این داستان تقدیم به شما
سلام به همه.
من یه پسر معمولیم که عاشق فوتبالم….
یه روز داشتم متن ورزشی میخوندم که دیدم رایان گیگز فوتبالیست مشهور منچستر با خواهرش خواهر 8 سال رابطه جنسی داشته تو فکر رفتم وقتی اونا میتونن منم میتونم خواهرم پری ناز یه دختر خوشگل به تمام معناست استیلش حرف نداره 23 ساله کون طاقچه ای سفید پوست موهایی طلایی سینه های کوچیک خوشگل ولی به فکر سکس با اون نبودم اصلا فکرشم نمیکردم یه روز خانوادگی رفتیم یه منطقه تفریحی اونجا یه رودخانه هم داره شنا هم بلد نیستم هوس شنا زد به سرم پریدم توی اب هی اب بازی میکردم خلاصه بعد شنا کردن شورتم خیس شده بود منم مجبور شدم درش بیارم و گرم کن رو پوشیدم شورتم انداختم توی ماشین زیاد بودیم ماشین هم جا نداشت ام پی تری نشسته بودیم پری ناز نشسته بود روی ران راستم دستش هم روی ران چپم منم دستم روی ران راستش بود داشتیم میگفتیم میخندیدم بابام پشت فرمان بود شکاف کون پری ناز رو روی رونم حس میکردم یه هویی یاد اون خبر افتادم
کیرم راست شد شورت هم که پام نبود کیر کلفت 18سانتیم یاخداااااا هرکاری کردم نخابید ترسیدم با خودم جنگیدم که بخابه تو همین فکر بودم که ماشین خورد توی دست انداز پام تکون خورد سائد وارنج پریناز افتاد روی کیرم انگار برق گرفتش سریع دستشو برداشت پشت سرشو نگاه نکرد منم خودمو زدم به اون راه/خدایا پری ناز الان چی تو ذهنش میگذره؟دستم روی رونش بود سکوت کردیم اومدیم خونه فکر اون لحظه داستان سکس رایان گیگز همه و همه مثل فیلم جلو چشام بود همش به فکر کردن پری ناز بودم ولی میترسیدم ازش تصمصیم گرفتم توی خاب برم بغلش ولی خدایا نکنه از خاب بیدار بشه چکار کنم حالا؟اهان یادم افتاد بهش قرص خواب آور میدم سرتونو به درد نیارم بعد یکی دو هفته دلستر خریدم قرص هم خریدم دو نفری نشستیم پای تی وی و سروع کردیم به خوردن ساعتهای 11شب بود پری ناز گفت من میرم میخابم قرصها کار خودشونو کرده بودن منم هیجان زده بودم بابا مامانم رفتن توی اتاق خودشوناون پری ناز عاشق ساندیس انگوره ولی من دلستر هلو دوست دارم
قرصو انداخته بودم توی ساندیس انگور نقشم گرفته بود نصف شب رفتم توی اتاق پری ناز با لباس زیر خابیده بود یا خداااا باورم نمیشه یعنی من دارم به ارزوم میرسم؟؟به شکم خابیده بود رفتم خابیدم روش پا شدم لباسمو در اوردم لخت لخت شورتشو کشیدم پایین بند سوتینم باز کردم کیرمو گذاشتم لای پاش چندبار تلنبه زدم داغی کسش روی کیر م حس میکردم کلاهک کیرمو گذاشتم توی کسش تا کلاهک بردم تو دیگه نمیشد جلوتر برم تف زدم به کیرم به کون پری نازم تف زدم سرشو گذاشتم روی سوراخش یا خداااااا کون طاقچه ای پری ناز ژله ای و سفید یواش فشارش دادم بره تو باز میرتسیدم که بیدار بشه ولی انگار نه انگار پری ناز انگار مرده بود خاب خاب خیالم راحتر شد بیشتر فشار دادم کلاهکش رفت تو درش اوردم دوباره تف زدم خیلی تنگ بود چند بار تلنبه زدم تا روان شد دیگه تا ته ته میرفت به پشت برش گردوندم پاهاشو گذاشتم زیر بغلم خابیدم روش ممه های خوشگل با نوک صورتیش رو خوردم اشکم گرفته بود از خوشحالی خابیدم روش با تمام وجود و عشق بوس و لب و خوردن ممه رو ادامه دادم کیرم هم توی کونش داشتم تلنبه میزدم
دلم نمیومد تموم بشه و ارضا بشم ولی تحملم تموم شده بود داشتم ارضا میشدم تند تند تلنبه زدم ابمو ریختم توی دستمال کاغذی که یه وقت اثرش نمونه لو برم شک ندارم پری ناز بیدار بود خودشم راضی بود چون خیلی دوسم داره بعدشم میفهمید که خیلی دوسش دارم و دید میزنم گاهی وقتها اون روز هم که کیرمو حس کرد قشنگ معلوم بود که خودشم بدش نمیومد از سکس ولی من ترسو بودم خلاصه بهتون بگم که من تا الان چند بار سکس داشتم ولی هیچ سکسی به سکس با خواهر نمیشه امتحان کنید اونوقت میفهمید من چی میگم ای کاش ازدواج با خواهر آزاد بود الانم توی فکر اینم که تو عالم بیداری و با رضایت پری ناز باهاش سکس داشته باشم که به اونم خوش بگذره…
داستان سکسی
اگر از داستان لذت بردید برای ما نظر ارسال کنید
دیدگاهتان را بنویسید