این داستان تقدیم به شما
اسمم آرین است 21 ساله تهران برادرم آرش 30 ساله و خواهرم آرزو 37 ساله که ارزو تو 17 سالگی ازدواج کرده رامسر زندگی می کنند آرش نزدیک دوساله با دختری که همسن من بود بنام پردیس ازدواج کرده که از اول زندگیشون هر از گاه دعوا داشتند و چندین بار هم قهر کرد بابا و مامان فکر می کردن که پیش ما زندگی می کنن بخاطر اون دعواشونه ولی نمی گفتن بابا و مامان و من پردیس را خیلی دوس داریم ولی اخلاقش با آرش نمی ساخت همیشه مامان براش نصیحت می کرد ولی بیشتر به حرف من گوش میداد آرامش می کردم بارها پرسیده بودم اگه از ما خوشت نمیاد میخای مستقل باشی بگو تا بگم بابا یک واحد براتون اجاره کنه میگفت نه دوس دارم اینجا باشم ولی داداشت اذیتم می کنه و بد اخلاقی می کنه و .. منم از حرفهای مامانم می گفتم بچه دار بشین سر سنگین می شین حیفه جوانیتونو با دعوا سپری کنید تا تسکین میافت و باز چند روز دیگه دعوا و قهر که اغلب پردیس می اومد حتی پیش بابا و مامان میخوابید
چندباری هم وقتی گریه می کرد بغلش می کردم و موهاشو نوازش می کردم آرام میشد حتی گاهی سرشو میزاشت رو پام و خوابش می برد
علاقه شدید به پردیس داشتم همش ارزو می کردم کاش زن من بود بغلش که می کردم حس شهوتم بالا می زد کیرم سفت میشد و کاری می کردم متوجه نشه که اولین باری که لو رفتم بغلش کرده بودم هق هق گریه میکرد پایین تنمو فاصله داده بودم شوربختانه پیزامه تنم بود با مشتهاش کوبید سینم گفت اخه نمیدونی چه می کشم از دست آرش که نصیحتش کردم یهویی مثل اینکه از من میخا قهر کنه پشتشو بمن کرد خواستم نذارم بره که نگو میخا از پشت بغلش کنم که دستم رو سینه هاش باشه (بعدها اعتراف کرد) ناخواسته کیر سفت شده ام رفت چاک باسنش خواستم خودمو دور کنم بدتر شد لیز خورد رفت درست رو چاک کصش اونم شلوار راحتی خیلی نرمی تنش بود شورتم میدونستم نمیپوشه فقط زمان پریودیش می پوشه باسنشو بیشر به کیرم که حالا بین پاها رو کصش بود فشار می داد و پاهاشم بهم فشار میداد تا بیشتر به کصش بچسبه منم بارها از پشت بغلش کرده بودم و دستامو رو سینه هاش نگه میداشتم ولی نمی مالیدم که دستامم رو ممه هاش بود برگشت گفت تو هم که دوس داشتنت بی طمع نبوده !!
خجالت کشیدم تو گوشش گفتم ببخش بخدا برای نامردی نیست من مامانمم وقتی بغل می کنم اونجام سفت میشه قسم میخورم راست می گم خندیدو با اومدن صدای مامان جدا شد گفت برو مامانتو بغل کن خخخخخ
از این جریان شاید دو ماهی گذشت
اوایل اردیبهشت بود خانه خالی و هیچکس نبود به خیال خالی بودن اواز کنان رفتم اتاق زنداداش که باز شورت یا سوتین یا شلواری از او را وردارم و با هاش حال کنم بیش از یکسال بود کارم بود
تا درو باز کردم دیدم زنداداش تاقباز خوابیده پاهاشم باز کرده و شالی به صورتش چندلا کشیده !!
فیلم سکسی زیاد دیده بودم چندتایی با ترس و احتیاط در حد نیمه سوپر تازگی به پردیس (زنداداشم) فرستاده بودم گوشیشو نگاه می کردم میدیدم سیو نیست پاک کرده شک داشتم که دیده و پاک کرده یا ندیده پاکش کرده؟! چیزی که بود صداشو در نیاورده بود
دوستی دارم از من بزرگتره از او پرسیدم از کجا باید دونست که فیلمی به دوس دخترت میفرستی دیده یانه توضیح دادم که من چندتا فرستادم اعتراض نکرده ولی تا گوشیشو چک کردم فیلم ها نبود
پرسید دختره فامیلتونه؟ زنه ؟ یا دختره؟
گفتم یه فامیلی خیلی دوری داریم شوهر داره
گفت هاا فکر کردم زنداداشته که خیلی تو را دوس داره
گفتم خفه شو اون که خواهرمه دیگه نشنوم حرف بیخود پشت سر پردیس بزنی
گفت نگفتم که اونو گاییدی منم زنداداشمو دوس دارم همشم شوخی می کنیم مثل خواهرمه فکر کردم نکنه تو پردیس فرا تر از منو سیما یید
گفت یه فیلم سکسی را قیچی کن نیمه تمام بفرست ببین پیامی میده یا نه
کلی فبلمهای سوپری که داشتم گشتم تا یکی پیدا کردم داستانی بود دختر مومشکی سفید پوست نازی که خیلی شبیه پردیس بود با پسری عشقبازی می کردند کلی همدیگرو میبوسیدن تا میرن رو تخت زیر ملافه سکس می کنند و هر دو عرق ریزان تو بغلم هم بودند که ظاهرا شوهر زنه سر می رسه و پسره لخت از پنجره میره بپره بیرون که از اونجا بریدم براش فرستادم …
طولی نکشید پردیس پیام داد آخر و عاقبت فیلم چی میشه؟
چرا بقیه اش را نفرستادی ؟!
اینا چه نسبتی داشتند ؟ خواهر و برادر بودند؟ یا زنداداشش بود ؟!
نوشتم اونورش خیلی بد بود
گفت بفرست ببینم پاکش می کنم نترس
گفتم قول بده پاکش کنی
گفت جون تو جون آرینم که از جونمم بیشتر دوسش دارم پاکش می کنم !!
گیج شدم و بهت زده کیرمم مثل علم یزید عینهو فنر زد بالا تو باغ دوستم بودیم کص شعر می گفتیم
همه فیلم را فرستادم که شوهره پسره را گرفت مجبورش کرد زنشو جلو چشمش بکنه و خودشم همراهی کرد دوس شدن و در پوزیشن های مختلف زنو گاییدن
طولی نکشید
پردیس استیکر یه بوس و بغل کردن زن و مرد لخت را برام فرستاد
نوشت فیلمهای کوتاه اینجوری داشتی بفرست نترس نگاه کردم پاکش می کنم !!
منم قلب و بوسیدن استیکر خودشو براش فرستادم
باز استیکر دختر و پسری که دختره زیر پسره بود و لختم بودند تا باسن پسره معلوم بود برام فرستاد پشتشم دو تا قلب و بوس
من یه گیف زن و مردی که مرده زنه را می گایید کیر و کصشون معلوم بود فرستادم
پردیس استیکر تعجب و بوس فرستاد و استیکر بای
و نوشت پر رووووو و استیکر خجالت
من تو فکر رفتم و خودمو سرزنش که چرا بی گدار زدم
تا همانطور که گفتم پردیس را خوابیده و اونجوری دیدم
پردیس یه تاپ مشکی تا زیر سینه هاش بالا رفته یه شلوار نازک و نرم راحت خونگی که بارها فاقشم بو کرده و بوسیده بودم تنش بود کش شلوارو گرفتم کشیدم پایین کصشو که باد کرده و کمی مو هم داشت دیدم با لبهای کلفت که خوشم نیومد!!
کمی با رونش بازی بازی کردم میدونستم بیداره ولی خودشو خواب زده
به پهلو شد پای سمت بالا را جمع کرد اونیکی را دراز کرد باسن گنده و خوشگلش زد بالا شلوارشم تا بالای زانوش کشیده بودم بیشتر اومد بالا رونش تو چشمام بود
هوس باسنشو کردم شلوارشو به آسانی کشیدم پایین لپ بالای باسنش و مقداری از پایینی معلوم شد سفید و خوردنی بود کون و کصشم تا حدودی میدیدم هر چه کردم شلوارش بیشتر از این پایین نمی اومد چرخید رو شکم خوابید شلوارشو باز کلی دادم پایین زیرش گیر بود داشتم میدادم پایین که خودشو سبک کرد شلوارش کامل تا زانوش در اومد بقیشم در اوردم حالا عاشق کص کلفتش بودم تا اون روز نه کص دیده بودم نه دستمو بهش زده بودم ولی تو فیلمها دیده بودم کصو هم از جلو می کنن هم از عقب دستمو زدم کصش خیس بود کمی بازی کردم انگشتم رفت توش لیز و خیس بود پردیس دستاشو برد زیر شکمش باسنش بیشتر اومد بالا
اندازه کیرم خوب بود مقایسه با فیلمها می کردم چیزی کمتر از اونا نبود وقتی سفت می شد رو شکم که میخوابوندم کمی هم از نافم بیشتر بود کلفتیشم وقتی تصور می کردم اگه پردیس حلقه کنه یه دستش عمرن برسه باید دودستی حلقه کنه اندازه پر حلقه دست خودم بود و دیده بودم چطوری رد می کنن تو کص و زنه باسنشو میده بالا تا راحتر بره توش که دونستم با بالا کردن باسنش میگه کیرمو میخاد
لخت شدم رفتم رو تخت اول باسنشو بوسیدم با دستام از دو سمتش گرفتم که بیشتر بیارم بالا که پردیسم همراهی کرد کونش خیلی زیبا اومد بالا خوذشو اونجا نگه داشت کصش تکان می خورد و باز و بسته میشد سوراخ کونشم جمع و غنچه می شد هی کصش تکان تکانش زیاد شد که با زبان بی زبانی کیرمو صدا می کرد .
کیرمو یواش گذاشتم درش تا گذاشتم بیشتر باستشو آورد بالا با دستاش لپ باسنهاشو باز تر کرد منم با فشار اول خیلی از کیرم رفت توش دیگه نمی رفت که اخخخ و اووووفی کرد دستشو ول کرد باسن منو گرفت باسنشو باز داد بالا بی اراده کیرمو کشیدم بیرون بافشاری که خودم هم ندونستم دادم تا بیخش رفت تو کصش و جیغ و اووووخ و اهههه و جووون و پیچیدن بدن پردیس با چند حرکت سریع که تو ته کصش جلو عقب میشد انگار همه جونم از کیرم در اومد و رفت تو کص پردیس آبم اومد ریخت ته کص پردیسم
پردیس حالا بزبان اومده بود بکوووون منم بشم بکوووون تازه فهمیدم اونم مثل منه شاید!! گفتم عشقم نمیتونم هی تکان میخورد که کیرم. عقب جلو بشه وضربه بزنه که جونم در می اومد انگار برق منو می گرفت گفتم پردیس صبر کن خیلی بدنم و عضلاتم کشیده میشه نمیتونم
گفت سینه هامو بگیر دستت لختم کن درست میشی الان باز دلت میخا
من موندم دارم درد می کشم تا کیرمو کشیدم بیرون دیگه پردیس شالم انداخته بود اونور زود تاپشو در اورد دو دستی کیرمو گرفت بوسید و شروع کرد لیس زدن درست همان صحنه ای بود که برای مقایسه کلفتی کیرم داشتم پرسیدم چطوره ؟ گفت عالیییی فداش بشم کیر به این میگن نه … که برش گردوند منم مورمورم میشد ولی نه مثل زمان ارضا شدنم هی می گفتم اذیت می شی خوابید زیرم گفت بیا روم سینه هامو بخور تا اونجا لبم نگرفته بودم تا خوابید سینه هاشو مشت کردم چشاش طور دیگه شده بود خیلی خوشگلتر شده بود و با من حرف می زد دهنش نیمه باز بود به تقلید از فیلمها لبمو گذاشتم رو لباش پردیس خیلی استادانه لبامو خورد منم مال اونا
کیرم دیگه درد نداشت با قفل کردن پاهاش دور کمرم گفت بکون تووووش
کمی خودمو دادم بالا تا کیرم که روشکمش بود راست کسش شد با کمی تلاش رفت تو کص عشقم اینبار دیگه ابم نمی اومد پردیس زیرم اخ و اووخ می کرد ابش اومده بود ولی من نمیدونستم تا خواستم سینشو بخورم جیغ کشید نخور مورمورم میشه گفتم چرا گفت بکون تا دردش بیفته هر وقت گفتم بخور اون موقع بخور
گفت مثل کیر تو شده تا ارضا میشم مورمورش میشه منم ابم اومد ولی دوس دارم بازم بیاد که چند دقیقه ای گذشت دستام ستون بود و ضربه میزدم به کصش که با دو دستش یکی از سینه هاشو گرفت گفت حالا بخووور
افتادم جون سینه هایی که مدتها بود ارزوشو داشتم بقدری محکم میخوردم و همه جاهاشو مک می زدمو و گاز می گرفتم پردیسم ممانعت نمی کرد که هوس گردن بلوریشو کردم تا خواستم مک بزنم گفت سیاه میشه نکن می فهمن که مکمو زده بودم رفتم سراغ لباش دیدم هر چه توان تو بازوهای پردیس هست منو بخودش فشار میده میگفت جوووون جووون بازم بکوووون پاره ام کن جررررم بده که منم قدرتم بیشتر شد و تقریبا با هم برای دومین بار ارضا شدیم
خونه ما ویلاییه دو طبقه است طبقه بالا دو قسمته تقریبا مستقل است که یکیش زنداداشم و داداش زندگی می کنه یک قسمتش منو بابا و مامانم. طبقه پایینم آشپزخونه و سالن پذیرایی و نشستن و دو اتاق که یکیش لوازم و رختخواب و یه تخت فلزیی دو طبقه هم داره و یکیشم کتابخانه باباست و زمانی که کار میکرده اتاق کارش وقتی مهمان بیاد میخوابن که اغلب خواهرمو و شوهرش مهمان ما هستن فامیلامون تو شهرستانه رو اون تخت دوطلقه و زمین میخوابن
اون روز بابا و مامان نگو دعوتن به مشورت برای شوهر دادن دختر عمو داداش هم که می دونستم از سر کارش که تو شهر صنعتی نظر آباد کرجه شب دیر وقت میاد
خونمون تهران خیابان دماونده همیشه خلوته
کارمون که تمام شد رفتیم دوتایی دوش گرفتیم حمامم با دیدن و بعل کردن و بوسیدن پردیس باز کیرم بلند شد گفت بازم میخای زنداداشو جرش بدی ؟!بفرما مال خودتم
چنان با ناز گفت و حرکاتش زیبا بود کیرم تمام عنان اختیارم را گرفت دستش دستاشو گذاشت دیوار باسن بی نهایت زیبایش را جیک کرد گفت بفرماااا منتظر کیرته
سرپا نزدیک نیم ساعت گاییدم دو بار پردیس ارضا شد تا من ابم اومد بدون سوال همه ابمو باز ریختم کصش
وقتی خشک شدیم سینه های پردیس همه جاش جای دندان من بود و سرخ شده بود طوری که به بنفش نی زد زیر گلوشم قشتنگ جای نقش لب سخر شده بود تو آینه همدیگرو نگاه می کردیم کیرم باز راست شده بود اونقدر تو آیینه زیباتر شده بودیم لوازم ارایششو ریخت زمین با سینه خوابید رو دراور گفت بکوووون تو کصم که سیر نمیشم نزدیک شاید نیمساعت گاییدمش تا بردم رو تخت اومد روم تو کمتر از پنج دقیقه ابش اومد تا دست میزدم ممه هاش جیغش می رفت هوا که منم با بالپایین کردن پردیس روی کیرم آبم اومد که این چهارمین بارمون بود باز کلی بدن همدیگرو گاز گرفته و سرخ کرده بودیم
لباسامونو پوشیدیم اعترافات از زمان دیدن هم دیگر در خواستگاری آرش که با دیدن من عاشق من میشه تو دلش میگه کاش جای آرش آرین بود و نخ هایی که می داده و من نمی گرفتم و جق زدنهای من بیادش که شلوار و شورت و سوتینشو پر آبم می کردمو و… حرفهامونو زدیم تو بغل هم خوابیده بودیم که تشنم بود رفتم اب بیارم پردیسم خواست اوردم دیدم وااای جای مکیدنم در گردنش به کبودی رفته پاشد ایینه را نگاه کرد سینه هاشو در اورد همه سیاه شده بود موندیم معطل که چه بکنیم
گفتم مگه تا بحال آرش مثل من نخورده بودت گفت اون بوسم بلد نیست تا بیاد بخوره و گازمم بگیره چه گلی بریزم سرم بذار برم خونه مامان و بابام بگم قهر کردم خوب شد بیام
گفتم اگه مامان پرسید چی می گی گفت میگم آرش کرده
که بخودش رسید ماتیک زد یهویی فکری بسرش زد کرم سفید کننده را در اورد زد رو محل داغ لب من رو گردنش محوش کرد گفت دیگه با تیر و تفنگم منو به خانه مامانم نمیتونید بفرستید
دعوا تماااام قهرم تماااام چون به عشقم رسیده ام تا محل کبودی سینه و گردنم خوب نشده با آرش هیچ کاری نمی کنم ولی قول بده دیگه اینجوری کبودم نکنی تا خوب شدنش با آرش سکس نکرد
از اون زمان. هم قهر و دعواش تموم شد منم با توجه به تعطیلی دانشگاه همش خونه ام خیلی مواظب همیم تا فرصتی پیدا می کنیم سکسمون دایره خوشبختانه پردیس تا حالا آبستن نشده اصلا هم از آبستن شدنش ترسی نداریم چون گروه خون داداش و من یکیه خیلی هم شبیه همیم من لاغرتر و بلند قدترم او چاق و کوتاه قدتر پردیس میگه کیر من هم بزرگتره هم با عرضه تره
بابام صبح که صبحانه را میخوره با دوستاش میرن پارک بازنشسته است ناهارم گاهی زنگ می زنه بیرونیم نمیاد مامانمم نمیدونم میدونه منو پردیس سکس داریم یا نه ولی تا منو پردیسو با هم تو حال شوخی کردن می بینه میره طبقه پایین میگه من پایینم ناهار حاضر شدذبیاین حال اومدن پله ها را ندارم یا خونه را می سپاره به ما میگه من رفتم خرت و پرت بگیرم بیرون نرین خطرناکه کرونا بیداد می کنه شما هم ماسک نمی زننین میدونم دیر میام سری به غذا یا اینجور حرفا می زنه جالبه کلیدم نمی بره یا می بره قصدن زنگ خونه را می زنه بازش میکنیم و نشده بیاد بالا باور کنید از اولین سکسمون که 7 ماه میگذره مخصوصا بعد از عید یادم نمیاد بیرون رفته باشم بجز روزهای تعطیل و جمعه هایی که آرش خونه است
#پردیس #میگه مامان میدونه منو تو سکس داریم حتی #کبودی هایی که تو #گردنم هی میندازی با اینکه #کرم #پودر میزنم محوش میکنم چند بار دیده میدونه کار آرش نمیتونه باشه چون یکبار گفت خوش بحالتون منو پرویز مثل تو گردنمو که میخورد کبود که میشد روسری را می پیچیدم تا سیاهیش بره کرم پودر #سفیدکننده بلد نبودم بزنم #خخخخ یادته چند روز پیش داشتی #سینمو می خوردی مامانت دیدذگفتی دارم گازش می گیرم منو گاز گرفته ؟! فهمید داری سینمو میخوری خودشو زد #نفهمی تو چه فکر می کنی؟ گفتم منم همین #فکرو می کنم .
مامان بارها گفته #خیلی #خوشحاله پردیس با من سرگرمه #دعوایی نیست و همیشه #خنده و #شادی پر است تو خونمون
تا دعوت #نکنند اونم چند بار پردیس خونه #مامانش #نمیره وقتی هم میرن شب بر می گردن #طاقت دوری از همو #نداریم
#آرین #عاشق …
داستان سکسی
اگر از داستان لذت بردید برای ما نظر ارسال کنید
دیدگاهتان را بنویسید