این داستان تقدیم به شما

سلام خدمت جماعت حشری…این خاطره واسه همین یک ماهه پیشه…
جوادم ۳۸ ساله اهل تهران….اندام و هیکلم بدک نیست یکم شکم دارم و #سبزه و بایه کیر کاملا معمولی…
من تو یه شرکت کارمیکنم و متاهلم و یه فرزنددارم….
بعضی وقتا با ماشینم تو این تاکسی های اینترنتی کار میکنم و زیاد دختر و خانوم به پستم میخوره…
یه روز صبح زود یه سرویس بهم خورد که یه دخترهفده ساله بود به اسم مژگان میخاست بره مدرسه.چادری بود و اندام درشتی داشت قدش حدود۱۷۰میشد…نشست صندلی عقب و هنوز سلام نکرده گوشیش زنگ خورد….تامدرسه اش حدود نیم ساعتی راه بود و انروز چون بارون شدیدی باریده بود و #ترافیک بود حدود ۴۵دقیقه طول کشیدتابرسیم به مدرسه اش.
گوشیش که زنگ خورد شروع کرد با یه پسره صحبت کردن….همش باهم دعوا میکردن …همش میگفت ببین #احسان جان من بااون قضیه مشکلی ندارم اماتو باید اول خودتو بهم ثابت کنی.
من فهمیدم که منظورش سکسه…تو آینه به چشم خریدارنگاش کردم دیدم خدایی خوب مالیه….درسته سنش کمه اما هم خوشگله هم اندام ردیفی داره هم طرزصحبتش بچگانه نیست…..بعد نیم ساعت فک زدن و دعوا گوشی رو قطع کرد و شروع به صحبت کرد….همش از نامردیه پسرا و ظلم هایی که بهش شده بود میگفت.منم دلداریش میدادم و فقط چشمم از #آینه توچشاش بود…رسیدیم مدرسه گفتم شماره منو بزن تو گوشی برگشتنی خودم برسونمت زد و پیاده شد رفت منم رفتم دنبال سرویس های دیگه و کلا اینو یادم رفت اونم زنگ نزد بهم..
 
بعد دو روز یادش افتادم مونده بودم به چه بهونه ای بهش پیام بدم که یهو یادم افتاد کرایه رو واسم کارت به کارت کرده بود.بهش تو واتس اپ پیام دادم ببخشیدمژگان خانوم….جوادم. زودجواب داد که نشناختم….گفتم راننده اسنپ گفت اهان جانم الکی گفتم فکر کنم کرایه نیومده به حسابم….خلاصه باب صحبت رو بازکردم و گفت بااون پسره کات کرده و دیگه نمیخاد باهیچ پسری دوست بشه….منم گفتم آفرین بهترین کارومیکنی….گفت تو کار ویزیتوریه لوازم بهداشتیه و منم یه افترشیو سفارش دادم و به بهانه گرفتنه اون دوباره رفتم دیدنش….این سری اومدجلو نشست و دست داد و امانتی رو دادبهم ومنم گفتم گارانتی داره؟نصبش رایگانه؟خندیدوگفت تو شیو کن خودم واست نصبش میکنم….تازه وقتی اومدوجلونشست #کامل اندامشو برانداز کردم…رون های توپر و گوشتی سینه های ۹۰یا ۹۵….تپل سفید باچشما و موهای سیاه …..مخشوزدم که فردا بیاد خونمون اول قبول نمیکرد باکلی التماس و خایه مالی قبول کرد….منم زن و بچه رو بردم خونه ننش و مکان رو اوکی کردم و صبح زود رسید در خونه….اومدداخل و چادرش و انداخت رومبل و منم ازقبل واسش کلی تنقلات و هله هوله خریده بودم ….نشت رو میز ناهارخوری و گفت صبحانه نخورده منم شیر کاکائو و کیک اوردم واسش خورد و گفت زود بایدبرم….گفتم باشه….رفت تواتاق خوابمون و شروع کرد عکسای عروسیمون رو نگاه کردن….منم رفتم پیشش و از پشت بغلش کردم و چسبیدم بهش….جوری که #قشنگ کیرم از رو شلوار رفته بود لای چاک کونش….
برگشت و لباش رو گذاشت رولبام و باهم دراز کشیدیم رو پتویی که ازقبل پهن کرده بودم.من دراز کشیدم و اونم اومد روم لب تولب حسابی میخوردیم همدیگه رو….هردولباس تنمون بود….اون شلوار و پیرهن منم شلوارک و تیشرت…
 
لباش رو ازرو لبام برداشتو نشست رو کیرم و خودشو میمالوند به کیرمو دستاشوگذاشته بودروی سینه هام.خودش پیرهنشو دراورد وای چی میدیدم یه جفت سینه سفیدو بزرگ بانوک قهوه ای روشن….دوباره خمشدواینسری نوک سینشوگذاشت رولبم…منم نامردی نکردم و همچین میک میزدم و میمالیدم سینه هاشو که داشت عشق میکرد…کیرمم بلندشده بود….ازروم بلند شد و سوتین و شلوارشم دراورد…منم شلوارک و تیشرتمو دراوردم و دوتایی فقط شورت تنمون بود….دوباره دراز کشیدروم ولبخوری.منم پتو کشیدم رومون و دستامو انداختم دور لمبرهای کونشو میمالیدمشونکیرم قشنگ روکوسش بود و اب اولش شورتمو خیس کرده بود…بادستام یکم شورتشوکشیدم پایین دیدم مانع شد و نزاشت….گفت دخترما….گفتم میدونم عشقم بیا زیر کاریت نباشه….اومدزیر رفتم روش….یه سینه رو میمالیدم یکی رو لیس میزدم….باکیرمم از رو شورت تلمبه میزدم به کوسش….گفت کاش میشداز جلو بکنی….کوسم میخاره….کیر میخاد….رفتم پایین و سرمو گذاشتم لای پاهاش….ازرو شورت شروع کردم لیس زدنه کوسش….خیسه خیس بود کوسش….اه و ناله اش اتاقو برداشته بودم….بادستاش سرموفشار میداد به کوسش….یهو بایه دستش لبه #شورتشو دادبغل گفت بلیسش…..زبونمو از دم سوراخ کونش کشیدم تاچوچولش….داشت جیغ میزدازشهوت و لذت….کمرشو بالاپایین میکردوکوسشو به دهنم فشااااار میداد….منم لیس میزدم و میک میزدم کوس خیسشو….تااینکه با یکم لرزش ارضا شد….کوسش بوی خوبی میداد….حالا نوبت من بود…نمیخاستم کاری کنم تا بار اول و آخرش باشه که میاد پیشم….بخاطر همین گفتم از کون نمیکنمت ولی لاپایی میکنم تاآبم بیاد….قبول کرد و رو شکم دراز کشید منم درازکشیدم روش و کیرمو گذاشتم لاپاش….آب حشر کیرمو خوردن کوسش باعث شده بود اینقدری لاپاش خیس و لیز بشه که احتیاجی به تف نبود….همینجوری که لاپایی تلمبه میزدم….سرشو برگردوند و لبامو خورد….منم فقط تلمبه میزدم که یهو گفت کاندوم داری؟فهمیدم که دلش میخاد بکنم توکونش….

 
گفتم نه و از لاپاش درآوردم و اروم کلاهک کیر۱۶سانتی و کلفتمو گذاشتم رو سوراخش…..بدون اینکه حرفی بزنیم اروم کله کیرمو کردم توش دیدم یکم دردش اومد اما فهمیدم که قبلا حتما ازکون داده وگرنه به این راحتی نمیزاشت بکنم توش….خلاصه یکم اخ و اوخ کرد….منم اروم و اروم و سانت به سانت بیشتر فرو میکردم توش….تنگ بود اما خودش بیش از حد ادای تنگارو در می آورد….بعد دوسه دقیقه کیرم تاخایه ها توکونش بود و داشتم تلمبه میزدم….جلوی بخاری بودیم و عرق از همه جام دراومده بود….برگردوندمش رو کمر دراز کشید….یه بالش گذاشتم زیر کمرش تاحسابی کونش بیاد بالا….پاهاشو گذاشتم رو شونه هامو و خودش کیرمو گرفت و تنظیم کرد رو سوراخ کونش….بعد پاهاشو قلاب کرد دور کمرمو منو یهو کشیدسمت خودش و تاته رفت توکونش…یه جیغی کشید که گفتم الان همسایه ها خبردار میشن….خم شدم و لباموگذاشتم رو لباش پاهاشو دادم بالا و از پشت زانوهاش فشار دادم پاهاشو….جوری که زانوهاش تا کنار سرش رفته بودن بالا و دقیقا سوراخ کونش روبروم بود و #مسلط بودم بهش….جوری تلمبه میزدم که صدای برخورد خایه هام به بدنش میپیچید تواتاق و اونم میگفت جرم بده جواد…کیرت خیلی خوبه…کوس و کونم داره #یکی میشه….منم وحشیانه میزدم….دوباره پاهاشو گذاشتم رو شونه هامو اینسرس انگشتایه پاشو همزمان میک میزدم….از لذت و شهوت سیاهیه چشاش رفته بود و نمیدونم چندبار ولی زیاد ارضا شد و آب از کوسش اویزون شده بود….یه آب بیرنگ و لزج….حدود بیست دقیقه ای بود که مشغول معاشقه و سکس بودیم و دیگه داشتم ارضا میشدم…ولی بهش نگفتم و ضربه های اخر رو جوری میزدم که سینه هاش میلرزید.آبم اومد و توکونش خالی کردم.جوری که تاکشیدم از کونش بیرون بدو بدو رفت #دستشویی و وقتی برگشت گفت فقط ازم آب کیر رفت….
 
خودشو تمیز کردو منم رفتم دسشویی و شستم #نازنین کیرمو و سوار ماشین کردم و توراه واسش یه #دستبند چرمی خریدم و ازش تشکر کردم…اونم تشکرکرد و گفت که خیلی لذت برده از سکس…قول داد که بازم بیاد پیشم که هنوز فرصت پیش نیومده…. ممنون به خاطر نگاه های گرمتون….امیدوارم از اولین خاطره سکسی من لذت برده باشید…
ببخشید اگه اخ و اوخش کم بود
به امید #بهترین ها برای شما.
 
نوشته: جواد سکسی

داستان سکسی

اگر از داستان لذت بردید برای ما نظر ارسال کنید


دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *