این داستان تقدیم به شما
سلام کیان هستم 33 ساله از تهران. تیپ و قیافه معمولی کمی به بالا مدتهای زیادیست میشه گفت از 25 سالگی با سایتهای سکسی اشنا هستم و میخونم و لذت می برم این نخستین باریه که داستانم را برایتان می نویسم اصرار ندارم که باور کنید ولی هر چه نوشتم راست است و دروغی در کار نیست فقط اسممان مستعار هست حدود 4 سال پیش با دختری در مترو در رفتن به دفترم اشنا شدم که با داشتن کارگاه هنری دنبال کار مناسبتری بود که گفتم بیا شرکت من مشغول شو که اومد دفترم که این اشنایی منجر به ازدواجمان شد الان 4 ساله با هم زندگی می کنیم
اسم خانمم شقایق است بسیار زیبا با اندامی بی نهایت متناسب همه فامیل به انتخابم بیست دادند وضع مالی من خوبه پدرمادر شقایق هردو کارمند دارایی و بازنشسته هستند. خونشون تهرانپارس است و وضع مالی متوسطی دارند .
شقایق فارغ التحصیل دانشگاه هنر است نمایشگاهی با چند تن از دوستانش داشت که کارهای دستی و خلاقانه درست می کردند که با اشنا شدن با من یواش یواش رها کرد تا بعد از ازدواجش منصرف شد و در دفتر کار خودم قسمت معماری صاحبنظر است در خصوص مبلمان و معماری داخلی مشغوله
من شرکت ساختمانی دارم تازگی ها قرارداد یک برج 26 طبقه ای را بسته بودم تجهیز کارگاه میکردیم شقایق تو خونه گفت امروز یک اقا و خانمی دفتر اومدن پروژه ای داشتند میخواستن پیشنهاد بدهند
گفتم مشخصات را بچه ها گرفتن ؟ گفت نه فقط با من صحبت کردن گفتن یه آپارتمان لاکچری میخوان زمینشو تو نزدیکی شهرک امید دارند کارشانو پرسیدم گفتند هنر پیشه هستیم تو صداسیما هم کار می کنیم
خانمش بمن یک پیشنهاد بسیار جالبی داد
پرسیدم چی ؟
گفت فیلمی داریم اماده اکران می کنیم خیلی از کارهایش تمام شده ولی متاسفانه چند قسمتش مانده که یکی از نقش های برجسته خانمی که باید در اون 6 قسمت نقش افرینی کنه زده زیرش از ایرانم رفته چقدر شباهت شما به اون خانم زیاده البته شما زیباتر هم هستید!
فکراتو بکن اگه دوس داشتی صحبت کنیم اونا نمیدونستند من زن تو هستم
گفتم چقدر پیشنهاد دادن
گفت 600 میلیون برای 4 ماه اونم نه هر روز بلکه هفته ای چند ساعت یا یکی دو روز
گفتم میل خودته ولی رفتن جلو دوربین و پخش شدن چهره ات در اینده ممکنه تبعاتی هم داشته باشه فکراتو خوب بکن
میان پرانتز بگم یکی از فانتزی های سکس های جدیدمون گاییده شدن شقایق با افراد دیگه بود نقش افرینی می کردم هر دو لذت می بردیم یه جورایی بدم نمی اومد زنم با غریبه ای دستمالی بشه ببینم
پرسیدم تو فیلم صحنه های بغل کردن و هم خوابگی هم هست گفت کدام فیلم ایران هست این باشه
البته چند صحنه تا اتاق خواب هست ولی اینجوری که من منتظر ارتیسته میشم انگار میاد ولی صبح پا میشیم صبحانه میخوریم انگار که زن و شوهریم ولی هرگز تختی که دو نفر روش بخوابیم حتی بصورت نمادین هم نیست
بعد از چندین بار رفت و اومد و جلسات قرارداد نوشته شد ابتدای کار 10 میلیون پیش پرداخت دادند شقایق به تیم انها پیوست داستانش اینجوری بود که آرتیست فیلم شقایق را در یک مهمانی می بینه و عاشقش میشه و جریان های عشق و عاشقی ادامه پیدا می کنه ولی اخرش در یک پرواز با گلایدر معشوقه شقایق سقوط می کنه فلج میشه و شقایق با تحمل سالهای سخت نگهداری از او جریانهای جالبی برایش رخ میده و … شروع اشنایی شقایق و ارتیست در شمال متل قو اتفاق میفته برای یکهفته خدا حافظی کرد در کوران کاریم رفت شمال
بعد 9 روز برگشت پایان هفته بود باز رفت شمال و 4 روز ماند و برگشت خلاصه جمعا برای سه قسمت از فیلم نزدیک 32 روز شقایق در شمال ماند به گفته خودش با خانم اون دستیار کارگردان که زن زیبایی هم بود تقریبا هم سن و سال شقایق بود هم اتاق بودند
محل فیلم برداری یکی از تیکه ها در کلاردشت بوده اونجا نزدیک ویلا باغ خودمون من از شرکتی خواسته بودم دوربین های داخل و بیرون ویلا را که خراب بودند عوض کنه مخصوصا داخلی ها را استتار کنه که انجام داده و برایم تو گوشیم نصب کرده بود اینو به شقایق نگفته بودم چون مشغول فیلم بود فرصتم نکرده بودیم ویلا سر بزنیم
عصر پنجشنبه بود دوربینهای ویلا را چک می کردم دیدم شقایق با یه مرد خوشتیپ تو تراس نشستن هر دو با شلوارک، شقایق تاپی پوشیده که فقط رو سینه هاشو گرفته دارن حرف می زنن که شقایق پاشد رفت تو با دوربین تو دیدم رفت سر یخچال چیزی ورداشت و اومد سمت تراس رفتم رو دوربینی که تراس را میدید مرده منتظر تا رسیدن شقایق پاشد یکی از میلک شیک ها را گرفت لبِ شقایقو عاشقانه بوسید به خودش فشار داد دستشو کشید به گردنو پشت و باسن شقایق که وقتی رسید رو باسنش شقایق یه پاشو بلند کرد تکیه داد پای مرده معلوم بود دست یارو کسشو مالید و با خنده چیزایی به هم گفتند تا نشستن شروع کردن دهن هم میلک شیک گذاشتن و و تعریف و تمامش کردند خیلی حرف زدند و بارها مرده دراز میشد لب شقایقو میخورد و باز حرفاشون ادامه پیدا می کرد
نم نم بارونم می اومد ظاهرا هوا سرد شد چون شقایق رفت یه بلوز انداخت دوشش اومد باز نشستن تعریف و پاشدن رفتن تو تا رسیدن حال یارو بلوزو از تن شقایق در اورد انداخت رو مبل بغلش کرد باز لباشون تو هم بود تا شقایق لوس شد درست این حرکتشو میدونستم یعنی چه
نشان از نیاز شدید به سکس بود !! یارو از پشت بغلش کرد رفتن تو اتاق خواب متاسفانه دوربین اتاق خواب در مدار نبود بیش از نیم ساعت من چیزی ندیدم همش دوربینها را در قسمت به قسمت میدیدم چیزی نبود که با رفتنشون تو حمام لخت هر دو را تونستم از این به بعدشو ببینم که پسره مثل یک نوکر بعد یه دوش و منتظر به پر شدن وان شقایق را از نوک پاهاش تا کسش لیسید شقایم بیکار ننشسته بود تا کسشو شروع کرد لیس زدن خواست 69 بشه که کیر گنده ی پسره را ساک زد در زاویه ای بود خوب دیده نمیشد ولی معلوم بود که حریصانه کیرشو میخوره وان پر شد سنسور قطعش کرد بعد ادامه دادن و برگشت به لب گرفتن پسر زیر خوابید شقایق با کس رفت رو کیرش خیلی زود حدود 10 دقیقه نشده شقایق حرکاتش که برایم اشنا بود نشان از ارضا شدن داد پسره چرخودندش زیرش وحشیانه میگایید مجال نمیداد شقایق از زیرش بیاد بیرون میدونستم که چه حسی داره (شقایق ابش که میاد دست زدن به سینه هایش همان و نعره زدن و درد کشیدن و عصبانی شدنش همان است مثل پلنگ زخمی میشه چنگ میزنه گاز می گیره میگه دست نزن مورمورم میشه دردم میاد) ولی پسره گوش نمیداد هر چه دست و پا زد مرده که مثل شیر گرسنه ای که اهویی را در چنگالش شکار کرده چپ و راستش می کرد و تا میتونست بغلش کرده و می مالید حتی سینه هاشو تا میتونست خورد و مالید دوربینو تا جا داشت زوم کرده بودم خیلی جالب نشون میداد با تعجب دیدم وااااای شقایق چی شد !!!
مثل پلنگ با چه ولعی داره پسرره رو می خوره و خودشو بهش فشار میده و معلومه چه حرفهای تحریک کننده ای به مرده میگه اونم مگه سیری پذیره محکم تو کس شقایق تلمبه می زنه شقایقم حالا حریصانه و با ولع داره حال میده این حرکات و هم آغوشی تمام شدنی نبود خودمم خوشم می اومد ببینم داشتم دیوونه میشد خیلی لذت می بردم !!! مونده بودم این شقایقه بعد ارضا شدنش و لمس شدنش که جرأت دست زدن به سینه و کسش نداشتم حتی بغلشم می کردم باید با احتیاط و ارامی بغلش می کردم تنها اجازه میداد بوش کنم اونم یکطرفه
الان ایجوری زیر این مرد غریبه اینچنین خودشو تسلیم کرده و با شهوت توصیف ناپذیر بعد از دو بار ارضا شدن (حداقل یکبار روی تخت که حدس میزنم، یکبارم که روی مرده بود دیدم حالا اینجوری!!) با این ولع داره مرده را میخوره تا انقباض باسن مرده و کوبیدن ضربات اخری را حس کردم فهمیدم داره ابشو خالی می کنه تو کس زنم..
ولی هنوز شقایق داره با شهوت و نیاز طرفو وادار به گاییدنش میکنه که تونست برگرده رو مرده و حالا مرده بود که معلوم بود چه دردی میکشه و مورمورش شده تا شقایقم انقباض ماهیچه های باسنش و فشارهای کسش به کیر مرده و باز موندن دهانش و طرز نگاههای عاشقانه اش پیدا شد نشان میداد دیگه ارضا شده و تازه سینهاشو داد دهن مرده مثل مامانی که به بچه اش شیر بده اونم با ولع نوبت به نوبت هنوزم کیرش تو کس زن منه سینه هاشو می خورد و انگار اتش شقایق تازه داشت به نرمی فروکش می کرد تا رضایت از ارضا شدنش میداد و ارام شد رو سینه مرده دقایقی همدیگرو نوازش کردند مثل دو کشتی گیر خسته از یک مبارزه طولانی با خنده های رضایت دو تایی رفتن تو وان در آرامش بعد از چندین سکس مهیج با لذت معاشقه داخل وان خود تماشایی و هنرمندانه بود استراحتی در بغل هم در آرامش کامل کردند بنظرم شقایق خوابش برد ولی مرده بیدار بود و ماهرانه و ارام نواشش می کرد تا انگار زنگ زدند هر دو پا شدند دوشی با هم گرفته و با چه معاشقه ای لباس پوشیدند و عصر رفتن بیرون باز شب بر گشتن شام را ظاهرا بیرون خورده بودند چون فقط چای و آبمیوه خوردند مرده رفت دستشویی تا رفت شقایق لباساشو در اورد با یک شورت منتظر او شد داشت با سینه هایش جلو اینه ی قدی بازی می کرد که معشوقش در اومد و اونهم لخت مادر زاد شد تازه کیر کلفتشو تونستم خوب ببینم اندازه مچ من بود!! بلند و خوش فرم مثل خودش اومد از پشت شقایقو بغل کرد و همدیگرو خوردند و معاشقه کردند رو کاناپه در پوزیشن های گوناگون سکس کردند و باز جان کندن شقایق در زیرش بعد ارضای (پیش ارضا باید گفت) و امدن آبش که بدنش و سینه هاش چون نارجکی در حال انفجار بود در دستان عقاب گونه مرده مشت میشد و تقلای بی حد و اندازه شقایق زیر چنگ شیرشکار مرده چون غزالی ناچار دست و پا می زدو او را گاز می گرفت و ناخن می کشید ولی معشوقش خم به ابرو نیاورده شکارش را سخت در چنگال داشت انقدر در زیرش گایید تا ظاهر هر دو همزمان ارضا شدند چون بعد از ریختن ابش تو کس زنم فقط پاهای شقایق بود که درو کمر مرده حلقه شده بود و دستهایش مشغول سینه دادنذبه دهن مرد وحشی سینه به سینه میشد و میخندید
این اتفاق مال 14 آبان است فعلا چیزی به شقایق نگفته ام همه سکسهای ان چند روزی که ویلا بودند را ضبط و نگهداشته ام
اولین سکسی که بعد از ان با شقایق کردم 19 ابان بود تا ارضا شد هر چه حمله کردم مثل اون مرد تا به اون حال برسانم نشد فحشم داد و گریه کرد و گفت اگر بیشتر از این انجام بدیم دیگر سکس با هات نمی کنم من زجر می کشم دردم می اید انگار بدنم را ریز ریز نیشتر می زنی
تا موند همین جمعه که گذشت از چهارشنبه شمال بودند به شقایق گفتم برو سری به ویلا بزن ببین دزدی کسی نیومده دوربینها مدتهاست میدونی خرابه یارو بازش کرده قراره پولشو بریزم دوربین های جدید بیاره گفت باشه (چون چند باری که رفته بود دیگه ویلا نمی اومدن) از تهران که حرکت کرد نگو به معشوقش هماهنگ کرده که شب بیاد ویلامون صبح از انجا برن برای بازی فیلم
شقایق 11 از تهران در اومد 14:30 تو دوربین دیدم با دو ماشین دوتایی وارد باغ شدند و رفتن تو دوربین اناق خواب را هم تکنسینم درست کرده بود
فرصت به شقایق نداد نا مرد تو هال لختش کرد و با چه مراسمی کس و کون و ممه هاشو خورد رفتن تو اتاق خواب که با دو دوربین بسیار عالی و جالب عملیاتشون را شروع کردند گهی زیر و گهی رو طبق معمول شقایق ارضا شد و معلوم بود نمی زاره پسره بکنتش که #مثل #قبل تسلیمش کردو چنان گایید نمیدونم #قرص خورده بود یا چی کرده بود تایمشو دارم یکساعت 8 دقیقه زنمو بکوب #گایید فهمیدم که من عرضشو ندارم اینبار تصمیم گرفتم اگر تیکه پاره ام هم بکنه باید مثل اون معشوقه اش #باید #بکنمش هنوز نمیدونم ایا قضیه فیلم واقعیت داره یا نه حدس می زنم بهانه است با ده میلیون فعلا اون پسره داره زنمو دو ماهه می کنه #الکی #شقایق میگه تا حالا 50 #میلیون گرفته ولی من که ندیدم در حالیکه ماه به #ماه شقایق ماهی 15 میلیون حقوقش را می گیره و یک روزم صبر نمی کنه …
#کیان دوستدار شما
داستان سکسی
اگر از داستان لذت بردید برای ما نظر ارسال کنید
دیدگاهتان را بنویسید