این داستان تقدیم به شما
سلام
نمیخوام زیاد حاشیه برم فقط همینو بگم كه من نوزده سالمه و این داستان تقریبا مال یه ماه پیشه …
***
ساعت تقریبا یك شب بود و من میخواستم برگردم خونه، یه ذره مست بودم در حدی كه فقط سرم داغ بود، اما كره كرده بودم و دوست داشتم كیر یه نفرو یه عالمه بخورم، اما فقط یه فكر بود و اصلا احتمال نمیدادم كه اون شب كیری تو دهنم بره، خلاصه یه دربست گرفتم و تو راه خونه بودم كه هنوزم این فكرا تو ذهنم بود، راننده تاكسی تقریبا یه مرد چهل و خورده ای ساله بود و من بدم نمیومد براش بخورم اما روم نمیشد، خلاصه تقریبا یه خیابون مونده بود كه برسم خونه بهش گفتم: میبینی نصف شبی علافمون كردن. گفت چرا: گفتم: یه پسره هست گیر داده بیا منو بكن و این حرفا دارم میرم پیش اون ،خلاصه چند تا جمله در موردش حرف زدیمو اخرش بهش گفتم میخوای تو ام بیای؟ اونم از خدا خواسته گفت اره و اینجوری فهمیدم كه اهلشه، دستمو بردم رو كیرش از رو شلوار باهاش بازی كردم و گفتم بره یه جای خلوت، اونم اصلا در مورد اون یكی نپرسید و فكر كنم فهمید كه دروغ گفتم و فقط میخواستم نظر خودشو بدونم.
خلاصه راه افتادیم بغل یه پارك نگه داشت كیرشو در اوارد، یه كیر تقریبا ١٧/١٨ سانتی تمیز بود كه خیلی خوشم اومد یه خورده براش خوردم و بهم گفت بریم یه جا راحت جرت بدم، منم از خدا خواسته گفتم باشه رفتیم تو یه خونه نیمه ساخته كه نصفش حیاط بود و نصفش یه چهار دیواری ساده
یه پتو از ماشینش اوارد پهن كرد رو زمین، منم شلوارشو كشیدم پایین و شروع كرذم به خوردن كیرش، تا جایی كه میتونستم میكردم تو دهنم و سعی میكردم حال كنه، بعدش اومد نشست رو پتو و پاشو باز كرد، منم دراز كشیدم دوباره شروع كردم به خوردن كیرش من قبلا هم چند بار ساك زده بودم ولی این خیلی حال میداد، تقریبا چهار پنج دقیقه بود داشتم میخوردم و لیس میزدم كه شروع كرد به در اواردن لباسام، به شلوار راضی نشد و همه ی لباسامو در اوارد، منم تازه شیو كرده بودم البته چون كونم خیلی تپله مو دارش هم كردنیه ولی چون بدون مو بود دیوونش كرد، منو خوابوند رو زمین و شروع كرد به لیس زدن و خوردن سوراخم…
خیلی حال میداد داشتم دیوونه میشدم كه یهو پاشد نشست روم، بهم گفت چی میخوای بهش گفتم كیرتو و حشری تر شد و كیرشو كه كرم مالیده بود بهش مالید به سوراخم و من مثل جنده ها شده بودم و میگفتم بكن تو جرم بدههه، بعد سی ثانیه مالیدن شروع كرد به فشار دادن و كرد تو، داشتم پاره میشدم از كلفتیه كیرش اما دوست داشتم، تقریبا سه چهار دقیقه كرد و منم مثل جنذه ها اه و اوه میكردم، بالاخره ابش اومد و كیرشو بیشتر فشار میداد وقتی داشت ارضا میشد كه واقعا جرم داد، بعد تو همون حالت افتاد روم و نفس نفس میزد…
نوشته: بهروز با ادب
داستان سکسی
اگر از داستان لذت بردید برای ما نظر ارسال کنید
دیدگاهتان را بنویسید