این داستان تقدیم به شما

من اسمم امیره و اسم زنم #ثریا . من ٣٠ سالمه و ثریا ٢٦ سالشه و دو ساله ازدواج كردیم. من یه برادرخانم دارم اسمش بهنامه و ١٨ سالشه. یه روز شهریور بود تصمیم گرفتیم بریم #ابگرم لاریجان. بهنام رو هم خودمون بردیم. وقتی رسیدیم یه سوییت اجاره كردیم كه حموم ابگرم تو خود سوییت بود. وسایلو خالی كردیم و رفتیم تو سوییت. لخت شدم رفتم حموم و حسابی كف حموم و حوضچه رو شستم و شیر رو باز كردم تا پر بشه. بعدش رفتم با #بهنام مغازه خرید كردم و واسه شب دل و جیگر و سایز مخلفات گرفتیم تا كباب كنیم. برگشتیم #سوییت و استراحت كردیم و اب كه پر شد با بهنام رفتیم حموم كه بریم تو اب داغ. اولش جرات نداشتیم خیلی داغ بود. بالخره دل رو زدیم به دریا رفتیم داخل اب. اولش سوختیم ولی بعدش عادی شد. ثریا رو هم صدا زدم كه مایو یكسرشو بپوشه بیاد تو اب. اولش قبول نمیكرد آخه جلو بهنام رعایت میكرد ولی با اصرار من راضی شد. ثریا لخت شد و اومد تو حموم بهنام زیرچشمی نگاش میكرد آخه ثریا خیلی جذاب و خوش هیكل بود منم بروم نمیاوردم میذاشتم نگاش كنه راستش از نگاه اون منم حشرم زده بود بالا. ثریا هم اولش نمیتونست بیاد تو اب ولی اونم بعد از مدتی اومد تو اب و عادی شد واسش. گرفتمش بغلمو و دستامو گذاشتم دور كمرش یواشكی دور باسنشو میمالیدم ولی بهنام حواسش بود بهمون. ثریا درگوشم میگفت پیش بهنام زشته منم میگفتم بیخیال بابا داداشته غریبه كه نیست. بعدش از گرما نفسم گرفت با لگنچه تو حموم كف حموم رو اب زدم و به پشت دراز كشیدم. چند دیقه بعد ثریا هم با بهنام اومدن از اب بیرون. بهنام لبه حوضچه نشست. منم دستامو باز كردم به ثریا گفتم بیا بغلم دراز بكش. ثریا قیافشو یجوری كرد گفتم ا زشته پیش بهنام گفتم بیا بابا داداشته لوس نكن خودتو.
 
ثریا هم با ناز و عشوه اومد بغلم دراز كشید و منم با دستام پشتشو میمالیدم و ثریا هم كیف میكرد. با دستام پشتشو میمالیدم و دستمو میبردم پایین از بغل مایوش دستمو میبردم تو و باسنشو میمالوندم و به نوعی ماساژش میدادم. بهنام كه رو همون لبه نشسته بود تكیه داده بود به دیوار با كنجكاوی نگامون میكرد فك كنم اونم حشری شده بود چون كیرش سفت شده بود از رو شورت معلوم بود. ثریا هم روشو طرف دیگه كرده بود كه خجالت كمتر بكشه. ولی از مالیدن من لذت میبرد. منم اروم دستمو بردم لای كونش و سواخ كونشو میمالیدم و اروم انگشتمو بردم پایین رسوندم به سوراخ كسش و شروع كردم دور سوراخ رو مالوندن و اروم انگشتمو كردم تو سوراخ كسش. ثریا یه تكونی خورد فهمیدم اونم تحریك شده و حشرش زده بالا. ثریا سرشو اورد بالا و تو صورتم نگاه میكرد به حالت خمار یه نگاه هم به بهنام كرد و دوباره منو نگاه كرد. منم لبخند زدم با با اونیكی دستم سرشو گرفتم و چسبوندم صورتشو به خودم و شروع كردم لباشو خوردن. اونم دیگه حسابی حشری شده بود و همراهی میكرد. الان دوتایی داشتیم جلو بهنام معاشقه میكردیم و لب همدیگه رو میخوردیم. بهنام هم از رو شورتش كیرشو آروم میمالید. همینطور كه لبای ثریا رو میخوردم كس ثریا رو میمالیدم و انگشتمو میكردم توش. ناله ثریا بلند شده بود با دستم بند مایشو در اوردم و اروم اروم كل مایشو در اوردم و ثریا از خجالت روشو سمت بهنام نمیكرد ولی از بس حشری شده بود كه چیزی هم نمیگفت. حالا دیگه ثریا كاملا لخت جلوی من و بهنام رو بغلم دراز كشیده بود. منم دستمو بردم سمت شورتمو درش آوردم بعد ثریا رو از بغلم جابجا كردم اوردمش كنارم بغل تو بغل لب همو میخوردیم بعد رفتم سراغ ممه هاش و حسابی خوردمشون بعد رفتم پایین رسیدم به كسش و جلوی بهنام كس ثریا رو میخوردم و ثریا هم از #شهوت ناله میكرد گاهی هم وسط ناله كردناش یه نگاه شوت الود به بهنام میكرد. فك كنم دیگه خجالتش ریخت كه هیچی تازه خوششم اومده بود جلوی داداشش لخته و من دارم كسشو میخورم. به بهنام اشاره كردم شورتشو در بیاره و بیاد نزدیك ثریا. بهنام هم از خدا خواسته شورتشو در اورد و نشست كنار ثریا. ثریا چشش به كیر بهنام افتاد چشاش برق افتاد و با شهوت كیر بهنامو نگاه میكرد و لباشو گاز میگرفت. به بهنام اشاره كردم كه سرشو نزدیك ثریا كنه و باهاش معاشقه كنه. بهنام هم همینكارو كرد. صورتشو برد نزدیك ثریا و صورتشو بوسید و رفت سراغ لبای ناز ثریا و شروع كرد به خوردن لباشو ثریا هم دستشو برد طرف سر بهنام و سرشو بغل كرد و با ولع لبای بهنام رو میخورد و بهش لب میداد. ثریا و بهنام زبوناشونو تو دهن هم میكردن و زبون همو میخوردن و من لذت میبردم از دیدن این صحنه.
بعدش كیرمو بردم سمت دهن ثریا و بهنام رو فرستادم ممه و كس ثریا رو بخوره. ثریا كیر منو میخورد و بهنام بعد خورردن ممه های ثریا رفت سراغ كس ثریا و با لذت كس ثریا رو میخورد و زبونشو تو كس ثریا فرو میكرد. ثریا هم در حالیكه كیر منو میخورد منو و بهنام رو نگاه میكرد و از شهوت و لذت خمار بود و ناله میكرد.
بعدش منو بهنام جامونو عوض كردیم و من پاهای ثریا رو دادم بالا و كیرمو اروم گذاشتم دم كس ثریا و كردم توش بعد سرعتمو زیاد كردم و تو كس ثریا تلمبه میزدم و بهنام هم كیرش تو دهن ثریا بود و ثریا واسش ساك میزد كه ابش در اومد و ثریا همشو خورد و همچنان كیر بهنام رو میمكید. منم همچنان تلمبه میزدم تو كس ثریا و ثریا لذت میبرد و اه وناله میكرد فك كنم كه چه عرض كنم صداش از پنجره حموم مطمئن بودم بیرون میرفت. آخه انگار پشت پنجره یه دختر و پسر بودن و صدا رو میشنیدن و اروم میخندیدن.
ثریا رو چهار دست و پا كردم و از پشت گذاشتم تو كسش و تلمبه میزدم و بهنام هم كیرش تو دهن ثریا بود و ثریا با ذوق واسش ساك میزد و با یه دستش تن بهنام رو نوازش میكرد معلوم بود خیلی داره لذت میبره از برادرش. بعد چندبار تلمبه زدن ابم اومد و ریختم تو كسش. چون خودش دوس داشت و گفت كه قرص میخوره. بهدش بهنام رفت ثریا رو خابوند رو كف حموم به پشت خابوندش و خودش هم رفت بغلش لباشو خورد و كیرشو راهی كرد تو كس ثریا و تلمبه میزد و همینطور كه ثریا رو میكرد لب و ممه های ثریا رو میخورد. منم میدیدم و حال میكردم. بعد چند دقیقه تلمبه زدن اب بهنام اومد و ریخت تو كس ثریا. ثریا چندباری ارضا شده بود. سه نفری كنار هم دراز كشیدیم تا كمی استراحت كنیم دستمو بردم زیر سر ثریا و بهنام هم اون سمت ثریا كنارش دارز كشید و خاهرشو بوس میكرد. یكنم كنار هم دراز كشیدیم و من دوباره حشرم زد بالا و رفتم لبای ثریا رو خوردم و ثریا هم حشری شد و اونم همراهی كرد و لبای همو میخوردیم. بهنام هم از پشت چسبید به ثریا و گردن ثریا رو لیس میزد. ثریا بدجور حشری شده بود و ناله میكرد. منم با دستم كون ثریا رو گرفته بودم و با انگشتام سوراخ كون ثریا رو میمالیدم تا شل بشه تصمیم داشتم كه من بكنم تو كسش و بهنامو بگم بكنه تو كونش. در حالیكه من لبای ثریا رو میخوردم بهنام رو اشاره كردم بره كون و كسشو بخوره و بهنام رفت سراغ كون ثریا و شروع كردن به خوردن و لیسیدن كس و كون ثریا.

 
 
با انگشت سوراخ كون ثریا رو نشون دادم و بهنام موضوع رو گرفت و رفت سراغش و زبونشو تو كون ثریا فرو میكرد منم كیرمو گذاشتم لای كس ثریا. بعد اروم كیرمو. گذاشتم تو كس ثریا و بهنام هم اومد كنار ثریا دراز كشید و كیرشو گذاشت دم سوراخ كون ثریا و ثریا فهمید موضوع چیه چشاش گرد شده بود. بهنام اروم كیرشو كه تف زده بود گذاشت تو كون ثریا و اروم فرو كرد توش. اولش ثریا دردش اومده بود ولی بعدش اروم شد و داشت لذت میبرد. حالا من از كس و بهنام از كون ثریا رو میكردیم ثریا وسطمون حال میكرد و لذت میبرد. بهنام الش زودتر اومد و به بهنام گفتم ابشو خالی كنه تو دهن ثریا و ثریا هم خوشش اومد و اب بهنام رو خورد بعدش كیر بهنام رو مكید و وقتی بهنام كیرشو از دهن ثریا در اورد منم كیر بهنامو كردم تو دهنمو واسش میك میزدم و بهنام و ثریا خندشون گرفت و همینجور كه كیر بهنام رو میخوردم تو كس ثریا تلمبه میزدم و ثریا ناله میكرد و بهنام دوباره تحریك شد و ابشو تو دهنم خالی كرد منم ابمو تو كس ثریا…. حسابی حال كردیم همدیگه رو شستیم و رفتیم بیرون و نفری یه موز خوردیم و قرار شد تو دو روزی كه اینجاییم حسابی حال كنیم.
واسه شب دل و جیگرو اماده كردیم كباب كردیم و زدیم به بدن بعدش رفتیم تو حیات سوییت و دور یكی از میز صندلیهایی كه تو حیات اون سوییت بود نشستیم كه چشمون افتاد به سوییت بغلیمون كه یه دخترو پسر دم درش بودن و حدس زدیم كه اونا بودن صدامونو میشنیدن و میخندیدن و چششون افناد به ما بازم خندشون گرفت و منم با لبخند جواب دادم. دختره حدود ٢٠ سال و پسره همسن بهنام بنظر میرسید كه باهم خواهر برادر بودن. لبخندزنان اومدن سمتمون و سلام كردن و جواب سلام دادیم و تعارف كردیم كنارمون نشستن. پسره كه اسمش علی بود اومد كنار من و بهنام نشست و دختره هم كه اسمش نسرین بود كنار ثریا نشست. علی یواشكی در گوشم گفت حسابی خوش گذشتا و منم چشمك زدم گفتم جات خالی خیلی. بعد فهمید بهنام برادرخانوممه گفت بهنام نفهمید چیزی. گفتم بابا سه تایی داشتیم حال میكردیم كه حسابی شوكه شده بود گفت جدی میگی گفتم عاره میخایی از بهنام بپرس. بهنام هم لبخند میزد و علی گفت عاخه چطور ممكنه. گفتم خب دیگه اینجوریاس و دوس داری تو و خاهرتم بیایین تو جمع. اولش رفت تو فكر و بعدش گفت قبوله. بعدش رفت سمت نسرین خاهرش در گوشش یه چیزی گفت و خاهرش به نشونه تایید سرشو تكون داد و بعدش علی اومد پیشم و گفت نسرین اوكی داده. واسه همین ٥ نفری رفتیم تو سوییت ما و قرار شد سریع كارمونو بكنیم كه كسی شك نكنه و پدر و مادر نسرین كه رفته بودن خرید بهشون زنگ زدن و گفتن ما با این سوییت بغلیا دوس شدیم و ایكس باكس اوردن و میریم باهم بازی كنیم و پدر و مادرشون هم اوكی دادن. رفتیم داخل سوییت بدون مقدمه من و علی و بهنام رفتیم ثریا رو لخت كردیم و بعد رفتیم نسرین رو لخت كردیم و بعد خودمون لخت شدیم. علی و بهنام و فرستادم سراغ ثریا و منم رفتم سراغ نسرین. وای خدا نسرین چه بدن سفید و تراشیده ای داست بغلش كردمو دستنو دور كمرش حلقه كردم و فشار دادم سمت خودم و كیرم رو گذاشتم لای كسش و شروع كردم لبا و گردنشو خوردن و بعد رفتم سراغ ممه هاشو خوردم. بعد كمی خوردن بردم نشوندمش رو مبل و رفتم بغلش و ممه هاشو خوردمو رفتم سراغ كسش و حسابی كسشو سوراخشو خوردم و تو دهنم ارضا شد. بعدش فهمیدم كسش پرده نداره و دوس پسرش كه هنوز باهاش دوسته پردشو زده.
 
بلند شدم خواستم كیرمو بذارم تو كسش كه گفت میخواد كیرمو بخوره میگفت خیلی از ساك زدن خوشش و میاد و دوس داره كیرمو بخوره واسه همین منم از خدا خاسته كیرمو بردم دم دهنش و نسرین كیرمو گذاشت تو دهنش و با ولع میك میزده. رومو سمت ثریا اینا كردم دیدم بهنام و علی ثریا رو از جلو و پشت بغل كردن دارن لب و گردنشو میخورن و كیر بهنام تو كس ثریا و كیر علی تو كونشه و دو نفری دارن تلمبه میزنن و ثریا هم حسابی لذت میبره با دیدن صحنه بدجور حشری شدم و ابم اومد و نسرین همه ابمو خورد و بعد رفتم سراغ كسشو اروم فرو كردم تو كسش و تلمبه زدم بعد برش گردوندم و از پشت كردم تو كسشو با انگشت سوراخ كونشو فشار میدادم تا نرم و گشاد بشه و میخاستم نسرین رو هم دو نفری بكنیم. به بهنام اشاره كردم كه بیاد و دو نفری نسرین رو كردیم و بعد جامونو عوض كردیم و بعدش به علی گفتم جاشو با بهنام عوض كنه. منو علی دو نفری نسرین رو حسابی كردیم و بهنام هم داشت ثریا رو میكرد تا اینكه هر پنج تامون ارضا شدیم. البته اینم بگم قبل ارضا شدن نسرین یبار كیر علی رو از توكس نسرین در اوردمو واسش ساك زدم، آخه من یجورایی از پسرای نوجون خوشگل هم خوشم میاد و بدم نمیاد باهاشون سكس كنم. خلاصه با علی و نسرین خدافظی كردیم و نشستیم سه نفری پای تی وی فیلم ببینیم و سه نفری لخت رو مبل نشستیم طوری كه ثریا وسط منو بهنام بود و دونفری ثریا رو میمالیدیم. هرچند دوباره حشرمون زد بالا ولی دیگه انرژی نداشتیم واسه سكس مجدد. رفتم از تو یخچال سه تا نوشیدنی خنك اوردیم و خوردیم. بعد فیلم تصمیم گرفتیم بخابیم و سه نفری رفتیم رو تخت دونفره خابیدیم. ثریا اومد وسطمون دراز كشید و منو بهنام ثریا رو میمالیدیم و موقع همین مالیدنا ثریا اومد لبامو شروع كرد به خوردن كه فهمیدم بازم دلش سكس میخاد كه با بهنام حسابی كردیمشو به ثریا و خودمون حال دادیم و بعدش گرفتیم تا ظهر خابیدیم. خلاصه تو این یكی دو روزی كارمون شد سكس و لذت و یبار دیگه هم ردیف كردیم و علی و نسرین رو هم مجددا اوردیم و ٥ نفری سكس كردیم. شماره علی و نسرین رو ازشون گرفتیم چون اونا هم مثل ما بچه تهرون بودن قرار شد هفته ای یبار قرار بذاریم خونه ما و سكس كنیم. حتی یبار هم علی و امیر دوس دختراشونو نسرین هم دوس پسرشو كه اسمش آرش بود رواورد و دسته جمعی سكس #گروپ میزدیم و خلاصه خیلی حال میكردیم و لذت میبردیم.
 
 
نوشته: امیر گل باقالی

داستان سکسی

اگر از داستان لذت بردید برای ما نظر ارسال کنید


دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *