داستان سکسی تقدیم به شما
…لینک قسمت (های) قبل در پایین صفحه
سلام مهردادم
ممنون بابت همه ی نظراتتون
یه سری چیزا راجب زن عموم بگم که یادم رفته بود بگم
زن عموم اسمش مریمه و اون موقع که داستان اتفاق افتاد اون ۲۷ سالش بود و من ۱۶ سالم بود ؛ زن عموم پاهای نسبتا بزرگی داره به سایز نمیدونم ولی پاهاش بزرگ و جذاب هستن و ظاهرا به خاطر اینکه عموم فوت فتیش داره (تو داستان قبلی خود زن عموم بهم گفت) خیلی به پاهاش میرسه وکلا پاهاش سوژه ی جقه! امروزیه و آدم خندون و خوش برخوردیه و بعد از اینکه اجازه داد پاهاشو بلیسم فهمیدم بخشنده هم هست و ارزش هاشو از دیگران دریغ نمیکنه😂.
بریم سراغ ادامه ی داستان :
از حموم اومد بیرون و بازم کمکش کردم تا تختش بره و بعدم گرفت خوابید . اگه درست یادم باشه حول و حوش ۲ ساعت فقط به کاری که کردم فکر کردم ؛ به لذتی که موقع لیسیدن ناخوناش بردم ، به مزه ی شور کف پاهاش ، به اون نگاه شیطونش وقتی ازم پرسید فوت فتیش دارم و حتی جقی که تا اون روز بهترین جق عمرم بود ؛ انگار یه مرحله ی جدید از زندگیم بود گوشی رو روشن کردم و رفتم تو گالری به عکس کف پاهاش نگاه کردم و با لبخند محکم از رو عکس بوسیدمش . تو ذهنم افکار زیادی می گذشت اصولا مردا بعد ارضا شدن فکرشون بهتر کار میکنه تصمیم گرفتم برم بیرون یه قدمی بزنم .
افکار زیادی هجوم آوردن به ذهنم : یعنی زن عموم بازم میذاره پاشو بلیسم یا پشیمون میشه و میزنه زیر همه چیز ؟ ممکنه به کسی بگه؟ آیا مثل داستانهایی که خوندم با هم انقدر راحت میشیم که میزاره بکنمش؟ و جالبتر اینکه واکنش عموم اگه جریان رو بفهمه چیه ؟(این فکر کمی منو ترسوند)
شب برگشتم خونه و دیدم پدر و مادر و زن عمو مریم نشستن و دارن شام میخورن ؛ با ترس و لرز وارد خونه شدم اوضاع عادی بود سلام کردم و همه بهم مثل همیشه سلام کردن حتی زن عموم انگار نه انگار چند ساعت پیش پاشو تا ته کرده بودم تو حلقم . منم رفتم و با اونا شام خوردم بعدش خوابیدم و شاید از خوش شانسی من بود که فرداش جمعه بود و من خونه بودم ولی پدر و مادرم سرکار بودن و بازم من و مریم جون تنها بودیم.
اون زودتر از من بیدار شده بود و وقتی از اتاقم اومدم بیرون با صدای بلند گفت به به اقا مهرداد گل بیا صبحونه بخوریم . منم با کلی استرس رفتم سر سفره نشستم چون بعد اون ماجرا اولین بار بود با هم تنها میشیم.
تا چند دقیقه راجب اخباری که صبح خونده بود صحبت کرد و من فقط تایید کردم. یهو گفت تو چرا با من غریبی میکنی مهرداد؟ گفتم نه بابا این چه حرفیه. خلاصه گذشت و بعد صبحونه نشستم رو مبل داشتم با گوشی کار میکردم زن عموم اومد کنارم نشست و دستشو انداخت دور گردنم و گفت ببین مهرداد جان تو هنوز نوجوونی و شاید بعضی حس ها برات تازگی داشته باشه و باید بدونی که برطرف کردن نیازهای همدیگه یه چیز طبیعیه و نباید به خاطر کار دیروز خجالت بکشی. هیچی نگفتم و منتظر شدم ادامه بده . گفت اما نکته ی مهم اینه که میخوام ازت قول بگیرم کار دیروزمون مثل یه راز تا ابد تو سینمون بمونه . حرفاش خیلی خوب و مهربانانه بود و کلی ارومم کرد . انگار علاوه بر پاهاش شخصیت شم پرستیدنی بود . گفتم قول میدم زن عمو جون. گفت آفرین مهرداد . (یهو یه نکته ای رو گرفتم اون تو حرفاش همش از فعل گذشته استفاده کرده بود و انگار دیگه قرار نبود پاهاشو بلیسم . کمی به خودم جرات دادم و خواستم صحت موضوع رو بسنجم ) از مبل اومدم پایین و جفت پاهاشو از ته قلبم بوسیدم و گفتم ممنون بابت حرفاتون . دیدم فقط لبخند زد فهمیدم بیخود ترسیده بودم و با نگاه به پاهاش گفتم اجازه میدین بانوی خوش قلب؟ با لبخند دلنشینش گفت مشکلی نیست اقای محترم . اینبار شادیم دوبرابر از قبل بیشتر بود نه ترسی بود نه مخفی کاری و کاملا با رضایت مریم خانوم . سریع طوری که کیر شق شدم به چشمش نیاد رفتم و یه میز عسلی اوردم گذاشتم جلوی مبل و خوش پاهاشو گذاشت اون رو. صورتمو چسبوندم به کف پاهاشو با نهایت لذت بو کشیدم بوش از دیروز بیشتر بود . چند ثانیه تو همون حالت موندم و بعد شروع کردم لیس زدن کف پاهاش از پاشنه تا نوک انگشتاش ؛ بهش نگاه کردم و دیدم با لذت داره به کار من نگاه میکنه و رسیدم به بخش مورد علاقم ازش خواستم کف پاشو بزاره رو میز تا بتونم روی ناخون هاشو بلیسم دونه دونه اول انگشتاشو بوسیدم بعد اروم اروم لیس زدم . حتی همین الانم بعد ۸ سال دقیقا یادمه چقدر دوپامین تو مغزم ازاد میشد اون لحظه تو فکر این بودم که کیرمو دربیارمو‌ فوت جاب کنه برام ولی اگه بدش میومد چی به ریسکش نمی ارزید که بهترین لحظات عمرم رو خراب کنم همینام از سرم خیلی خیلی زیادی بود یه ذره اومدم جلوتر تا کیرم بره زیر میز عسلی تا بتونم کیرمو بمالم . شروع کردم در عین حال که روی پاشو تا مچ می لیسیدم کیرمو آروم مالیدن . مطمئن فهمیده بود اما به روی خودش نیاورد دیدم دستش رو کصش بود اما وقتی من دیدم دستشو کمی جابجا کرد یه ذره که انگشتاشو میک زدم دیدم دیگه طاقت ندارم باید ارضا میشدم و دیگه برام مهم نبود بفهمه دستمو گذاشتم رو کیرمو همزمان سرمو گذاشتم رو کف پاهاش بلافاصله آبم با شدت عجیب و غریبی پاشید تو شلوارم بیشتر از همیشه اومد لذتش بیشتر از همیشه طول کشید و بعد به خودم اومدم به زن عموم نگاه کردم تا ببینم از بوش متوجه شده ارضا شدم یا نه که دیدم خودشم حالت طبیعی نداره و داره میلرزه سریع بدون کمک من رفت تا دستشویی بعدم حتما خودشو ارضا کرد . من سریع تا مریم جون دستشویی بود رفتم حولمو برداشتم و رفتم حموم .
برای اینکه داستان طولانی نشه باقی ماجرا هامون رو تو بخش سوم مینویسم
حتما نظراتتون رو بگین ممنونم.
نوشته: مهرداد

نوشته های مرتبط:
پالیسی زن عمو (۳ و پایانی)
پالیسی زن عمو
جر دادن کس و کون زنِ خواننده مشهور شهر در شب احیاء
هدیه زنِ فاعل
سکس با زنِ همسایه قدیمی
پالیسی برای فاطمه و نیلوفر
پالیسی و کون دادن به رزیتا
اولین تجربه پالیسی و فوتجاب
پالیسی برای خانم سنندجی
پالیسی برای دختران مدرسه ای
پالیسی برای دختر
فکر زن عمو و کردن دختر عمو
به تلافی کیر پسر عمو کون دختر عمو رو کردم
زن عمو و دختر عمو
من و زن عمو در غیاب عمو
مکه رفتن عمو همانا…کردن زن عمو شهناز خوشگل همان
سكس من با عمو و زن عمو
دادن به پسر عمو
عمو سبزی فروش (۱)
عمه و زن عمو عراقیم
زن عمو فاطی
تازه عروس عمو
زن عمو صدیقه
زن عمو نفیسه
بچگی با دختر عمو (۱)
زن عمو دلم برات تنگ شده
من و کیر بزرگ سامان پسر عمو
زن عمو شهلا
سکس من و زن عمو کوچیکه
لز با زن عمو
بهترین اتفاق زندگیم با عمو علی (۳ و پایانی)
بهترین اتفاق زندگیم با عمو علی (۲)
بهترین اتفاق زندگیم با عمو علی (۱)
کون دادنم به عمو سعید و امیر رفیق انجمن کیر تو کس (۱)
حسین و زن عمو
سکس با زن عمو در شرجی شمال
دختر عمو زهرا
سکس با زن عمو فرشته
شیر خوردن از زن عمو
گاییدن زن عمو تو حموم
رابطه زن عمو و سکس های مامانم (۲)
دختر عمو ۲۶ ساله من ۱۹ ساله
سکس با دختر عمو جونم
دختر عمو فسقلی
عمو و مهسا (۱)
سکس مامان با پسر عمو: فرضیه یا واقعیت؟
من و پسر عمو
کردن دختر عمو همبازی بچگی
مالیدن دختر عمو
گول پسر عمو رو خوردم
عاشقی با زن عمو مهسا (۴ و پایانی)
عاشقی با زن عمو مهسا (۳)
عاشقی با زن عمو مهسا (۲)
زن عمو فاطمه
برای عمو کاندومی سایت
عاشقی با زن عمو مهسا (۱)
بیماری زن عمو
کمر درد زن عمو
عشق ابدی به دختر عمو
فامیل زن عمو
سکس توی ماشین با پسر عمو
کردن کص زن عمو اکرم سن بالا
عمو حسین
سر و گوش زن عمو می جنبید
من و زن‌عمو سارا
زن عمو مرسی که دادیم
اون روز داغ و خوابیدن با پسر عمو
سکس نیمه تمام با دختر عمو
نمیتونستم بگم عمو چیکار میکنه
مالیدن زن عمو تو ماشین
سفرهای عمو
عشق ممنوعه من و زن عمو
من و زن عمو مینا
عمو باعث شد از بچگی به گی علاقه پیدا کنم (۱)
من و زن عمو بزرگه
خواهر زیبای زن عمو (۱)
اولین‌ سکس با پسر عمو
زن عمو مهسا
امیر و دختر عمو
تجاوز تلخ عمو سیامک
افرودیت زن عمو
دیوونه گاییدن زن عمو منیره
سکس با زن عمو هام
عقد زود هنگام با دختر عموم و گاییدن زن عمو
تجدید میثاق با کون زن عمو
عمو مسعود و سکس با عشق قدیمی
محمد و سکس با دختر عمو
سیا و دختر عمو
امین و زن عمو
عمو کیر دراز و دختری که از او می گریخت
دختر عمو مرضیه کون گنده هیکلی
من و زن عمو در انباری
نقشه ی شوم واسه کردن دختر عمو
من و دختر عمو نسترن
سعید و زن عمو
شب رویایی کیان با دختر عمو
سکس اتفاقی نازنین با پسر عمو
رابطه زیبای من و زن عمو
فداکاری برای زن عمو
شق کردن من برای زن عمو
کردن زن عمو در دوران سربازی
هم زندایی هم دختر عمو (3)
زن جوان عمو
شب عروسی با زن عمو
گاییده شدن برای اولین بار توسط پسر عمو
زن عمو زهره
اولین سکس با زن عمو
سكس نصف و نيمه با زن عمو
خیانت به عمو
کس زیبای عروس عمو
وقتی با زن عمو تنها شدم
با زن عمو در سفر
لذت اولین سکس با زن عمو
سکس با زن عمو سمیه
سکس عاشقانه با دختر عمو
رقابت بر سر دختر عمو
سکس من و عروس زن عمو
سکس من با زن پسر عمو
مستاجر عمو
عقدکنان پسر عمو و کردن بهناز جون
عمو شکلاتی
دلستر اختصاصی برای زن عمو
کف کون زن عمو
موبایل زن عمو
آرين و زن عمو رخساره
سکس محشر با زن عمو
من و زن عمو فاطمه
من و زن عمو زیبا
زن عمو نازنین (۲)
زن عمو نازنین (۱)
آروین و دختر عمو (۲)
آروین و دختر عمو (۱)
سکس با عروس عمو
عمو صمد
خاطره من و زن عمو جانم
وقتی زن عمو مامانم شد
سکس با دخترهای عمو
ویروس زن عمو
دیگه تکرار نمیشه زن عمو !
داستان سکسی قدیمی آویزون بانام من و زن عمو معصومه
به من نگو زن عمو
سكس با عروس عمو
زن صیغه ای می خوام زن عمو 3 (قسمت آخر )
سكس با زن عمو سهيلا
سكس با زن عمو سيمين
سکس با زن عمو رخساره
زن صیغه ای می خوام زن عمو 2
زن صیغه ای می خوام زن عمو 1
سكس چت با زن عمو
سكس من با دختر عمو جونم

اگر خوشتون اومد نظر یادتون نره


دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *