این داستان تقدیم به شما

۳۲ سالمه و ۸ ساله ازدواج کردم اسمم وحید و خانومم مهسا . خانومم قدش ۱۷۰ و وزنش ۷۸ کیلو . سایز سینه ۸۰ . خودمم ۱۸۰ و ۹۰ کیلو . هر دو از لحاظ چهر خوبیم . یه خواهر زن دارم به اسم مژگان . مژگان قدش ۱۷۳ و وزنش ۷۵ کیلو بود سینه هاشم ۷۰ . سفید خوشگل و موهای روشن . من عاشق خواهر زنم شده بودم تو این چند سالی که عروسی کرده بودیم و رفت و آمد داشتیم به خونه پدر زنم … مژگان دختر خوبیه و بعدها متوجه شدم تنها دوست پسرش من بودم و بس . دوسال بعد از رابطه مون ازدواج کرد . با نگاهام کم کم بهش میرسوندم که دوسش دارم و یکی دوسال طول کشید تا رابطه مون شکل گرفت . دیگه کم کم حرفهای سکسی و ….

اصل مطلب
بعد از یه سال چت و یکی دو بار تو خونه یواشکی بوس از لپاش تونستیم ۲ ساعت بریم تو خونه یکی از دوستام که ازش کلید گرفته بودم ولی نگفته بودم خواهر زنمه . تا رسیدیم مثل دوعاشق پریدیم بغل هم بوسیدن و لب گرفتن . بعد مژگان رو با سلام و صلوات لخت کردم و سینه هاش رو خوردم از خجالت شده بود مثل لبو و حرف نمیتونست بزنه . کم کم راضی شد و شرتش رو در آوردم وای که چه کوس نازی داشت . تر و تمیز و خوش بو و خوشمزه از کوس زنم خوشمزه تر و کوچیک تر بود . اینقدر خوردم که تمام دهنم پر از آب کوسش شده بود . سوراخ قشنگ کونش رو چنان لیس میزدم که ناله مژگان در اومده بود و مثل مار تو خودش وول می
خورد . لباسهام رو در آوردم و شرتمم کندم . چشماش رو بسته بود و روش نمیشد کیرم رو گرفتم جلوش و دستش رو گذاشتم رو کیرم مثل اینکه برق ۳فاز بهش وصل کنن پرید و گفت نه . من 69 از بغل خوابیدم و اونو کشوندم سمت خودم شروع کردم با ولع کوس و کون قشنگ و نرمش رو خوردن و با ژل یه انگشتم رو کم کم و با زور میکردم تو کوسش . چند بار بهش گفتم و معلوم بود حسابی جلو خودشو گرفته ولی دیگه طاقت نیوورد و کیرم رو گرفت و یه کوچولو ازش خورد بعد کم کم راه افتاد و حسابی تونست به کیرم حال بده و خوب بخوره و واقعا هم معلوم بود بار اولشه . منم داشتم از کوس میخوردمش و کونش رو با ژل و انگشت میگاییدم
 
. شاید ۲۰ دقیقه کیرم رو میخورد و من کوسش رو لیس میزدم و میبوسیدم و مک میزدم . بی نظیر بود اون لحظات . بهش گفتم چهار دست و پا بشینه که میخوام از کون قشنگت بکنمت . نشست و هیچی نگفت اصلا نمیتونست حرف بزنه هنوز یه حالتی داشت که انگاری خجالت میکشه . کیرم که بزرگ و کلفته رو گذاشتم در کون سفید و قشنگش با زور سر کیرم رفت تو کونش که دیدم داد زد و رفت جلو . هر کاری کردم راضی نشد بهم کون بده یعنی راستش اگه کیرمم میرفت تو کونش صدردصد جر میخورد . دوباره رفتم واسه خوردن کوسش و تو بینش هم پوزیشن رو عوض میکردیم و کیرم رو تو دهنش میکردم و میکشیدم رو لب و گونه و همه جای صورتش. سینه هاش رو میخوروم و گردنش . دیوونه شده بود و داشت حسابی لذت میبرد . بلند شدیم رفتیم تو حمام و زیر دوش هم حسابی همو مالونیدم و از پشت گذاشتم در سو اخ کونش و باز با یه فشار دادش در اومد . به زور سر کیرم رو تو کونش تونستم جا کنم و کمی اینجوری بکنمش . مژگان حسابی از این ۲ ساعتی که با من بود لذت برد منم واقعا کیف کردم چون خیلی خوشگل بود و دوسش داشتم . واقعا حال کردن با خواهر زن آخر لذته . مخصوصا خواهر زن خوشگل و ۱۸ ساله …
هنوزم خیلی وقتها که زنم رو میکنم چشمام رو میبندم و تصور میکنم که دارم خواهر زنم رو از کوس میکنم ….
 
ممنون که وقت گذاشتید و داستان منو خوندید

 
نوشته: وحید

داستان سکسی

اگر از داستان لذت بردید برای ما نظر ارسال کنید


دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *