این داستان تقدیم به شما
سلام من مهدی ام ۱۹ سالمه و این داستان مال زمان دبیرستانم هست یعنی تقریبا ۲ سال پیش .
یک سری اطلاعات کلی بهتون بدم اینکه این داستان من و دوستم هست و اگه گی دوست ندارین نخونید من یه پسر با مو های مشکی قد ۱۷۰ و درسخون بودم و دوستم امیر ( بازم اسم مستعار ) یه کم از من قد بلند تر بود و موهای قهوه ای داشت و برنزه یا همون سبزه بود .ما هر دو ورزشکار بودیم و هر دومون به واسطه ورزش لاغر بودیم . داستان اینجوری بود که تابستون امیر که خونشون نزدیک خونه ما بود میومد خونه ما پی اس فور بازی می کردیم چون نمی صرفید بریم گیمنت. اون زمان من فقط فیفا شانزده داشتم و هر وقت میومد همون رو بازی می کردیم و سطح مهارت هامون در یه سطح بود و در ضمن خانواده من بیشتر از خودم به امیر اطمینان داشتن چون خیلی بچه خوبی بود و مذهبی بود قیافه اش و خانواده مشکلی باهاش نداشتن .
ما با هم خیلی شوخی می کردیم ولی حسی بهم نداشتیم مثلا وقتی دولا میشد انگشتی می کردم اونم برمی گشت میزد تو تخمام و دوتایی می خندیدیم و تیکه بهم مینداختیم و همدیگرو مسخره می کردیم ولی همش شوخی بود .
القصه یروز که امیر خونمون بود و کسی نبود خونمون بهش گفتم بیا این چالش رو انجام بدیم .چالش این بود که یه یوتیوبر بازی می کرد و هر نفری رو که می کشت یه دختر بقل دستش یه تیکه از لباسش رو در میاورد و ما هم اون شکلی خواستیم فیفا باز بکنیم و انجامش بدیم .اونم به شوخی گفت دهنت سرویس الان لخت می کنم منم خندیدم گفتم می بینیم حالا .قرار گذاشتیم هر کی گل زد حریف یه تیکه لباس در میاره،.و بازنده هر کاری که برنده بگه رو انجام میده . خلاصه شروع کردیم و بازی رو ۶ به ۳ بردم من. خلاصه امیر کامل لخت شد و منم چون سه تا گل خوردم کامل لخت شدم آخه کلا یه شورت و یه تیشرت و شلوارک تنم بود اونم یه جفت جوراب و یه پیراهن و یه شلوار و شرت و زیرپوش که دقیقا می شد شیش تا .
بازی که تموم شد چون قانون بود لباسش رو درآورد و منم لباسم رو درآوردم و بهم گفت خب حالا چی می خوای در ضمن در پرانتز بگم که ما لخت همو دیده بودیم چون خیلی وقتا دوتایی جق میزدیم و دوتایی فیلم سوپر می دیدم
در موارد نادر اون برا من میزد منم هم زمان برا اون چون دیگه خیلی رفیق صمیمی بودیم .خلاصه من یکم فکر کردم گفتم باید برا م ساک بزنی هم لاپایی بدی و کلا امروز من فاعل میشم تو مفعول . اینو که گفتم یکم تعجب کرد و گفت نمیشه و با لفظ تو بیا اینو بخور چاقال و همین جور کیرشو تکون میداد و میگفت بیا بخورش منم گفتم ببین نزن زیر قولت بیا که در آخر با کلی اصرار و تمنا راضی شد .
جوانم زانو زد گفت باید سریعتر تمومش کنم و شروع کرد به لیس زدن کیرم و بعد از یکم لیس زدن و بوسیدن کیرم رو کرد تو دهنش و شروع به عقب جلو کردن کرد و داشت واسم ساک میزد تقریبا برا پنج دقیقا بعدش بلند شد گفت بفرما دیگه چی گفتم برگرد بکنمت .
برگشت و کونشو که دیدم حشری شدم و شروع کردم به دستمالی کونش و انگشت کردن سوراخش. کونشو متوسط رو به، بزرگ بود و روش پشم داشت ولی ژله ای بود یعنی وقتی میزدی روش تا دو ساعت می لرزید خلاصه گفتم برو رو تخت حالت سگی شو وقتی رفتم پشتش کیرمو گذاشتم در سوراخ و تف زدم که یهو به من گفت پاشو برو کاندوم بیار اینجوری خطرناک که دیدم حرفش منطقی و درسته رفتم و با یه کیسه فریزر و وازلین برگشتم گفتم این خوبه ؟ که دیدم زد زیر خنده منم دنبالش خندیدم و دوتایی ولو شدیم وسط اتاق از خنده دیگه حال کردن نداشتم و کیرم خوابیده بود آخرش دیگه انقدر خندیدیم که گریمون گرفت و دیدم داره از زیر کیر من در میره گفتم پاشو نخواستیم دیگه بکنیم بیا روش سوار شد که گفت این دیگه پوزیشن اخره؟ که گفتم اره .
من خوابیدم رو تخت کیسه فریزر رو گزاشت رو کیرم و هر دوتایی تا کیسه فریزر رو دیدم خندیدم . بعد یه پاشو گزاشت اینو یکی اون ور نشت رو کیرم جوری که کیرم من افقی بین شکم من و کون اون بود و کیر اونم تخت سینه من خلاصه یکم عقب جلو کرد خودشو و بعد بلند شد کیرم رو جایگزاری کرد دره سوراخش و چربش کردم گفتم حالا آروم بیا پایین . آروم آروم اومد پایین و کیرم هی فرو می رفت بهش و چون دیگه خیلی تنگ بود و امیر تاحالا نداره بود نمی رفت توش و کیرم خم شد گفتم نمیشه و بلندش کردم و دستم و کردم تو کیسه فریزر و شروع کردم انگشت کردن بعد یه ربع گفتم پاشو حالا دوباره امتحان کنیم و این دفعه شد قشنگ کیرم رفت توش . دیدم داره دردش میاد ولی برام مهم نبود و شروع کرد بابا پایین شدن و منم دستم و گذاشتم رو سینه اش چون سینه صاف بود من با نوک ممه هاش بازی می کردم . بعد از چندین تا تلمبه ابم اومد ولی نکشیدم بیرون و اون خم شد و از هم لب گرفتیم خیلی ناشی بودیم و فقط می دونستیم که باید لبا رو بچسبونی و زبونت رو بکنی تو دهن او یکی .
بعد از این جریان رفتیم دوش گرفتیم و دوباره نشستیم بازی کردیم .
تمام
نوشته: مهدی چاقال
داستان سکسی
اگر از داستان لذت بردید برای ما نظر ارسال کنید
دیدگاهتان را بنویسید