داستان سکسی تقدیم به شما
تولد پونزده سالگیم بود
مامانم یه عالمه ذوق داشت که اون شب کلی خوش بگذره به پسرش ،خاله هام و بچه هاشون هم اومده بودن خونمون ،شلوع پلوغ بود خلاصه
من ولی اصلا حوصله نداشتم
دوس داشتم هرچی زودتر مهمونی تموم شه و یه جق بزنم و بگیرم بخوابم
دو هفته قبلش برا اولین بار آبم اومده بود، این دو هفته پدر خودمو درآورده بودم ، هر موقع که خونه تنها میشدم با یه فیلمی ، موزیک ویدئویی چیزی خالی میکردم خودمو
اون شب رضوان هم اومده بود ، همسایه پایینمون که چند سال بود از شوهرش طلاق گرفته بود و با مهریه ش واحد پایین مارو خریده بودن ، سی و پنج سالش بود و چون بچه دار نمیشد شوهرش ولش کرده بود که از یکی دیگه توله بیاره
قدش یک و هشتاد بود ، استخون بندیش درشت بود ولی چاق نبود ، سینه های بزرگ ، چشم و ابروی مشکی ، فیسش هم یه کپی تقریبا ضعیفی از این خواننده تخمیه شهره بود
مامانم با رضوان میرفتن کلاس ایروبیک ، یوگا و از این کصشرا ،چون ماشین داشت و تو این محل با کسی آشنا نبود زودبا مامانم بر خورد و وقتشونو با هم میگذروندن بعضی روزا
اولین باری که اومد خونمون من فقط تو کف چاک سینه ش بودم که از یقه تاپش معلوم بود ، نمیدونم میفهمید یا نه ، ولی از دید زدن هیچ کسی جز اون انقد لذت نمی بردم
خونه ما دو طبقه بود و تو کل ساختمون فقط ما بودیم و لیدی رضوان ، حیاطمون هم جدا بود ، بعضی وقتا که میومد تو حیاط یه چیزی بشوره من خیره میشدم به بدنش و از پشت پنجره جق میزدم ، وقتی خم میشد و کونش میزد بیرون ، یا وقتی مینشست و لبه شرتش معلوم میشد ، داشت کورم میکرد با بدن سکسیش
برگردیم به شب تولد
دختر خاله هام داشتن وسط خونه میرقصیدن و منم نشسته بودم یه گوشه ، کل حواسم به پر و پاچه دختر خاله هام بود ، یکیشون که اون موقع بیست سالش بود یه دامن جذب کوتاه پوشیده بود جوری که نمیتونستم چشامو از روناش بردارم
همینجوری گذشت و من کل مهمونی راست کرده بودم و زیر سویی شرتم قایم شده بود دودول تازه کیر شدم
از وقتی برا بار اول آبم اومده بود دیگه به همه دخترا به یه چشمه دیگه نگاه میکردم و ریز چشام هم هی گودتر میشد
مهمونی تموم شد و همه رفتن جز رضوان که مونده بود به مامانم کمک کن و جمع و جور کنن
برام کادو یه دونه مچ بند خریده بود که هنوزم دارمش
دستم کردمشو رفتم پیششو گفتم مرسی خاله رضوان
دستشو کرد لای موهامو بهم ریختشونو و لپم کشید و گفت مبارک باشه تولدت عزیز دلم
رفتم تو اتاقم
در بستم و به در تکیه دادم و شلوارم کشیدم پایین و کیرمو گرفتم تو دستم
شروع کردم به مالیدنش و فک کردن به بدن رضوان
اون شب یه شلوار لی روشن پوشیده بود و یه دونه تاپ بدون آستین ، چشامو بستم و پاهاشو آوردم تو ذهنم ، افتادم رو تختمو و داشتم جق میزدم ، خودمو تصور میکردم که رضوان بغلم کرده و صورتمو فشار میده بین ممه هاش
اسمشو آروم صدا میزدم و کیرمو میمالیدم
رضوان رضوان رضوان رضوان
تا اینکه یهو دیدم لامپ اتاق روشن شد
چشامو باز کردمو دیدم رضوان دم در وایساده و داره با چشای خیلی باز بهم نگاه میکنه ،
از پشت در رد شده و شنیده که اسمشو صدا زدم و اومده ببینه چه خبره ، اصلا حواسم نبود که دارم اسمشو بلند صدا میزنم
من ماتم برده بود ، حتا جلو کیرمو هم نگرفتم ، همینجوری تو دستم بود ، یه نگاه به صورتمو یه نگاه به کیرم انداخت و در و بست رفت
ریدم به خودم ، قلبم اومده بود تو دهنم ، نمیدونستم چه گهی بخورم ، نشستم یه گوشه اتاق و منتظر موندم تا صدای در خونه اومد ، فهمیدم که رفته ، اومدم پیش مامانمو دیدم همه چی عادیه ، بهش نگفته بود …
تا یه مدت فرار میکردم از روبه رو شدن باهاش ، حتا با مامانم هم که میدیدیمش سریع سلام میدادم و غیب میشدم
تا اینکه یه روز تو خونه نشسته بودم داشتم جی تی ای بازی میکردم ، مامانم میخاست بره باشگاه ، گفتش که رضوان گفته نمیاد و خودش تنها میره ، رفت و من داشتم بازی میکردم تا اینکه در زدن ، از چشمی در نگاه کردم دیدم رضوانه ، ششتت
اینکه میدونه الان مامانم خونه نیسد
دستام داشت میلرزید ، انقد طول دادم که دوباره در زد ، درو باز کردم
سلام ، کامی جون خوبی ؟
مرسی شما خوبین خاله ؟
آره من خوبم
خودش اومد تو خونه ، رفت تو هالو و من پشت سرش راه افتادم ، برگشت و گفت بابات کی میاد ؟ گفتم شب
نزدیک شد بهم و محکم بغلم کرد …
باورم نمیشد ولی صورتم واقعا لای ممه هاش بود
اگه خوشتون اومد بگین بقیشو بنویسم
نوشته: کامیراد
نوشته های مرتبط:
هفده سالم بود دادم
تجاوز دو نفری دوستای بابام وقتی ۱۵ سالم بود.
13 سالم بود….
وقتی ۱۴ سالم بود
من فقط هفده سالم بود
از وقتی ۶ سالم بود
تجاوز راننده بهم وقتی فقط ۱۲ سالم بود
روزمره های من و داداش هشت سالم امیر
داستان کردن عمه 48 سالم تو حموم
اخ اخ این چی بود کون بود یا طویله
انتقامی که توش عشق بود نفرت بود..(۱)
آرش مال من بود
وقتی برگشتم یکی دیگه جای من بود (۵ و پایانی)
وقتی برگشتم یکی دیگه جای من بود (۴)
وقتی برگشتم یکی دیگه جای من بود (۲)
یه جنده حشری زیر چادر زنم بود (۳)
اون بچه ام بود
رابطمون به ی گو… بند بود
سکس با خواهرزن برنامه ریزی شده بود
همش تقصیر زنم بود
دختری که لخت بود
زنم زمانی زنداداشم بود (۴ و پایانی)
زنم زمانی زنداداشم بود (۲)
حاصل کینه مادرم خواهری زیبا برای من بود
از اول اشتباه بود
سارینا فقط بیست سالش بود
حدیث فرشته بود
بهم نگفته بود شوهر داره (۱)
دختر عمه ای که عشقم بود
همه چی ساده بود…
پریود بود..اوووق زد..
وقتی خواهرزنم مهمان ما بود
زن دوستم عاشق من شده بود
سعید پسری که دختر بود
ضربدری اولش برای سرگرمی بود (۲)
خانم وکیل مغرور حس بردگیم براش جالب بود
نازیلا یه چادری بود (۱)
صیغه ای که حوری بود
واسش ساک زدم وقتی که مست بود
زندگیم چی بود چی شد (۱)
گی بار اولم دردناک بود
اون نامزدش بود!
اسمش سپند بود …
چیزی که کم بود (۱)
قرارمون یه دوستی ساده بود (۱)
فکر کنم مستاجر جنده بود
وقتی ۱۸سالم بود برده یه مرد ۴۰ ساله شدم
دختری که عاشقم بود
چی بود چی شد
اسپرمی که بچه هات توی وجودم بود
چه گوشتی زیر چادر پنهان بود!
خواهرم عاشقم بود
زنی که از من مردتر بود
کیر تو کونم بود که زنم رسید
کوصی که مث دو تا کیسه فریزر بود
پرستو که نصف من بود
زنی که جسمش گم شده بود و مردی که روحش
اولین عشق زندگیم بود
چه مهمونی خوبی بود
سکس با مادر دوست دخترم بهترین سکسم بود
فرشاد یه حرومزاده بود (۲)
زنی که به معنای واقعی کلمه حشری بود
هوس بود یا عشق؟ (۱)
منشی جنده ای که مامان من بود
دختر همسایه تو کفم بود
گفته بود مجرده ولی شوهر داشت….
معشوقی که عاشقم بود
او آن من بود
سکسی که عشق بود؟
خیلی حواسم بود که زنم زیاده روی نکنه (۱)
گی بودم هستم خواهم بود
و عشق یک بیماری بدخیم روحی بود
وقتی منو خواستی که دیگه دیر بود!
رفیقم یک گی بود
هنوز سیگارش روشن بود
نیلوفر اهوازی، دختری که زن بود
باران بود..نوشین را آورد (۲)
پشت رابطه ی فرشته و تهمینه چه بود؟
همهی ماجرا این بود
واقعا کوس و کون طلا بود
کیر نطلبیده واقعا مراد بود
مادرزنی که حقش بود
زنگ خونه مادرزن و کوسی که قسمت بود
کردن بخاطر کارت که عکس بروسلی روش بود
آمپولی که دختر عموم خواسته بود
مادرم زیرخواب مستخدم ساختمون بود و نمی دونستم
منو انگول کرده بود
کونی که قسمت من بود
پسری که تو کف زنم بود
من و مجید و خاله ای که از کون نداده بود
خوب بود ولی نه برای یه راه
صیغه کردن مریم وقتی زنم حامله بود
کسش همونطور که فکر میکردم تنگ بود
سكسى كه رويا بود ولى به تاريخ پيوست (1)
اولین سکسم نصفه نیمه بود
عشقم خر شده بود
باید رک بود
سکسی که نمایانگر عشقمان بود
اولین کون دادنم لذت بخش بود
کون بود یا کوس؟
اون همه ی دنیام بود
شب عروسی یک مقدمه بود
کاش وضع مالیمون بهتر بود
دختر عمه از اولش راضی بود
آخرین سکس من قبل از سربازی چه گند بود
عشق من بود…حیف
نزدیک بود بشم آش نخورده و دهن سوخته
مهناز خیلی کس بود
او قسمتی از ما بود
مشکل فقط شکمش بود
وقتی مهتاب زنم بود
سکس ما از روی عشق بود
كم مونده بود نسترن به گام بده
عحب کونی بود
همش تقصیر مهدی بود
معشوقم خسیس بود
شبی خانمی هم بالین من بود (شعر)
زنی که گم شده بود
واقعا پریود بود؟
بدنش نرم و سفید بود
فاحشه ای که فرشته بود
بيشتر انتقام بود تا سكس
فقط عاشق خوردن بود
آیا این کیر بود که رفت تو کونم؟
آفتاب هم رنگ کونم و ندیده بود
هوا سرد بود
عشقم بهش شرطی بود
سکس با اونکه عاشم بود
کادوی تولدم یه کون تنگ بود و بس
انتخاب اشتباه/سکس غلط بود
عاشقم بود
هوا بس ناجوانمردانه گرم بود!!!
عزیز من دوزاریش کج بود؟
کاش همیشه بهار بود
اين بود كه من گى شدم
مهری واقعا بار اولش بود
پرستويي که خيلی زشت بود
دریا همون دریا بود 13
دریا همون دریا بود 25
دریا همون دریا بود 18
دریا همون دریا بود 17
دریا همون دریا بود 27
دریا همون دریا بود 22
دریا همون دریا بود 26
دریا همون دریا بود 5
دریا همون دریا بود 10
دریا همون دریا بود 2
دریا همون دریا بود 11
دریا همون دریا بود 3
دریا همون دریا بود 19
اگر خوشتون اومد نظر یادتون نره
دیدگاهتان را بنویسید