این داستان تقدیم به شما
سلام .من پارسا هستم این خاطره که میخوام براتون تعریف کنم برمی گرده به حدود ۱۲سال پیش زمانیکه در شعبه یکی از بانکهای مشهد خدمت می کردم ،جونم براتون بگه من چهره خوبی دارم بطوریکه عمدتا رو خیلی از گزینه ها که کلیک کنم قفلش بازمیشه یادمه شعبه ما بزرگ بود و پرسنل زیادی داشت یکی از همکارامون دختر خانمی بود قدبلند سبزه چادری ولی اصلا خوشکل نبود ولی چکنم دلم لک زده بودواسه کس بسیجی چادری . اسمش عفت بود و واقعا هم همونطوری بود ینی نماز و روزه و زیارتش یک روز هم تعطیل نمی شد خانواده شهید بودن . کردنش رفته بود رو مخم علی رغم اینکه گزینه های بهتری هم بودن.خلاصه شروع کردم به نزدیک شدن بهش و شوخی کردن که اصلا وا نمیداد یادمه یدفعه دلمو به دریا زدم بهش گفتم یه مشکلی پیدا کردم بین خودمون بمونه گفت چی شده گفتم بدنم لک زده بخصوص قسمت آلتم وقتی بزرگ میشه درد زیادی داره .
از قبل کیرم و اونشکلی طراحی و عکس گرفته بودم که در یک لحظه یکی دوتا از عکسها و یه چن ثانیه فیلم کیرمو بهش نشون دادم که بدش اومد . کم کم رومون باز شد و بهش گفتم ثابت شده آب کیر برا پوست خیلی خوبه. قول گرفتم ازش یروز بیاد خونه من که اون موقع خونه دوم و نقلی من بود که خالی بود . خلاصه با استرس و نگرانی یکی یکی رفتیم تو خونه و کیرمو دراوردم دادم دستس شروع کرد به ساک زدن اصلا بلد نبود دندون میزد خلاصه بعد ده پونزده دقیقه آبم اومد که ریختم رو صورتش شروع کرد به مالوندن به پوست صورتش بعد رفتن پیامک داد و کلی فحش و دشنام نثارم کرد و عذاب وجدان گرفته بود.
خلاصه سری بعدی لختش کردم لاپایی زدم و دفعات بعد کم کم از عقب گذاشتم کیرم بزرگ بود هم کلفت هم بلند جیغ میزد طوریکه دهنشو گرفتم احتمال داشت همسایه ها بفهمن خلاصه کونش اونقدر اوکی شد که موقع عقب جلو کردن و تلمبه زدن کیرمو درمیاوردم مستقیم میزدم خودش صاف میرفت تو کونش
تا اینکه یبار اونچه نباید میشد شد و از جلو داشتم تو کسش می کردم خیلی محکم زدم پردش پاره شد و کلی خون اومد بعد اون دیگه راحت می کردم تو کسش خودشم خیلی حال می کرد ولی شروع کرد به اذیت کردن من که باید تکلیف منو روشن کنی والا میرم حراست همه چی رو میگم یبار زنگ زد شماره خانممو پیدا کرده بود همه چی رو بهش گفت که چن وقت درگیری و دعوا و قهر داشتیم خلاصه تو فکر حراست بود که گفتم براخودتم بد میشه در همین حوالی بود که شانس من ینفر جوون پول پرست براش پیدا شد چون هم ماشین داشت و هم خونه علی رغم اینکه متوجه شده بود پرده اش رو زدن باهاش ازدواج کرد و زندگی خوب و خوشی دارن و یه بجه آورد و الان هم مرخصی زایمانه برا بچه دومش.
امیدوارم موقع کس کردن دقت کنید حلقوی باشه یا پرده دوزی سراغ باشید یا پرده نداشته باشه . دوما جندههای چادری رو حتما بکنید چون این مادر جنده هارو فقط باید کرد و به جز دادن هیچ خاصیت دیگهای ندارن تخم عربهای مفت خور.اینم عکسش
داستان سکسی
اگر از داستان لذت بردید برای ما نظر ارسال کنید
دیدگاهتان را بنویسید