این داستان تقدیم به شما
سلام من علی هستم ۳۰ سالمه .میخوام خاطره سکس با دختر افغان رو بنویسم.
یه روز که حوصلم سر رفته بود و خونه تنها بودم رفتم بیرون با ماشین دور بزنم یه دختر افغانی که بعد فهمیدم ۲۲ سالشه رو سوار کردم بعنوان مسافر . تو راه باهم صحبت کردیم و خلاصه مخش رو زدم تو ماشین کمی دور زدیم و دستم رو پاهاش بود. فهمیدم که خودش هم میخواد اخه خودش رو میداد جلو تا از رو لباس کوسش رو لمس کنم. خلاصه دور زدیم و جای خلوت وایستادم و دستم رو بردم تو شورتش .کوسش کاملا خیس بود چه لذتی داشت . حسابی مالیدم براش و ارضا شد. بعد کیرم گرفت دستش و بازی میکرد گفتم بخورش که گفت من نمیخورم . خلاصه هرچی با دست بازی کرد دید آبم نمیاد گفت میخوای بکنی . گفتم اینجا گفت بیرون پیش ماشین. رفتیم بیرون کنار ماشین شلوارش رو داد پایین برگشت گفت بکن. گفتم تو کونت . گفت نه جلو. فهمیدم بازه. از پشت کرد تو کوسش و چند تا تلمبه زدم ابم اومد کشیدم بیرون ریختم زمین. اخه استرس داشتم کسی بیاد واسه همین زود تموم کردم.خلاصه اون رو رسوندم خونش و من رفتم خونه دیدم پدر مادرم نیومدن تلفن زدم گفتن نمیان . خوشحال شدم و زنگ زدم به دختر افغانی گفتم فردا صبح میام دنبالت بریم خونه ما . قبول کرد.
شب رفتم حموم و حسابی تمیز کردم . صبح هم رفتم دنبالش قبلش یه قرص کامل t و یه یک چهارم قرص v خوردم. این قرص ها حسابی محشره. قرص اولی دیر میاره ولی میخوابونه واسه همین قرص دومی رو میخورم حسابی بلند میشه و دیر میاد. ( ادمین: معتاد که شدی و هر روز تشنج گرفتی حالتو میپرسم ) خلاصه رفتم سر خیابونشون و سوارش کردم و اوردم خونه. لباس خوشگل پوشیده بود و ارایش داشت میگفت تازه از حموم اومده موهاش خیسه .میگفت ازدواج کرده و جدا شده… خلاصه رسیدیم خونه سر کوچه پیادش کردم و گفتم من اول میرم بعد تو بیا. من رفتم دیدم خبری نیست تلفن زدم و اونم اومد. وقتی وارد شد بقلش کردم نشستیم رو مبل. حرف زدیم . من که حسابی تشنه دیدن بدن دختر افغانی بودم. زود لختش کردم بدنش سفید بود مثل برف. سینه های کوچیک. ولی کوسش عجب کوسی بود ناز بدون مو . یه کم با بدنش بازی کردم و سینه هاش رو خوردم و گردنش رو خوردم و چون میدونستم نمیخواد ساک بزنه در حال خوردن سینش روش خوابیدم و کیرم رو گذاشتم رو کوسش. واقعا کوسش تنگ بود احساس میکردم کیرم داره مچاله میشه انقدر که فشار میومد به کیرم وقتی وارد کوسش میکردم. یه کم کردمش بهتر شد جاباز کرد. برش گردوندم رو دسته های مبل و از پشت گذاشتم تو کوسش .اونم برگشته بود دستم رو که رو کونش بود گرفته بود و میگفت بکن. بکن خیلی وقته کیر میخوام ولی نمیتونستم . خلاصه یه ۴۰ دقیقه کردم و ارضا شد و گفتم آبم رو بیارم گفت بیار. گفت بریز تو . من خیلی خوشحال شدم. از لذت اینکه میخوام بریزم تو کوسش آبم سریعتر اومد. از جلو بفغلش کرده بودم و سینش رو میخوردم که آبم اومد خالی کردم تو کوسش.اون روز ناهار خوردیم و رسوندمش خونه . الان از اون ماجرا یک سال میگذره که حدودا ۵ یا ۶ بار دیگه اوردمش خونه وقتی تنها بودم. یه چیزی بگم کوس افغان واقعا یه چیز دیگست بدن تمیز بدون مو سفید و کوس تنگ هرسری باید کیرت جلونده بشه تا بره تو. یه سری که میخواستم با کاندوم بکنمش انقدر که تنگ بود بعد چند بار تلمبه زدن کونم پاره شد.
پایان
نوشته: علی ابن آب طالبی
داستان سکسی
اگر از داستان لذت بردید برای ما نظر ارسال کنید
دیدگاهتان را بنویسید