داستان سکسی تقدیم به شما

سینا نیره رو به هر طرف که دوست داشت می گردوند . از چپ به راست و از راست به چپ ..-من سیر نمیشم .. نمیشم .. می خوام می خوام .. -عزیزم .. نیره جون ..من خوشم میاد .. دلم می خواد کیرت از راه شکمم از دهنم در آد . دوستت دارم .. سینا یه انگشتشو هم فرو کرد توی کس زن تا کمک حال کیرش شه .  -کست تنگه دردش نیاد . -نههههههه نهههههههه می خاره می خاره .. -تو چطوری این همه سال تحمل کردی . حالا دیگه باید اجرشو ببینی . پاداششو همین جا گرفتی . -بده .. به من بده پاداشو . نیره دیگه فهمیده بود که از این به بعد دین و ایمان اون شده همین .. اون جز سینا هیشکی دیگه رو نمی خواست . به همین زودی به اون دلبستگی خاصی پیدا کرده بود . ولی سینا می دونست که نباید به کسی دل ببنده . می دونست که در دنیای اون زنان زیادی هستند که هر کدومشون ناز و کرشمه های خودشونو دارن .  نیره حالا لنگاشو داده بود هوا و با فریاد های بلند خودش از سینا می خواست که آبشو توی کس اون بریزه .. -پسر پسر خوشم اومده .. حال کردم .. سینا هم دیگه پاهاشو توی دستش نگه داشت و با چند تا ضربه چکشی آبشو خالی کرد توی کس نیره .. همونجا یه دور اونو بر گردوند .. -خوشگله خودت می دونی که اگه می  خوای  زیارت کس قبول شه باید یه سرویس هم کونو بکنی . هم این یه عادتی میشه برای خانوما که اگه اسیر پسرای کون پرست شدن بتونن تحمل کنن و هم این که به مردا خیلی لذت میده و اون چه رو که قبلا خوردن هضمشون می کنه -اوووووههههه سینا جون .. تو جون بخواه کون که سهله .. -می بینیم حالا .. ببینم تحمل این کیر رو داری .. نیره حس کرد که سینا داره راست میگه . فشار زیادی برش وارد می شد خودشو به تشک چسبونده بود و زور زیادی می زد ولی نمی تونست کار دیگه ای بکنه که دردش ساکت شه و تسکین پیدا کنه . سینا هم با هزار کلک فقط تونست سر کیرشو بفرسته توی کون تنگ و بیش از حد تنگ نیره . -اووووووههههههه دارم دیوونه میشم دردداره ولی می خوامش . می خوام بکنی توی کونم . بفهمم بدونم حس کنم این کیر مال منه .. مال منه .. حالا که اینجا هستی برای منه .. سینا برای اولین بار بود که از زنی می شنید که می خواد کیرو داخل مقعدش حس کنه چون می خواد اونو متعلق به خودش بدونه -عزیزم نیره خوشگله من این کیر مال توست چه وارد کونت شه چه عقب نشینی کنه . -حرفشم نزن . مرد هیچ وقت عقب نشینی نمی کنه -من به خاطر تو میگم . -قلعه مقعدم در حال ریزشه . فشارش بده .. کونموبکن .. کونمو یکن .. کونم کیر می خواد . مال تو رو می خواد .. سینا کیرشو کشید  .. رفت و با نشونی هایی که نیره بهش داده بود روغن زیتونو از آشپز خونه آورد و با اون سوراخ کون نیره و کیرشو روغن مالی کرد .. -جوووووووووون حالا چقدر روون داره میره توی کونت .. -سینا به جون شوهرم که خیلی دوستش دارم و براش زحمت کشیدم و به جون تو که حالا اومدی تو زندگیم و نمی تونم ازت دل بکنم قسم که من تا حالا کون ندادم . -ناز من , من که چیزی نگفتم .. من که خودم می دونم تو حرف نداری . تو هرچی بگی بالای سر من جا داره . تازه تو یک زن مومن  و با تقوایی . حالا شرایطت این جوریه و می دونم اگه پیش حاکم شرع هم بری اون تشخیص میده که این کاری که تو داری با من می کنی و من دارم با تو می کنم از شیر مادر هم بر هر دوی ما حلال تره . -سینا جون یه خورده این ور تر بیا ..حالا می تونم کیرت رو بهتر ببینم . سخته ولی دلم می خواد ببینم چقدر تیزه و چه جوری داره میره توی کونم و به من حال میده . چه لذتی داره . خیلی خوشم میاد . مزه داره . جووووووووون … دارم کیف می کنم . پسر اگه بدونی چه عشقی می کنم . سینا هم که دیگه می دونست هر قدر هم لذت ببره به این زودی آبش نمیاد سرعت گاییدن کون نیره رو زیاد ترش کرده بود .. زن یه حس مجردی پیدا کرده بود . حالا دیگه می تونست خودش باشه و خودش . می دونست که می تونه خودشو با این شرایط هماهنگ کنه -نیره به چی فکر می کنی -به کیر تو .. به این که می تونم از زندگیم لذت ببرم همه اینا رو مدیون توام . پس منو بکن .. کونموداغ و داغونش کن . حال کن .. بگو خوشت میاد تا منم لذت ببرم سینا .. -مگه درازی و کلفتی  کیرمو حس نمی کنی که چه جوری داره با کونت حال می کنه ..  همه جای کونت بوسیدن داره . حتی داخل سوراخش . حیف که نمیشه بازش کرد …. ادامه دارد ….. نویسنده ….. ایرانی

نوشته های مرتبط:
پسران طلایی 51
پسران طلایی 121
پسران طلایی 91
پسران طلایی 117
پسران طلایی 143
پسران طلایی 89
پسران طلایی 95
پسران طلایی 88
پسران طلایی 182
پسران طلایی 165
پسران طلایی 128
پسران طلایی 112
پسران طلایی 135
پسران طلایی 87
پسران طلایی 4
پسران طلایی 144
پسران طلایی 146
پسران طلایی 194
پسران طلایی 125
پسران طلایی 120
پسران طلایی 107
پسران طلایی 122
پسران طلایی 113
پسران طلایی 164
پسران طلایی 100
پسران طلایی 134
پسران طلایی 119
پسران طلایی 156
پسران طلایی 9
پسران طلایی 145
پسران طلایی 171
پسران طلایی 203
پسران طلایی 141
پسران طلایی 193
پسران طلایی 136
پسران طلایی 201
پسران طلایی 129
پسران طلایی 109
پسران طلایی 85
پسران طلایی 180
پسران طلایی 174
پسران طلایی 17
پسران طلایی 3
پسران طلایی 147
پسران طلایی 138
پسران طلایی 175
پسران طلایی 170
پسران طلایی 86
پسران طلایی 157
پسران طلایی 124
پسران طلایی 173
پسران طلایی 177
پسران طلایی 163
پسران طلایی 103
پسران طلایی 183
پسران طلایی 149
پسران طلایی 10
پسران طلایی 6
پسران طلایی 199
پسران طلایی 188
پسران طلایی 207
پسران طلایی 200
پسران طلایی 131
پسران طلایی 185
پسران طلایی 172
پسران طلایی 97
پسران طلایی 96
پسران طلایی 195
پسران طلایی 7
پسران طلایی 198
پسران طلایی 2
پسران طلایی 197
پسران طلایی 187
پسران طلایی 158
پسران طلایی 142
پسران طلایی 176
پسران طلایی 192
پسران طلایی 13
پسران طلایی 166
پسران طلایی 133
پسران طلایی 196
پسران طلایی 104
پسران طلایی 184
پسران طلایی 151
پسران طلایی 21
پسران طلایی 84
پسران طلایی 22
پسران طلایی 111
پسران طلایی 5
پسران طلایی 15
پسران طلایی 202
پسران طلایی 167
پسران طلایی 169
پسران طلایی 8
پسران طلایی 168
پسران طلایی 153
پسران طلایی 99
پسران طلایی 39
پسران طلایی 186
پسران طلایی 191
پسران طلایی 68
پسران طلایی 63
پسران طلایی 19
پسران طلایی 94
پسران طلایی 28
پسران طلایی 49
پسران طلایی 74
پسران طلایی 152
پسران طلایی 102
پسران طلایی 61
پسران طلایی 78
پسران طلایی 16
پسران طلایی 53
پسران طلایی 54
پسران طلایی 23
پسران طلایی 41
پسران طلایی 14
پسران طلایی 67
پسران طلایی 160
پسران طلایی 45
پسران طلایی 65
پسران طلایی 40
پسران طلایی 72
پسران طلایی 34
پسران طلایی 76
پسران طلایی 37
پسران طلایی 69
پسران طلایی 82
پسران طلایی 59
پسران طلایی 36
پسران طلایی 57
پسران طلایی 56
پسران طلایی 29
پسران طلایی 70
پسران طلایی 27
پسران طلایی 83
پسران طلایی 25
پسران طلایی 24
پسران طلایی 46
پسران طلایی 47
پسران طلایی 42
پسران طلایی 62
پسران طلایی 77
پسران طلایی 79
پسران طلایی 55
پسران طلایی 33
پسران طلایی 44
پسران طلایی 64
پسران طلایی 80
پسران طلایی 31

اگر خوشتون اومد نظر یادتون نره


دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *