رو شکم تا سینه و صورت لیلا سه بار ابش فواره زد بیرون لیلا نفس نفس میزد نمیدونم چندبار تونسته بود ارضا بشه عماد هم کیرشو میکشید روی کس زنم و هی میگفت جون جون جون کیرش از اب کس زنم برق میزد هنوز سفت و محکم بود فکر میکردم شاید اسپری زده باشه وقتی از روی لیلا رد شد و ولو شد زمین وقتی شکم لیلارو دیدم اوف اوف یه عالمه اب منی روش بود کسش قرمز شده بود منم چندبار ابم اومده بود از دیدن سکس زنم و یواشکی بلند شدم و کیرمو کردم تو شلوارمو از باغ رفتم بیرون خیلی هیجان داشت برام کیرم هنوز شق میشد وقتی هر لحظه از سکسشو یادم میومد یکمی معطل کردم تا اونام خودشونو جمع و جور کنند بیست دقیقه بعد به لیلا زنگ زدم که دارم میام اونم با خوشحالی گفت بیا عشقم منتظرتم . رفتم باغ و دیدم لیلا کنار استخر نشسته رفتم پیشش گفتم چی شد عشقم کاری کرد اونم با یه حالت عشوه و ناز گفت اوهوم گفتم برام تعریف کن بعد پرسید مایو گرفتی گفتم نه گفت پس چکار کنم ؟گفتم اون با من همین موقع عماد هم اومد گفت پیدا کردی گفتم نه هرجا رفتم نداشتن بعد رو به لیلا گفتم عزیزم اقا عماد که غریبه نیست فکر میکنیم رفتیم پاتایا لیلا هم خندید و گفت یعنی لخت بشم؟گفتم اره خب لخت شو گفت شورت ندارما گفتم عیبی نداره عزیزم بیا منم لخت میشم بعد سریع جلوی لیلا و عماد لخته لخت شدم عماد بهم خیره شده بود و کیرمو نگاه میکرد و میخندید بعد به لیلا گفتم بلندشو اونم بلند شد ایستاد جلوی عماد لباسهاشو از تنش دراوردم خیلی حال میکردم دارم زنمو جلوی کسی که نیم ساعت پیش گائیده بودتش لخت میکردم لیلا گفت پس اقا عماد هم باید لخت بشه بعد خودم رفتم عماد رو لختش کردم شورتشو کشیدم پائین وای از نزدیک خیلی بزرگتر به نظر میرسید گفتم بیا این از عماد خان حالا بریم اب تنی و سه تائی رفتیم تو استخر عماد همش چسبیده بود به لیلا و معلوم بود از زیر داره میمالدش منم از لیلا لب میگرفتم گاهی دست منو عماد هردو رو کس لیلا بود منم دستمو میکشیدم تا عماد کسشو بماله همش میخندیدم بعد من اومدم بیرون و عمادو لیلا داشتن هنوز باهم بازی میکردن لیلا به عماد گفت میخام یکمی شنا کنم عماد هم با کیر نیمه شق اومد بیرون منم کنار استخر دراز کشیده بودم به لیلا جونم نگاه میکردم اونم رو اب شنا میکرد بدنش توی اب بینهایت زیباتر بود اب روی کونش غلط میخورد برجستگی کون نازش ادمو دیونه میکرد سینه هاش هم که حرف نداشت عماد اومد نشست پیشم گفتم خوش بحالت عماد گفت چرا گفتم کیرت خیلی بزرگه و کلفته

 
خندید گفت قابل نداره منم خندیدم گفتم من که لازم ندارم ولی حتما زنت خیلی لذت میبره زیرت نه؟ گفت خب اره زنه توهم خیلی خوشگل و نازه گفتم قابلی نداره گفت سعید راستش یه چیزی میخام بگم ولی میترسم بگم گفتم بگو اقا عماد . عماد گفت راستش فکر نمیکردم زنتو جلوی من لخت کنی گفتم این حرفها چیه بابا یه روزه دیگه دلم میخاد زنم بهش خوش بگذره بعد با منو من کردن گفت خیلی بدنش زیباست گفتم کجاش گفت کسش رونهاش و کونش گفتم دلت میخاد بهش دست بزنی گفت میزاری؟گفتم اگر بتونی خوب ارضاش کنی اره من دلم میخاد زنم حسابی از زندگی لذت ببره اینارو میگفت میدیدم کیر عماد سیخ شده ازش پرسیدم دوست داری بکنیش با حرص و ولع گفت میشه ؟گفتم اره فکر کنم از کیرت خوشش اومده گفت واقعا میشه گفتم اره بعد لیلارو صداش کردم بیاد بیرون اونم اومد بهش گفتم عزیزم اقا عماد یه درخواستی داره گفت چی عزیزم گفتم عماد میخاد بکندت کیرشو دوست داری؟لیلا هم مثلا انگار از هیچی خبر نداره دستشو دراز کرد کیر عماد رو گرفت گفت وای عجب کلفته!!؟؟ گفتم عشقم اگر دوست داری بکندت خجالت نکش بگو اونم گفت اره دوست دارم ،عماد گفت جون لیلا جون بیا بریم میخام حسابی جلوی شوهرت بکنمت، دست لیلا رو گرفت برد تو ساختمون منم دنبالشون راه افتادم . بردش توی یه اتاق که تخت بزرگی داشت نمیشه گفت دونفره ولی بزرگ بود به لیلا گفت بشین اونم نشست لبه تخت و عماد ایستاد جلوش با کیر کلفتش لیلا که میدونست من میدونم سکس کرده ولی مثلا دفعه اولشه داره با عماد سکس میکنه مثلا یکمی ادا دراورد که وای چقدر بزرگه و از این حرفها منم کیرم تو دستم بود رفتم کنار عماد و لیلا کیر هردوی مارو گرفته بود و میگفت جون چه کیررهائی اول مال عماد رو کرد دهنش و حسابی میخوردش منم نگاه میکردم چطوری یه کیر سیاه تا نصف تو دهن زنمه اونم با ولع مک میزنه و لیسش میزنه کلاهک کیر عماد رو مثل یه بستنی لیس میزد و تو چشمای ما نگاه میکرد بعد مال منو کرد دهنش عماد هم پستون لیلا رو میمالید منم اون یکی پستونش دستم بود لیلا نوبتی برامون ساک زد بعد عماد بهش گفت بخواب میخام کس خوشگلتو بخورم اونم دراز کشید عماد هم رفت رو کسش و شروع کرد خوردن و لیسیدن و اه و ناله لیلا بلند شده بود منم رفتم بالا سرشو کیرو دادم بخوره همش تو چشمای هم نگاه میکردیم لیلا هوم هوم میکرد عماد هم مثل یه سگ تشنه زبونشو میکشید تو کسش لذت دیدن لیسیده شدن کس زن را کسائی درک میکنند که تجربه اش کرده باشند پاهای خوشگل و خوش تراش لیلا تو هوا بود و سر عماد رو کسش میچرخید و هی اه و میکشید و جون جون میگفت هی میگفت وای قربون کست بشم عجب کسی داری خودم برات میکنمش لیلا هم گاهی کیرمو درمیاورد و میگفت جون جون بخورش کسمو من پاهای لیلا رو از مچ گرفتم و بیشتربازشون کردم تا عماد هم کسشو بلیسه هم سوراخ کونشو اونم همینکارو میکرد که لیلا به ارضا رسید و تنش برای چن لحظه به شدت لرزید و نفس نفس میزد سینه هاشو چنگ میزد خوب که ارضا شد یکمی تنشو هردو ماساژ دادیم تا حالش جابیاد عماد ازم پرسید میخاهی اول تو بکنی؟گفتم نه تو بکن دوستدارم ببینم کیرتو تو کس زنم . اونم گفت جووون فدای زنت بشم خوب جنده ای داری گفتم جون بکنش این جنده رو میخام زنمو جز بدی گفت باشه چشم همچین میکنمش برات کسش پاره بشه منم خندیدم لیلا هم منتظر کیر عماد بود برای دومین بار البته عماد مثل چندساعت قبل بازم با کله کیرش میزد رو کس لیلا و در مالیش میکرد لیلا هم همش التماسش میکرد که بکندتش تو کسش منم منتظر بودم از نزدیک شاهد گائیده شدن زنم باشم پاهی لیلا رو از زیر زانو دست عماد بود تو هوا کیرشو گذاشته بود دم کسش و هی یکمی میکرد توش هی درمیاورد لیلا داشت دیونه میشد هی با التماس میگفت کسمو بکن کسمو بکن کیر میخام کیر میخام عماد یه نگاهی به من کرد گفت ببین چطوری زنتو میکنم از شدت هیجان قلبم داشت میترکید که عماد با یه ضربه محکم کیرشو فرو کرد ته کس لیلا اونم زیرش چنان جیغی زد که هیچوقت نشنیده بودم عماد خم شد رو لیلا و لبشو کرد دهنش و شروع کرد تلمبه زدن لیلا فقط هوم هوم میکرد و با ناخوناش کمر عماد رو چنگ میزد اونم محکم تلمبه میزد دو سه دقیقه ای لبهاشو خورد و ولش کرد و لیلا یه نفسی کشید و گفت جوووووووووننننننننن جوووووونننننن جرم بده قربون کیرت بشم عماد جون اخ بکن کسمووووو
 
خیلی حال میکردم لیلا مثل یه جنده بی حیا له له کیر میزد و هی التماس بکنشو میکرد تا بیشتر بهش حال بده عماد هم مثل یه روبات مدام عقب جلو میشد کیرشو تا کلاهکش میکشید بیرون و میزد تو کس زنم صدای شلپ شلپ شلپ و ناله های لیلا و نفس زدنهای عماد دیونه کننده بود نزدیک بیست دقیقه یه ضرب تلمبه زد خیس عرق شده بود توی این مدت چندبار لیلارو ارضا کرده بود کیرشو از کسش دراورد و گفت برو کس زنتو بکن میخام برام ساک بزنه منم نشستم جلوی کس زنم که یه کیر دیگه توش بود هنوز کامل بسته نشدهبود کیرمو کردم توش داغ داغ بود یکمی از وقتی خودم تنهائی میکردمش بازتر شده بود بخاطر کلفنتی بزرگی کیر عماد ولی خوشم میومد میدیدم کیر عماد تا گلوی لیلا فرو میره و در میاره منم محکم تلمبه میزدم تو کسش به عماد گفتم تو دراز بکش اونم جلوی لیلا دراز کشید لیلا مدل داگی نشست منم از پشت حسابی کس و کونشو میخوردم اونم برای عماد ساک میزد و هی قربون کیرش میرفت یکمی از پشت کسشو کردم بهش گفتم بشینه رو کیر عماد اونم همینکارو کرد و کیر عماد و تا ته کسش فرو کرد و شروع کرد بالا و پائین کردن عماد هم سینه هاشو مک میزد کون خوشگلش بالا و پائین میپرید حق دارید بگید داره فیلم سکسی تعریف میکنه ولی عین واقعیتو دارم میگم اره دقیقا عین فیلم سکسی کار میکردیم وقتی دیدم کونه به اون خوشگلی چطوری داره حرکت میکنه یهوئی هوس کردم کیرمو بکنم توش رفتم بالا سر لیلا ایستادم کونشو گرفتم گفتم یکمی صبر کنید اونم تکون نخورد لای کونشو باز کردم چندتا لیس زدم و کیر کلفت عماد رو که کس زنمو حسابی باز کرده بود هم دیدم و سر کیرمو گذاشتم دم سوراخ کون لیلا تا اومد بگه نه کرده بودمش توش لیلا جیغش دراومد بزرگی و کلفتی کیر عماد رو تو کسش حس میکردم برای سه چهار دقیقه لیلا نمیتونست تکون بخوره هی بهمون فحش میداد عماد هم ازش لب میگرفت کم کم اروم شد و من تونستم از عقب توی کونش تلمبه بزنم وای چقدر کونش تنگتر شده بود کونی که همیشه راحت میکردمش الان داشتم بزور عقب جلو میکردم واقعا کیر عماد کسشو در حد پاره شدن بازش کرده بود با حرکت من عماد هم شروع کرد منظم با هم عقبو جلو میکردم لیلا ما بینمون از درد و لذت فریاد میکشید ناله میکرد ما هم تندتر میگائیدمش انگار نه انگار که این زنمه مثل یه جنده داشتیم ترتیبشو میدادیم یه مقداری که از کون خوشگلش گائیدمش کیرمو کشیدم بیرون و نشستم پشتش و میدیدم چطور یه کیر سیاه داره تو کسش میره سرمو کردم لای کونش و براش لیس میزدم دیگه لیلا رو هوا بود هی میگفت اخخخخخ جوونننن کسکش کسمو بلیس منم زبونمو گذاشته بودم دم کیر عماد و کس لیلا لیسشون میزدم از بس توش تلمبه زده بود یه مایعی کف مانند و سفید از کس لیلا رو کیر عماد پخش شده بود مزه اش معلوم نبود چی بود شور تلخ گس واقعا اگر در حالت عادی ادم چنین چیزی رو مزه کنه هزارتا تف میکنه تا دهنش پاک بشه ولی اینقدر شهوت داشتم مثل ادم تشنه هرچی مایع بود لیس میزدم و میخوردم شاید میخاستم خودمو برای خوردن اب منی عماد اماده کنم هی فکرش و تصویرهای اینجور فیلمها میومد تو ذهنم هرچی بود لذت داشت صدای اه و ناله های عماد و لیلا دوباره منو به خودم اورد و بیشتر کس و کیرشو میخوردم دستمو دور کیر عماد گرفتم به لیلا گفتم از روش بلند شو اونم بلند شد منم کیر عماد رو براش ساک میزدم و دوباره میکردمش تو کس لیلا بعد کیرشو گرفتم گذاشتمش دم سوراخ کونش و لیلا نشست رو کیر عماد تا ته دادش تو کونش هی اخ و اوخ میکرد پستوناش یا دهن عماد بود یا داشت تو دستای عماد چلونده میشدبدن لیلا خیس عرق بود بهشون گفتم بسه یه جور دیگه بکنیم اونام از هم جدا شدن لیلارو بغلش کردم حسابی ازش لب گرفتم ازش پرسیدم چطور بود عشقم خوش میاد لیلا گفت اره اره دلم میخاد هر روز به عماد کس بدم گفتم باشه عزیزم تا وقتی اینجائیم هر روز بهش بده بعد من دراز کشیدم زیر لیلا بهش گفتم 69 بیا روم فهمید ازشون چی میخام دوست داشتم از زیر بببینم گائیده شدنشو لیلا هم چهار دست و پا اومد روی من کس و کونشو داد طرف عماد
 
اونم کیرشو با کس لیلای من تنظیم کرد و با یه فشار همشو تپوند تو کس خوشگل زنم و کونشو گرفته بود و تلمبه میزد بعضی وقتا در میاورد منم هم کس لیلا رو هم کیر خیس عماد رو براشون میخوردم دیگه از اون مایع کف مانند تو کسش فراون بود نمیدونم ابش بود یا بخاطر کسش بود اینقدر تلمبه زد و زد و تا داشت ارضا میشد و سرعتشو قدرتشو بیشتر کرده بود و نعره میزد لیلا هم جیق و داد میزد با هر ضربه تو کسش لیلا رو پرت میکرد جلو با دستاش میکشیدش عقب تلاپ تالاپ صدای کس گشاد شده زنم و میشنیدم دیگه عماد لحظه اخر کون زنمو گرفت و کیرشو تا بیخ کسش فرو کرد و چندتا داد بلند کشید و ججووونن جججوووننن میکرد و کمرش تکون میخورد فهمیدم ارضا شد لیلا هم نفس نفس میزد عماد دو دقیقه ای همونطوری کیرش تو کس بود کشیدش بیرون و که یک عالمه اب منی از کس زیبای زنم ریخت رو دهن و دماغ و صورتم منم ابشو خوردم و داشتم کس پر اب زنمو لیس میزدم عماد رو زمین ولو شده بود لیلا هنوز ماله میکرد و دستشو از زیر اوردده بود داشت با چوچولش ور میرفت هرچی اب تو کسش بود لیسیدم و خوردم لیلا هم کیرمو میخورد از زیرش بلند شدم رفتم یه لب ازش گرفتم که لیلا چنان دهن و زبونمو مک زد که اینطوری بهم لب نداده بود یکمی کیرمو ساک زد بعد گفت بکن منو عشقم گفتم کس یا کون گفت هرکدومو دوست داری منم لیلا رو طاق بازش کردم کیرمو کردم تو کسش وای چقدر باز شده بود ولی هنوز عاشق کسش بودم انگار از بس گائیده شده بود خشک شده بود خم شدم براش حسابی کسشو لیسیدم تا خیس بشه و شروع کردم تلمبه زدن بلاخره منم ابم اومد و ریختم تو کسش هر سه از خستگی و بی جون و بی حال افتاده بودیم چشمامو بستم و داشتم به سکسمون فکر میکردم و از کارمون لذت بردم خیلی خیلی زیاد هیجان داشتم نفهمیدم کی خوابم برده وقتی چشم باز کردم دیدم لیلا هم کنارم لخت خوابه ولی عماد نیست دوباره چشمامو بستم و با صدای زیبا و دلنشین همسر خوشگلم بیدار شدم دیدم داره لباسشو تنش میکنه بهم گفت نمیخاهی بلند بشی داره غروب میشه گرفتمش بغلش کردم ازش لب گرفتم هردو عاشقانه تو چشمای هم نگاه میکردیم ازش پرسیدم دوست داشتی عزیزم؟انم گفت اوهوم گفتم اذیتت که نکردیم ؟گفت نه عشقم همه اش لذت بردم خیلی کیف کردم ازش پرسیدم بازم میخاهی؟گفت اگر تو بخواهی اره گفتم من میخام لبشو بوسیدم ازش تشکر کردم گفتم عماد کو گفت نمیدونم وقتی بیدار شدم نبود لباسهامونو تنمون کردیم اومدیم بیرون عماد رو صداش زدم دیدم داره میاد لیلارو به خودم چسبوندم که بدونه از سکسش با عماد خوشم اومده عماد اومد انگار یکمی از چشم تو چشم شدن با من خجالت بکشه سرش پائین بود گفتم چطوری عماد خان گفت مرسی اقا سعید ازش پرسیدم خب بگو ببینم زنم لیلا چطور بود پسندیدی ؟حال کردی؟گفت والا اقا سعید من شرمنده ام گفتم برای چی عماد جون سه تائی با هم حال کردیم نکنه به تو خوش نگذشته گفت این چه حرفیه اقا سعید باور کنید تو عمرم زنه به این زیبائی و خوش هیکلی ندیده بودم لیلا خانم یه فرشته هستند گفتم پس کیف کردی از کس و کونش اره اونم گفت بله خیلی زیاد گفتم اگر لیلا خواست بازم میکنیش اونم یه لبختدی زد و گفت با کمال میل . دم دمای غروب بود که عماد مارو رسوند خونه پدر بزرگم و بهش گفتم عماد جان فقط این جریان باید بین خودمون بمونه اونم گفت چشم اقا سعید از خوشحالی داشت بال درمیاورد بهش گفتم ما یک هفته اینجائیم شاید بازم برنامه بزاریم عماد هم گفت چشم در خدمت هستم ازش خداحافظی کردیم و رفتیم خونه . وقتی برگشتیم پدر بزرگم پرسید کجا بودین تا این موقع گفتم باغ بودیم لیلا رفت یه دوش گرفت و اومد بیرون با یه دامن کوتاه و یه تاپ جلوی پدر بزرگم راه میرفت اون بیچاره هم کیرش سیخ بود یواشکی به لیلا گفتم کیر پیر مردو سیخ کردی اونم خندید و گفت اره میدونم ازش پرسیدم بهش میدی گفت نمیدونم ؟میترسم ابرو ریزی بشه گفتم اره خطریه ولی اگر دوست داری من مشکلی ندارم لیلا هم معلوم بود انگار بدش نمیاد یه تنوعی دیگه ای داشته باشه منم یه هیجان جدید دیگه برام بوجود اومده بود که زنم میخاد به پدر بزرگم کس بده . یواشکی به لیلا گفتم من میرم خودمو میزنم به خواب لیلا هم گفت باشه برو

 
بعد بلند شدم گفتم من خیلی خسته ام میرم بخوابم پدر بزرگم گفت برو پسرم برو بخواب رفتم تو اتاق و منتظر موندم ببینم چی میشه چند دقیقه بعد مادر بزرگمم رفت بخوابه و لیلا با پدر بزرگم تنها شده بود خیلی گوش تیز کردم ببینم چی میگن فقط صدای پچ پچ میومد بعد لیلا اومد در اتاقو باز کرد فهمیدم که میخاد مطمئن بشه من خوابم منم قشنگ خرناس میکشیدم لیلا به پدر بزرگم گفت منکه گفتم خوابه اونم گفت واقعا خوابه یه موقع بیدار نشه لیلا گفت نه خوابش سنگینه بعد در رو نیمه باز رها کردن و رفتند دل تو دلم نبود که سکسشونو ببینم رفتن تو پذیرائی و دیگه صدای اه و ناله های لیلت رو میشنیدم و صدای ملچ و ملوچ لیسیدن پدر بزرگمو که هی میگفت وای جون قربونت بشم دخترم تو چی هستی کسی به این خوشگلی و خومشزگی ندیده بودم هی لیس میزد لیلا هم میگفت وای بخورش بخورش کسمو بلیس کونمو بلیس صدای اه و اوه اخ و اوخ هردوشون بلند شده بود بعد صدای ساک زدن لیلا رو شنیدم هی میگفت جون عجب کیری داری جون جون بخورمش پدر بزرگمم ناله میکرد هی صدایی مثل باد کش از ساک زدنش شنیده میشد گفتم جون قربونت بشم لیلا جون عجب جنده ای شدی خوشگلم بعد پدر بزرگم گفت بسه بخواب میخوام بکنم تو کست اونم خوابید و پدر بزرگم با جووووووونننن گفتن انگار تا ته فرو کرده بود تو کس خوشگلش بعد صدای شلپ شلپ تلمبه زدن رو شنیدم و ناله کردن هردوشون هی میگفت جون فدات بشم لیلا جون کاش همیشه اینجا میموندی خودم برات بچه میکاشتم اونم زیرش چنان اه و ناله میکرد که صداشون راحت از خونه میرفت بیرون خوبیش این بود که مادر بزرگم گوشاش سنگینه و موقع خواب سمعکشو درمیاره اروم سرک کشیدم ببینم در چه وضعیتی هستن دیدم پدر بزرگم پشتش به منه داره حسابی تلمبه میزنه صورت لیلا رو میدیدم که از شدت لذت تو اسمونه بازوهای پدر بزرگمو گرفته و پاهاشو دور کمرش قفل کرده اونم با تلمبه های پدر بزرگم تکون تکون میخوره هی میگه بکن بکن جون بکن دیگه طولی نکشید که پیر مرد به اوج رسید و یه اخ جون گفتو تا ته فرو کرد تو کس لیلا و معلوم بود ابش اومده و سست شد خوابید روش نفس نفس میزد منم داشتم جغ میزدم دلم میخواست برم منم بکنم ولی نمیشد میدونستم پدر بزرگم با ترس و لرز لیلارو میکنه همه چیز خراب میشد یکمی روش خوابی بلند شد کشید بیرون طاق باز دراز کشید وای عجب کیر بود از مال منم کلفت تر بود داشتم شاخ درمیاوردم بد جنس خوب چیزی داشت به پیر مرد نمیخورد چنین کیری داشته باشه لیلا هم بلند شد شروع کرد ساک زدن کیرش از پشت داشتم کس خوشگلشو میدیدم که یه عالمه اب منی داشت ازش شره میکردو از بین پاهاش میومد پائین دلم میخاست برم اب منی ها رو بلیسم عاشق این کار شده بودم دلم میخاست همه مردا ابشونو بریزن تو کس زنم منم بخورمشون حس خیلی خوبی بهم میداد از وقتی اب عماد رو خورده بودم چنین حسی پیدا کرده بودم اینقدر تو حس بودم که یواشکی رفتم جلو شروع کردم لیسیدن رونهای خیس لیلا اونم فهمید منم یه جوری خم شده بود رو کیر پدر بزرگم که نتونه ببینه کس و کونشو هم باز کرد تا راحت بتونم بلیسمش حسابی هرچی منی بود رو مک زدم و خوردم حسابی کس و کونشو بوسیدم لیلا به پدر بزرگم گفت بازم میخام اونم گفت دلم میخاد این کون خوشگلتو بکنم میدی؟گفت اره بکن تو کونم منم سوراخشو یکمی مک زدم و بلند شدم قایم شدم پدر بزرگم با کیر شق شده لیلارو داگی نشوند خم شد سوراخشو میبوسید و قربون صدقه اش میرفت و هی مکش میزد لیلا هم میگن بکن کونمو بکن بکن اونم سر کیرشو تف زد نمیدونس این کون امروز چقدر گائیده شده بود هی میگفت جون چقدر تنگی دختر لیلا هم الکی اخ اخ میکرد میگفت یواش تورو خدا خیلی کیرت بزرگه از مال سعید بزرگتره پدر بزرگمم میگفت جون دارم جرت میدم میکنمت میکنمت همش با حرص اینار و میگفت کم کم کیرشو تو کون زنم جا داد گفت جون عاشق کونتم باید تا صبح بهم حال بدی جنده خانم تا صبح میکنمت
 
ساعت 12.5 بود یه دور تو کسش ارضا شده بود ولی معلوم بود اینقدر حشریه هست که بتونه تا صبح بکنه هی تو کونش تلمبه میزد کون سفید و ناز لیلار وگرفته بود مثل وحشیها تلمبه میزد لیلا هم درد میکشید و میگفت یواش یواش جرم ددادی بعد کشید بیرون کرد تو کسش اینکارو هی انجام میداد تا نیم ساعت که دوباره داشت ارضا میشد که تو کونش خالی کرد و کشید بیرون و بازم لیلا براش ساک میزد لیلا با دست اشاره کرد برم بلیسم منم دوباره رفتم و خیلی اروم گفتم جون و شروع کردم مک زدن سوراخ باز شده کونش اندازه سه چهار سانتی باز شده بود داشت اب منی ازش میریخت که همشو میخوردم کسشو لیسیدم چه مزه ای میداد انگشمو کردم تو کونش چرحوندم تا اب منی پدر بزرگمو از کونش جمع کنم پدر بزرگم گفت چطور بود؟ سعید کسکش میتونه مثل من بهت حال بده لیلا گفت اره بد نیست ولی فکر نمیکردم کیرت اینقدر بزرگ باشه دردم اومد گفت اینقدر میکنمت تا گشاد بشی لیلا هم گفت جون بکن هرچی دلت میخاد بکن منم قایم شدم لیلا به پدر بزرگم گفت بزار برم ببینم شوهرم خوابه منم رفتم توی اتاق اومد بهم گفت حال کردی عشقم ؟دیدی کیرشو گفتم اره جون عاشقتم خیلی بهم حال میدی بازم بهش بده لیلا گفت میخاد تا صبح بکندتم عیبی نداره عزیزم؟گفتم نه حالشو ببر عشقم یه لب ازم گرفت گفت پس تو هم بیا ابشو از کس کونم بخور جون بگیری گفتم جون دلم میخاد همه مردا تو کست اب بریزن یکمی کسشو گذاشت تو دهنم منم براش خوردم اه میکشید که صدای پدر بزرگم اومد گفت کجائی بیا دیگه لیلا بوسم کرد گفت من برم منتظرمه خندید و رفت وای چه حالی میکردم عجب هیکلی داره زنه خوشگلم عاشق و دیونشم مخصوصا که دیگه یه جنده تمام عیار شده بود هم به کیر کلفت عماد حال داده بود هم به پدر بزرگم . واقعا فکرشو نمیکردم این پیر مرد بتونه تا صبح زنمو بگاد تا وقتی من بیدار بودم سه بار دیگه ابشو تو کس و کون لیلا ریخت و منم خوردم همشو دیگه من خسته شده بودم خوابیدم ساعت 7 صبح بود که لیلا اومد تو رخت خواب خوابید بغلش کردم بوسیدمش گفتم چطور بود عشقم گفت وای سعید این از عمادم حشری تره ول کنم نبود تو اومدی خوابیدی سه بار دیگه ابش اومد بلند شدم رفتم لای کسش بو کردم بوی منی میداد حسابی کسشو خوردم و واقعا فکر کنم نصف استکان اب منی تو کسش بود لیلا ناله میکرد و میگفت سعید بسه کسم میسوزه دردم میاد نخور دیگه خواهش میکنم منم ولش کردم چون کسش واقعا قرمز شده بود کونشم باز شده بود و قرمز بود معلوم بود واقعا گائیده بوده بی شرف . لیلا دیگه بیهوش شد و خوابید ساعت 8 صدای پدر بزرگمو شنیدم رفتم بیرون بهش سلام کردم خیلی بشاش و شاد و سرحال بود اگر منم یه کس و کون خوشگل تر از زنمو میکردم بشاش بودم بغلم کرد بوسید منو گفت لیلا جون کو؟ خوابه؟ منم گفتم اره انگار دیشب نخوابیده اونم گفت وا چرا نخوابیده ؟منم گفتم نمیدونم بیخواب شده بود هی میرفت بیرون و میومد نفهمیدم چرا بی تاب بود الان خوابش برد اونم گفت اخی الهی دورش بگردم . لیلا تا ظهر بیهوش بود که عماد بهم زنگ زد التماس دعا داشت گفتم عماد جون فعلا لیلا خوابه بزار بیدار بشه ببینم حالش چطوره میتونه یا نه اونم تشکر کرد و گفت پس خبر از شما گفتم باشه اگر خواست بهت میگم لیلا بیدار شد جریان عماد رو بهش گفتم اونم گفت بخدا کس و کونم درد میکنه دیشب واقعا گائیده شدم گفتم پس نمیتونی با عماد سکس کنی گفت نه عزیزم نمیتونم به عماد زنگ زدم گفتم فعلا لیلا نمیتونه لیلا رفت حموم و اومد بیرون پدر بزرگمو دید یه لبخندی بهش زد و یواشکی در گوشش یه چیزی گفت هردو خندیدن ازش پرسیدم چی گفتی؟ گفت بهش گفتم کس و کون برام نزاشتی . خلاصه تا وقتی برگردیم یه بار دیگه با عماد ام اف ام کردیم یه بارم هم پدر بزرگم گائیدش و دیگه برگشتیم تهران ولی اون یک هفته برای لیلا و من یه خاطره فراموش نشدنی شد . بعد از اولین سکس لیلا با دوتا مرد دیگه مزه کس دادن حسابی به تن لیلا جونم نشست . وقتی برگشتیم تهران برای دو سه ماهی هر وقت سکس میکردیم ازش میپرسیدم دوست داری بازم کس بدی میگفت اره عشقم دوست دارم اگر میشد عماد بیاد بازم حسابی کسمو جر بده برام بهش گفتم باشه عشقم برنامه میزارم بهش زنگ میزنم بیاد . از لیلا نظرشو راجع به ضربدری پرسیدم که اونم خیلی خوشش اومد و قرار شد بریم تو کار ضربدری که اونم به سختی با چند نفری چت کردیم تا اینکه تونستیم به همدیگه اعتماد کنیم البته هرکی هیکل لیلارو میدید محال بود که قبول نکنه . این شد که برنامه های سکسیمون زیاد شد و منم میتونستم با زنهای دیگه سکس کنم .
 
 
 
نوشته: سعید

داستان سکسی

اگر از داستان لذت بردید برای ما نظر ارسال کنید


دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *