داستان سکسی تقدیم به شما
من … هستم، 20 سالمه و توی تبریز زندگی می کنم امروز می خوام داستان یکی از کس دادن های خاله جونم به شوهرش رو براتون تعریف کنم، اتفاق مسرت بخشی که من سعادت اینو داشتم تا شاهد اون باشم. خاله ی من هم تو تبریز زندگی میکنه بارز ترین خصوصیات ظاهری که می تونم از خاله ام بهتون بگم اینه که یه زن حدوداً 36 ساله قد بلند و خیلی خوش استیله، قدش ار 180 سانت بیشتره و کمر باریک ولی باسن بزرگ و گوشتالویی داره، هروقت خونشون میرم پاهای تپل و سفیدش رو که میبینم حسابی داغ میکنم و کیرم مثل یه فنر فوراً میاد بالا بخصوص وقتی که دامن کوتاه میپوشه و جلوم اینورو اون ور میره منو هیپنوتیزم می کنه همیشه هم خط شرتش از روی دامن کاملاً مشخصه، ولی من هیچ وقت جرات نکردم که اون کون تپلشو لمس کنم خلاصه چند سالی بود که با این وضع می سوختم ومی ساختم…خاله ام یه شوهر مایه دار داره که ازاون خرپول های زبر و زرنگه البته خیلی هم آدم باحالیه و اهل خرج کردنه چند بار از خارج برام هدیه های گرون قیمت آورده، کارش تجارته یعنی از ترکیه و ایتالیا لوازم یدکی ماشین آلات سنگین وارد میکنه. به خاطر همین اکثر وقتها یا خارج از کشوره یا اینکه تو تهران توی دفتر فروشش مشغوله.
دوتا بچه دارن، بچه بزرگشون دختره و توی دندانپزشکی می خونه همون جا هم از قرار عاشق یه پسر ترک شده و هی خبرهای ضد و نقیضی به گوش می رسه که نامزد کردن. بچه کوچیکشون هم اسمش یاشاره که دبیرستان می خونه، یاشار از اون پسرهای سوسول و بچه ننه ای که از اول ابتدایی تا حالا همش تو مدارس غیر انتفاعی درس خونده، ولی زبانش خیلی خوبه چون از بچگی میرفت کلاس زبان، مدرک تافل هم داره ولی در کل از نظر زرنگی اصلاً به باباش نرفته.
ماجرا همین شهریور امسال اتفاق افتاد، وقتی که خاله ام به من زنگ زد و ازم خواست برم خونشون و با یاشار یه کم ریاضی کار کنم، چند روز دیگه امتحان داشت، خیلی هم اصرار داشت که قبل از ظهر بیام که ناهار رو باهم بخوریم منهم صبح روز بعدش رفتم خونشون آخه من ریاضیم خیلی خوبه و الان هم دانشجوی رشته برق الکترونیک هستم. البته من زیاد به خونه اونا رفت آمد میکنم، هم به خاطر دیدن خاله سکسی خودم و هم به خاطر ADSL یاشار که حسابی میتونستم فیلم و موزیک دانلود کنم…
بابای یاشار تهران بود و قرار بود که امشب برگرده. اون روز تا غروب داشتم بهش ریاضی یاد میدادم، ولی مطمئن بودم چیزی تو کله پوکش نرفته فکر میکنم آی کیوش در حد جلبک بود شاید هم کمی بیشتر!!! شام که خوردیم خاله جونم رفت سراغ ماهواره تا سریال مورد علاقه خودش رو که از شبکه Lider آذربایجان هرشب میبینه تماشا کنه ماهم نشستم و سه نفری نگاه کردیم. بعد از سریال خاله ظرفهارو شست و رفت خوابید ماهم فوراً زدیم یه کانال سکسی و تا نصف شب فیلم سوپر نگاه کردیم. فیلم یه مرده بود که دخترا رو می دزدید و میکردشون. در طول فیلم همش به این فکر می کردم که کاش میشد منهم خاله ام رو بدزدم و دل سیر جرش بدم… بعد از فیلم منو یاشار رفتیم طبقه بالا تا بخوابیم، خونشون یه خونه دوبلکس بزرگه که اتاق یاشار طبقه بالاش بود.
نصف شب نزدیکی های ساعت 3 از خواب بیدار شدم، وحشتناک تشنه ام بود، بنابراین آروم رفتم پایین تا از آشپزخونه آب بخورم، تو پله ها بودم که یه دفعه صدای خالم رو شنیدم که آروم داشت ناله میکرد، اولش فکر کردم داره گریه میکنه!!! ولی وقتی رفتم پشت در شنیدم که می گفت:«آخ… آخ … بکن محکم تر بکن… پارم کن …» همه چیز دستم اومد. بلافاصله رفتم بالا ببینم شوهرش اومده یا نه؟ دیدم بههههله
ماشینش تو حیات بود از تهرون برگشته و بی معطلی پریده روی خاله جونم، انگار که یه لامپ گنده بالای سرم روشن شده بود با خودم گفتم فری جون صحنه رو از دست نده که وقت فیلم دیدنه اونهم یه فیلم مستند بکن بکن. یه نگاه انداختم به یاشار دیدم مثل اسب خوابه طفلک نمی دونست پاپا جونش داره مامان جونشو جر میده….
بی سر و صدا مثل کاماندوهای جنگ ویتنام رفتم پائین دنبال یه روزنه میگشتم تا ماجرا رو دید بزنم. خیلی هیجان داشتم، صدای خاله هنوز میومد و معلوم بود که حسابی تو حاله «بکن بکن» گفتن های خالم منو دیوونه میکرد به هیچ وجه نمی تونستم بی خیال بشم… در بسته بود ولی بالای درشون یه قسمت شیشه ای بود که میشد ازش سرک کشید مبل توی هال رو یه کم جابجا کردم و رفتم روش، آخه چراغ اتاق اونا روشن بود و هال تاریک . بنابراین از طرف اونا هال دیده نمی شد ولی از طرف من خیلی واضح میشد اونا رو دید…. وای… خدای من… خالم به حالت سجده روی تخت قمبل کرده بود و سرشو گذاشته بود بین دوتا بالش، شوهرش هم داشت تلمبه میزالبته الان پشتشون رو به من بود و تنها چیزی که میتونستم ببینم کون پشمالوی شوهر خالم بود( شانس که نداشتم) شش دانگ حواسم به صحنه بود . شوهر خالم همچین داشت تلمبه می زد که صدای خوردن شکمش یه کون سفید و پرگوشت خالم تو حال می پیچید آه و اوه خالهم هم که رفته بود هوا… چند دقیقه بعد شوهر خالم، خالمو گرفت و مثل علیرضا حیدری با یه بارانداز جانانه به پشت خوابوند روی تخت ؛ از کشو یه اسپری برداشت و زد به کیرش، حالا دیگه خالم به پشت خوابیده بود و پاهاشو باز کرده بود داشت با دستش ماساژ میداد میتونستم حتی چوچولش رو هم ببینم، نامرد کسش خیلی ناز بود یه کس بزرگ گوشتی ، روی کسس اینقدر گوشتالو بود که قلمبه اومده بود بالا… یکم مو داشت، انگار کسشو برنزی کرده بود خلاصه بگم از اون چیزهای ایرونی پسند که من همیشه آرزوشو دارم. کیرم شده بود مثل یه باطوم و داشت تیک میزد، شورتم یکم خیش شده بود ولی در برابر کیر شوهر خالم تقریباً حرفی برای گفتن نداشت، بی شرف چه کیری داشت!!! کلفت و با صلابت، انگار این کیر رو سفارشی یرای هیکل خالم ساخته بودن. خوب معلومه کوسی که چنین کیری ازش پذیرایی میکنه دیگه کیر امثال منو میخواد چیکار.
شوهر خالم رفت روی تخت و یه بالش گذاشت زیر باسن زنش و کیر کلفتشو گرفتو گذاشت دم کوس خال جون، خاله جون هم دستاشو دور کمر شوهرش حلقه زده بود و منتظر بود دوای دردش بره توش. شوهر خالم مثل اسب کرد تو کسش، طوری که خایه هاش چسبیده بود به کون خالم و هی داشت عقب و جلو میکرد. خالم داشت به معنای واقعی قاعیده میشد . سرعت تلمبه ها که بیشتر میشد صدای خاله ام هم بلند تر میشد در این حالت خاله هردو دستش رو گذاشته بود رو کمر شوهرش و هی میگفت: پاره شدم …پاره شدم… جرم بده عزیزم … این کیر مال خودمه …. مال خودمه.
بعد از چند لحظه خالم محکم به شوهرش چسبید و یه آه بزرک کشید و هی کونشو می لرزوند و دیگه زیاد تقلا نکرد، فکر کنم اون لحظه ارضا شد. ولی شوهرش همچنان داشت با شدت تمام ادامه میداد تا اینکه با یه تقه ی محکم کیرشو تو کس خاله ام نگه داشت و همه آبشو ریخت تو کسش. منهم که فکر کردم کارشون تموم شده فوراً از روی مبل پریدم پائین و رفتم بالا گرفتم خوابیدم، باور کنید تا صبح همش کابوس هاس سکسی میدیدم و اصلاً خوب نخوابیدم.
ساعت 9 صبح که از خواب بیدار شدم دیدم یاشارداره با دوست دخترش صحبت میکنه و خالم صبحونه می خوره،تا منو دید با لبخند بهم سلام کرد و گفت سریع بیام باهاش صبحونه بخورم منهم بهش سلام کردم و رفتم دستشویی. الان هروقت که خالو مببینم یاد اون شب می افتم و بیشتر از قبل حشری تر میشم.
نوشته های مرتبط:
فیلم سکس خاله پریسا و شوهرش
رام کردن کُس سرکش
دختری به نام کُس تُپُل (۱)
ک مثل کُس
اولین باری که کُس دیدم…
کُس آنلاین
کُس تنگ خواهرم
همه کَس ام مهین
کُس همکلاسی
تپلی کُس (۴)
تپلی کُس (۳)
تپلی کُس (۲)
تپلی کُس
مریم دهان کُس دوم
کُس محبوب حافظ بودم؟
شكلات با طعم کُس
کُس پدر سوخته ، کیر جگر سوخته (۲)
کُس پدرسوخته و کیر جگر سوخته (1)
کُس ارتعاشی
کُس قلمبه ی همکلاسی
من و زنش زیر کیر شوهرش
سکس با سمیه، زنی که شوهرش کاکولد بود
گاییدن دوست زنم جلو شوهرش
کردن مادرزنم جلو شوهرش
فرحناز و سردی شوهرش
سکس با عمه به خاطر خیانت شوهرش (۱)
گاییدن زهره جلوی شوهرش
خیانت زن از بی عرضگی شوهرش نیست (۱)
با شوهرش مشکل داشت
در انجام سکس بودیم مادر شوهرش رسید (۱)
با مرضیه دور از چشم شوهرش
به خاطر سکس از شوهرش جدا شد
لحظه ارضا شدنم شوهرش رسید
ماساژ برای خانوم کنار شوهرش
سکس من و خواهر و شوهرش
لیلا حشری و شوهرش
شوهرش تو زندان بود
سکس با پری قبل از شب هفت شوهرش
سكس خالم با شوهرش
خاله مهناز جونم جر خورد
مالوندن خاله جونم
سکس با خاله جونم
سکس من و خاله جونم
کون خاله جونم رو خون آوردم
خاطره با خاله جونم (2)
خاطره با خاله جونم (1)
اولین سکس من و خاله جونم
خارش خاله جونم
اولین سکسم با خاله جونم
سكس با خاله جونم
کیر من و کوس خاله جونم قسمت آخر
کیر من و کوس خاله جونم قسمت دوم
کیر من و کوس خاله جونم قسمت اول
کیر من و کوس خاله جونم قسمت سوم
فاطمه جونم (۴)
فاطمه جونم (۳)
مخ کردن مهلا جونم
سکس با بابایی جونم
در آغوش پریسا جونم(۱)
فاطمه جونم (۲)
فاطمه جونم (۱)
سکس با حدیثه جونم
پری جونم
سکس با زن عمو جونم که شد عشق زندگیم
سکس با دختر عمو جونم
فاطمه جونم
زنداداش جونم
دلم واسه حسام جونم تنگ شده
کردن تو کون ناز مامان جونم
زن خوشگلم بلای جونم شد
من و شهلا جونم
شوهر جونم محسن
سکس من و عسل جونم
سکس با زندایی جونم
عاشقتم خواهر جونم (۱)
عمه جونم کیر جوان میخواست
سکس با لیلا جونم
سکس با ساناز جونم
آشنایی و سکس با گریه با سمانه جونم
لز با عمه جونم
بهترین سکس با کیمیا جونم
درسا جونم
داستان سکس با زندايی جونم
سکس با مهشید جونم
یاد مریم جونم بخیر
من و بابک جونم
کون خوشگل افسانه جونم
کردن بردیا جونم
گی من و ایمان جونم
گی با جواد جونم
لذت سکس از جونم در اومد
سکس من و مبینا جونم
گی با معین جونم
ملی جونم منو راه انداخت
داداش جونم
سکس با مامان جونم
لز با مهتاب جونم
سکس با استاد جونم
بی اف شدن من و اشکان جونم
باورم نمیشه بهاره جونم رو کردم
من و هانیه جونم
سكس با زندايي جونم هستي خانوم
از دوستی تا سکس با ندا جونم
شهلا جونم
زدم ته جیگر زنانگی شهلا جونم
آخ جون دختر عمه جونم
سکس با هلیا جونم
سکس با الهام جونم
سکس من وخاله جونم
لز با سحر جونم
سکس با عاطفه جونم
مهین جونم
سمیرا جونم
اولین سکس با فاطی جونم
سکس من با عمه جونم
من و نیکا جونم و اولین سکسم
شیدا جونم
عمه جونم
من وخاله شادی جونم
سكس من با عمه جونم
سکس من با شهلا جونم
سكس با عمه جونم
سکس من با مامان جونم
سكس من با دختر عمو جونم
دختر خاله و خاله تنهای من
من و خاله مریم (خاله زنم)
ارضا شدن جلوی خاله و دختر خاله
منو شوهر خاله و پسر خاله و داداشم
من و خاله و دختر خاله
دختر خاله مهربون و خاله حشری 5 (قسمت آخر )
دختر خاله مهربون و خاله حشری 4
دختر خاله مهربون و خاله حشری 1
دختر خاله مهربون و خاله حشری 3
ماساژ دادن خاله نازم
خاله مهناز اهل دادن
ماساژ دادن خاله و…
یاد دادن جای قلب به خاله گلی
جر دادن دختر خاله ناز کوچولوم
میل به دادن یا کنجکاوی برای دادن؟
خاله ریزه
سکس با دختر خاله محبوبه
دختر خاله ی سکسیم و هیکلی که داغش به دلم موند
مامان نازی و شوهر خاله
من و خاله ی شهوتیم
سکس با دختر خاله شوهر دار
خاله شمالی دوستم
خاله نرگس من (1)
دختر خاله متاهل و سکسی دوس دخترم
دختر خاله ام یلدا
خاله جون آماده باش 1
اگر خوشتون اومد نظر یادتون نره
دیدگاهتان را بنویسید